22.14M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
🎥 بعضی مدیران از بید، سیب میخواهند
🔹گفتگوی #علی_محمد_مودب در برنامهٔ گرا
💠 پروندۀ #ده_سالگی_شهرستان_ادب:
shahrestanadab.com/ده-سالگی-شهرستان-ادب
☑️ @ShahrestanAdab
🔸راه درست راه شهید است، من آمدهام شهادت را تذکر بدهم
(#یوسفعلی_میرشکاک در جشن دهسالگی شهرستان ادب)
🔹«من فقط آمدهام که به شما عزیزان این را بگویم که راه درست راه شهید است، من آمدهام شهادت را تذکر بدهم. آمدهام بگویم لسان صدق و همت بلند و دنیا را به هیچ انگاشتن راه فیروزی و موفقیت است همانطور که مولا فرمود: "الدنیا جیفة طالبها کِلاب" من آمدهام که به شاعران و نویسندگان بگویم که ایمان و فراتر از آن را طلب کنید. و همچنین به رفقای خودم در موسسه شهرستان ادب که در این سالها جهدشان را از نزدیک دیدهام، میخواهم بگویم برادران چشمتان را از غرب برگردانید به سمت خودمان، خودمان باید طریقه نوشتن خودمان را پیدا کنیم...»
💠 متن کامل این سخنرانی را از سایت شهرستان ادب بخوانید:
shahrestanadab.com/Content/ID/11883
#ده_سالگی_شهرستان_ادب
☑️ @ShahrestanAdab
🔸ای درخت آرزو! خوش زی که بار آوردهای
(#مرتضی_امیری_اسفندقه در جشن دهسالگی شهرستان ادب)
🔹«روز هجران و شب فرقت یار آخر شد
زدم این فال و گذشت اختر و کار آخر شد
آن همه ناز و تنعم که خزان میفرمود
عاقبت در قدم باد بهار آخر شد
بعد از این نور به آفاق دهیم از دل خویش
که به خورشید رسیدیم و غبار آخر شد
باورم نیست ز بدعهدی ایام هنوز
قصه غصه که در دولت یار آخر شد
ساقیا لطف نمودی، قدحت پر می باد
که به تدبیر تو تشویش خمار آخر شد
در شمار ار چه نیاورد کسی حافظ را
شکر کان محنت بیحد و شمار آخر شد
تلاش کردم با خواندن ابیاتی از یک غزل حافظ عزیز و ارجمند همه حرفهایم را به دوستان عزیز شهرستان ادب بازگو کنم. یک تشکر هم از شهرستان ادب دارم که سیاهمشقهای من و دیگر افراد را جمع کرد و منتشر کرد. خیلی متشکر و سپاسگزارم. به علیمحمد مودب عزیز و همه دوستان تبریک عرض میکنم. گفت: "ای درخت آرزو! خوش زی که بار آوردهای". همچنین سپاسگزارم از همه حامیان شهرستان ادب و در رأس همه آنها امینِ فکر و فرهنگِ ادبیاتِ پارسای پارسی، حضرت آقا...»
💠 متن کامل این سخنرانی را از سایت شهرستان ادب بخوانید:
shahrestanadab.com/Content/ID/11884
#ده_سالگی_شهرستان_ادب
☑️ @ShahrestanAdab
🔸دهسالگی در قاب نگاهها
💠 گزارش تصویری دیگر رسانهها از جشن #ده_سالگی_شهرستان_ادب:
shahrestanadab.com/Content/ID/11902
☑️ @ShahrestanAdab
🔸جوانان شهرستان ادب تمدنساز هستند
(#محمدرضا_شرفی_خبوشان در جشن دهسالگی شهرستان ادب)
🔹«...من در این مجال از بخش ادبیات داستانی #شهرستان_ادب سخن میگویم. بنده کاری که شهرستان ادب در این زمینه انجام داده است را کاری مشابه یک نهضت و یک جریان میدانم؛ جریانی که رونده و بالنده و تمدنساز است. در این نهضت داستانی جوانان معتقد به انقلاب و اسلام با اتکا به دانشهای موجود و تکمیل و تزویج آن با آگاهیهای پیشین و اعتلا و هویتبخشی آن با جریان گفتمان و اندیشه انقلاب اسلامی، داستان ایران را به حرکتی بالنده و رونده و جریانساز تبدیل کردند؛ چیزی شبیه جریانهای علمی و فکری قرن دوم و سوم هجری در ممالک اسلامی. آنان نیز دانش موجود را با آگاهیهای پیشین سایر ملتها تکمیل و تزویج کردند و سپس آن را با جوهره اسلام و معارفی که پیامبر اکرم (ص) از طریق وحی بر جامعه اسلامی آموخته بود، تکمیل کردند...»
💠 متن کامل این سخنرانی را از سایت شهرستان ادب بخوانید:
shahrestanadab.com/Content/ID/11885
#ده_سالگی_شهرستان_ادب
☑️ @ShahrestanAdab
🔸خدایان بیرحم اند
(یادداشتی بر رمان #چپ_دست_ها اثر #یونس_عزیزی، به قلم #پروانه_حیدری)
🔹«نویسنده خدای متن خویش است و خدایان، همواره بیرحماند. یونس عزیزی در اثر تازهی خود نقشی خدایگونه ایفا میکند، او شخصیت اصلی رمانش را درحلقهی اختیار گرفتار میکند و تا آن جا که میتواند؛ بازیاش میدهد. ابعاد گستردهای از هر انتخاب را پیشروی مخاطب میگذارد و آنها را تا انتها پیش میبرد. یک آزادی بیحدومرز در به وقوع پیوستن اتفاقات. جسارت خفتهای که در آصف بیدار میشود، انگار که درخواننده بیدار شده باشد. خواننده سایهوار پشت سر آصف به راه میافتد، مثل او در تاریکی قدم میگذارد و همان وقت که گمان میبرد؛ حالا او خدای داستان است، شبیه آصف راه گریزی از اختیار نمییابد. این جسارت، حتی اگر به غلط بیدار شده باشد، آصف را برای رسیدن به خواستهاش مصمم میکند. اصلاً آصف کیست؟ سرباز جوانی که باید دورهی خدمتش را در یکی از زندانهای تهران بگذراند...»
💠 متن کامل این یادداشت را در سایت شهرستان ادب بخوانید:
shahrestanadab.com/Content/ID/11890
💠 این اثر را از فروشگاه اینترنتی #ادب_بوک تهیه نمایید:
www.adabbook.com
☑️ @ShahrestanAdab
💠www.aparat.com/v/T6Ifh
🎥 جانِ کلمات
🔹معرفی بستهٔ پیشنهادی رمان با محوريت #امام_خمینی رحمهالله، #انتشارات_شهرستان_ادب
(با اجرای #علیرضا_سمیعی و #محمدقائم_خانی)
#امام_خمینی_و_ادبیات
#معرفی_کتاب
☑️ @ShahrestanAdab
🔸طورِ تجلی
(شعری از #احمد_شهریار به مناسبت سالروز رحلت #امام_خمینی رحمةاللهعلیه)
🔹«چه شبی بود، شب فتنه، شبِ غم، شبِ مرگ
شبِ سیلابِ سیاهی، شبِ توفان و تگرگ
شبِ تاریکتر از مصدرِ تاریکی بود
شبِ گمراهترین باورِ تاریکی بود
شبِ خونریزتر از هرچه جنایتکاران
شبِ طولانیی تا حدِ زمین، حد زمان
شبِ ظلمت، شبِ غفلت، شبِ بیداد و گناه
چه شبی بود، شبِ فتنه و توفان، آنگاه
دیده آیینهترین نورِ تجلی را دید
مثل موسا همهجا طورِ تجلی را دید
دید آن صاعقۀ رشکِ مهِ عالم را
نورِ حق آمده در کالبدِ آدم را
نورِ شبسوز و ضیاساز و سحرایجادی
نورِ غفلت برِ دلها و نظر ایجادی
بر سرِ دیوِ شب از چار طرف میبارید
نجمِ ثاقب شده از شهرِ نجف میبارید
شبِ تاریک اسیرِ سحرِ مطلق بود
زهق الباطل از آوازۀ جاء الحق بود
سحر آمد که به عشاق سلامی بدهد
مژدۀ آمدنِ نورِ امامی بدهد
و امام آمد و شب محو شد و شاه گریخت
شیر در بیشۀ خود آمد و روباه گریخت
و امام آمد و سرتاقدمش ایمان بود
قول و فعلش همه تفسیرگرِ قرآن بود
حق گرا، مردِ خدا، عالمِ دین، فاتحِ جنگ
دستِ رد زد همه بر سینۀ نیرنگِ فرنگ...»
💠 ادامۀ این شعر را در سایت شهرستان ادب بخوانید:
shahrestanadab.com/Content/ID/11911
#امام_خمینی_و_ادبیات
☑️ @ShahrestanAdab
33.54M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
🎥 دهسالگی «شهرستان ادب» به روایت #امیرحسین_سمیعی
🔹زمانی رویایی داشتیم که در آن شهری از ادبیات تاسیس میشد. دهسال پیش برای بنا کردن همان رویا اولین قدمها را برداشتیم و اولین سنگها را گذاشتیم. تا شهری از شعر و داستان و موسیقی بسازیم. حالا دهسال از عهدی که بر سر شهر بسته بودیم میگذرد و آماده میشویم که آن رویای بیانتها را تا آخرین لحظه مجالی که داریم طی کنیم. ما در این بنایی خیالی، دلگرم همراهی شما هستیم.
#سالنامه_شهرستان_ادب
☑️ @ShahrestanAdab
🔸داغ دل
(شعری از استاد #علی_انسانی به مناسبت شهادت #امام_صادق علیهالسلام)
🔹از مهر، آسمان مدینه اثر نداشت
من سفرهام کباب، به غیر از جگر نداشت
«ما آن شقایقیم که با داغ زادهایم»
جز داغ دل، نصیب، جگر بیشتر نداشت
بردند اگر به بزم عدو نیمهشب مرا
آنجا یزید و چوب تر و تشت زر نداشت
از کودکانِ لرزه به پیکر فتادهام
یک تن امید دیدن روی پدر نداشت
گویی مدینه رسم شده خانه سوختن
سهمی دگر ز مادر خود این پسر نداشت
غم نیست خانهام اگر آتش گرفت، شکر
گر خانه سوخت، فاطمهای پشت در نداشت
#شعر_آیینی
☑️ @ShahrestanAdab
🔸وای اگر این گرگ گردد با تو پیر!
(یادداشتی بر رمان #همه اثر #تیمور_آقامحمدی، به قلم #محمدهادی_عبدالوهاب)
🔹«انسان چیست؟ این بزرگترین سوال تاریخی بشر است. تمام فلاسفه، از عهد پیشاسقراط تا قرن بیست و یک، پایه تأملات و نظریات خود را درباره جهان، چه در زمینه اجتماع و سیاست و چه تعاملات شخصی و احوال درونی، روی پاسخ به این سؤال بنا کردهاند. منشأ بسیاری از علوم، از پزشکی تا روانشناسی شناخت انسان بوده. و تا کنون کسی پاسخ دقیقی به این سؤال نداده؛ شاهدش تنوع و تعدد ادیان و مکاتب.
سقراط در تأملات و گفتگوهایش با دیگران، یکی از مهمترین ویژگیهای انسان، و سبب تمایزش با سایر موجودات را هوشیاری میدانست. او از این رو، با جوانان به گفتوگو میپرداخت و آنان را به سوال و تفکر درباره خود، ارزشها و خدایان دعوت میکرد. و از آنجا که بنیانهای سست آن عصر، با تفکر و اندیشه زیر سؤال میرفت، به «فاسد کردن جوانان» محکوم و در نهایت محاکمه شد...»
💠 متن کامل این یادداشت را در سایت شهرستان ادب بخوانید:
shahrestanadab.com/Content/ID/11903
💠 این اثر را از فروشگاه اینترنتی #ادب_بوک تهیه نمایید:
www.adabbook.com
☑️ @ShahrestanAdab
🔸شراب طهور
(شعری از #سیدمحمدجواد_شرافت به مناسبت میلاد #حضرت_معصومه سلاماللهعلیها)
🔹به دریا رسیدم پس از جستجوها
به دریای پهناور آرزوها
به دریای محضی که این خاک سوزان
گرفته از امواج او آبروها
سلام ای که لطف کریمانهٔ تو
کشانده دلم را به این سمت و سوها
سلام ای که گشته شب بارگاهت
به لطف نگاهت شب آرزوها
شراب طهور است و تسنیم نور است
که در این حرم میچکد از سبوها
چه شعری چه شوری چه عطری چه نوری
به جانم بتابان از این رنگ و بوها
هیاهوی اشک است و آه و تبسم
مرا غوطهور کن در این های و هوها
به مدح تو گفتند و گفتیم اما
تو هستی فراتر از این گفتگوها
که موسی بن جعفر به وصف تو فرمود:
فداها ابوها فداها ابوها
به شوق مدینه به اینجا رسیدم
به زهرا رسیدم پس از جستجوها
#شعر_آیینی
☑️ @ShahrestanAdab