eitaa logo
شهید شو 🌷
4.1هزار دنبال‌کننده
18.5هزار عکس
3.6هزار ویدیو
69 فایل
مطالبی کمتر روایت شده از شهدا🌷 #به‌قلم‌ادمین✎ وقت شما بااهمیته فلذا👈پست محدود👉 اونقدراینجاازشهدامیگیم تاخریدنےبشیم اصل‌مطالب،سنجاق‌شدھ😉 کپی بلامانعه!فقط بدون تغییر درعکسها☝ تبادل: @the_commander73 📱 @Shahiidsho_pv زیلینک https://zil.ink/Shahiidsho
مشاهده در ایتا
دانلود
شهید شو 🌷
💔 ✨ #قدیس ✨ #قسمت_دویست_و_چهارم #ابراهیم_حسن_بیگے عبدالله دستی به محاسن بلندش کشید و گفت: اگر حق
💔 ✨ اما آن شب، شب نوزدهم ماه رمضان، عبدالله سحری اش را که خورد، اسبش را زین کرد، لباس سفر پوشید، غلاف شمشیر را به کمر بست و در حالی که خود را در قبا و عبا و عمامه ی سیاهی پوشانده بود، راهی مسجد جامع شد. افسار اسب را به تیرک چوبی مقابل مسجد بست و راه افتاد. آن شب، شبی بود که انتظارش به پایان می رسید. تیغه ی شمشیرش را تیز کرد؛ آن را به زهری کشنده آغشته کرد. امیدوار بود که دوستانش برک و عمر و در چنین شبی به مراد خود رسیده باشند. شاید برای آن دو که در مصر و شام غریبه بودند و کسی آن ها را نمی شناخت، کار به دشواری کار او نبود که همه در کوفه او را می شناختند. مثل «نافع بن اشعث» دوست قدیمی اش که حالا مقابل در مسجد با دیدن او ایستاد و بدون سلام و احوال پرسی، با کنایه پرسید: تو اینجا چه می کنی عبدالله؟ نکند تو هم جزء توابین شده ای؟ بعد بدون این که منتظر جواب باشد، ادامه داد: لباس سفر به تن داری؛ تازه از راه رسیده ای یا عازم سفری؟ عبدالله أریب به او نگاه کرد. فکر کرد اگر برای کار مهمتری نیامده بود، جواب او را طوری می داد تا دیگر در کار دیگران دخالت نکند. بی آنکه پاسخ او را بدهد، به طرف شبستان مسجد به راه افتاد. هنوز چند قدمی بیشتر بر نداشته بود که نافع كتف او را چسبید. عبدالله به ناچار ایستاد. بدون این که برگردد و به نافع نگاه کند، گفت: تو از من چه می خواهی نافع؟ چرا دست از من برنمی داری؟ نافع کنارش ایستاد و گفت: بگو با چه قصدی به کوفه آمده ای؟ اینجا چه می خواهی؟ بعد پوزخندی زد و ادامه داد: راستی! می خواهی در نماز به على اقتدا کنی؟ ... 😉 ... 💕 @aah3noghte💕 @chaharrah_majazi رمانی که هر بچه شیعه‌ای باید بخواند‼️ ــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ لینک قسمت اول 👇👇 https://eitaa.com/aah3noghte/19645
شهید شو 🌷
💔 ✨ #قدیس ✨ #قسمت_دویست_و_پنجم #ابراهیم_حسن_بیگے اما آن شب، شب نوزدهم ماه رمضان، عبدالله سحری ا
💔 ✨ عبدالله بر خود مسلط شد و به نرمی می گفت: به قصد و نیت خیری به کوفه آمدم؛ به زودی خواهی فهمید نافع... سپس با پیمودن چند گام بلند به اندرون مسجد رفت و بدون اینکه سرش را بلند کند، به انتهای مسجد رفت و چهار زانو نشست و در حالی که غلاف شمشیرش را زیر عبایش پنهان کرده بود، سرش را روی سینه اش خم کرد و مشغول گفتن ذکر شد و تا زمانی که صدای هم همه ای شنید، سرش را بلند نکرد. وقتی به اطراف نگاه کرد، علی را در جمع نمازگزاران دید، سرش را دوباره به زیر انداخت تا نگاهش در نگاه على تلاقی نکند، تا نمازگزاران به نماز بایستند، تا آرامش و سکوت فضای مسجد را پر کند، تا صدای تکیبر علی برخیزد، تا على حمد و سوره را بخواند و به رکوع برود و آن وقت او از جا برخیزد و به طرف محراب یورش ببرد و با ضربت شمشیر زهرآلود، علی را به قتل برساند. علی در سجده بود که جز او، همه ی نمازگزاران صدای محکم پاهای عبدالله را شنیدند. کسی انگار می دوید؛ کسی که نعره ی بلندی کشید و پیش از آن که علی سرش را از سجده بردارد، او را در محراب نقش زمین کرد. آن هایی که سر از سجده برداشتند، دیدند که مردی با شمشیر خون آلود به طرف در خروجی مسجد می دود. فریاد نافع، اولین فریادی بود که برخاست: - بگیرید این حرام زاده را بگیرید؟ و چند نفری به طرف او يورش بردند و قبل از این که از در خارج شود، به چنگش آوردند. صدای تکبیر و واویلا از محراب بلند شده بود. از جایی که علی، غرق در خون هنوز زیر لب سبحان الله ربي الأعلى و به حمده می گفت. ... 😉 ... 💕 @aah3noghte💕 @chaharrah_majazi رمانی که هر بچه شیعه‌ای باید بخواند‼️ ــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ لینک قسمت اول 👇👇 https://eitaa.com/aah3noghte/19645
💔 یلدا
شهید شو 🌷
✨﷽✨ #تفسیر_کوتاه_آیات #سوره_بقره (۵٣) وَ إِذْ آتَيْنَا مُوسَي الْكِتَابَ وَالْفُرْقَانَ لَعَلَّكُمْ
✨﷽✨ (۵۴) وَإِذْ قَالَ مُوسَي لِقَوْمِهِ يَا قَوْمِ إِنَّكُمْ ظَلَمْتُمْ أَنفُسَكُمْ بِاتِّخَاذِكُمُ الْعِجْلَ فَتُوبُواْ إِلَي بَارِئِكُمْ فَاقْتُلُواْ أَنفُسَكُمْ ذَلِكُمْ خَيْرٌ لَّكُمْ عِندَ بَارِئِكُمْ فَتَابَ عَلَيْكُمْ إِنَّهُ هُوَ التَّوَّابُ الرَّحِيمُ  و (بخاطر بياوريد) زمانى كه موسى به قوم خود گفت: اى قوم من، شما با (به پرستش) گرفتن گوساله، به خود ستم كرديد. پس به سوى خالق خود توبه كرده و باز گرديد و يكديگر را به قتل برسانيد، اين كار براى شما در پيشگاه پروردگارتان بهتر است، پس خداوند توبه ى شما را پذيرفت، زيرا او توبه پذير مهربان است. ✅ نکته ها: مراد از «قتل نفس» در جمله: «فاقتلوا انفسكم» خودكشى نيست، بلكه يكديگر را كشتن است. پذيرفتن اين نحو توبه ى سخت، براى يهوديان فضليت است. زيرا خداوند در انتقاد از مسلمانان منافق مى فرمايد: «و لو انّا كتبنا عليهم ان اقتلوا انفسكم اواخرجوا من دياركم ما فعلوه الاّ قليلٌ منهم» يعنى: اگر بر آنان فرمان كشتن همديگر را واجب مى نموديم و يا فرمان خروج از سرزمين خودشان را صادر مى كرديم، آنرا جز افراد اندكى انجام نمى دادند. 🔊 پیام ها: - شرك، ظلم به نفس است. «ظلمتم انفسكم باتّخاذكم العجل» - هر چه برهان و معجزه و دليل بيشتر عرضه شود، تكليف سنگين تر و تخلّف از آن خطرناك تر خواهد بود. گوساله پرستى، بعد از ديدن آن همه معجزه، توبه اى جز اعدام ندارد.«فتوبوا... فاقتلوا انفسكم» - حكم مرتدّ، قتل است.«فاقتلوا انفسكم» - مرگ در رحمت الهى، بهتر از زندگى در لعنت الهى است. «ذلكم خيرٌ لكم» - اجراى حدود الهى، گرچه به قيمت قتل انسان باشد، به نفع اوست. «فاقتلوا... ذلكم خير لكم» - براى جريمه هاى سنگين، بايد بركات زيادى گفته شود تا مردم آماده پرداخت آن شوند. «فاقتلوا ... ذلكم خير، فتاب عليكم، انّه هو التّواب الرحيم» (تفسیر نور) ... 💞 @aah3noghte 💞
💔 ترک دارد دل‌ ما ؛ همچون انار آخر پاییز همه شب‌های دلتنگی بدون تو شب یلداست ... 💞 @aah3noghte 💞
💔  اِلهى فَاجْعَلْنا مِمَّنْ فَرَّغْتَ فُؤادَهُ لِحُبِّكَ‎.. خدایا قلبم رو برای عشق خودت.. از چیزای دیگه فارغ کن.. ... 💞 @aah3noghte 💞
💔  می‌گفت: «بخاطر بازگشت پیکرم شرمنده امام حسین (ع) هستم، دیگر نمی‌خواهم شرمنده حضرت زهرا (س) باشم..» بعضیا از این دنیا سنگ قبرم نخواستن..👌🏻 ... 💞 @aah3noghte 💞
💔 براے منے که دلتنگ توام تمام شب‌ها به بلنداے . ... 💞 @aah3noghte💞
💔 هــمــه دنــبــال انــار شــب یلــدا و دلــم مست انگور ضریحت شده ای شاه نجف ... 💞 @aah3noghte💞
💔 عاقبٺ صحݩ حسن را بازسازۍ می‌کنیم در ڪمالِ سر بہ زیری سرفرازۍ می‌ڪنیم دستہ دستہ در مدینہ در میان هرولہ بانواۍ یا حـسݩ عشق‌بازۍ می ڪنیم ... 💞 @aah3noghte💞
💔 کاش‌ از‌ صبح که بیدار می‌شدیم دائما در نظر‌ داشتیم ، که تحت‌نظریم ..! • علامه‌ طباطبایی یه صبح دیگه :) الحمدلله ... 💞 @aah3noghte💞
💔 ‏أَلَمْ يَعْلَمْ بِأَنَّ اللَّهَ يَرَىٰ ⁦ عاشقانه‌ترین تفسیر این آیه: «گویی نازنینی، از پشت شما را در آغوش می‌گیرد و می‌پرسد: اگه گفتی من کی‌ام ؟!» آری، خداوند می‌گوید: مرا نمیبینی که روبروی تو ایستاده‌ام و از پنجرهٔ هر ذره‌ای، تو را مشاهده می‌کنم؟! ... 💕 @aah3noghte💕
شهید شو 🌷
💔 #چله_عاشقی قرائت #دعای_هفتم_صحیفه‌_سجادیه روز بیست و هفتم به نیت #شهید_مجتبی_یداللهی یَا مَن
💔 قرائت روز بیست و هشتم به نیت یَا مَنْ تُحَلُّ بِهِ عُقَدُ الْمَکَارِهِ، وَ یَا مَنْ یَفْثَأُ بِهِ حَدُّ الشَّدَائِدِ، وَ یَا مَنْ یُلْتَمَسُ مِنْهُ الْمَخْرَجُ إِلَى رَوْحِ الْفَرَج... توصیه امام خامنه ای(حفظه‌الله)به دعای هفتم صحیفه سجادیه برای دفع بلا تصویر دعا سنجاق شده است❌ ... 💕 @aah3noghte💕
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
💔 چقدر در باطل خودشون ثابت قدم و پرتلاش هستند!!! 🔰 من و تو چقدر در دفاع از حق کار کردیم؟!؟! ... 💞 @aah3noghte💞
💔 بچه بسیجی ای ک تا لنگ ظهر بخوابه چجوری میخواد بره قدس رو ازاد کنه؟🤔 در روایت هست که ادم تنبل دشمن خداست...👌🏻 باید قبل از مسئولین از خودمون هم مطالبه کنیم سوال کنیم خودمون رو مواخذه کنیم.. ... 💞 @aah3noghte 💞
💔 ‏فَقَدِ اسْتَمْسَکَ بِالْعُرْوَةِ الْوُثْقَى خدایا!ریسمان تو محکم بود دستان من توان نداشت..!! ... 💕 @aah3noghte💕
💔 زمستون خدا سرده دمش گرم🙂