شهیدشاهرخضرغاموشهیدعبدالمهدیمغفوری
🌺#شهید_شاهرخ_ضرغام (55) 🌺 .#گروه_پیشرو 1 (#راوی : جمعی از دوستان شهيد) آمده بودم تهران، برای مرخصی.
.
✨کی بشود حر بشویم توبه مردانه کنیم...✨
.
بسم الله
.
🌺#شهید_شاهرخ_ضرغام (55) 🌺
.
#گروه_پیشرو 1
(#راوی : جمعی از دوستان شهيد)
.
آمده بودم #تهران، برای مرخصی. روز آخر که می خواستم برگردم برادرم را صدا کردم. او هميشه به دنبال خلافکاری و لات بازی بود. گفتم: تا کی میخوای عمرت رو تلف کنی، مگه تو جوان اين مملکت نيستی، دشمن داره شهرای ما رو میگيره، میدونی چقدر از دخترای اين مملکت رو اسير گرفتند و بردند!
برادرم همينطور گوش می کرد. بعد كمی فكر كرد وگفت: من حرفی ندارم که بيام. اما شما مرتب نماز و دعا می خونيد. من حال اين کارها رو ندارم. گفتم: تو بيا اگه نخواستی نماز نخوان فردا با هم راه افتاديم. وقتی به #آبادان رسيديم، رفتيم #هتل_کاروانسرا، #سيد_مجتبی آمد و حسابی ما را تحويل گرفت. برادرم که خودش را جدای از ما می دانست، کنار در روی صندلی نشست. چند تا مجروح را ديده بود و حسابی
ترسيده بود. من هم رفتم دنبال کارت برای برادرم، هنوز چند دقيقه ای نگذشته بود که دنبالم دويد و با اضطراب گفت: ببين من میخوام برگردم تهرون، من گروه خونم به اينها نمیخوره. کمی مکث کردم و گفتم: خُب باشه، فعلاً همون جا بنشين من الان ميام.
گفتم: خدايا خودت درستش کن. کارت را گرفتم و از طبقه بالا به سمت پایين آمدم. برادرم همچنان کنار در نشسته بود. آمدم و کارت را تحويلش دادم. هنوز با هم حرفی نزده بوديم که شاهرخ و نيروهايش از در وارد شدند.
يک لحظه نگاه برادرم به چهره شاهرخ افتاد. کمی به صورت او خيره شد و با تعجب گفت: شاهرخ؟!
شاهرخ هم گفت: حميد خودتی؟! هر دو در آغوش هم قرار گرفتند. بعد هم به دنبال هم رفتند و شروع به صحبت کردند.
ساعتی بعد برادرم خوشحال به سراغ من آمد و گفت: نگفته بودی شاهرخ هم اينجاست. من قبل انقلاب از رفيقای شاهرخ بودم. چقدر با هم دوست بوديم.
هميشه با هم بوديم. دربند می رفتيم و... تازه، چند تا ديگه از رفقای قديمی هم تو گروه شاهرخ هستن. من مي خوام همينجا پيش اين بچه ها بمونم. رفاقت مجدد شاهرخ با برادرم مسير زندگی او را عوض کرد. برادرم اهل نماز شد. او به يکی از رزمندگان خوب جبهه تبديل شد.
#نشر_این_پیام_صدقه_جاریه_است
#ان_شاالله_عاقبت_بخیر_شید_و_شهید
.#حر_انقلاب_اسلامی_ایران
شهیدشاهرخضرغاموشهیدعبدالمهدیمغفوری
. 🌺#شهید_شاهرخ_ضرغام (60) 🌺 . #چایزه 1 #غول_آدمخوار (#راوی : ) . در #آبادان بودم. به ديدن دوستم در
✨کی بشود حر بشویم توبه مردانه کنیم...✨
.
بسم الله
.
🌺#شهید_شاهرخ_ضرغام (61) 🌺
.
#چایزه 2
#سید
(#راوی : )
.
سوار شديم و رفتيم سمت #هتل_کاروانسرا، توی راه گفتم: اين #آقا #سيد_مجتبی خيلی آدم بزرگيه. هرکسی با هر اخلاق و رفتار که باشه جذب ايشون می شه.
#سيد فقط حرف نمی زنه بلكه با عمل بچه ها رو به كار درست دعوت می كنه. مثلاً در مورد نمازجمعه خودش هميشه تو نمازجمعه #آبادان شركت می كنه.
يكبار هم برای ما گفت: #امام_صادق(ع) فرموده اند: قدمی كه به سوی نمازجمعه برداشته می شود. خدا آتش را بر او حرام می كند. برای همين تاثير كلام ايشان بسيار بالاست. بعد گفتم: میدونی تو #گروه_فدائيان_اسلام چند نفر اقليت مذهبی داريم. با تعجب گفت: جدی میگی!؟
گفتم: يکی از بچه ها به اسم ارسلان هست كه امشب میبينيش از #مسيحی های تهرانه كه داوطلب آمده #جبهه بعد از مدتی هم به خاطر برخوردهای سيد #مسلمان شد. چند نفر هم #زرتشتی در گروه ما هستند. ما توی جنگ به فرماندهانی مثل سيد مجتبی خيلی احتياج داريم. بعد ادامه دادم: وضع مالی سيد خيلی خوب بوده اما به خاطر تامين هزينه های جنگ و گروه فدائيان اسلام مجبور شده چند تا از مغازه هاش رو بفروشه!
بعد گفتم: سيد با اخلاق اسلامی خودش بيشترين تاثير رو در شخصيت #شاهرخ و بچه های #گروه_پيشرو داشته. هميشه هم برای ما صحبت می كنه و بچه ها رو نصيحت می كنه.
.
.
#نشر_این_پیام_صدقه_جاریه_است
#ان_شاالله_عاقبت_بخیر_شید_و_شهید
.
#ادامه_دارد...
#حر_انقلاب_اسلامی_ایران
🌺#شهید_شاهرخ_ضرغام (61) 🌺
.
#چایزه 2
#سید
(#راوی : )
✍سوار شديم و رفتيم سمت #هتل_کاروانسرا، توی راه گفتم: اين #آقا #سيد_مجتبی خيلی آدم بزرگيه👌 هرکسی با هر اخلاق و رفتار که باشه جذب ايشون میشه.😍
#سيدفقط حرف نمیزنه 😇بلكه با عمل بچه ها رو به كار درست دعوت می كنه. مثلاً در مورد نمازجمعه خودش هميشه تو نمازجمعه #آبادان شركت می كنه.
يكبار هم برای ما گفت: #امام_صادق(ع) فرموده اند: قدمی كه به سوی نمازجمعه برداشته می شود. خدا آتش را بر او حرام می كند. برای همين تاثير كلام ايشان بسيار بالاست. بعد گفتم: میدونی تو #گروه_فدائيان_اسلام چند نفر اقليت مذهبی داريم. با تعجب گفت: جدی میگی⁉️
گفتم: يکی از بچه ها به اسم ارسلان هست كه امشب میبينيش از #مسيحی های تهرانه كه داوطلب آمده #جبهه بعد از مدتی هم به خاطر برخوردهای سيد #مسلمان شد. چند نفر هم #زرتشتی در گروه ما هستند. ما توی جنگ به فرماندهانی مثل سيد مجتبی خيلی احتياج داريم. بعد ادامه دادم: وضع مالی سيد خيلی خوب بوده اما به خاطر تامين هزينه های جنگ و گروه فدائيان اسلام مجبور شده چند تا از مغازه هاش رو بفروشه!بعد گفتم: سيد با اخلاق اسلامی خودش بيشترين تاثير رو در شخصيت #شاهرخ و بچه های #گروه_پيشرو داشته. هميشه هم برای ما صحبت می كنه و بچه ها رو نصيحت می كنه.
#ادامه_دارد...
#حر_انقلاب_اسلامی_ایران