eitaa logo
شهید شو 🌷
4.2هزار دنبال‌کننده
18.2هزار عکس
3.5هزار ویدیو
69 فایل
مطالبی کمتر روایت شده از شهدا🌷 #به‌قلم‌ادمین✎ وقت شما بااهمیته👌 فلذا👈پست محدود👉 اونقدراینجاازشهدامیگیم تابه‌چشمشون‌بیاییم خریدنےبشیم اصل مطالب، سنجاق شدھ😉 کپی بلامانعه!فقط بدون تغییر در عکسها☝ 📱 @Shahiidsho_pv زیلینک https://zil.ink/Shahiidsho
مشاهده در ایتا
دانلود
عَنْ دینی، وَ لا اَخْطَأْتُ مَقْدُورى، فَاِنْ کُنْتِ تُریدینَ الْبُلْغَةَ فَرِزْقُکِ مَضْمُونٌ، وَ کَفیلُکِ مَأْمُونٌ، وَ ما اُعِدَّ لَکِ اَفْضَلُ مِمَّا قُطِعَ عَنْکِ، فَاحْتَسِبِی اللَّهَ. حضرت على علیه‏‌السلام فرمود: شایسته تو نیست که واى بر من بگوئى، بلکه سزاوار دشمن ستمگر توست، اى دختر برگزیده خدا و اى باقیمانده نبوت، از اندوه و غضب دست بردار، من در دینم سست نشده و از آنچه در حدّ توانم است مضائقه نمى‌‏کنم، اگر تو براى گذران روزیت ناراحتى، بدانکه روزى تو نزد خدا ضمانت شده و کفیل تو امین است، و آنچه برایت آماده شده از آنچه از تو گرفته شده بهتر است، پس براى خدا صبر کن. فقالت: حَسْبِیَ اللَّهُ، و أمسکت. حضرت فاطمه علیهاالسلام فرمود: خدا مرا کافى است، آنگاه سکوت کرد . . . پایان خطبه...! ... 💞 @aah3noghte 💞
💔 یوسف گمگشته باز آید اگر ثابت شود در فرافش مثل یعقوبیم و حسرت میخوریم...💔 ... 💞 @aah3noghte 💞
💔 حرفی بزن،‌ چیزی بگو، کاین بغض در من بشکند ... در ایوان به نماز ایستاده بودم. سلام که می دادم میان ابرها را نگریستم و با خود گفتم " خدایا، می بینی ام آیا ؟ .." ثانیه ای بعد، درست همان نقطه ای که میان ابرها می نگریستم رعد و برقی نشست. و یسبّح الرّعد بحمده .. و الملائکه من خیفته .. و یرسل الصواعق فیصیب بها من یشاء .. و هم یجادلون فی الله .. و هو شدید المحال ..  شدید المحال ..  ... 💕 @aah3noghte💕
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
💔 -سلام خانم نامدار ! احوال شما ؟ خوش اومدین ! بفرمایین . زن عمو در حین رو بوسی با زن میانسال خوش و بش می کند ، خانم میانسال با دیدن من لبخند می زند و می گوید : - سلام دخترم ! خوش اومدی ! طوری بر خورد می کند که انگار سال هاست مرا می شناسـد ... نگاهش چقدر برایم آشناست ، گویاهمین نگاه را قبلا هم چندیدن باری دیده ام ، جنس نگاهش حس خوشایندی بهم تزریق می کند ... در حالی که دستم را می فشارد از زن عمو می پرسد: - نگفته بودید دختر دارید حاج خانوم ! زن عمو می خندد : برادر زاده ی اقای نامداره...حوراء... زن عمو به من می گوید : ایشون هانیه خانمن ..ازدوستای خیلی قدیمی ... - خوشبختم هانیه خانم تعارف می کند که داخل مهمان خانه بنشینیم ، زیر طاقچه ، صمیمیت در مجلس موج می زند وهمه مهربانند... خانه کوچک و نسبتا قدیمی است که با پرچم ها ، شکل هیئت به خود گرفته است... نویسنده : خانم فاطمه شکیبا... ... 💞 @aah3noghte💞
💔 سخنران درباره جایگاه و اهمیت ولایت در اسلام می گوید ، دختری ده دوازده ساله و چادری ، چای تعارفمان می کند ... و پشت سرش دختری کوچک تر از او- شاید چهار یا پنج ساله- درحالی که چادر عربی لبه دوزی شده و زیبایی سرش کرده است ، قند میگیرد جلویمان . سخنرانی تمام می شود و با آمدن مداح دل می سپارم به زیارت عاشورا .... تابحال روضه ای انقدر به دلم ننشسته بود ، مداح با سوز می خواند ، سوزی غریب ، از عمق جانش (بابی انت و امی ) می گوید و فراز ها را طوری می خواند که گویا خواسته ای جز این ندارد... بین هر چند فراز ، چند خط روضه می خواند و صدای ناله و مویه مردم را بلند می کند ... جالبتر انکه بین روضه هایش مبالغه و دروغ نامعتبر هم جایی ندارد... دلم می خواهد مداحشان را ببینم ولی پشتم به پنجره رو به حیاط است ... موقع سینه زنی ، کمی بر می گردم مداح در تاریک روشن چندان پیدا نیست صورتش ، دم گرفته اند و غیر از مداح ، نیمرخ میاندار سینه زن ها که پشتش به ماست آشنا به نظر می رسد ... صدایش ، سوز صدایش آشناست. آخر مراسم ، مداح با صدای گرفته ، صلواتی برای همسر و برادر شهید هانیه خانم و سایر رفتگان طلب می کند و می گوید چقدر جای برادر هانیه خانم در مجلس امسال خالی است .... ادامه دارد... نویسنده : خانم فاطمه شکیبا ... 💞 @aah3noghte💞
💔 امروز در خانه هانیه خانم نذری پزان است.... به خانه ای می رسیم که بوی اسفند و نذری از حیاطش به اسمان رفته و سر در همه جای خانه پر از پرچم است ... در خانه باز است می آیند و می روند . تابه حال در روز اینجا را ندیده بودم ، گرچه هرشب محرم اینجا آمده ایم ... زن عمو جلوتر از من وارد می شود ، دیگ بزرگی روی چهار پایه در حال جوشیدن است و چند نفر بالای دیگ به نوبت با ملاقه بسیاری بزرگی آن راهم می زنند و صلوات می فرستند .. هنوز در حیاط ایستاده ایم که هانیه خانم جلو می آید و پس از احوال پرسی ، راهنمایی می کند که داخل شویم ..... -تشریف بیارید تو...ختم قرآن داریم و بعد هم یه روضه مختصر . کنار پنجره نشسته ام ور حل قران جلویم باز است ، هانیه خانم با دیدن کسی عذر خواهی می کند و به حیاط می رود ، صدایش را می شنوم : *آقا حامد*، بچه هارو جمع کن باهم بریم این نذریا رو ببرین پخش کنین .... صدای جوانی چشم می گوید . چقدر این صدا آشناست ! بر می گردم و بیرون را نگاه میکنم، از تعجب دلم می خواهد فریاد بزنم ، حامد است که مشغول جمع کردن پس بچه ها و سپردن ، سینی نذری به آنهاست ! او اینجا چی کار می کند؟ هیچ جوابی برای انبوه مجهولات ذهنم پیدا نمیکنم ، ساکت می مانم ، پیراهن مشکی اش خاکی و صورت خسته اش نشان می دهد حسابی گرم کار بوده. ختم قرآن تمام می شود و با آمدن مداح ، همه چیز از یادم می رود و دل می سپارم به زیارت آل یاسین که خانمی آن را می خواند ، از همان اهل مجلس ، بدون میکروفون می خواند و خواهش می کند در ها را ببندند که صدایش بیرون نرود ....... نویسنده : خانم فاطمه شکیبا ... 💞 @aah3noghte💞
💔 تو را که حُسن خدا داده هست و حجله بخت چه حاجت است که مشّاطه‌ات بیاراید.... ... 💞 @aah3noghte💞
💔 ‏وقتی امام خامنه‌ای نقطه‌زنی کردند و صدای ناله و فریاد از جای جای سازمان‌های باصطلاح جهانی بلند شده! نباید فدای یک چنین فرمانده ای شد؟ ❤️ ... 💞 @aah3noghte💞
✨﷽✨ (٧٩) فَوَيْلٌ لِّلَّذِينَ يَكْتُبُونَ الْكِتَابَ بِأَيْدِيهِمْ ثُمَّ يَقُولُونَ هَـذَا مِنْ عِندِ اللّهِ لِيَشْتَرُواْ بِهِ ثَمَناً قَلِيلاً فَوَيْلٌ لَّهُم مِّمَّا كَتَبَتْ أَيْدِيهِمْ وَ وَيْلٌ لَّهُمْ مِّمَّا يَكْسِبُونَ  پس واى بر كسانى كه مطالبى را با دست خود مى نويسند، سپس مى گويند: اين از طرف خداست، تا به آن بهاى اندكى بستانند، پس واى بر آنها از آنچه دست هايشان نوشت و واى بر آنها از آنچه (از اين راه) به دست مى آورند! ✅نکته ها: - تنها آيه اى كه در آن سه بار كلمه «ويل» بكار رفته، همين آيه است كه خطر علما و دانشمندان دنياپرست را مطرح مى كند. - جمعى از دانشمندان یهود، اوصافى را که براى پیامبر اسلام (صلى الله علیه وآله) در تورات آمده بود تغییر دادند و این تغییر به خاطر حفظ موقعیت خود و منافعى بود که همه سال از ناحیه عوام به آنها مى رسید. هنگامى که پیامبر اسلام(صلى الله علیه وآله) مبعوث شد، و اوصاف او را با آنچه در تورات آمده بود مطابق دیدند، ترسیدند در صورت روشن شدن این واقعیت منافع آنها در خطر قرار گیرد، لذا به جاى اوصاف واقعى مذکور در تورات، صفاتى بر ضد آن نوشتند. عوام یهود که تا آن زمان کم و بیش صفات واقعى او را شنیده بودند، از علماى خود مى پرسیدند: آیا این همان پیامبر موعود نیست که بشارت ظهور او را مى دادید؟ آنها آیات تحریف شده تورات را بر آنها مى خواندند تا به این وسیله قانع شوند. (تفسیر نمونه) 🔊پیام ها: - دين سازى، جريانى خطرناك در طول تاريخ بوده است. «يكتبون الكتاب...» - بدعت، دين سازى، دين فروشى و استحمار مردم، از جمله خطراتى است كه از ناحيه ى دانشمندان فاسد، جامعه را تهديد مى كند. «يقولون هذا من عنداللَّه» - مواظب قلم ها، كتاب ها، مقالات زهرآلود، تحريف گر و بدعت گزار باشيد و به هر عالمى اعتماد نكنيد. «يكتبون... يقولون هذا من عند اللّه» - مردم به صورت فطرى علاقمند به مذهب هستند، لذا بسيارى از شيّادان، سخنان خود را به نام دين ومذهب به مردم تحويل مى دهند. «يقولون هذا من عنداللّه» - يكى از انگيزه هاى بدعت و افترا، رسيدن به دنياست. «ثمناً قليلاً» - از بدترين درآمدها، درآمدِ دين فروشى است. «ويل لهم ممّا يكسبون» - شديدترين عذاب ها متوجّه كسانى است كه به تفكّر واعتقاد مردم خيانت مى كنند. تكرار كلمه «ويل» - هر انحرافى كه در طول تاريخ در اثر بدعتى بوجود آيد، گناهش به گردن بدعت گزار است. «يكسبون» دلالت بر استمرار دارد. (تفسیر نور) ... 💞 @aah3noghte 💞
بود یاد تو هر شب دعای سحر من کجایی پسر من، کجایی پسر من... 💔 😔 یک و ، برای سلامتی و تعجیل در فرج حضرت پدر به یاد حضرت باشیم🙏🏼🌿 ... 💕 @aah3noghte💕
💔 اهل درچه اصفهان : شهید حسینعلی اکبری بوی عطر عجیبی داشت نام عطر را که می پرسیدم جواب سربالا می داد  شهید که شد توی وصیتنامه اش نوشته بود  بخدا قسم هیچ وقت عطر نزدم هر وقت خواستم معطر شوم از ته دل می گفتم : " السلام علیک یا اباعبدالله الحسین(ع) " ... 💞 @aah3noghte💞
kheili-vaghte.mp3
8.72M
💔 با دل در به درم انگاری چرخ زمونه حسابی لجه...😞 ... 💞 @aah3noghte 💞
💔 فرمود: "دوستی و محبت را از دل ها بپرسید چراکه دلها گواهانی رشوه ناپذیرند..." دل ما بهترین شاهده تو روز قیامت.. همین که بگه رفیق شما بودم برام کافیه... ... 💞 @aah3nogute 💞
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
💔 💞 « پروردگارا سینه‏ مرا گشاده دار. كار مرا بر من آسان گردان. و گره از زبانم بگشا. تا سخنان مرا بفهمند ... 💕 @aah3noghte💕
💔 جـهان‌بدون‌علی‌رنگ‌‌و‌بو‌نخواهد‌داشت بدون‌فاطــــــمه‌هم‌آبرونخواهد‌داشت اَللَّهُمَّ‌صَلِّ‌عَلَى‌أَمِيرِالْمُؤْمِنِينَ‌عَلِيِّ‌بْنِ‌أَبِي‌طَالِبٍ ... 💕 @aah3noghte💕
💔 ‏أَلَمْ يَعْلَمْ بِأَنَّ اللَّهَ يَرَىٰ ⁦ عاشقانه‌ترین تفسیر این آیه: «گویی نازنینی، از پشت شما را در آغوش می‌گیرد و می‌پرسد: اگه گفتی من کی‌ام ؟!» آری، خداوند می‌گوید: مرا نمیبینی که روبروی تو ایستاده‌ام و از پنجرهٔ هر ذره‌ای، تو را مشاهده می‌کنم؟! ... 💕 @aah3noghte💕
💔 ⚘ مقدمه خطبه در مورد نحوۀ ايراد خطبه از نظر شرايط زمانی و مكانی و ديگر مسائل در مقدمۀ خطبه آمده است: «رُوِی عَبْدُاللّهِ بنِ حَسَن بِاِسْنادِهِ عَنْ آبائِه لَمّا أَجْمَعَ اَبُوبَكْرٍ وَ عُمَرٍ عَلی مَنْعِ فاطِمَةَ فَدَكاً وَ بَلَغَها ذلِكَ». عبدالله بن حسن مثنی از پدران بزرگوارش روايت می كند: زمانی كه ابوبكر و عمر تصميم گرفتند كه مانع رسيدن فدك به حضرت زهرا علیهاالسلام شوند، اين خبر كه به حضرت زهرا علیهاالسلام رسيد، «لاثَتْ خِمارَها عَلی رَأْسِها». لاث به معنی پيچيدن است. در آيۀ شريفه هم آمده است: «وَلْيَضْرِبْنَ بِخُمُرِهِنَّ عَلی جُيُوبِهِنَّ» «روسری هايشان را طوری روی سر بيندازند كه سينه را بپوشاند». حضرت زهرا علیهاالسلام برخاستند و خمار را بستند. از لفظ خمار هم معلوم می شود كه حضرت طوری آن روسری را به كار برده بودند كه روی گردن و سينه ايشان پوشيده شده بود. «وَ اشْتَمَلَتْ بِجِلْبابِها». جلباب نوعی پوشش سراسری بوده كه روی لباس ها می پوشيده اند؛ شايد چيزی شبيه عبای امروز يا پيراهن بلند عربی باشد. حضرت آن پوشش سراسری را هم طوری بر سر افكندند كه محيط بر تمام بدن ايشان بود. «وَ أَقْبَلَتْ فی لُمَّةٍ (يا لمةٍ) مِنْ حَفَدَتِها وَ نِساءِ قَوْمِها» . حضرت زهرا علیهاالسلام همراه با گروهی كه به اصطلاح همسن يا هماهنگ يا از ياران و اعوان و خويشاوندان ايشان بودند حركت كردند. تا اينجا يكی از مسائل قابل توجه، مسئلۀ پوشش حضرت است. ايشان برای وارد شدن در مسجد كه مردان در آنجا حضور داشتند، این گونه خودشان را از نظر پوشش آماده كردند. نكتۀ ديگر، توجه به جماعتی است كه آن حضرت را در حركت به سمت مسجد همراهی كردند. احتمال زياد دارد كه منظور همراهان از اين كار ياری حضرت زهرا علیهاالسلام باشد؛ همان طور كه امروز اگر كسی برای حضور در مجلس احتجاج حركت كند، گروهی از همفكرانش نيز او را همراهی می كنند. پس در اين اقدام حضرت دو احتمال وجود دارد: اوّل آنكه شخصيت ظاهری ايشان محفوظ بماند، دوّم اينكه پيكرۀ ظاهری حضرت هم در بين مردها نمايان نشود و در ميان گروه زنان پوشيده بماند. «تَطَاُ ذُيُولَها» . حضرت در راه رفتن، پا روی پايين لباسش می گذاشت. احتمال دارد از این عبارت اینطور برداشت شود که حضرت بر اثر ناراحتی با شتاب حركت می كرد. اما در اين جا به طور مسلّم منظور اين است كه لباس ايشان آنقدر بلند بود كه گاه زير پا قرار می گرفت و احتمال مذکور مورد قبول نیست؛ زیرا در ادامه همین عبارت آمده است: «ما تَخْرِمُ مِشْيَتُها مِشيَةَ رَسُولِ اللّه صلی الله... »  راه رفتن حضرت هيچ كم از راه رفتن پيامبر اكرم صلی الله... نداشت. مشية بر وزن فعله است که نوع و هيئت فعل را می رساند. يعنی روش راه رفتن حضرت هيچ از روش راه رفتن پدرشان كم نداشت و با همان عظمت و متانت و وقار رسول اكرم صلی الله... حركت می كرد و همۀ آنچه را كه شايستۀ يك زن است رعايت كرده بود. « حَتّی دَخَلَتْ عَلی أَبی بَكْرٍ وَ هُوَ فی حَشْدٍ مِنَ الْمُهاجِرينَ وَ الأنْصارِ وَ غَيْرِهِمْ»  تا اين كه حضرت وارد مسجد شد و با ابوبکر روبرو گشت؛ در حالی كه گرداگرد او را جمع زيادی از مهاجرين و انصار و ديگر مسلمين گرفته بودند. « فَنيطَتْ دُونَها مُلاَءةٌ». سپس ميان حضرت و مردم پرده ای نصب شد. مُلاَءةٌ به معنای إزار يا پرده است؛ يعنی بين ايشان و آن مردها از مهاجرين و انصار كه گرداگرد ابی بكر جمع شده بودند، پرده ای آويخته می شود. حتی در برخی نسخه ها «مُلاَءةٌ قِبطّيةٌ» آمده است؛ يعنی حتی جنس پرده را كه مصری بوده است مشخص كرده اند. همين كه حضرت وارد می شود دستور می دهند كه پرده ای بين ايشان و ديگران بياويزند. البته از كلمۀ «فَجَلَست»كه در خطبه آمده، استفاده می شود كه قبل از نشستن حضرت، پرده را سريع می آويزند؛ يعنی همين كه خبردار می شوند دختر پيامبر در راه مسجد است يا به محض ورود ايشان محيط را آماده می كنند و اين پرده را نصب می كنند. اين خود از اموری است که برای حفظ حضرت از نگاه مردان و احترامی بوده كه به صورت سنّت درآمده است و امروزه نيز در مجالس مذهبی رعايت می شود. «ثُمَّ أنتْ أَنَّةً اَجْهَشَ الْقَوْمُ لَها بِالْبُكاءِ». حضرت وقتی نشست ناله ای كرد و ناله اش آنچنان جانسوز بود كه تمام مهاجرين و انصار و زن و مردی كه در مسجد بودند شروع كردند به گريه كردن. اين گريۀ معمولی و عادی نبود زيرا تعبير أَجْهَشَ الْقَوْمُ يعنی انسان از ناراحتی زياد به حالت زاری بيفتد و به خود بپيچد و به اين طرف و آن طرف بيفتد مثل بچه ای كه از ناراحتی خود را در دامان مادر می اندازد. نالۀ حضرت زهرا هم اين طور مجلس را به هم زد. « فَارْتَجَّ الْمجْلِسُ ثُمَّ أمْهَلَتْ هُنَيَّةً حَتّی إذا سَكَنَ نَشيجُ الْقَوْمِ وَ هَدَأتْ فَوْرَتُهُمْ». و سپس مجلس متشنّج شد حضرت مقداری مهلت دادند تا اين قوم آرامش پيدا كنند. اين جم
له گويای اين است كه مدتی مردم ضجه می زدند و به اصطلاح بی تابی می كردند و حضرت مدتی مهلت دادند تا مجلس آرام گيرد. «اِفْتَتَحَتِ الْكَلامَ بِحَمْدِ اللّهِ وَ الثَّناءِ عَلَيْهِ وَ الصَّلاةِ عَلی رَسُولِ اللّه صلی الله... »؛ «حضرت بعد از آرامش مجلس، شروع به سخن كرد و آغاز سخن وی با حمد و ثنای الهی بود و سپس بر پيامبر اكرم صلی الله... درود فرستاد». «فَعادَ الْقَوْمُ فی بُكائِهِمْ فَلَمّا أَمْسَكُوا عادَتْ فی كَلامِها»؛ «وقتی حضرت زهرا علیهاالسلام شروع به سخن كرد باز مردم گريه كردند. پس از اينكه ساكت شدند. حضرت به سخن بازگشتند». تا اينجا مقدمات كيفيت حضور حضرت در مسجد و نحوۀ آمادگی ايشان از نظر پوشش و حركت و ورود در مسجد و نشستن و آماده شدن برای سخن بيان شد... ادامه دارد... ... 💞 @aah3noghte 💞
💔 از امروز شرح خطبه رو میذاریم از مرحوم اقا مجتبی طهرانی اونایی که تو بعضی جاهای خطبه شبهه براشون پیش اومده حتما حتما بخونن...❤
💔 "ماییم که بی هیچ سرانجام خوشیم" شما چه‌طور؟