eitaa logo
شهرستان ادب
1.4هزار دنبال‌کننده
2.6هزار عکس
303 ویدیو
6 فایل
موسسه فرهنگی هنری شهرستان ادب ShahrestanAdab.com ارتباط با مدیر کانال: @ShahrestaneAdab
مشاهده در ایتا
دانلود
شهرستان ادب
🔻 گزارش تصویری و مشروح دومین شب شعر بزرگ در شهرستان ادب (شب گذشته با حضور شاعران مطرح کشوری دومین شب شعر برگزار شد) ▪️ «شبِ تسخیر لانه جاسوسی آمریکا، جمعی از شاعران مطرح کشورمان، «هر چه فریاد» داشتند بر سر آمریکا کشیدند. این برنامه که با هدف پاسداشت شهیدان مبارزه با استکبار و آمریکا برگزار شد، ششمین شب از شب‌های شعر مقاومت و دومین شب شعر ضدآمریکایی است که به ابتکار مؤسسه فرهنگی هنری شهرستان ادب، برگزار می‌شود. شاعران سرشناس کشورمان در این شب، درباره آغازِ دورانِ افول این امپراطوری شعر خواندند و از ظلم این کشور به جهانیان انتقاد کردند. «هر چه فریاد» با پخش نماهنگی از برنامه پیشین «هرچه فریاد» آغاز شد. مجری برنامه، محمدرضا وحیدزاده، در ابتدا شهادت شیعیان نیجریه در ایام اربعین امسال را تسلیت گفت و قطعه‌ای کوتاه از امیری باراکا شاعر معترض آمریکایی خواند. نخستین «هرچه فریاد» دوازدهم آبان‌ماه سال 1395 در مؤسسه شهرستان ادب برگزار شده بود. امسال هم این برنامه در همین شب برگزار شد. از جمله شاعران حاضر در این محفل می‌توان به ، ، ، ، ، ، ، ، ، ،، ، ، ، ، ، ، ، ، ، ، ، ، ، ، ، و اشاره کرد... » ادامه‌ی گزارش تصویری و مشروح شب شعر «هرچه فریاد» را در سایت شهرستان ادب بخوانید: 🔗 shahrestanadab.com/Content/ID/9682 ☑️ @ShahrestanAdab
🔻«شب شعر اعتراض» ویژه «شعر هیئت» در شهرستان ادب برگزار می‌شود ▪️نخستین شب از #شب_های_شعر_اعتراض، ویژه #شعر_هیئت در موسسه «شهرستان ادب» برگزار می‌شود. جمعی از شاعران آیینی اشعار خود را در این برنامه می‌خوانند. «شب #شعر_اعتراض» روز سه‌شنبه ۲۶شهریور از ساعت ۱۷ آغاز می‌شود. #سعید_حدادیان، #علی_محمد_مودب، #سیدمحمدجواد_شرافت، #محسن_ناصحی، #قاسم_صرافان، #احمد_بابایی، #مهدی_زنگنه، #هادی_جانفدا، #میلاد_عرفانپور، #سیدمحمدمهدی_شفیعی، #رحمان_نوازانی، #امیررضا_یزدانی، #محمد_رسولی، #پیمان_طالبی و #حسین_مودب برخی از شاعرانی هستند که در «شب شعر اعتراض» حضور دارند و سروده‌های خود را می‌خوانند. حضور در «شب شعر اعتراض»، که در محل مؤسسه فرهنگی هنری «شهرستان ادب» به نشانی سه‌راه طالقانی (تقاطع خیابان‌های طالقانی و شریعتی)، پلاک ۱۶۸ برگزار می‌شود، برای عموم علاقمندان آزاد است. ☑️ @ShahrestanAdab
🔻صدای مرگ بر آمریکا (در ادامۀ پروندۀ شهرستان ادب، به خوانش دو شعر از آقای می‌پردازیم که پیشتر در شب شعر در موسسه شهرستان ادب توسط ایشان خوانده شده است) ▪️پاک می‌کنن اشکاتو تا باورکنی شادی گاهی اسیرت می‌کنن با اسم آزادی تو روز روشن با سیاها عکس می‌گیرن شب‌ها که مستن آدمایی گشنه، می‌میرن دامه اگه پیش پرنده دونه می‌ریزن گل می‌خرن تا که نفهمی اهل پاییزن می‌خوان درختا حامی حزب تبر باشن از دریا، ماهی‌های تو حوض، بی‌خبر باشن جایی که دل‌ها بین زرق و برق زنجیرن از گل برای برق چکمه رأی می‌گیرن از برگ زیتون و کبوتر عکس میندازن اما برای صلح هر روز، بمب می‌سازن آزاد از ماییم و من، فانی در الله‌ایم با روح در زنجیر، آزادی نمی‌خواهیم دنیایی می‌سازیم،‌ دنیایی که جون داره دنیایی که تو سفره‌هاشم آسمون داره آباد و زیبا کردن این خاک، کار ماست دانش اگه تو آسمون باشه شکار ماست کوهیم ما تا ایستادیم روی پاهامون ماهیم تا خورشید باشه رهبر رامون ▪️خودت بگو چیه تو دستای مجسمه یه شعله از جهنمه چقدر شبیه اون ستاره‌های روی پرچمه خودت بگو ستاره‌هات بهای خون چندتا آدمه جنایتات زیاده اون‌قدَر که مرگ هم برای تو کمه مرگ برای تو چه آشناس می‌چرخه مثل یک شبح توی خیابونای لاس وگاس مرگ،‌تو زندگیِ‌ بی‌هدف تو خونه‌های بی‌خداس گوشاتو باز کن این صدا، صدای مرگ بر آمریکاس ☑️ @ShahrestanAdab
🔻زینت شیرخدا (شعری از به مناسبت میلاد سلام‌اللّه‌علیها) ▪️«هرچند، نامِ نیک، فراوان شنیده‌ایم نامی، به با شکوهی زینب، ندیده‌ایم ارث از دلِ شجاع تو برده‌ست، یاعلی! نامش گره به نام تو خورده‌ست، یاعلی! ترکیبِ عقل روشن و بیداری دل است شاگردیِ تو کرده، که استادِ کامل است آنقدر از زبانِ تو، حکمت شنیده است تا با یقین، به وادی عصمت رسیده است... یک شب رسید و سنگ صبورِ غم تو شد او زینب تو، محرم تو، مرهم تو شد بر دامن حسین و سرِ شانهٔ حسن این است، راز زینت شیرخدا شدن قانون عقل و عشق جهان را به هم زند وقتی عقیلة العرب از عشق دم زند...» 🔗 متن کامل این شعر را در سایت شهرستان ادب بخوانید: shahrestanadab.com/Content/ID/11377 ☑️ @ShahrestanAdab
🔻لحظۀ ناب (شعری از در پرونده ) ▪️رمضان آمد و مهمان تو خواب است، خدایا وقت دیدار، به دنبال ثواب است، خدایا نیست ساقی و زمین یک دلِ آباد ندارد حال مردان خرابات، خراب است، خدایا میهمان را تو بخوانی و در آغوش نگیری؟ دل بی‌تاب، به دنبال جواب است، خدایا از توام، آمده‌ام تا که در آغوش تو باشم قدر من، درکِ همین لحظۀ ناب است، خدایا کی شود، سوی تو بی‌رنگ و سبک‌بار سفر کرد؟ تا دل، این‌قدر پر از رنگ و لعاب است، خدایا آبرو، با بر و رویی برود، گر تو نگیری نقشِ دینداری ما، نقش بر آب است، خدایا این که، این سوی نقاب است، که دل می‌‌بَرَد از خلق بُگذر از آن که، در آن سوی نقاب است، خدایا اصلا آن آتش سوزانِ جهنم، به جهنم زندگی بی‌تو، خودش عین عذاب است، خدایا «عهد ما با لب شیرین دهنان» بستی و افسوس کار ما، شرح تو از روی کتاب است، خدایا می‌پرستم احد ساختۀ ذهن خودم را، که چنین باورم از جنس حباب است، خدایا زیر باران تو با چتر غرور آمده بودم خشک ماندم، گله کردم که سراب است، خدایا گذر عمر، نشانده‌ست مرا بر لب جویی که پر از دسته گلِ داده به آب است، خدایا ☑️ @ShahrestanAdab