eitaa logo
شاه سلام علیک ؛ حسین سلام علیک
158 دنبال‌کننده
32 عکس
75 ویدیو
0 فایل
Admin : نوكري كردنِ اين قوم مرا بالا بُرد با گداييِّ حسين مَنسَب شاهي دارم به حسين بن علي پشت و پناهم گرم است اي خدا شكر ، عجب پشت و پناهي دارم. "تبادل و تبلیغ انجام نمی شود"
مشاهده در ایتا
دانلود
پلکـی بگـذاری زمـان زود گذشته از کوچه ی ما نامه رسان زود گذشته تازه شب اول شده کو تا شب آخر تا به خودت آیی رمضان زود گذشته ترسم که به جایـی نرسم باز بمانم تا من برسم پیک امان زود گذشته آنقدر بیاید رمضان ها که نباشیم آنقدر که عمر همگان زود گذشته قـربان خدایـی که گنهکار خریده با رحمتش از بار گران زود گذشته انگار به دلها بهانه است ببخشد العفو که شد ورد زبان زود گذشته او از سر تقصیر گنهکار همین که نام علـی آمد به میان زود گذشته ما عاشق و دیوانه ی ارباب حسینیم ارباب من از پیر و جوان زود گذشته هر وقت حدیث غم عـریانی اش آمد از روضـه ی او مـرثیه خوان زود گذشته : هَر سَحر بَعدِ نَمازَم یٰاحُسِیْن سَر میدَهَم مـرغِ دِل را به هوایِ حَـرَمَـت پر میدَهم من بِه عِشقِ دیدَنِ آن گُنبَدِ زیبایِ دوست یِک سَلام اَز راهِ دور بَر اِبنُ الـحِیدَر میدَهم صلي الله عليڪ يا سيدناالمظلوم يااباعبدالله الحسين سلام عليكم و رحمة الله... صبحتون بخير... روزتون معطر بنام
تشنه ام آبِ حیاتی برسانید به من لذّتِ صوم و صلاتی برسانید به من رمضـان آمد و گفتم: بِعَلـیٍّ ألـعفـو گوشه چشمی؛ نظَراتی برسانید به من توبه کردم به خدا تا که محلّم بدهید طبق عادت حسَناتی برسانید به من غرق در معصیتم، شوقِ هدایت دارم باز کشتـیِ نجاتـی برسانید به من رزقِ چشمان ِ مرا بیشتر از پیش کنید کـنـج هیئت برَکاتـی برسانید به من تا که جاری شوم از روضه ی جانسوزِ حسین خبر از آب فـراتـی برسانید به من نگذارید از این داغ شبی دق بکنم لااقل یک عتباتـی برسانید به من کربلا، حرکتِ پرچم، من و بین الحرمین باز هم برگ براتـی برسانید به من : هر ڪس به گداییِ تو مشهور شود باید به خـودش نازد و مغـرور شود ما نوڪریَٺ را به دو عـالـم ندهیم تا چشمِ حسودانِ جهان ڪـور شود صلي الله عليڪ يا سيدناالمظلوم يااباعبدالله الحسين سلام عليكم و رحمة الله... صبحتون بخير... روزتون معطر بنام
گرچه من را میتوانی زود از سر وا کنی تا سحر این پا و آن پا میکنم در وا کنی آمدم دیگر بمانم پس مرا بیرون نکن مشت خاک آورده ام که کیسه ی زر وا کنى اول مهمانی از تو خواهشی دارم فقط می شود زنجیر را از پای نوکـر وا کنی من خودم رسوای این و آن شدم با معصیت پیش چشم خلق لازم نیست دفتر وا کنی افتضاحی که به بار آورده ام شد دردسر اصلاً اینجا آمدم که از سرم شر وا کنی واسطه چه بهتر از این نام هست که آنقدر می کوبم این در را که آخر وا کنی من گرفتاری خود را میبرم امشب تا گره های مرا با دست وا کنی هرشبى كه روزه ام وا مى شود با مى شود رويم حسابى صد برابر وا كنى : لبهای من کویری و چشمم پر از نم است از روضه ی عطش همه جانم پر از غم است در چشم نوکرت رمضان هم مـحـرم است صلي الله عليڪ يا سيدناالمظلوم يااباعبدالله الحسين سلام عليكم و رحمة الله... صبحتون بخير... روزتون معطر بنام
روز هشتم غزلی عشق مرا می چیند سفره را گوشه ی ایوان طلا می چیند از همین اول صبح نیت مشهد کردم نام سلطان دلـم را به زبان آوردم شور عشقی به دلم ریخت، غمی پیرم کرد یا رضا گفتم و این اسم نمک گیرم کرد هشتمین روز؛ قرار از دل ما میگیرد سحر، عطر حرم و صحن و سرا میگیرد هشتمین روز هوای دلمان بارانیست مشهد و کرب و بلا هر دو حرم مهمانیست سحر هشتم ماه رمضان، در سفرم بین اربابم و سلطان خودم در به درم هم سر سفره سلطان دو عالم هستیم هم پریشان شب هشت محرم هستیم هم علی اکبریم هم رضوی، حیرانم کفتر بام حسین و حـرم سلطانم : بی شک گدای خانه ات آقا شود حسین هر قطره زود پیش تو دریا شود حسین فیض گداییِ تو به هر کس نمی رسد باید که زیر نامه اش امضا شود حسین صلي الله عليڪ يا سيدناالمظلوم يااباعبدالله الحسين سلام عليكم و رحمة الله... صبحتون بخير... روزتون معطر بنام
دست من را ول نکن، دنیا خرابم می کند در هیاهو، زیر دست و پا خرابم می کند بین هیئت، وقت روضه گرم تسبیح توام دور از گـرمـای تو، سرمـا خرابم می کند غیبت و تهمت شده کارم حواسم نیست که آخرش این حـرفـهـا، یکجا خرابم می کند جرمهایم را که تو می بخشی و خط می زنی آه، پیش چشم تو امّا خرابم می کند اشکهایم را بگیر و معصیتها را ببخش شرم این بار گنه، فردا خرابم می کند دل پریشانم از اینکه معصیتهای زیاد پیش چشم حضرت زهرا خرابم می کند دست من را بین دست مهدی زهرا گذار هر کسی غیر از خود آقـا خرابم می کند قصه ی لب تشنگی و آب، آبم می کند روضه ی بی دستیِ سقـا خرابم می کند های هایِ گریه ی جانسوز آقایم حسین بر سر نعش خرابم می کند : در این ماه رمضان کرب و بلایم بنویس پیش از آن که رسد این عشق به دیوانه شدن میخورم تو و ترسـم این است که باطـل بشود روزه من صلي الله عليڪ يا سيدناالمظلوم يااباعبدالله الحسين سلام عليكم و رحمة الله... صبحتون بخير... روزتون معطر بنام
رو سیاه آمدم و دربه درم پاکم کن با نگاهی به دو چشمان ترم پاکم کن دارم اقرار به لب عبد خطاکار هستم دست خود را بکش آقا به سرم پاکم کن ناخوش احوالم از این عهد شکستن هایم توبه ام توبه نشد بی ثمرم پاکم کن بس که رفتم پِیِ دنیا و هوس بازیها بنده ی نفس شدم در خطرم پاکم کن ترس دارم که دگر فرصت من کم باشد در همین ماه بیا شاهِ کرم پاکم کن مثل آن یار شهیدی که نگاهش کردی جان بی بیِ دو عالم بخرم پاکم کن چاره ی کار من اصلا حرم ارباب است یک شب جمعه مرا کنج حرم پاکم کن : سحــــر روز دهم باز دلـم حیــران است یاد آن پیراهَـنُ...آه زبــــــانم لال است و دوباره به لـبم زمـزمـه است اين جمله صلي الله عليڪ يا سيدناالمظلوم يااباعبدالله الحسين سلام عليكم و رحمة الله... صبحتون بخير... وفات مادر گرامی اسلام حضرت خدیجه کبری (س) بر همه ی مسلمانان تسلیت باد
حال ما بی تو شبیه است به باران بودن می خورد از جهتی هم به بیابان بودن مثل باران ز غـم یار فقط باریدن چون بیابان نفس افتاده و بی جان بودن هر کس از غیبت طولانی تو سهمی برد سهم ما نیز شد از هـجـر پریشان بودن مدتی می شود از فیض بکاء محـرومـم چشـم آلـوده کجا لـذت گـریان بودن بی تو قرآن به روی طاقچه ها خاکی شد شرمسـاریم از اینگـونه مسلمـان بودن تو طبیب دل بیمـار منـی آقـاجـان با تو ننگ است پی دارو و درمان بودن هر کجا نام حسین است می آید یوسف پس چـرا در پی تو راهـی کنعـان بودن : شب جمعه حــرم یــار برای دگــران خوشـیِ لحظه ی دیدار برای دگــران منم و روضـه ی گودال و دلی غمدیده چشم بستم به نسیمی ز دعـای دگـران صلي الله عليڪ يا سيدناالمظلوم يااباعبدالله الحسين سلام عليكم و رحمة الله... صبحتون بخير... آدینتون معطر بنام
باز هم نيمه ى شب گريه و آه آوردم به درِ خانه ى تو باز پناه آوردم رو سياهم كه نشد توبه ى من مقبولت واى بر من كه فقط بار گناه آوردم مهربانِ دل من، رد نكنم از در خويش من پشيمان شده ام، روى سياه آوردم اشكـهاى منِ بيچاره سراب است ولـى دلخوش از اينكه به درگاه تو چاه آوردم جان زهـرا كمكم كن، آبرويم را بخـر به در خـانـه ى تو باز پناه آوردم : سالها دل طلب جام جم از ما می ڪرد دردها داشٺ ولـی باز مـدارا می ڪرد تا ڪه افتاد گذارش به حریم تو حسین و از آن روز دگـر اشڪــ تمنا می ڪرد صلي الله عليڪ يا سيدناالمظلوم يااباعبدالله الحسين سلام عليكم و رحمة الله... صبحتون بخير... روزتون معطر بنام
با شما حال خراب دل ما خوبتر است وسط خیمه ی تو حال و هوا خوبتر است نیمه شب ها وسط نافله، گریانم کن سینه زن که بشود اهل بکا خوبتر است همه ی زندگی ام لذّت این نوکری است من شوم نوکر و ارباب شما، خوبتر است ما نرفتیم پی غیرِ تو ارباب کـرم برسد از تو به ما خیر و عطا خوبتر است تو مریضم کنی و باز شفایم بدهی برسد از طرفت درد و دوا خوبتر است نجف و مشهد و قم، کاظمیه، مکّه، بقیع همه خوبند ولی کرب و بلا خوبتر است باز دلتنگ دو رکعت دمِ بالای سرم زیر آن قبّه ی تو ذکـر و دعـا خوبتر است پای شش گوشه ی زیبای تو هستیم انگار وسط روضـه ی تو حال گـدا خوبتر است : همه دم از غـم تو سر به گریبان دارم به تمنـای لبت بوسـه به قـرآن دارم رمضان یا که محرم، بخدا فرقی نیست من همیشه به لبم ذکر حسین جان دارم صلي الله عليڪ يا سيدناالمظلوم يااباعبدالله الحسين سلام عليكم و رحمة الله... صبحتون بخير... روزتون معطر بنام
در وصف تو باید غزل ناب بسازم از ماه رخت سوره ی مهتاب بسازم در خانه ام از شوق تماشای تو باید از عکس ضریحت دو سه تا قاب بسازم با یاد لب خشک ابالفضل و حسینت کنج حَـرَمَـت مَشک پر از آب بسازم من عاشق اینم که فضای حـرمت را با آبـیِ فیروزه ی نایاب بسازم ما را ببر آقا، دلمان تنگ مدینه است تا کِی به غـمِ این دل بی تاب بسازم آنگونه که می خواست دلم، شعر نشد، حیف در وصف تـو باید غـزل ناب بسازم نــوكـــر نـوشـــت: موجيم كه بر ساحل غـم مى تازيم چون قطره به درياى كَـرَم مى نازيم در صحن اگر شبى قسمت شد بى وقفه براى تـو مى سازیم صلي الله عليڪ يا سيدناالمظلوم يااباعبدالله الحسين سلام عليكم و رحمة الله... صبحتون بخير... (ع)
کار ما نیست غزل بافتن از نامِ حسن کامِ ما مستِ عسل یافتن از جامِ حسن حسنی نیست لبی کز لب لعلَش نَمکَد صد و ده بار نمک گیر شده کامِ حسن حسن بن علـی از بس بغلِ مـادر بود مادری شد همه ی عمر و سرانجامِ حسن چند روزیست که زهـرا به تبسم گوید مثل پیغمبر اکـرم شده اندامِ حسن حسنی بودن ما لطفِ حسینی دارد ای خوش آن صید که افتاد ته دامِ حسن گفت راوی: نمک سفره ی ایجاد علی نمکین تر ز حسن نیست به اولاد علی : تو کـریمی و کـرامت شده نازل از تو دست از دامـن لطف تو نگردد کوتاه قلم و شاعر و دفتر همه حاجت دارند این غـزل نذر غـریبـی تـو ان شاالله صلي الله عليڪ يا سيدناالمظلوم يااباعبدالله الحسين سلام عليكم و رحمة الله... صبحتون بخير... میلاد با سعادت سبط النبی، سید شباب اهل الجنة، مُعزّ المؤمنين، کریم آل الله امام حسن مجتبی علیه السلام را به محضر مقدس امام مهدی علیه السلام و شیعیان و محبین حضرتش تبریک می گوییم.
قطره ای گمشده ام در دل دریای حسین چشم ِ دل می طلبم محض ِ تماشای حسین هر که را خواسته باشد به جنون می کِشَدَش سخت دیوانه کننده ست مداوای حسین کوه هم از کرَمش تاب نیاورد و نوشت بر عـقـیـق یمنـی نام دلارایِ حسین خانه ی بختِ من از لطف خدا شد هیئت تا که خوشبخت شوم، پیر شوم ‌پایِ حسین از گناهان من آگاه، ولـی راهـم داد مانده ام در کرم و سبکِ مدارای حسین میزبان گرچه خدا؛ لحظه ی افطار بگیر حاجت از مَشک و عَلَم، از خودِ سقّای حسین در مناجاتِ ابوحمزه تداعـی شده است سجده ی نیمه شب و غربتِ نجوای حسین میدهد جان به تنِ مرده به یک پلک زدن طفل شش ماهه، همان حضرتِ عیسای حسین روزه واجب شده تا روضـه مجسّم بشود یاد سوزِ عطش و خشکی لبهای حسین : ماهی که در آن برڪت بسیار روان اسٺ ایام خوشِ خاطـره سازِ اسٺ جز و بلادر رمضان، نیسٺ دعایم آنجا حـرم الله ترین شهـر جهـان اسٺ صلي الله عليڪ يا سيدناالمظلوم يااباعبدالله الحسين سلام عليكم و رحمة الله... صبحتون بخير... روزتون معطر بنام