eitaa logo
شهید شو 🌷
4.2هزار دنبال‌کننده
18.2هزار عکس
3.5هزار ویدیو
69 فایل
مطالبی کمتر روایت شده از شهدا🌷 #به‌قلم‌ادمین✎ وقت شما بااهمیته👌 فلذا👈پست محدود👉 اونقدراینجاازشهدامیگیم تابه‌چشمشون‌بیاییم خریدنےبشیم اصل مطالب، سنجاق شدھ😉 کپی بلامانعه!فقط بدون تغییر در عکسها☝ 📱 @Shahiidsho_pv زیلینک https://zil.ink/Shahiidsho
مشاهده در ایتا
دانلود
💔 خنده هایت باغی از یاقوت و مروارید باز هی ببین! لین لحظه ماه مهربان خندید باز ... (۳نقطه) 💕 @aah3noghte💕
💔 قسمت پایانی *در سوریه به شهید علیرضا نوری میگفتند. حاج اکبر، جوانی رشید و با حرمت بود. تا زمانی که من، روزه بودم در حضور من، لب به خوراک و غذایی نمیزد و حرمت روزه داری من را حفظ میکرد. وقت افطار که فرا میرسید خودش برای من سفره را آماده و پذیرایی میکرد و اجازه ی کاری به من نمیداد. کارهای موکول شده به وی را به درستی انجام ميداد. نمازش را اول وقت میخواند. بسیار متواضع و بردبار بود. از خاطرات خانواده، فرزند و همسرش با عشق و محبت بامن صحبت میکرد. صورتش بسیار نورانی بود و حسی به من از احتمال شهادتش، خبر میداد. صبح روز ۲۹ اسفند بود که خبر درگیری را شنیدیم؛ از دوستانش فقط سراغ حاج اکبر را میگرفتم و نگرانش بودم..😔 امید داشتم که او زنده باشد. چند ساعتی که گذشت متوجه شدیم حاج اکبر شهید شده...😭😔 🕊روحش شــاد و محشور با اهل بیت علیهم السلام راوی: ... 💞 @shahiidsho💞 ...
💔 شهیدی که حُکم وزیر را پاره کرد!!! در عملیات کربلای پنج که بسیار سخت بود روزی او را به سنگر فرا خواندند تا حکم و را به وی ابلاغ کنند. سردار نوری نگاهی به کوثری (فرستاده وزیر) کرد و نگاهی به لباس خاکی خودش و عکس شهدا و سپس حکم وزیر را پاره پاره کرد و گفت: « آقای کوثری! به وزیر بگویید من علی رضا نوری ساروی آنقدر در این بیابان‌ها می‌مانم تا شوم.» قائم مقام لشکر 27 محمد رسول الله(ص) و مسئول حراست راه آهن کل کشور ... 💞 @aah3noghte💞
💔 وقتی در جمعی بدحجاب قرار میگرفتیم باصدای بلند از تعریف میکرد و شروع به تحسین و تشویق حجابم میکرد و میگفت: "همه زندگیم فدای همسر محجبه ی خودم."💞 💖میگفت: "چادر سیاه روی سرت مثل اینه که مهتاب میشی وسط یک شب سیاه"💖 : همسر شهید ... 💞 @aah3noghte💞
💔 شش ماه از شهادت همسرم میگذشت ولی وسایل برجامانده ی او به دستمان نرسیده بود. قبل از فرارسیدن روز تولدم سر مزار همسرم رفتم و از او وسایلی که شش ماه بود دست همرزمشان بود را به عنوان هدیه تولدم طلب کردم. بعد از 6 ماه که از شهادت گذشته بود در شهریور ماه و درست در روز تولدم،وسایل علیرضای نازنین را برای من هدیه اوردند. وسایلی که برای من دنیایی از خاطرات شیرین بود.ساعت مچی خرید عقدمان که آغشته به خون شده بود.همچنین انگشتر آغشته به خونی که متبرک شده بود به ضریح ائمه معصومین.یک دفترچه یادداشت و کتاب مفاتیح الجنان.اینقدر به ساعت و حلقه ازدواجمان علاقه داشت که حتی تا آخرین لحظه هم همراهش بود.ولی متاسفانه حلقه ازدواجمان به دستم نرسید. طبق فرمایش همرزمشان،عقربه های ساعت بخاطر موج انفجار روی زمان شهادت ایستاده بود.ساعت8:45 صبح جمعه زمان عروج همسرم را نشان میداد.طی آن 6 ماه عقربه ها حرکت نکرده بودند.بعد از اینکه ساعت به دستم رسید عقربه ها شروع به حرکت کردند. همسر ... 💞 @aah3noghte💞
💔 یاران آخرالزمانی امام زمان علیه السلام هستند و اینک، آخرالزمان اگر شور همراهی پسر فاطمه را در سر داری لاجرم راه دیگری پیش رو نداری جز آنکه یا شوی یا یک باشی 💞 @shahiidsho💞 با نشر مطالب، شوید😇 که "زنده نگه داشتن ، کمتر از نیست"
💔 قبل و بعد از تولد علی اکبر تاکید داشت که با صوت بلند برای علی اکبرمان قرآن بخوانم. اعتقادش بر این بود که طفل باید از همان دوران نوزادی با قرآن، اخت و الفت بگیرد. بااینکه روابط پدر و پسر عمر کوتاهی داشت ولی از همان موقع به فکر تعلیم و تربیت آن بود و روی تربیتش کار میکرد.. هنگام خواب علی اکبر برایش صوت قرآن پخش میکرد و علی اکبرمان باصدای قرآن آرام میشد. علی اکبر از سن یک‌سالگی،موقع قرائت قرآن توسط من یا پدرش،کنارمان می‌نشست و روی قرآن نگاه میکرد و با زبان کودکانه خودش مشغول خواندن قرآن میشد... راوی: همسر فدایی عمه جان سالروز شهادت 💞 @shahiidsho💞
💔 در ایّام ماه مبارک رمضان، به‌خاطر بارداری و شیردهی روزه نمی‌گرفتم؛ ولی چون می‌دونستم علیرضا بدون من سحری نمی‌خوره، بیدار می‌شدم و باهاش همراهی می‌کردم و خیالم راحت بود که بدون سحری روزه نگرفته. فصل پاییز و زمستان که روزه‌های قضا رو می‌گرفتم، با اینکه علیرضا حتی یک روزه‌ قضا هم نداشت ولی به‌خاطر من سحرها بیدار می‌شد و روزه‌ی مستحبّی می‌گرفت، می‌گفت: «می‌خوام تنها نباشی و سحریت رو بخوری! تو به‌خاطر من سحرهای ماه رمضان بیدار شدی و همراهی کردی، من هم باید جبران کنم.» 💞 @shahiidsho💞