شهيدزنگي آبادي..mp3
4.15M
💔
به بازی نگیرید مستیّ مان را ......
که غرق شرابیم از خون لاله
#شهید🌹
#ر_عمران
صدا و سیما! کجایی؟!...
بخشی از صوت👇👇👇👇🌹
ناگهان صدایی بلند شد ...
نه از روبرو ...
نه از پشت سر ....
که از همه جهات....
به هر سو که می چرخیدم ، در وضوح صدا تغییری احساس نکردم:
🌹« بستگان و دوستان را به همان خوابشان رفتن کفایت است؛
اما تو که راوی منی ،
باید #حضور مرا #احساس کنی
و #لمس کنی و #دریابی که:
« #عند_ربهم_یرزقون » یعنی چه....
که #اذنِ خداوند به #شهید تا به کجاست.
که #شهید "عزیز_کرده" ی خداوند است
و هر #شهید ـ بنا به درجه اش نزد خداوند ـ تا آنجا می تواند پیش رود که:
علاوه بر #خواب,
می تواند به #ظهور_در_بیداری هم اقدام کند
تا مایه ی عبرت #غافلان گردد
تا این #دنیای_فانی را که #کفی_بر_دهان_ابدیت است ، به هیچ گیرند
و بدانند آنچه حقیقی است ، نه دنیا که #آخرت است.
پس تو روایت کن مرا، آنچنان که ـ به قدرت لایزال حق تعالی ـ دنیا را در مشت دارم
و دلم برای #دنیا_زدگان سخت #می_سوزد
که غافلند!»🌹
زانو زدم
#آھ_اے_شھادت...
#نسئل_الله_منازل_الشھداء
💞 @aah3noghte💞
شهید شو 🌷
💔 ✨ #قدیس ✨ #قسمت_پنجاه_و_چهارم نویســـنده: #ابراهیم_حسن_بیگے علــے احســاس ڪرد چــاره اے جز ت
💔
✨ #قدیس ✨
#قسمت_پنجاه_و_پنجم
نویســـنده: #ابراهیم_حسن_بیگے
ساعتے گذشت و اشعــــث ڪه براے مذاڪره با معاویـــه به خیمــــه گــــاه او رفتـــه بود، با نامـــه اے از سوے معاویــــه بازگشت.
معاویــــه خطـــــاب به علـــے نوشته بود:
"ڪشمڪش میان مــــا طولانے شده و هر یڪ خــود را در تحصیل آنچه از طرف مقابل مے طلبد، #محـــــق ميداند، در حالـــــے ڪه هیچ یڪ از طرفیـــــن دســـت طاعــــت به دیگرے نمےدهد.
از هر دو طرف افراد زیادے ڪشته شده اند و مے ترســــم ڪه آینــــده، #سیــــاه تر از گذشته باشد.
مـــن و تـــــــو مسئــــول این نبرد بودیم و جز من و تو ڪسے مسئول این جنگ و این ڪشته ها نیست.
من پیشنهادے دارم ڪه در آن زندگے و صلاح امـــــت و حفـــــــظ خــــــون آنــان و آشتے و ڪنار رفتن ڪینــــه هاست و آن این ڪه دو نفر، یڪــے از یـــاران مـــن و دیگرے از اصحــــاب تو ڪه مــورد رضایتند، میـــان ما بر طبق قـــرآن حڪمیت و داورے ڪنند.
این براے مـــن و تـــــو خوب تر و دافــــع فتنـــه است.
از خــــــدا در این باره بتـــــرس و به حڪـــم قرآن رضا بده اگر اهل آن هستے."
امـام نامـــه را ڪه خواند، خم بر ابــــرو آورد.
فڪر ڪرد ڪار دنیـــــا به جایے رسیده است ڪه آدمے چون معاویـــــه او را به قـــــرآن و اطاعــــــت از آن فرا مےخواند!
قلـــــم برداشـــت و پاســـــخ نامه ے معاویـــه را این چنین داد:
"ستمگرے و دروغگویے شخص را در دیـــن و دنیایش تبـــاه مےڪند و لغزش او را نزد عیـــب جویــــان آشڪار مےسازد.
تو مےدانے ڪه بر جبــــران گذشته ها قادر نیستے.
گروهــے به ناحــــق با شڪستن پیمان، آهنــــگ خلافـــــت ڪردند و دستــــور صريـــــــح خـــدا را تأویل نمودند و خـــداوند، دروغ آنان را آشڪار ساخــت.
از روزے بتـــــرس ڪه در آن، ڪسے ڪه پایان ڪارش ستــــوده است خوشحــال شود و آن ڪسے ڪه رهبـــرے خــود را به دســـت شیطــان سپرده و با او به نبرد برنخاسته، پشیمــــان مےگردد.
ما را به حڪم قـــرآن دعـوت ڪردے در حالے ڪه تو اهل آن نیستے، ما تو را پاســـخ نگفتیم، ولي داورے قـــرآن را پذیرفتیـــم."
انتخـــــاب دو نفــــر از دو طرف به عنوان #شوراے_حڪـــمیت در دستور ڪار قرار گرفت.
خبر رسیـــــد ڪه معاویـــــه عمــــــروعـــــــاص را برگزیده است و اشعــــــث با مشــورت همفڪران خود بدون #اذن علـــے اعلان ڪرد ڪه:
"ما #ابوموســـــــے اشعــــــرے را انتخــاب ڪرده ایم."
علــے تعجب ڪرد؛
ابو موسے اشعرے، همـــان ڪسے بود ڪه در جنگ #جمـــــــل امــــام را یارے نڪرد و عملا در مقابل او ایستاد، پس اینڪ چگونه مےتوانست نماینده ی امام در شورای حکمیت باشد و بر حق تڪیه بزند و از حقـــوق علـــے #دفــــــاع ڪند؟!
علــــے گفت:
"من به ابــو موســــے اشعـــرے راضے نیستم و او را شایسته ے این ڪار نميدانم. او از ما جدا شد، مردم را از یارے من بازداشت، سپــس فرار ڪرد تا این ڪه به وے تأمین دادم و از گناهش گذشتم.
من به حڪمیت ابــن عبـــاس راضـے ام ڪه شایسته تر از اوست."
#ادامه_دارد...
#کپی_ممنوعه😉
#آھ_اے_شھادت...
#نسئل_الله_منازل_الشھداء
🏴 @aah3noghte🏴
@chaharrah_majazi