eitaa logo
شهرستان ادب
1.4هزار دنبال‌کننده
2.6هزار عکس
292 ویدیو
6 فایل
موسسه فرهنگی هنری شهرستان ادب ShahrestanAdab.com ارتباط با مدیر کانال: @ShahrestaneAdab
مشاهده در ایتا
دانلود
🔻سایت «شهرستان ادب» برگزیده دومین جشنواره کتاب در فضای مجازی شد ▪️وبگاه رسمی «شهرستان ادب» برگزیده جشنواره ملی کتاب در فضای مجازی شد. بنا به این خبر، وبگاه شهرستان ادب با نشانی ShahrestanAdab.com موفقیتی تازه کسب کرد و در بخش رقابتی «فرهنگ کتاب و کنشگران فرهنگی» در دومین دوره جشنواره «کتاب در فضای مجازی» برگزیده شد. #حسن_صنوبری سردبیر سایت شهرستان ادب، این جایزه را به نمایندگی از موسسه فرهنگی هنری شهرستان ادب دریافت کرد. جشنواره «کتاب در فضای مجازی» یا «صفحه خیال» همه‌ساله به همت موسسه خانه کتاب برگزار می‌شود. آیین پایانی این جشنواره ملی روز دوشنبه ۲۵ آذر در سالن شهید چمران دانشگاه تربیت مدرس برگزار شد و برگزیدگان این دوره مشخص شدند. پیش از این نیز «وبگاه شهرستان ادب» و «وبگاه #آفتابگردان_ها» نامزد نهمین جشنواره رسانه‎های دیجیتال شده بود و از این میان، وبگاه رسمی شهرستان ادب موفق شده بود نشان «سرآمد» (https://shahrestanadab.com/Content/ID/6883)، عالی‎ترین عنوان این جشنواره و لوح افتخار را از وزیر فرهنگ و ارشاد اسلامی دریافت کند. ☑️ @ShahrestanAdab
🔻به شاعران (شعری از #محمدرضا_عبدالملکیان) ▪️جهان را به شاعران بسپارید مطمئن باشید کلمات را بیدار می‌کنند و در کرت‌ها گل و گندم می‌کارند جهان را به شاعران بسپارید بیابان و باران هردو خوشحال می‌شوند و هردو جوانه می‌زنند از سرانگشت کودکان دبستانی جهان را به شاعران بسپارید مطمئن باشید سربازان ترانه می‌خوانند و عاشق می‌شوند و تفنگ‌ها سر بر قبضه می‌گذارند و بیدار نمی‌شوند جهان را به شاعران بسپارید دیوارها فرو می‌ریزند و مرزها رنگ می‌بازند درختان به خیابان می‌آیند در صف اتوبوس به شکوفه می‌نشینند و پرندگان سوار می‌شوند و به همۀ همشهریان تخمۀ آفتابگردان تعارف می‌کنند مگر همین را نمی‌خواستید؟ پس چرا بیهوده معطل مانده‌اید؟ از تأمل و تردید دست بردارید و جهان را به شاعران بسپارید این قافیه‌های سرگردان اگر سر از صندوق‌ها در نیاورند پیر می‌شوند و پرنده نمی‌شوند و جهان بی‌پرنده جهنمی است که فقط شلیک می‌کند ☑️ @ShahrestanAdab
🔻جلسۀ «انجمن شعر شهرستان ادب»، چهارشنبه‌های به یاد ماندنی ▪️جلسۀ #انجمن_شعر_شهرستان_ادب، چهارشنبه‌های به یاد ماندنی هر چهارشنبه از ساعت ۱۷ با حضور استاد #علی_محمد_مودب، #محمدحسین_نعمتی، #محمدمهدی_سیار و... میزبان عموم شاعران و دوست‌داران ادبیات است. خیابان شریعتی - بالاتر از سه راه طالقانی - پلاک ۱۶۸ - طبقه چهارم ☑️ @ShahrestanAdab
🔻در امتداد هم | یادداشت #علی_اصغر_عزتی_پاک مدیر دفتر داستان شهرستان ادب (به بهانۀ درخشش دو رمان #مدرسه_رمان در جایزۀ جلال) ▪️امشب که ۲۱ آذرماه سال ۱۳۹۸ است، ما در جشن اختتامیۀ #جایزه_جلال آل احمد بودیم. در این شب دو تن از دوستان نویسنده‌ام جایزه گرفتند؛ یکی تقدیر شد با #وضعیت_بی_عاری و دیگری تحسین شد با #پس_از_بیست_سال. اولی #حامد_جلالی است که من از دهۀ هفتاد دوستش هستم، و دومی #سلمان_کدیور که در دهۀ نود افتخار آشنایی ‌و رفاقتش را پیدا کردم. به این دوستی‌ها افتخار می‌کنم. تبریک می‌گویم بهشان و روزهای بهتری را برای‌شان آرزو می‌کنم. در خوانشی که من دارم، این دو کتاب در امتداد هم هستند؛ بی‌این‌که نویسنده‌هاشان چنین قصدی داشته باشند و یا خبری از کار همدیگر گرفته باشند هنگام نگارش. هر دو ریشه‌های افتخارآمیز و عبرت‌آموزمان را می‌جویند و به تصویر می‌کشند تا راهی فراروی ما بگذارند برای فردا و فرداها. هر دو دغدغه‌مند هستند و هر دو از عمق جان برآمده‌اند. پس اگر که بر دل‌ها می‌نشینند و تسخیر می‌کنند برای ساعاتی خوانندگان‌شان را، حق است و اقتضای قانونی نانوشته اما مسلط. شنیدن صدای این دو نویسنده و دیگر نویسنده‌های کشورمان، با تمام تنوع و اختلاف دیدگاه‌های‌شان، بر همگان فرض است و البته برای میهن‌مان پربرکت. ممنونم از سرکار خانم #بلقیس_سلیمانی و آقایان #محمدحسن_شهسواری و #حمیدرضا_شاه_آبادی برای همراهی و راه‌نمایی؛ و از #علی_محمد_مودب برای همه چیز. ☑️ @ShahrestanAdab
🔻خندۀ غمگین (چند رباعی زیبا از #زهیر_توکلی) ▪️با گریۀ ناگهان وضو می‌بخشی چشمی که تو آبرو به او می‌بخشی چشمی که هزار سو تو را می‌نگرد چشمی که به او هزار سو می‌بخشی ▪️شوری ز طنینِ این صداهاست مرا بوی تو شنیده‌ام که دریاست مرا ای باد، غبارِ من چه وزنی دارد؟ هر جا که تویی خانه همان جاست مرا ▪️همراهِ گُل و سوسن و نسرین رفته شاد آمده با خندۀ غمگین رفته ماندم که ستایشت کنم، وَرنه مرا دل رفته بسی پیشتر از این رفته ▪️ما دست و گریبان شدگان با غم خویش اصرار نداریم به بیش و کمِ خویش آونگِ میان بیم و امّیدم من ای با همه بیگانه و ای با همه خویش ☑️ @ShahrestanAdab
🔻نگاهی دیگر به رمان «وضعیت بی‌عاری» (یادداشت بر رمان اثر ) ▪️«...برخی بر این گمان‌اند که هر اثری با موضوع جنگ را باید در حیطۀ آثار دفاع مقدسی گنجاند؛ فارغ از ماهیت و جهت‌گیری اصلی آن‌ و نوع نگاهی که به جنگ دارد؛ درست بر خلاف گروه دیگر که هر اثری با این موضوع و زمینۀ روایی را در صورت عدول از چارچوب‌های خشک و کلیشه‌های ذهنی خود، در دستۀ آثار ضد جنگ و سیاه قرار می‌دهند. حقیقت آن است که نسبت یک اثر با مفهوم دفاع مقدس را روح حاکم بر آن تعیین می‌کند و نه برداشت‌های شخصی از تکه‌های بُرش‌خورده و جداشده‌ای از ساختار کلی‌ اثر. «وضعیت بی‌عاری» را از این منظر باید داستانی به تمامه دفاع مقدسی نامید؛ اثری که با درک صحیح از ماهیت جنگِ تحمیل‌شده بر ملت مظلومی چون ایران، حضور در این میدان را با هدف ایستادگی در برابر دشمن متجاوز، امری قدسی می‌پندارد و با پذیرش مصائب و رنج‌های حاصل از آن، مرز سوگواری و تشفی آلام را از سیاه‌نمایی و نفی اصل جهاد، جدا می‌کند...» 🔗متن کامل این یادداشت را در سایت شهرستان ادب بخوانید: shahrestanadab.com/Content/ID/11305/ ☑️ @ShahrestanAdab
🔻: «شهرستان ادب یک موسسه پرکار، موفق و انقلابی است» (یادداشتی از مدیرعامل انتشارات آستان قدس رضوی) ▪️«موفقیت‌های پرشمار مؤسسه فرهنگی-هنری شهرستان ادب که به‌واسطۀ رویکرد تحول‌گرایانۀ مدیران جوان، فرهیخته و پرتوان آن به دست آمده، این روزها بر کسی پوشیده نیست. مؤسسه‌ای که در سال ۱۳۸۹ به همت گروهی از شاعران و داستان‌نویسان نخبۀ کشور تأسیس شد و در مدت کوتاه فعالیت خود، توانست به عنوان پایگاهی برای تولید متن و تربیت استعدادهای جوان شعر کشور در حوزۀ ادبیات متعهد مطرح شود. راه‌اندازی گروه‌های شعر و داستان در مؤسسه، انتشار بیش از ده‌ها عنوان کتاب در حوزۀ شعر و داستان و اخذ جوایز بی‌شمار در جشنواره‌های معتبر ملی و عنوان ناشر نمونه، برگزاری جلسات نقد آثار و کارگاه داستان، نشست‌های تخصصی ادبی، از جمله فعالیت‌های مؤثر این مؤسسه بوده است...» 🔗 ادامۀ این یادداشت را در سایت شهرستان ادب بخوانید: shahrestanadab.com/Content/ID/11330 ☑️ @ShahrestanAdab
🔻کارگاه شعر بانوان، «انجمن صبح» ▪️کارگاه شعر بانوان، #انجمن_صبح هر پنج‌شنبه از ساعت ۱۴ با حضور سرکار خانم #افسانه_غیاثوند میزبان عموم بانوان شاعر و دوست‌دار ادبیات است. خیابان شریعتی - بالاتر از سه راه طالقانی - پلاک ۱۶۸ - طبقه چهارم ☑️ @ShahrestanAdab
🔻آن روزهای خوب (شعری از #محمدجواد_آسمان) ▪️به هشیاران بگو آن می به ساغر برنمی‌گردد بگو آن روزهای خوب، دیگر برنمی‌گردد بگو آن‌قدر نومیدیم از برگشتن مستی که ساقی را به سوی تشنگان سر برنمی‌گردد بهشت آتشینی ساختیم از خون و خاکستر شفیعان سوختند و روز محشر برنمی‌گردد خبر تلخ است اما بهتر است از بی‌خبر بودن خبر این است دیگر آن کبوتر برنمی‌گردد میان این همه تابوت دنبال که می‌گردند؟ بگو رستم که پیش از خوان آخر برنمی‌گردد قلندرها طلسم عشق را همراه خود بردند طلسم عشق برگردد قلندر برنمی‌گردد از این افسانه تنها کلبه احزان حقیقت داشت تو یوسف باش بنیامین! برادر برنمی‌گردد ☑️ @ShahrestanAdab
🔻گزارش تصویری از ، چهارشنبه‌های به یاد ماندنی با حضور ، ، ، و... چهارشنبه بیست‌وهفتم آذر‌ماه ۱۳۹۸ 🔗 shahrestanadab.com/Content/ID/11332 ☑️ @ShahrestanAdab
🔻بوی شالیزار در پس کوه‌های شمالی (یادداشت بر رمان اثر ) ▪️«...داستان‌ها سوژه‌های مهم و بغرنجی را در بر گرفته‌اند که نشان می‌دهد نویسنده دارای دغدغۀ ذهنی فعالی روی آن‌ها بوده است. شاید عمده‌ترین این دغدغه‌ها مسألۀ سنت در برابر تجدد باشد که هم در داستان‌های امروزین این مجموعه و هم در داستان‌هایی که در دوران قبل‌تر و دست‌کم یک تا دو نسل پیشین روایت می‌شود، به چشم می‌خورند. همچنین دو عنصر مشترک این مجموعه که اتفاقاً جزء نقاط قوت آن هم محسوب می‌شود، طبیعت و زن است. انگار دو عنصر به‌نحوی در هم‌ تندیده شده‌اند. گویی زن و طبیعت هردو یکی هستند؛ همان اندازه دست‌نیافتنی و بکر با زیبایی وحشی که تجدد با دست‌اندازی به آن، بزکش می‌کند، زیبایی‌اش را مصنوعی می‌نماید و از جلوه‌های آن می‌کاهد...» 🔗 متن کامل این یادداشت را در سایت شهرستان ادب بخوانید: shahrestanadab.com/Content/ID/11323 ☑️ @ShahrestanAdab
🔻خانم داتا نامه‌ای می‌نویسد (داستان کوتاهی از #چیترا_دیواکارونی) ▪️«ساعت پنج‌صبح که زنگ ساعت مثل زنبور به دام افتاده‌ای به صدا در می‌آید، خانم داتا مدتی است بیدار توی تختش دراز کشیده. خوابیدن روی این تشک پرما رست که پسر و عروسش، ساگار و شیامولی، مخصوص او خریده‌اند، هنوز هم برایش سخت است. هرچند حالا دیگر دوماه است که روی آن می‌خوابد. زیادی آمریکایی و نرم است، برخلاف آن تشک مغزنارگیلی سفت و قرص و محکم با روکش متقال که در خانه رویش می‌خوابید. با خودش می‌گوید، ولی حالا این‌جا خانه است. با عجله دست دراز می‌کند تا زنگ ساعت را خاموش کند، ولی انگشت‌هایش توی تاریکی دگمه‌ها را قاتی می‌کند و ساعت الکتریکی گرومب به زمین می‌افتد. طنین فلزي خشم‌آلودش دیوارهای اتاق را به لرزه در می‌آورد و یقین دارد که همه را بیدار خواهد کرد. دیوانه‌وار سیم را می‌کشد تا آن که احساس می‌کند از پریز درآمده است و در سکوت ناگهانی پس از آن، صدای نفس‌های خودش را می‌شنود؛ خش‌دار و نامنظم و سرشار از احساس گناه...» 🔗 ادامه این داستان را در سایت شهرستان ادب بخوانید: shahrestanadab.com/Content/ID/11328 ☑️ @ShahrestanAdab
🔻 جسارت در خلق روایت (یادداشت بر رمان نوجوان اثر ) ▪️ «...قصه و ماجرای اصلی باوجودآنکه به‌ظاهر یک اتفاق غیرطبیعی است، ولی در داستان به شکل باورپذیری از ذهن راوی روایت شده و اتفاقات خارج از منطق طبیعی، به‌تدریج شکل می‌گیرند تا فرصت ایجاد تمهیدات لازم برای باور آن‌ها در داستان فراهم شود. همان‌طور که گفته شد، داستان از کلیشه‌های داستان‌های مشابه، خارج می‌شود و با یک اتفاق غیرواقعی (یک رؤیا، خواب یا تصور یا ...) سروته قضیه را هم نمی‌آورد! ماجرا واقعی و عینی است و نویسنده از مسئولیتِ منطق داستانی فرار نمی‌کند! درواقع مهم‌ترین کلیدواژه برای توصیف این کتاب را "جسارت" می‌دانم! نویسنده به سراغ سوژه، شخصیت و گرهی رفته که پرداخت و واقعی نمایاندنِ آن کاری است سخت و موفق هم آن را ارائه داده است! عنوان جذاب کتاب (که حتی در زمان مطالعۀ کتاب توسط نگارنده، نظر نوجوانانی که چشمشان به جلد می‌افتاد را جذب می‌کرد) یکی از مهم‌ترین و اساسی‌ترین نکات قوت آن است...» 🔗 ادامۀ این یادداشت را در سایت شهرستان ادب بخوانید: shahrestanadab.com/Content/ID/11324 ☑️ @ShahrestanAdab
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
🎥 حضور تازهٔ #محمدرضا_شرفی_خبوشان در برنامه #کتاب_باز بیست‌وششم آذرماه ۱۳۹۸ 🔗 فیلم کامل این برنامه را در صفحه آپارات شهرستان ادب مشاهده کنید: aparat.com/v/3mH8G ☑️ @ShahrestanAdab
🔻آخر پاییز شد (شعری از استاد #محمدکاظم_کاظمی به مناسبت #شب_یلدا) ▪️آخر پاییز شد، جوجه‌شماری کنید فصل زمستان رسید، فکر بخاری کنید عمر گرانمایه‌تان می‌گذرد مثل باد مزرع ناکشته را مزرعه‌داری کنید نامۀ اعمالتان درهم و برهم شده است نامۀ اعمال را بازنگاری کنید فی‌المثل امسال اگر موج جدیدی رسید، اهل سیاست! کمی موج‌سواری کنید تاجر اگر بوده‌اید، در نوسانات ارز دخل دلاری کنید، خرج دلاری کنید کاسب اگر بوده‌اید، با مدد سطل رنگ بچۀ گنجشک را بچه قناری کنید زاهد اگر بوده‌اید از همه اعمال دین گریه و زاری کنید، گریه و زاری کنید الغرض ای مردمان، آخر پاییز شد جوجه اگر نیست، باز تخم‌گذاری کنید ☑️ @ShahrestanAdab
🔻از ایرانشهر تا تحریر دیوانگی (معرفی دو اثر داستانی شهرستان ادب به قلم ) ▪️ «...جملاتی که خواندید، بخشی از جلد یک رمان به قلم است. شهسواری که پیش از این چاپ رمان بسیار موفق و پرفروش "وقتی دلی" را به مؤسسۀ شهرستان ادب سپرده بود، این‌بار قرارداد یک مجموعۀ ده جلدی را با این انتشارات ثبت کرده است. روایت "ایرانشهر"، روایت مقاومت سی‌وچند روزۀ خرمشهر است. داستان از دو روز قبل از حملۀ عراق یعنی ۲۹ شهریور سال ۵۹ شروع می‌شود و تا پایان چهارم آبان‌ماه همان سال ادامه پیدا می‌کند. شهسواری برای نگارش "ایرانشهر" حدود چهار سال زمان گذاشته و جزئی‌ترین مدارک و فیلم‌ها و خاطرات مربوط به این مقاومت را جمع‌آوری کرده و با دادن پروبال داستانی به مستندات، اثرش را به‌صورت رمانی حماسی در مجموعۀ "ایرانشهر" عرضه کرده است. بد نیست بدانید در جلد اول این مجموعه، تنها تا پایان روز سوم مقاومت روایت شده است!...» 🔗 متن کامل این یادداشت را در سایت شهرستان ادب بخوانید: shahrestanadab.com/Content/ID/11316 ☑️ @ShahrestanAdab
🔻کارگاه «یکشنبه‌های داستان» ▪️کارگاه #یکشنبه_های_داستان، هر یکشنبه از ساعت ۱۶:۳۰ با حضور استاد #مجید_قیصری میزبان عموم علاقمندان ادبیات است. خیابان شریعتی - بالاتر از سه راه طالقانی - پلاک ۱۶۸ - طبقه چهارم ☑️ @ShahrestanAdab
🔻یلدا (شعری از دکتر #محمدرضا_ترکی به مناسبت #شب_یلدا) ▪️یلدا برای بچّه‌ها آجیل و طعم هندونه‌س ولی برا بزرگترا، یه خاطره، یه نشونه‌س یلدا شب ولادته؛ این جوره تو نوشته‌ها خورشیدو دنیا می‌آرن، تو دل شب فرشته‌ها فرشته‌های مهربون، فرشته‌های نازنین از اوج اوج آسمون، میان پایین، روی زمین شبیه دونه‌های برف روی درختا می‌شینن تا خورشیدو بغل کنن، تا صب یه وختا می‌شینن قصّه میگن برای هم؛ گرچه شبيه قصّه نیس قصّۀ اون‌ها مثل ما، نون و پنیر و پسه نیس میگن: يه شب از آسمون پولک آبی می‌باره تا دم‌دمای صُب بشه برف حسابی می‌باره وقتی گمون نمی‌کنی، ستاره‌ای پر می‌زنه یه آفتاب مهربون، از تو افق سر می‌زنه یه شب تو اوج تیرگی، ستاره رو نشون می‌دن تو دل شب، شب سیا، صُب میشه و اذون می‌دن میادو مرهم می‌ذاره به ساقۀ ملخ‌زده نماز حاجت بخونید، مردم شهر یخ‌زده! ☑️ @ShahrestanAdab
📸 یک عکس یادگاری از سه سال پیش در چنین روزی 🔸نخستین شب از | تهران - موسسه شهرستان ادب - آذرماه ۱۳۹۶ | 🔗 برای مشاهده تصاویر بیشتر به سایت شهرستان ادب مراجعه نمایید: shahrestanadab.com/Content/ID/7672 ☑️ @ShahrestanAdab
🔻در اخبار نبشته‌است... | شماره سی‌ویکم (گزیده اخبار مهم هفته با موضوع کتاب و ادبیات در ایران و جهان به روایت شهرستان ادب) ▪️این هفته در سی‌ویکمین مطلب #در_اخبار_نبشته_است، خبرهایی داریم از حذف نام نویسنده زن سیاه در تلویزیون بی‌بی‌سی، دروغ بریتانیایی‌ها درباره مطالعه کتاب، بازگشت هویت میلان کوندرا، جایزه جلال آل‌احمد و اوضاع زبان فارسی در پاکستان. از شما دعوت می‌کنیم گزیده اخبار مهم هفته با موضوع کتاب و ادبیات -در ایران و جهان- را به روایت شهرستان ادب بخوانید. مطالب این هفته، از نوشته‌های هفته گذشته خبرگزاری مهر، ایبنا، گاردین، ایندیپندنت و با همکاری #گروه_ترجمه_شهرستان_ادب گردآوری شده است. 🔗 این اخبار را در سایت شهرستان ادب بخوانید: shahrestanadab.com/Content/ID/11339 ☑️ @ShahrestanAdab
🔻میان برف‌ها (یک رباعی از #محمدرضا_وحیدزاده در سوگ آزاد و فرهاد خسروی دو نوجوان کولبر مریوانی) ▪️محجوب و نجیب و بی‌صدا خوابیده است دلگیر ز بی‌شرمی ما خوابیده است آن کودک کار را که دور افکندیم رفته‌ست میان برف‌ها خوابیده است ☑️ @ShahrestanAdab
🔻کتاب «پست طهران» تازه‌ترین اثر «هادی حکیمیان» منتشر شد ▪️کتاب نوشته توسط روانه بازار کتاب شد. رمان تازه این نویسنده یزدی با مشارکت موسسه تنظیم و نشر آثار امام خمینی (ره) به چاپ رسیده است. «پست طهران» قصه زندگی سرهنگی است که در دوران ستمشاهی زندگی می‌کند و دچار تردید می‌شود. او که از ارتش اخراج شده است، در روزهای آغازین نهضت امام خمینی به دنبال یافتن حقیقت است. سرهنگ در یکی از حجره‌های بازار تهران مشغول به کار شده است و حالا می‌تواند به گذشته کاری و دوران خدمت خویش بیاندیشد. در حقیقت حکیمیان از دل زندگی پرماجرای سرهنگ و خانواده و نزدیکانش شرایط سیاسی سال ۱۳۴۲ تهران و پیامدهای آن را روایت می‌کند. در حقیقت، رمان «پست طهران» برشی از زندگی خانواده‌ای پرماجراست اما روایت حول شخصیت سرهنگ شکل می‌گیرد: آنچه به فاصله ۵ ماه، ابتدا در دل سرهنگ رخ می‌دهد و بعدتر در صفحات پایانی کتاب به تصمیمی ختم می‌شود که از او قهرمان می‌سازد، قهرمانی که دوستان و خانواده‌اش را که زمانی از او انتقادهای مستمر داشتند، حالا به تعظیم وا می‌دارد. هادی حکیمیان متولد ۱۳۵۷ در شهر یزد، دانش‌آموخته رشته تاریخ است و پیش از این کتاب‌های «برج ناز»، «باغ خرمالو»، «خواب پلنگ» و «برج قحطی» را در انتشارات شهرستان ادب به چاپ رسانده است. این نویسنده نامزد جایزه‌های معتبری چون کتاب سال، و قلم زرین بوده است. 🔗 برای تهیه این کتاب به فروشگاه اینترنتی مراجعه کنید: adabbook.com/پست-طهران ☑️ @ShahrestanAdab
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
🎥 چندی پیش در اوج خبرهایی مبنی بر «حذف نام بزرگان ادبیات از کتب درسی»، سایت شهرستان ادب پرونده‌ای را به اختصاص داد. در این پرونده گزارش دقیقی از یکایک کتاب‌های فارسی مدارس ارائه شده است که در هر گزارش جدا از تحلیل نویسنده یادداشت، نظر دو شاعر،‌ دو نویسنده و دو معلم ادبیات نیز درباره آن کتاب نوشته شده است. گزارش‌های این پرونده شامل بررسی فصل‌‌به‌فصل و بعضاً‌ درس‌به‌درس کتاب‌های ادبیات مدارس‌اند و خالی از پیشنهادهایی برای بهبود وضعیت کتاب‌های درسی نیستند. 🔸بنا به همزمانی زمان انتشار پرونده و قطعی سراسری اینترنت تصمیم گرفتیم این پرونده را بار دیگر بازنشر و شما مخاطبان گرامی را به بازخوانی این تلاش جمعی و نخبگانی دعوت کنیم. 🔗 برای مطالعۀ مطالب این پرونده به صفحۀ مخصوص آن در سایت شهرستان ادب مراجعه نمایید: shahrestanadab.com/بررسی-ادبیات-در-کتابهای-درسی ☑️ @ShahrestanAdab
🔻چای تلخ (شعری از کتاب #از_تو_چه_پنهان سرودۀ #ناصر_حامدی) ▪️هنوز اگرچه صدایت غریب و غمگین است بلند حرف بزن، گوش شهر سنگین است بلند حرف بزن ماه بی‌قرینه، ولی مراقب سخنت باش، شب خبرچین است مراقب سخنت باش و کم بگو از عشق شنیده‌ام که مجازات عشق سنگین است اگر به نام تو دستی به آسمان برخاست گمان مبر که دعا می‌کنند، نفرین است به قدر خوردن یک چای تلخ با من باش که تلخ با تو عزیزم هنوز شیرین است مرا به خوب شدن وعده می‌دهی اما شنیده‌ام همۀ وعده‌ها دروغین است به حال و روز بدِ پیش از این چه می‌نالی؟ چه ماجرا که به تقدیرمان پس از این است ☑️ @ShahrestanAdab