eitaa logo
شهید شو 🌷
4.1هزار دنبال‌کننده
18.5هزار عکس
3.6هزار ویدیو
69 فایل
مطالبی کمتر روایت شده از شهدا🌷 #به‌قلم‌ادمین✎ وقت شما بااهمیته فلذا👈پست محدود👉 اونقدراینجاازشهدامیگیم تاخریدنےبشیم اصل‌مطالب،سنجاق‌شدھ😉 کپی بلامانعه!فقط بدون تغییر درعکسها☝ تبادل: @the_commander73 📱 @Shahiidsho_pv زیلینک https://zil.ink/Shahiidsho
مشاهده در ایتا
دانلود
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
شهید شو 🌷
💔 ✨ #قدیس ✨ #قسمت_پنجاه_و_هشتم نویســـنده: #ابراهیم_حسن_بیگے امــــام به او نگــاه ڪرد و پــاسخ
💔 ✨ نویســـنده: روزهاے انتظـــار هر چند طولانے شد، اما بالاخره به پایـــان رسید. ابن عبــاس و شریـــح بن هانـــے، دو ناظر امام از «دومة الجندل» بازگشتند. همه ے نگاه ها به آن ها بود ڪه در حلقه ے علے و یارانـــش ایستاده بودند. چهره هاي هر دو نشــان مےداد ڪه خبرهاے خوشے ندارند. ابن عبــاس در جــواب علــے ڪه پرسید: "چه دیدیـــد و چه شنیدید از آن دو؟!" پاســخ داد: "خدا ڪند ابــو موســے اشعــرے را! من مــردے به خرفتــے و ڪودنے او ندیده ام! " بعد رو به شریــح ڪرد و گفت: "بگو آن چه را دیدیم و شنیدیم." شریــح گفت: "پیش از صدور حڪمین، آن دو در تعیین و نصب خليفــه سخــن گفتند. عمــروعــاص از ابو موسے پرسید ڪه: آیا میدانــے عثمـــان ڪشته شد؟ ابــوموســے گفت: آرے مےدانم. عمـروعــاص لبخندے زد و گفت: اے مـــردم! شاهــد باشید ڪه نماینده علــے به قتـــل مظلومانــه ے عثمان اعتراف ڪرد. آن گاه رو به ابو موسے پرسید: چرا از معاویه روے مےگردانید در حالے ڪه او فردے قریشے است؟ ابوموســے گفت: معاویـــه سابقه اے در اســـلام . پدر و خانـــواده ے او، از رسول الله بودند و مسلمانـــان زیادے به دست آنان به قتـــل رسیدند. چگونـــه چنیــن مــردے مےتواند خلیفه ے مسلمانان باشـــد؟! عمـــروعـــاص گفت: معاویـــه ولــے و نماینده ے عثمــان بود و از حیث تدبیــر و سیاســـت، فردي ممتــاز است. اگر به خلافـــت برسد، به هیچ ڪس به اندازه ے تو احتـــرام نخواهد گذاشت؛ در حالے ڪه تو فرماندار عثمـــان بودے و علـــے تو را ڪرد. در حڪومت علـــے چه به تو خواهد رسید. ابوموســے؟ ابوموســے گفت: در حڪومت معاویـــه نیز چیزے به من نخواهد رسید. من هرگــــز مهاجــران نخستین را رها نکرده و معاویه را به خلافت انتصاب نخواهم کرد. عمروعاص گفت: ما درباره ی علــے و معاویـــه به توافــق نخواهیم رسید. بهتـــر اسـت علــے و معاویـــه را از خلافت ڪنیم و سرنوشت خلافت را به شوراے مسلمانان واگذاریم. ابـــوموسے لحظه اے فڪر ڪرد و گفت: موافقم. این بهتـــر است ڪه شخص ثالثـــے خلیفه شود. شاید ڪه قائله ها ختـــم گردد. عمــروعــاص گفت: من حڪــم به عــزل معاویــه مےدهم و تو نیز حڪم به علـــے بده. ابـــو موســے گفت: بســــم الله. حڪم ڪن تا بشنوند. ... 😉 ... 🏴 @aah3noghte🏴 @chaharrah_majazi
شهید شو 🌷
💔 ✨ #قدیس ✨ #قسمت_پنجاه_و_نهم نویســـنده: #ابراهیم_حسن_بیگے روزهاے انتظـــار هر چند طولانے شد، ا
💔 ✨ نویســـنده: عمـــروعـــاص گفت: نه ابومــوسے، تو بزرگترے و از اصحـــاب رسول الله هستے. حق با توسـت. ابـــو موســے رو به جمعیـــت حاضر ڪرد و گفت: من و عمـــروعـــاص بر مطلبــے اتفاق نظـــر داریم و امیدواریم صــلاح و رستگـــارے مسلمیــن در آن باشد. اما قبــل از آن ڪه حڪم را صـــادر ڪند، ابن عبـــاس خود را به او رسانــد و هشدار داد و گفت: بهتـــر است اول عمـــروعــاص سخن بگوید و معاویــه را عزل ڪند. زیرا بعیــد نیست او خلاف توافق، مطلبے را بیان ڪند. ولــے ابــو موســـے به هشدارهاے ابن عبــاس توجه اے نڪرد و گفت: رها ڪن ابــن عبــاس! ما هر دو در مسأله ے خلافت اتفــاق نظــر داریم. سپس برخاســـت و گفت: ما وضــع امـــت اســـلام را مطالعـــه ڪردیم و برای وضع اختلافـــات و بازگشت به و آرامش، بهتر از این ندیدیم ڪه علـــے و معاویه را از خلافت ڪنیم. بر این اساس، من علـــے و معاویـــه را از خلافت ڪردم. سخنانش ڪه به پایان رسید نشست. سپس عمروعــاص برخاست و گفت: اے مـــردم! سخنـــان ابوموســـے را شنیدید؛ او خود را عـــــزل ڪرد و من نیز در این مورد با او هم عقیــــده هستم و علـــے را از خلافت عزل می ڪنم و به جاے او معاویه را به خلافت می رسانم. همهمه در جمع افتاد. ابومــــوسے با عصبانیــت جلــو رفت، یقه ے عمروعاص را گرفت و گفت: اے مرد خبیــــــــث! ما توافق ڪردیم و تو آن را شڪستے! ما این نبود. عمروعاص پوزخندے زد و گفت: نمیتوانے راے خود را پس بگیرے ابوموسے. ... 😉 ... 🏴 @aah3noghte🏴 @chaharrah_majazi
💔 میگفت: شهادت اجر کسانی است که مدام در زندگی خود در حال درگیری با نفس اند. و زمانی که نفس سرکش خود را رام نمودند، خداوند به مزد این جهاد اکبر شهادت را روزی آنها خواهد کرد ... 🏴 @aah3noghte🏴
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
💔 در حیرتم که چه سرّی‌است بین تو و خدایت ... که از هرچه بگذریم ... باز به شما می‌رسیم ... چقدر از عاشقانت ... وعده‌ی به دلشان مانده ... کسی چه می‌داند ... حکمت این پشت در ماندن را ... حکایت غریبی‌ست ... حکایتِ دلِ تنگ در اوج دلتنگی ... خوش به حال زائرانی که در جاده عاشقی قدم می‌زنند ... خوش به حال زائرانی که قدم‌هایشان را نذر ظهور فرزندت می‌کنند ... بی نصیبمان نگذار اربابم اللهم عجـل لولیک الفـرج ... 🏴 @aah3noghte🏴
💔 😔 سه شنبه شب نسیم جمڪرانت مـےبـرد دِل را بہ سوی ڪاروانـے ڪہ بہ دل داغ عظـیم ڪربلا دارد یک و ، برای سلامتی و تعجیل در فرج حضرت پدر به یاد حضرت باشیم🙏🏼🌿 ... 💕 @aah3noghte💕
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
💔 جای شهید حاج قاسم سلیمانی خالی... کل عمرش در حال جهاد بود و اکثر کشورها رفت ولی هیچ حق ماموریتی و هیچ هدیه ای نگرفت!!!!! ... 🏴 @aah3noghte🏴
💔 ای کاش حرم بودم و مهمان تو بودم مهمان تو و سُفره ی احسان تو بودم یک عمر گذشت و سر و سامان نگرفتم ای کاش فقط بی ‏سر و سامان تو بودم ... 💕 @aah3noghte💕
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
💔 موکب خانگی اعضای کانال در شهرری شما هم اگر دوست داشتید جهت اعتلای شعائر حسینی و خاطرات اربعین، فیلم موکب های خانگی خود را برایمان بفرستید ... 🏴 @aah3noghte🏴
شهید شو 🌷
💔 #معرفی_کتاب عمود آخر... دوست شهید مدافع حرم «سجاد عفتی»: آن روزها که در کربلا بودیم، سجاد مرتب
💔 خس بی سر و پا؛ سفرنامه‌ی اربعین 1436 ه.ق نویسنده: حمید حسام ناشر: سوره مهر تعداد صفحات: 228 کتاب «خس بی سر و پا» با موضوع سفرنامه‌ی اربعین، نوشته‌ی حمید حسام است که تصاویری از پیاده‌‌روی شهید همدانی در اربعین حسینی در آن منتشر شده و به روح بلند این شهید مدافع حرم تقدیم شده است. عنوان کتاب، برگرفته از غزلی است که علامه «محمد حسین طباطبایی» در سال 1363 سروده است و شاه‌بیت آن این است: «من خس بی سر و پایم که به سیل افتادم | او که می‌رفت مرا هم به دل دریا برد». بخشی از کتاب: «سوار اتوبوس می‌شوم و در دفترم می‌نویسم: «این‌جا هیچ‌کس مالک و متعلق به هیچ‌چیز نیست. این‌جا همان آرمان‌شهری است که در هیاهوی عصر مدرنیسم، غریب و ناشناخته مانده است. دین در این‌جا دکان دنیاخواهی نیست. مردم این سرزمین فریاد علی (ع) را از اعماق تاریخ شنیده‌اند...» ... 🏴 @aah3noghte🏴
💔 اگہ ازاربعین پارسال تا الآن تغییرڪردی وبهتر شدۍ.. حق دارےامسال بخاطرجاموندن ازاربعین،ضجه بزنۍ! اگہ ن‍‍‍ه ڪه..نھ ... 🏴 @aah3noghte🏴
💔 شهدا ثابت کردند میتوان زمینی بود اما‌ نفس‌ را وُسعت‌ بخشید بھ‌ طوری‌ کھ‌ آسِمان‌ و زمین‌ را‌ در برگیرد و خداوند مباهات کند به ما در برابر فرشته هایش همانها که معترض بودند از خلقت انسان 💔 ... 🏴 @aah3noghte🏴
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
💔 در حسرت زیارت اربعین امسال: «نگارا از عجم مهمان نمیخواهی؟» دلی آشفته و حیران نمیخواهی؟ خدا را شکر..نوکر کم نداری، لیک غلام و نوکر‌ از ایران نمیخواهی؟ برای اینهمه زوارِ دربارت مگر شاها بلا گردان نمیخواهی؟ به خیلِ کاروانِ اربعین امسال سیاهی لشکر و اعوان نمیخواهی؟ برای مرهم زخم دل زینب دو دیده از غمت گریان نمیخواهی؟ به جاده از نجف تا کربلا ، جانا دمِ موکب، مگر دربان نمیخواهی؟ میان کشتی ات گر پر شد از آدم؛ الا ای نوحِ من،حیوان نمیخواهی؟ به پیش پای زینب ، آن زمانی که میاید از سفر ، قربان نمیخواهی؟ خلاصه...اربعین نزدیک و ره بسته «نگارا از عجم مهمان نمیخواهی؟»😔😔😔 💔 😍 ... 🏴 @aah3noghte🏴
🌪 طوفان توئیتری بین‌المللی اربعین ۱ـ ؛ تنها اجتماع بین‌المللی و صلح‌آمیز دنیا . ۲ـ تنوع ادیان، نژادها و ملیّت‌ها در کنگره‌ی جهانی اربعین . ۳ـ آرامش و امنیّت با وجود مصائب سفر، بعلّت عشق به امام حسین "ع"، بعنوان الگوی کامل انسانی . ۴ـ ؛ ماکت کوچکی از زندگی، بعد از ظهور منجی "ع" . 🔺با هشتگ 🔺 زمان ؛ ۱ـ ۱۶ مهر: ۲۱ الی ۲۴ ۲ـ ۱۷ مهر: ۱۰ صبح الی ۱۲ظهر
💔 ⛓🕊 در اردوگاه موصل چهار برادرے بود بہ نام عبدالله ڪہ چشم درد او بہ مرور زمان آن قدر شدید شد ڪه عینک تہ استکانے مے زد بیش از هشتاد درصد بینایے خود را از دست داد دوستش یاسر مددکار چشم پزشڪ عراقے بود یڪ روز یاسر عبدالله را بہ درمانگاه برد اما پزشڪ بعد از معاینہ گفت: "این چشم دیگر براے تو چشم نخواهد شد حتے اگر متخصص ترین جراح آن را عمل ڪند" عبدالله مدتے بعد بہ زیارت اباعبدالله الحسین"ع"مشرف شد و خدمت آقا عرض ڪرد آقاجان من تا حالا شفاے چشم و رفتن بہ ایران را از شما نخواستم این مدت اسیر بودم و وظیفہ ام این بود ڪه اسارت را بگذرانم و سعے من همیشہ بر این بوده کہ بہ وظیفه ی خود عمل ڪنم امروز بہ برڪت عنایت شما داریم بہ ایران مے رویم و من با این چشم راهے ندارم جز این ڪه دست گدایے پیش این و آن دراز ڪنم و این براے من سخت خواهد بود. اگر این جا بمیرم برایم خیلے راحت است شما را قسم مے دهم بہ حق مادرتان زهـرا"س"ڪه نظرے بفرمایے تا من بتوانم بینایے چشم را از شما بگیرم ڪه محتاج کسے نباشم... عبدالله پیشانے بر روے مهر گذاشت و اشڪ ریخت. لحظاتے بعد چشمانش روشن شد و بہ برڪت نام فرزند زهرا "س"توانست بہ راحتے حتے نوشتہ هاے ریز را ببیند دوباره بہ پزشک عراقے مراجعہ ڪرد او با مشاهده ی چشم عبدالله با صداے بلند گفت: "یا عیسی بن مریم! این چشم ها توانایے چشم هاے سالم یڪ جوان پانزده سالہ را دارد" 📚 ... 🏴 @aah3noghte🏴
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
💔 روایتی از نادر مهدوی و همرزمانش پاسدارانی که ناوگان آمریکا در خلیج فارس را به ستوه آورند. ۱۶ مهر ۶۶سالروزشهادت ... 🏴 @aah3noghte🏴
💔 تو چی داری غیر از امام حسین علیه السلام؟ یکبار داد زدی مثل حضرت رقیه سلام الله علیها بعد بگی حسین به خرابه ی وجود من نیومد؟! ... 🏴 @aah3noghte🏴
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
شهید شو 🌷
💔 ✨ #قدیس ✨ #قسمت_شصت نویســـنده: #ابراهیم_حسن_بیگے عمـــروعـــاص گفت: نه ابومــوسے، تو بزرگترے
💔 ✨ نویســـنده: ابــوموســے ڪه از خشــم سرخ شده بود گفـت: حــال تو هم چــون حــال سگــے است ڪه اگر بر او حملـــه ڪنند، دهانـــش را باز مےڪند و زبان خود را بیرون مےآورد و اگر رهایش مےڪند. عمـــرو عـــاص گفت: وضــع تو نیز مانند الاغــے است ڪه ڪتاب هایـے بر پشت او بــاشد. در آن هنگــام، نظــم جلســه به هم ریخــت. مــن ڪه نزدیڪ عمـــروعــاص بودم، برخاستم و تازیانـــه اے به ســـر او زدم. عبـــدالله فرزند عمـــرو عـــاص تازیانـــه را به زور از مــن گرفت و مختصـــرے درگیرے بین ما و آن ها پیش آمــد." بـا پایــان یافتــن سخنــان شريــح، همه سڪوت ڪردند. علــے خواسـت حرفــے بزند، اما پیــش از او یڪے از یارانــش سعیــد بـن قیــس فریــــاد زد و گفت: " اگر آن ها بر درستڪـارے اجتمــاع ڪرده بودند، چیزے به حال ما نمےافزودند، چه رسـد ڪه بر و گواهــے اتفــاق ڪردند. نظــر آنــان بر ما الزام آور نیســت و امروز به همان وضـع هستیم ڪه قبلا بودیم و جنگ با آن ها را ادامــه مےدهیم." همهمـه و همســـویے با سعیــد بن قيــس بالا گرفت. شعارهایے بر رد حڪمیت داده شد. علـــے آنان را به فرا خواند و گفت: "سوگنــد به خدایــے ڪه دانــه را شڪافت و جهــان را آفریــد، اگر حضـور فراوان بیعــت ڪنندگان نبــود و یــاران، حجــت را بر من تمام نمےڪردند و اگر خداونــد از علمـا عهــد و پیمــان نگرفتــه بود ڪه در برابــر شڪمبارگــے ستمگران و گرسنگــے مظلومـــان سڪوت نڪنند، مهـار شتـــر خلافـــت را بر ڪوهان آن انداخته و رهایــش مےساختم و آخــر خلافــت را به ڪاســه ے اول آن سیـــراب مےڪردم. آنگـــاه مےدیدید ڪه دنیــاے شما در نـــزد من از آب بینــے بزغالـــه اے بےارزش تــر است. من هرگـــز حريــص خلافــت نبــوده و نیستم و اگر همیــن امـروز بیعـــت خــود را از من بردارید عطـاے خلعــت خلافــت را بر لقــاے آن مےبخشم و در ڪنجے آرام مےنشینم. ڪنــاره گیـــرے مـــن، چونــان حضـرت موســے برابــر ساحـــران اســـت ڪه به خویــش بیمناڪ نبــود، تــرس او ایــن بود ڪه مبـــادا جاهـــلان پیــروز شوند و دولـــت گمراهـــان حاڪم گردش امروز ما و شمـــا بر سر دو راهــے حـــق و باطـــل قـــرار داریـــم. آن ڪسے ڪه به وجــود آب اطمینـــان دارد، تشنه نمےماند." مــردے از ڪــوفیــان با صـــداے بلنــد گفت: "اما شما امــام و ولــے ما هستید و رأے آنــان خللـــے در اراده ے ما به وجـــود نخواهــد آورد. اگر مایــل باشیـــد ما مےتوانیم یڪ بار دیگر به جنگ شاميـــان برویـــم و معاویــه را به اطاعـــت از حق مجبـــور سازیم." امام پاسخ داد: "شما اے مـــردم ڪــوفه! بدن هایتان در ڪنار هم، اما افڪار و خواست هاے شما پراڪنده است. در خانــه هایتان ڪه نشسته اید، شعـــارهاے تند سر مےدهد، اما در روز نبـــرد مےگویید: اے جنــگ از ما دور شو! و فرار مےڪنید. بهانـــه هاے ناجوانمردانـــه مےآورید. چون بدهڪــاران خواهــان مهلــت مے شوید و براے مبارزه سستــے مےڪنید." ... 😉 ... 🏴 @aah3noghte🏴 @chaharrah_majazi