فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
☑️ @ShahrestanAdab
شهرستان ادب
☑️ @ShahrestanAdab
🔻صدای متمایز شعر عاشورایی
در عصر انقلاب اسلامی
▪️این تیزر با خوانش سطرهایی از اشعار آیینی #علی_معلم_دامغانی ، #قادر_طهماسبی ، #زکریا_اخلاقی و #مرتضی_امیری_اسفندقه همراه است.
گویندگان به ترتيب خوانش:
#مرضیه_رحیمی
#محمد_نقیان
#محمد_حسین_موسوی_تبار
#المیرا_شاهان
موسيقى:
#اميرحسين_سميعى
با پرونده #ادبیات_عاشورایی سایت #شهرستان_ادب و #رادیو_شعر_و_داستان همراه باشید :
ShahrestanAdab.com
@poemstoryradio
شهرستان ادب
🔻عرض تسلیت به خانوادههای داغدارِ حمله تروریستی به رژه نیروهای مسلح اهواز
▪️ایران بار دیگر و در ایام سالگرد حماسه دفاع مقدس، سوگوار از دستدادن فرزندان رشید خود شد.
موسسه شهرستان ادب فرهنگی هنری شهرستان ادب و مجموعه شاعران، نویسندگان و فعالان فرهنگی هنری رسانهای همراه با این موسسه، حادثه تروریستی امروز رژه نیروهای مسلح در اهواز را محکوم و به خانوادههای داغدیدهی شهیدان این حمله تروریستی #تسلیت میگوید.
گفتنیست صبح امروز در جریان رژه نیروهای مسلح در اهواز یک تیم چهار نفره تروریستی بهصورت مسلحانه به این مراسم حمله کردند. تا الان خبر شهادت 29 هموطن و خبر زخمی شدن حدود 60 نفر از هموطنان بیگناهمان قطعی شده است.
☑️ @ShahrestanAdab
شهرستان ادب
🔻تنهاترین ستاره
(ضمن عرض تسلیت به مناسبت شهادت #امام_سجاد علیهالسلام، شعری از جناب آقای #محمدسعید_میرزایی در رثای این امام عزیز بخوانید)
▪️این ماه کیست همسفر کاروان شده؟
دنبال آفتاب قیامت روان شده
یک لحظه ایستاده که سرها روند پیش
یک دم نشسته منتظر کودکان شده
یک جا ز پیر کوفه شنیده است ناسزا
یک جا به سنگ کودک شامی نشان شده
هم شاهد غروب گل ارغوان به خون
هم راوی حدیث لب خیزران شده
با پای خسته راه بر خلق آمده
با دست بسته کار گشای جهان شده
ای دیده داغ کودک شش ماهه تا به پیر
آه ای بهار تا گل آخر خزان شده
بعد از برادر و پدر و خواهر و عمو
تنهاترین ستارۀ هفت آسمان شده
از بس گریسته است چنان شمع در سجود
از خلق، آفتاب مزارش نهان شده
☑️ @ShahrestanAdab
شهرستان ادب
🔻پیرمرد یکچشم
(بازخوانی داستانی عاشورایی از کتاب #بخارهای_رنگی نوشتهی #سیدمیثم_موسویان در پرونده #ادبیات_عاشورایی سایت شهرستان ادب)
▪️ «... پردهخوان ادامه داد:
«اسبِ شاهزاده، سیاهرنگ است. اسبِ تکسواری که باید شاهزاده را سمت خیمهها برگرداند».
اسبِ غلام، چشمش را بسته بود و جلوی در خرابه، تلف شد.
«شاهزاده با اسب سیاهش به میدان زد».
حالا چوب روی پرده میلغزید و جنگ بود و جنگ... گرد و خاک بود و زخم... صورتهای سیاه و دیومانند، دورِ شاهزاده را گرفته بودند.
پردهخوان چون را روی پیرمرد برد و گفت:
«حالا نوبت پیرمرد یکچشم بود که میخواست نیزه را به پهلوی شاهزاده بزند... پیرمرد نیزه را در دستهایش چرخاند و اسبش را به شاهزاده نزدیک کرد».
غلام قلبش تند میزد و احساس میکرد نفسش در گلو حبس شده است... »
ادامهی این داستان را در سایت شهرستان ادب بخوانید:
🔗shahrestanadab.com/Content/ID/9482/
☑️ @ShahrestanAdab
شهرستان ادب
🔻 آخرین #یکشنبه_های_داستان شهرستان ادب در تابستان
(گزارش کارگاه داستان شهرستان ادب در تاریخ 25 شهریور ماه)
▪️ « جلسهای دیگر از یکشنبهداستانهای شهرستان ادب در تاریخ 25 شهریورماه با کارشناسی استاد قیصری و حضور علیاصغر عزتیپاک و جمعی از نویسندگان و علاقمندان داستان در روز یکشنبه 25شهریورماه برگزار شد. جلسه با داستانخوانی علیرضا نعمتاللهی شروع شد. داستانی با عنوان «حواست به پسر سیدحمید باشه» که درفضای دفاع مقدس بود.
بعد از خوانش داستان، افراد حاضر در جلسه شروع به بررسی داستان کردند.
خانم پروانه بابک خلاصهای از داستان را بیان کرد و گفت: «داستان خوبی بود، ولی تعداد شخصیتها زیاد بود».
خانم حبیبی نیز در نقد این داستان گفتند: «اول تشکر میکنم بابت این داستان، اما داستان جنگ چندان جذاب نیست، مگر اینکه موجز باشد یا جذابیتهای عشقی داشته باشد که در این داستان خیلی کم بود. اسم داستان در داستان بسیار کمرنگ بود. شاید "تنگهی لعنتی" که موتیفوار در داستان تکرار شد چندجا، بهتر بود برای عنوان. لهجه برای مخاطب کمی سنگین بود. طنز شیرینی هم داشت جابهجا داستان. حروف اضافهی داستان خیلی زیاد بود و با کاما میشد کار را حل کرد».
و دیگری اضافه کرد: «شخصیتها زیاد بودند و فرصت پرداختشان نبود. شاید بهتر بود لااقل یک ویژگی ظاهری از هرکدام بیاید. عشق دخترخاله راضیه، قصد دارد مخاطب را احساساتی تحت تأثیر قرار دهد. پایان داستان هم از پیش لورفته بود»...
ادامهی این گزارش را در سایت شهرستان ادب بخوانید:
🔗 shahrestanadab.com/Content/ID/9521
☑️ @ShahrestanAdab