eitaa logo
شهرستان ادب
1.3هزار دنبال‌کننده
2.6هزار عکس
292 ویدیو
6 فایل
موسسه فرهنگی هنری شهرستان ادب ShahrestanAdab.com ارتباط با مدیر کانال: @ShahrestaneAdab
مشاهده در ایتا
دانلود
🔻 پای پیاده (#اربعین سروده‌ای از #محمدحسین_ملکیان) ▪️ای سمت خود کشانده خواص و عوام را دریاب این سپاه پیاده نظام را هر کس سلام داد تو را در سفر، گرفت در موکب نخست، جواب سلام را از دست خادمان تو نوشید هر که چای یکجا چشید لذت شُرب مدام را گفتم که «السلامُ عَلی مَن بَکَتهُ…» برد اشک علی‌الدوام ، قوام کلام را «ما آزموده‌ایم در این شهر بخت خویش» ما قابلیم نوکری این امام را پای پیاده آمدم و روی من سیاه! پای برهنه نیستم این چند گام را با دست خالی آمدم و روی من سیاه! چیزی نبود قابل عرض این مقام را مصراع آخر است، رسیدیم کربلا باید چه کرد این همه حُسن ختام را؟ ☑️ @ShahrestanAdab
🔻 داستان در محاصرۀ تاریخ (یادداشت #سمیه_سیدیان بر رمان #لالایی_برای_دختر_مرده در پرونده‌پرترۀ #حمیدرضا_شاه_آبادی) ▪️ «...دختران و زنان پیوسته از گذشته در تاریخ، قربانی حوادث تلخ روزگار و جبر حاکمیت زورگو شده‌اند. شاید انتخاب دختران قوچانی در دوران مشروطیت که مضمون اصلی رمان « لالایی برای دختر مرده » است، بخشی از ادای دین محمدرضا شاه‌آبادی به تاریخ این مرز و بوم است. چنان‌چه خود او نیز در مصاحبه به این نکته اشاره داشته که: «در روایتی تاریخی، آصف‌الدوله ـ‌حاکم خراسان‌ـ در سال ۱۳۲۳قمری، دختران نوجوان را در ازای مالیات در دوران خشکسالی مزارع، طلب می‌کرده و به ترکمن‌ها می‌فروخته». ایدۀ اولیۀ نگارش لالایی برای دختر مرده، به مدد روایت تاریخی و ترجیع‌بند شعری از دهخدا شکل گرفت، تا آن‌جا که تبدیل به دغدغه‌ای برای شاه‌آبادی شد. شاه‌آبادی که علاوه‌بر داستان‌نویس‌بودن، پژوهش‌گر تاریخ نیز می‌باشد، با شنیدن خبری در خصوص دیده‌شدن دختری با دست‌های سوخته در شهر قزوین، دغدغۀ نوشتن دربارۀ این موضوع برای او پررنگ‌تر شد تا سرانجام به‌صورت «لالایی برای دختر مرده» منتشر شد...» ادامۀ این یادداشت را در سایت شهرستان ادب بخوانید: 🔗 shahrestanadab.com/Content/ID/11130/ ☑️ @ShahrestanAdab
🔻 خانمها، آقایان! نوبل ادبیات اهدا می شود به حامی قصاب بالکان! (گزارش شهرستان ادب از جایزه #نوبل ادبیات 2019 و برگزیده‌اش #پیتر_هاندکه به قلم #آزاده_جهان_احمدی ) ▪️ «...حساسیت نوبل امسال به دلیل رسوایی‌هایی که گریبان آکادمی آن را در سال پیش گرفته بود اهمیت دو چندانی داشت همه تصور می‌کردند آکادمی با انتخابی موجه‌تر سعی در ترمیم وجهه آسیب‌دیده‌اش کند اما زهی خیال باطل. نام برندگان امسال نوبل ادبیات ثابت کرد در عصر جدید می‌توان وقیحانه و حق به جانب ادعای دوری از سیاست را مطرح کرد و از جانب دیگر تاریخچه‌ای داشته باشی که نافی ادعای امروزت باشد. آکادمی نوبل از میان هاروکی موراکامی، مارگارت آتوود، آدونیس، اسماعیل کاداره، خابیر ماریاس، یون فوسه، میلان کوندرا، سزار آیرا و.... اولگا توکارچوک فیلمنامه نویس ، شاعر و روانشناس لهستانی را به عنوان برگزیده نوبل سال 2018 و پیتر هاندکه نویسنده و نمایشنامه اتریشی را برگزیده سال 2019 معرفی کرد...» ادامۀ‌ این یادداشت را در سایت شهرستان ادب بخوانید: 🔗 shahrestanadab.com/Content/ID/11131 ☑️ @ShahrestanAdab
🔻 هوای خوش اربعین ( #اربعین سروده‌ای از #ناصر_حامدی) ▪️ هوا پر شد از عطر نام حسین به قربان عطر پراکنده‌اش چه سرمست و شورآفرین می‌رود سپاهی به دیدار فرمانده‌اش هوایی شدم، مقصدم کربلاست کجا از همین سرزمین بهتر است؟ برای رسیدن به آغوش تو هوای خوش اربعین بهتر است چه باکی‌ست از پای تاول زده به عشق تو طی می‌شود این مسیر نمانده‌ست چیزی به کرب‌وبلا امیری حسینٌ و نعم الامیر غریبم به آغوش تو دلخوشم اسیرم به عشقت شدم مبتلا در این روزها آرزویم شده فقط کربلا کربلا کربلا مرا مادرم از همان کودکی به شیرینی نام تو شیر داد پدر با خودش برد هیأت مرا به من مهر و سربند و زنجیر داد دلم خوش به داروی دیدار توست حبیبم حسین و طبیبم حسین غریبانه در کربلا خفته‌ای نگاهی به من کن، غریبم حسین قدم می‌گذاری به صحن بهشت به یاد شهیدان والامقام بگو با دلی عاشق و بی‌قرار به لب‌های عطشان مولا سلام ☑️ @ShahrestanAdab
🔻دو کتاب از انتشارات موسسه شهرستان ادب به فهرست مرحله نهایی داوری سومین جایزه کتاب سال شعر جوان (قیصر امین‌پور) راه یافتند. ▪️مجموعه‌شعر #حاشا اثر #امیررضا_یزدانی و مجموعه‌شعر #هیاهو سروده #محمدمهدی_خانمحمدی دو اثری هستند که از انتشارات شهرستان ادب در میان 14 کتاب دیگر راه یافته به این مرحله داوری خواهند شد. ☑️ @ShahrestanAdab
🔻 سه کتاب داستان شهرستان ادب در جایزه کتاب سال آذربایجان شرقی برگزیده شدند ( #جمجمه_ات_را_قرض_بده_برادر ، #روی_سیم_تار، #نعلین_های_آلبالویی ) ▪️ همزمان با آیین افتتاحیه هفدهمین نمایشگاه بین‌المللی کتاب تبریز و دهمین نمایشگاه مطبوعات استان، برگزیدگان #جایزه_کتاب_سال_آذربایجان_شرقی معرفی شدند. در اولین دوره کتاب سال استان هفت عنوان کتاب به عنوان کتاب سال و ۱۴ عنوان کتاب به عنوان کتب شایسته تقدیر معرفی شدند، عناوین این کتب به شرح زیر است: در بخش رمان، داستان و نثر این جایزه سه کتاب از شهرستان ادب درخشیدند. رمان «جمجمه‌ات را قرض بده برادر» نوشته #مرتضی_کربلایی_لو و رمان نوجوان «روی سیم تار» نوشته #حسین_قربان_زاده برگزیده جایزه کتاب سال آذربایجان شرقی شدند و مجموعه داستان «نعلین‌های آلبالویی» نوشته #مهدی_نورمحمدزاده شایسته تقدیر این جایزه شناخته شدند. موسسه فرهنگی هنری شهرستان ادب و مجموعه داستان‌نویسان همراه با این موسسه موفقیت کسب‌شده را به آقایان کربلایی‌لو، قربان‌زاده و نورمحمدی، سه نویسنده ارجمند، تبریک می‌گوید و برای ایشان آرزوی موفقیت‌های بیشتر دارد. ☑️ @ShahrestanAdab
🔻 سفر، ادامۀ‌ توست (شعری از شاعر خوب افغانستانی #سیدحکیم_بینش) ▪️ سفر شروع شد از تو، سفر ادامۀ توست سفر رساندن پیغام و عکس و نامۀ توست همین که راه بیفتی شوند همراهت گل و درخت که دنباله‌های جامۀ توست دوباره شب حرکت می‌کنیم و یک کارم برای همسفرم خواندن چکامۀ توست درون کوپه مرا مرد بامیانچی گفت که دردسر همه‌جا از شناسنامۀ توست برایم از سفرش گفت قصه‌هایی را که دردناک‌تر از کشتن شمامۀ* توست بنفشه‌ها چه لگدمال می‌شوند آنجا هزاره‌ها خبر تلخ روزنامۀ توست برای عاشق راهت، نه جان، نه سختی راه... و عشق زنده‌تر از پیش، از اقامۀ توست * شمامه: بت ماده و یکی از دو تندیسی که در بامیان تخریب شد. ☑️ @ShahrestanAdab
🔻 سه مجموعه‌شعر شهرستان ادب در جایزه کتاب سال آذربایجان شرقی برگزیده شدند ( ؟ ، و ) ▪️ همزمان با آیین افتتاحیه هفدهمین نمایشگاه بین‌المللی کتاب تبریز و دهمین نمایشگاه مطبوعات استان، برگزیدگان معرفی شدند. در اولین دوره کتاب سال استان هفت عنوان کتاب به عنوان کتاب سال و ۱۴ عنوان کتاب به عنوان کتب شایسته تقدیر معرفی شدند. در بخش شعر این جایزه سه کتاب از شهرستان ادب درخشیدند. کتاب «مرا صدا کردی؟» سروده برگزیده جایزه کتاب سال آذربایجان شرقی شد و مجموعه‌شعرهای «پرچم صلح» سروده و «گشایش» سروده شایسته تقدیر این جایزه شناخته شدند. موسسه فرهنگی هنری شهرستان ادب و مجموعه شاعران همراه با این موسسه موفقیت کسب‌شده را به خانم حسین‌نیا و آقایان شفیعی و شکری‌فرد ، سه شاعر جوان، تبریک می‌گوید و برای ایشان آرزوی موفقیت‌های بیشتر دارد. ☑️ @ShahrestanAdab
🔻 تمدید فرصت ثبت‌نام در کارگاه آموزشی #عناصر_داستان با تدریس #سیده_عذرا_موسوی تا یازدهم آبان 🔗 صفحه ثبت‌نام madreseroman.com/کارگاه-عناصر-داستان-پاییز 🔗 اطلاعات بیشتر shahrestanadab.com/Content/ID/11148 ☑️ @mdrsroman ☑️ @ShahrestanAdab
🔻«جنگ و عشق» به روایت #ارنست_همینگوی | از کتاب #وداع_با_اسلحه (سی‌ویکمین صفحه از #یک_صفحه_خوب_از_یک_رمان_خوب) ▪️«گفتم: - من فکر می‌کنم بهتره صحبت جنگو ختم کنیم. اگر یک ‌طرف دست از جنگ بکشه که جنگ تموم نمی‌شه. اگه ما دست از جنگ بکشیم، تازه بدتر می‌شه. پاسینی با لحن جدی گفت: - دیگه بدتر از این نمی‌شه. هیچ‌چیزی بدتر از جنگ نیست. - شکست بدتره. پاسینی باز هم جدی گفت: - من باور نمی‌کنم، مگه شکست چیه؟ آدم می‌ره خونه‌اش. - میان دنبالت. خونه‌ات رو می‌گیرن. خواهراتو می‌گیرن. پاسینی گفت: - من باور نمی‌کنم. با همه که نمی‌تونن این کارا رو بکنن. بذار هرکس از خونۀ خودش دفاع کنه. بذار هرکس خواهراشو تو خونه نگه داره. - دارت می‌زنن. میان و مجبورت می‌کنن دوباره سرباز بشی، اما نه تو آمبولانس، تو توپ‌خونه. - همه رو که نمی‌تونن دار بزنن...» 🔗 متن کامل این صفحه را در سایت شهرستان ادب بخوانید: shahrestanadab.com/Content/ID/11065 ☑️ @ShahrestanAdab
🔻فروغ تازۀ من (شعری از کتاب #ورمشور سرودۀ #مرتضی_امیری_اسفندقه) ▪️مرا گرفت نگاهت، تمام شد کارم بیا بلند بگویم که دوستت دارم در انتظارِ ملاقاتِ نیستی بودم ولی کشید دوباره به عاشقی کارم دوباره زندگی‌ام از ترانه سرشار است دوباره عکسِ کسی هست رویِ ديوارم طلوع می‌کند از پشتِ کوه‌ها خورشید فروغ تازۀ من! من هنوز بیدارم وداع می‌کنی و بغض می‌کنم، شب خوش! هزار و یک غزلِ عاشقانه می‌بارم ☑️ @ShahrestanAdab
🔻عرض تسلیت خدمت جناب آقای علیرضا قزوه ▪️ بانهایت تأسف و تأثر باخبر شدیم استاد ، شاعر سرشناس انقلاب، به سوگ برادر خویش نشسته است. مرحوم «حمیدرضا قزوه»، از جانبازان سرافراز انقلاب اسلامی بود که امسال در مسیر شرکت در زیارت اربعین در کربلا سفر ابدی خویش را به سوی یاران شهیدش آغاز کرده است. مؤسسه شهرستان ادب و شاعران همراه با این مجموعه، این ضایعۀ دردناک را به آقای علیرضا قزوه و خانوادۀ محترم این جانباز بزرگوار تسلیت عرض نموده و برای آن مرحوم از خدای متعال رحمت و مغفرت طلب می‌کند. گفتنی‌ست دکتر علیرضا قزوه از شاعران و چهره‌های برجسته ادبیات انقلاب و شعر آیینی است. انتشارات شهرستان ادب تاکنون افتخار داشته است سه مجموعه شعر «صبح بنارس»، «چمدان‌های قدیمی» و «در کلماتم باران می‌بارد» را از این شاعر محترم راهی بازار نشر کند ☑️ @ShahrestanAdab
🔻بیهقی شاعر، بیهقی داستان‌نویس (جستاری از در روز گرامیداشت ) ▪️«...اگر نگاهی به درس‎های دانشگاهی دو رشتۀ "تاریخ" و "زبان و ادبیات فارسی" در سه مقطع کارشناسی، کارشناسی ارشد و دکتری و همچنین منابع کنکوری‎شان بیاندازیم خواهیم دید دانشجویانِ رشتۀ تاریخ در هیچ‎کدام از این مقاطع تحصیلی، درسی به نام ندارند. یعنی در رشتۀ تاریخ، این کتاب مطالعه و تدریس نمی‌شود. در گروه تاریخ بعضی دانشگاه‎ها هم که ذیل سرفصل "تاریخ تحولات سیاسی" به تاریخ غزنویان پرداخته می‎شود، دانشجوی کوشا حداکثر دو کتاب "غزنویان از پیدایش تا فروپاشی" نوشتۀ سید ابوالقاسم فروزانی و "تاریخ غزنویان" نوشتۀ ادموندکلیفورد باسورث را مطالعه می‎کند. شاید بگویید طبیعت امر هم همین است که در دانشگاه فرصت مطالعۀ منابع دست اول وجود ندارد. باری، پرسش را دانشجوی تاریخ مطرح نمی‎کند، این دانشجوی تازه وارد ادبیات است که می‎پرسد چرا باید در رشتۀ ادبیات تاریخ بخواند؟...» 🔗 ادامۀ این یادداشت را در سایت شهرستان ادب بخوانید: shahrestanadab.com/Content/ID/11151 ☑️ @ShahrestanAdab
🔻https://www.instagram.com/p/B3_aMM8JDpE/ ▪️تصاویری از #انجمن_شعر_شهرستان_ادب، چهارشنبه‌های به یاد ماندنی با حضور #علی_محمد_مودب، #علی_داودی،‌ #سیدوحید_سمنانی و... چهارشنبه یکم آبان‌ماه ۱۳۹۸ ☑️ @ShahrestanAdab
🔻حریق خزان (به‌مناسبت سوم آبان‌ماه، سالروز درگذشت زنده‌یاد #فریدون_مشیری شاعر شهیر معاصر، ستون شعر سایت شهرستان ادب را به بازخوانی #شعر_پاییزی معروف ایشان اختصاص می‌دهیم) ▪️حریق خزان بود ھمه برگ‌ھا آتش سرخ ھمه شاخه‌ھا شعله زرد درختان ھمه دود پیچان به تاراج باد و برگی كه می‌سوخت می‌ریخت می‌مرد و جامی ساوار چندین ھزار آفرین كه بر سنگ می‌خورد من از جنگل شعله‌ھا می‌گذشتم غبار غروب به روی درختان فرو می‌نشست و باد غریب عبوس از بر شاخه‌ھا می‌گذشت و سر در پی برگ‌ھا می‌گذاشت فضا را صدای غم‌آلود برگی كه فریاد می‌زد و برگی كه دشنام می‌داد و برگی كه پیغام گنگی به لب داشت لبریز می‌كرد و در چشم برگی كه خاموش خاموش می‌سوخت نگاھی كه نفرین به پاییز می‌كرد حریق خزان بود من از جنگل شعله‌ھا می‌گذشتم ھمه ھستی‌ام جنگلی شعله‌ور بود كه توفان بی‌رحم اندوه به ھر سو كه می‌خواست می‌تاخت می‌كوفت می‌زد به تاراج می‌برد و جانی كه چون برگ می‌سوخت می‌ریخت می‌مرد و جامی سزاوار نفرین كه بر سنگ می‌خورد شب از جنگل شعله‌ھا می‌گذشت حریق خزان بود و تاراج باد من آھسته در دود شب رو نھفتم و در گوش برگی كه خاموش می‌سوخت گفتم مسوز این‌چنین گرم در خود مسوز مپیچ این‌چنین تلخ بر خود مپیچ كه گر دست بیداد تقدیر كور ترا می‌دواند به دنبال باد مرا می‌دواند به دنبال ھیچ ☑️ @ShahrestanAdab
🔻سراب فانتزی به سبک غربی | یادداشتی از #محمدجواد_بافرونی (پرونده #رمان_فانتزی شهرستان ادب) ▪️«...انسان موجودی با دوبعد مادی و معنوی (روحانی) است. بشریت در هریک از این ابعاد به مسائل مختلفی نیاز دارند که هریک نیازمند توجه خاص خود هستند. مجموعه‌نیازهای انسان به دودستۀ مادی (نشأت‌گرفته از بعد مادی) و معنوی (نشأت‌گرفته از بعد معنوی) قابل تقسیم است. برای مثال از بین نیازهای مادی می‌توان به خوراک، پوشاک و غریزۀ جنسی و از نیازهای معنوی می‌توان به نیاز به آرامش و نیاز به محبت اشاره کرد. عموماً بیشتر توجه انسان‌ها به نیازهای مادی است تا نیازهای معنوی، لیکن ذات انسان به‌گونه‌ای است که در درازمدت نیازهای معنوی انسان از نیازهای مادی آن بسیار اثرگذارتر است...» 🔗 ادامۀ این یادداشت را در سایت شهرستان ادب بخوانید: shahrestanadab.com/Content/ID/10976 ☑️ @ShahrestanAdab
🔻همزمان با چهارم آبان، سالروز درگذشت بزرگ‌بانوی شاعران انقلاب زنده‌یاد استاد دکتر ، پرونده‌پرتره ایشان در سایت شهرستان ادب بازگشایی شد. شما را به خواندن مطالب این پرونده دعوت می‌کنیم: 🔗 shahrestanadab.com/پرونده-طاهره-صفارزاده ☑️ @ShahrestanAdab
🔻امروز هم‌ هوا دوباره‌ گرفته‌ است‌ (امروز یازدهمین سالگرد درگذشت #طاهره_صفارزاده، بانوی شعر انقلاب، است. به این مناسبت شعری می‌خوانیم از این شاعر نامدار کشورمان و یاد و نامش را گرامی می‌داریم) ▪️ایوان‌ خانه‌ام‌ به‌ وسعت‌ قبری از آفتاب‌ و خاک‌ نشسته‌ام‌ به‌ وسعت‌ قبر و منتظرم‌ که‌ دست‌ رهگذری‌ ادامۀ دستانم‌ باشد و قفل‌ خانه‌ را بگشاید صدای‌ خستۀ‌ کفش‌ می‌آید صدای‌ تیزی‌ زنگ‌ از قعر پلکان‌ مهمانی‌ آمده‌ است‌ بگوید امروز هم‌ هوا دوباره‌ گرفته‌ است‌ امروز هم‌ هوا دوباره‌ خراب‌ است‌ در این‌ سکون سکوت‌‌آلود پیکار پلکان‌ را یاران‌ بر خود با رنج‌ این‌ خبر سال‌های‌ سال‌ هموار می‌کنند امروز هم‌ هوا دوباره‌ گرفته‌ است‌ امروز هم‌ هوا دوباره‌ خراب‌ است‌ ☑️ @ShahrestanAdab
🔻نور و ظلمت در شعر پایداریِ طاهره صفّارزاده | یادداشتی از #نعیمه_آقانوری (در پرونده‌پرترۀ #طاهره_صفارزاده) ▪️«...طاهره صفّارزاده از چهره‌های مطرح حوزۀ شعر پایداری ایران است که همراه با پژوهش‌های دانشگاهی و مترجمی متون انگلیسی، با قرآن نیز اُنسی ویژه داشت و با فعالیت‌هایی که در این حوزه انجام داد، از سوی وزارت علوم و آموزش عالی، لقب "خادم‌القرآن" گرفت. سرایش شعرهای پر مغز پایداری همراه با ضمیر قرآنی شاعر، سبب شد جلوه‌های فراوانی از قرآن در این اشعار نمودار شود؛ به عبارت دیگر می‌توان شعرهای پایداری صفّارزاده را اشعاری لبریز از مفاهیم و مضامین قرآنی دانست که کلیّت آنها مقاومت اسلامی را پیش چشم مخاطب به نمایش می‌گذارد. یکی از مفاهیم و مضامین قرآنی در شعر پایداری صفّارزاده، مفهوم نور و ظلمت است...» 🔗 برای خواندن متن کامل این یادداشت به سایت شهرستان ادب مراجعه کنید: shahrestanadab.com/Content/ID/11156 ☑️ @ShahrestanAdab
🔻غربت سکوت زخم | یادداشت #محمدقائم_خانی بر #صدای_بهتر_زخم (تازه‌ترین مجموعه‌شعر #علیرضا_سمیعی) ▪️«...زخم صدایی دارد که شنیدنی نیست. اگر به گوش نشستنی بود که روی بدن دهان باز نمی‌کرد. زخم قرابتی با غربت دارد و بر تن هر غریبی، زخمی یا حتی زخم‌هایی هست. این است که وقتی کسی تصمیم بگیرد که صدای زخم‌ها را به گوش مردم برساند، غریب می‌ماند و غربت، راهِ هم‌صحبتی خلایق را با او می‌بندد. اگر برود سراغ عادات که مجبور است حرفی از زخم‌ها نزند و اگر لب به گفتن از جراحت‌ها باز کند که خلق پراکنده می‌شوند یا نمی‌شنوند. خیلی راه بیایند، به‌ظاهر مخالفت نمی‌کنند اما یک گوششان در است و یکی دروازه. این است که صدای زخم غریب می‌افتد، هرچند که خود زخم بر هر بدنی و بر هر قلبی باشد. مردم، یعنی همان زخم‌خورده‌ها، از شنیدن صدای زخم فراری‌اند...» 🔗 برای خواندن متن کامل این یادداشت به سایت شهرستان ادب مراجعه کنید: shahrestanadab.com/Content/ID/11153 ☑️ @ShahrestanAdab
🔻شناسنامۀ ایمان (پرونده‌پرترۀ #طاهره_صفارزاده را با شعری از #نغمه_مستشار_نظامی که به این بانوی بزرگ شعر انقلاب تقدیم شده است، به‌روز می‌کنیم؛ گفتنی‌ست این شعر در کتاب #چمدانت_چه_قدر_جا_دارد؟ به‌تازگی توسط #انتشارات_شهرستان_ادب منتشر شده است) ▪️همیشه منتظری بانو، دعای معجزه می‌دانی عجیب ساده و دلچسبی، شبیه نم‌نم بارانی زنی دچار غم دیرین، اگرچه تلخ ولی شیرین شناسنامۀ ایمانی، گل زنان مسلمانی چقدر فرصت اندک را به علم و عشق بها دادی خوش آن قلم که به دست توست، خوش آن کتاب که می‌خوانی دو استکان غزل و لبخند، دو شعر تازۀ نیمایی چقدر واژۀ بی‌مانند در این بهشت فراوانی دعای معجزه‌ات عشق است، کلام روز و شبت قرآن مگر به کودک اشعارم تو شهد نور بنوشانی ☑️ @ShahrestanAdab
🔻از مبارزه تا انتقام | یادداشت بر (در پرونده‌پرترۀ ) ▪️«...شاه‌آبادی قصه تعریف می‌کند، همان که لازمه و پیش‌برندۀ یک رمان واقعی است. او داستانش را بی‌هیچ پیچیدگی تعریف می‌کند، بدون اینکه مخاطب حس کند که در حال حل‌کردن معماست. رمان با خرده‌روایت‌های کوچک، راهش را پیدا می‌کند. جدا از روابط عاشقانۀ نخ‌نما در داستان‌های چریکیِ این‌چنینی، شاه‌آبادی داستانش را روی لبۀ تیغ پیش برده و سعی بر آن داشته تا حد امکان از فرورفتن در کلیشه‌ها خودداری کند. رمان، اطنابی ندارد، این عدم اطناب و ایجاز، تا آن‌جا پیش می‌رود که روند و سیر اتفا‌ق‌ها تند پیش می‌رود و ریتم رمان تند می‌شود. هراتفاقی سر جای خودش می‌افتد...» 🔗 متن کامل این یادداشت را در سایت شهرستان ادب بخوانید: shahrestanadab.com/Content/ID/11158 ☑️ @ShahrestanAdab
🔻تجربۀ آواز مرگ روی سیم تار | معرفی رمان نوجوان اثر (به‌قلم ) ▪️«مسئلۀ مرگ برای نوجوانان همچون سایر مفاهیم، امری آموختنی و فرهنگی است. آنچه مرگ را برای نوجوان پذیرفتنی یا قابل انکار می‌‌سازد، معانی ساخته‌شدۀ اجتماعی مرگ است که از طریق فرآیندهای متعدد یادگیری به او منتقل می‌‌شود. در دنیای مدرن امروز رسانه‌‌ها عموماً مرگ را وحشت‌‌انگیز، هولناک، غیرعادلانه و ناخوانده توصیف می‌‌کنند. با اینکه یک نوجوان با توجه به بازۀ سنی‌‌اش، عموماً مسئلۀ مرگ را به‌نوعی با مرگ حیوانات، کهنسالان یا سبک مواجهۀ خانواده با مرگ نزدیکان تجربه کرده است، اما این موضوع اغلب برای او به عنوان مشکل بزرگ و غیرقابل حل جاافتاده است. بنابراین کار نویسندۀ "روی سیم تار" برای طرح مسئلۀ مرگ در رمانش به عنوان یک مسئلۀ پذیرفتنی و آرامشبخش بسیار بسیار دشوار است...» 🔗 متن کامل این یادداشت را در سایت شهرستان ادب بخوانید: shahrestanadab.com/Content/ID/11159 ☑️ @ShahrestanAdab
🔻پرواز روحانی (ضمن عرض تسلیت به مناسبت فرارسیدن سالروز رحلت نبی مکرم اسلام مصطفی صلى‌الله‌عليه‌وسلم، شعری می‎خوانید از زنده‌یاد استاد در رثای پیامبر اسلام) ▪️وقتی که زلفت فرو ریخت، حجم پریشانی‌ات را آیینه‌ها خواب دیدند، آغوش نورانی‌ات را اشکی که در بغض دل بود، جاری شد ای راهي کوچ وقتی که نی شعله سر داد، آهنگ هجرانی‌ات را شصت و سه دیوار شب را، با بال ماتم پریدی! جز روح چشمه نفهمید، پرواز روحانی‌ات را! ای چلّه نوش ریاضت، ما در نگاه وداعت دیدیم چون نبض دریا، چشمان بارانی‌ات را! نسلی که در عشق با تو، پیمان اندیشه بستند با جهل خود مُثله کردند، پیغام قرآنی‌ات را! آن تیره روزان شب‌پوش، مثل غباری در آفاق در قابِ هستی ندیدند، تصویر انسانی‌ات را! در نقطه‌ی کور تاریخ، هم خوابه‌ی خاک و گل شد آن کس که در خواب می‌دید، رؤیای ویرانی‌ات را ☑️ @ShahrestanAdab