eitaa logo
شاه سلام علیک ؛ حسین سلام علیک
150 دنبال‌کننده
32 عکس
75 ویدیو
0 فایل
Admin : نوكري كردنِ اين قوم مرا بالا بُرد با گداييِّ حسين مَنسَب شاهي دارم به حسين بن علي پشت و پناهم گرم است اي خدا شكر ، عجب پشت و پناهي دارم. "تبادل و تبلیغ انجام نمی شود"
مشاهده در ایتا
دانلود
به زخم زخم تنت گریه می کنم هر شب برای پیرهنت گریه می کنم هر شب شبیهِ سرخیِ خورشیدِ آسمانِ غروب به دست و پا زدنت گریه می کنم هر شب به خشکی لب مثل کویرت آقا جان به خشکی دهنت گریه می کنم هر شب به پیکری که سه شب روی ریگ صحرا ماند به جسم بی کفنت گریه می کنم هر شب به لحظه ای که تنت را گذاشت بین حصیر به بوریا شدنت گریه می کنم هر شب اگر شود ز دو دیده دوباره خون جاری به زخم زخم تنت گریه می کنم هر شب : این زندگی بی روضه‌ها لطفی ندارد دنیای ما بی کــربلا لـطـفـی ندارد تا کربلایت هست عشق سینه زن‌ها طوف حرم، سعیِ صفا لطفی ندارد صلي الله عليڪ يا سيدناالمظلوم يااباعبدالله الحسين سلام عليكم و رحمة الله... صبحتون بخير... روزتون معطر بنام
جای گله ز فاصله ها گریه می کنم با نام سیّدالشّهدا گریه می کنم من که تمام عمر ز داغت گریستم در بین قبر هم چه بسا گریه می کنم باید هـزار سال برای تو گریه کرد قدر هزار سال تو را گریه می کنم من سمت روضه می روم و عابری به من می گوید: "التماس دعا " گریه می کنم تو خواستیّ و حاجت من شد روا حسین بر نـذر های گشته ادا گـریه می کنم حالا تو بخش بخش شدی «ح» شدی و «سین» حالا تو را هِجا به هِجا گریه می کنم تو در ازای اشک به من کـربلا بده من در ازای کرب و بلا گریه می کنم : دل خسته ام ازین همه قـیل و قـال ها از داغ گـنبدت شده ام چون هـلال ها هی وعده ی حرم به خودم میدهم حسین دل خـوش شدم دگـر به همین خیال ها صلي الله عليڪ يا سيدناالمظلوم يااباعبدالله الحسين سلام عليكم و رحمة الله... صبحتون بخير... روزتون معطر بنام
غير از غم معشوق در عالم خبرى نيست جايي خبرى نيست که از غم خبرى نيست پروانه پرش سوخت ولى آبرويش شد ما هم دلمان سوخته، اين کم خبرى نيست دنيا نتوانست ز ما گريه بگيرد بين غم تو از غم عالم خبرى نيست من توبه نکردم مگر از راه توسل بي نام تو از توبه ی آدم خبرى نيست گفتند درِ خانه ی غير تو شلوغ است گفتند ولى رفتم و ديدم خبرى نيست رزقِ همه اينجاست و رزّاق هم اينجاست والله درِ خانه ی حاتم خبرى نيست "گرماى گنه سوز حرم"خورد به ما، پس از سوختنِ بين جهنم خبرى نيست از ناحيه توست عنايات خداوند بى تو به خدا پيش خدا هم خبرى نيست ده ماه همه منتظر ماه تو هستند در سال به جز ماه محرم خبرى نيست عـمـامـه ندارى و عـبـا نيز ندارى اى واى که از پيرهنت هم خبرى نيست : بالاترین سِمَتِ درِ این خانه نوکـریست این اعتبار، حسرت سلمان و قنبر است نوکـر بهشت هم برود، نه بدون شک نوکر بهشت هم نرود باز نوکر است صلي الله عليڪ يا سيدناالمظلوم يااباعبدالله الحسين سلام عليكم و رحمة الله... صبحتون بخير... روزتون معطر بنام
یاد کوچه که می افتم بدنم میلرزد چه کنم گر نکنم گریه و زاری سخت است وسط کوچه بریزند سر مادر تو بر نیاید اگر از دست تو کاری سخت است روضه ی کوچه همین است امان از سیلی صورت حوریه و ضربه ی کاری سخت است پیش چشم تـَر فرزند ز گـوش مـادر گوشواره که بیافتد به کناری سخت است چشم گریان دل سوزان و دو دست لرزان مادرت را به سوی خانه بیاری سخت است : به لطف حق شده ام گریه کن برای حسن دمی فـدای حسینم، دمی فـدای حسن یقین کنید که روزی به چشم خواهم دید پیاده می روم آخر به صلي الله عليڪ يا سيدناالمظلوم يااباعبدالله الحسين سلام عليكم و رحمة الله... صبحتون بخير... (ع)
وقتش رسیده با شما معنا بگیریم با عشق تو در هر محرّم پا بگیریم کوچکترین ها با شما خیلی بزرگ است قطره شدیم اندازه ی دریا بگیریم تنها دلیل زندگی حبّ الحسین است خوب است بین مجلس تو جا بگیریم لیلا تو باشی عالمی اهل جنون است باید که ما هم راه صحرا را بگیریم دیوانگی از عشق تو تحکیم عقل است ما حکـم خود از عـالـم بالا بگیریم دستان ما خالیست پیش ماه بی دست تا خرجی یک سال از سقـا بگیریم سی روز ماه روضه دیگر وقت آن است ما مزد خود از حضرت زهرا بگیریم باشد تمام آرزویم صاف و ساده این اربعـیـن تا کـربلا پای پیاده : اربعـیـن پای پیاده و دلـی وامانده و لبی تشنه که در حسرت دریا مانده دوستانم همگـی بار سفـر را بستند طبق معمول دلی بی سروپا جامانده صلي الله عليڪ يا سيدناالمظلوم يااباعبدالله الحسين سلام عليكم و رحمة الله... صبحتون بخير... روزتون معطر بنام
دوباره صبح دلم تنگ آفتاب شده هوای بی حرمی بدشده عذاب شده نسیم صبح سلامم رسان به اربابم بگوکه قلب من ازدوری توآب شده توشاه بنده نوازی بیا و رحمی کن به حال و روز منو این دل خراب شده خدا نیاورد آن روز را خدا نکند که درعریضه ی من حک شود جواب شده تصورش چه قشنگ ست در میانه ی حشر حسین فاطمه گوید برو حساب شده : کاش پای دل من هم به نوایی برسد اربعینی، حـرمی، کـرب و بلایی برسد آری آقـاتر از آنـی تو که راهـم ندهی دارم امید که از دوست ندایی برسد صلي الله عليڪ يا سيدناالمظلوم يااباعبدالله الحسين سلام عليكم و رحمة الله... صبحتون بخير... روزتون معطر بنام
دل در بهارانِ هـــوایــــت دلنشین است حقاً که شهر کـــــــربلا عرش برین است شـــوق زیـــارت میزند در سینه ها موج طعمِ اذان صحن تو حصنِ حصین است رزق حـــلال نــوکران ذکـــر حسین است اسم تـــــــو بر روی عقیق دل نگین است درس جــــنون و عاشقی را داده زیــــنب روحی فداک حضرت عشق آفــرین است راه نجف تا کـــربلا تعـریـــف عشق است یعنی شــــــروع عاشقی از اربعین است : کوله بر دوش سفر، سمت شما میچسبد پای پیاده میچسبد زائری تشنه رسید وگفت بیش از همه چیز چای پررنگ عـراقی به گـدا میچسبد صلي الله عليڪ يا سيدناالمظلوم يااباعبدالله الحسين سلام عليكم و رحمة الله... صبحتون بخير... روزتون معطر بنام
بابا بیا ببین بدنم درد می كند از ضربه های سنگ، سَرم درد می كند از بس زدند بر لب و دندان دخترت باور كن ای پدر دهنم درد می كند زخم لب تو بر لب من زخم می زند از درد تو تمام تنم درد می كند از داغ قتلگه همه شب گریه كرده ام بابا ببین كه چشم تَرَم درد می كند بابا منم همان كه جگر گوشه ی تو بود حالا نگاه كن، جگرم درد می كند آه از عطش سرای جگر سوز كربلا با یاد آب، زخم لبم درد می كند وقتی كه یاد ساقی كرب و بلا كنم احساس می كنم كمرم درد می كند تازه شدم شبیه همان مادری كه گفت: زینب قبول كن نفسم درد می كند آن قدر زخم روی تنم جا گرفته است آن قدر كه حتّی كفنم درد می كند : این روزها قافیه ى شعر گشته اربعین امسال هم اگر نروم مى خورم زمین این بار من مـدد زِ گـرفته ام نازى ڪند به پیش پدر راهی ام همین صلي الله عليڪ يا سيدناالمظلوم يااباعبدالله الحسين سلام عليكم و رحمة الله... صبحتون بخير... روزتون معطر بنام# خامس_آل_عبا
یک ماه می شود که ز جان گریه کرده ام با روضه های مرثیه خوان گریه کرده ام یک ماه می شود که مرا ریختی به هم هر روز با شنیدنتان گـریه کرده ام یک ماه می شود که به لبهای تشنه ات نزدیک آبهای روان گریه کرده ام یک ماه می شود که ز غمهای خواهرت همناله با گریه کرده ام گاهی در اول سلام زیارت، دم غروب در حسرت زیارتتان گریه کرده ام گاهی بیاد خیمه ی آتش گرفته ات گاهی برای دخترتان گریه کرده ام گاهی میان واحد و سنگین و شور و دم دست خودم نبوده، سینه زنان گریه کرده ام اشکـی نماند، از غـم بر نیزه رفتنت بر ماجرای تیر و کمان گریه کرده ام آقا ببخش، حرف مرا روضه ای نخوان خیلی برای خواهرتان گریه کرده ام : بَعد اَز این سینه زَنی ھا دِلِ مَن بی تاب اَست عَکس گُنبد وسط صَحن دو چَشمَم قاٰب اَست اِی خوش آن کس که جـواز سفرش امضا شد پای پیادہ است صلي الله عليڪ يا سيدناالمظلوم يااباعبدالله الحسين سلام عليكم و رحمة الله... صبحتون بخير... روزتون معطر بنام
بعد مرگم بنویسید به سنگ لـحــدم. من فقط عشق حسین بن علی را بلدم. ننویسید که پرپر شده همچون گل یاس. بنویسید که شده مست و خراب عباس. ننویسید که از روز ازل مـذهـبـی ام. بنویسید که تا روز ابـد زینبــی ام. ننویسید که مست از قدح ساغریم. بنویسید که همواره علی اکبری ام. ننویسید که جان داد دگر بر سر دوست. بنویسید که مجنون علـی اصغر، اوست. ننویسید گـنـه پرده ی مـهـتـابش شد. بنویسید که او سینه زن شاهش شد. ننویسید که ندارد به جهان خانه و جا. بنویسید که مأواش شده کـرب و بلا. ننویسید که او نـوکــر بد عهـدی بود. بنویسید که او "منتظر" مـهــدی بود. : با گریه مانوسم نه یک ماه و دو ماهی شد گــریه ام باب فـیوضـات الـهـی هر روز و شب کارم سلام بر حسین است با این امـیـدی که کـنی سویم نگاهی صلي الله عليڪ يا سيدناالمظلوم يااباعبدالله الحسين سلام عليكم و رحمة الله... صبحتون بخير... آدینتون معطر بنام
به درگه احدی خم نمی کنم سر را مگر به جز تو که داری هوای نوکر را رسد به هرچه که خیر است بی برو برگرد هر آنکـه بر کـرم تو سپرد باور را تو دست خیر خدایی برای جمله ی خلق کشانده تا به حـرم رحمت تو کافر را معرفم به همه، پای ثابت روضـه نوشته اند کـنار حـرم، کبـوتر را هوای صحن دلم حال روضه می گیرد رسید پنجه گرفت از سه ساله زیور را برای آنکه نگاهش همیشه بود، حسین چه مشکل است ببیند حسین بی سر را نوشتن از عطشت صفحه مرا سوزاند حرارت لب تو خشک کرده جـوهـر را : نـوكــــري كردنِ اين قـوم مـرا بالا بُرد با گـداييِّ حسيـن مَنسَب شـاهـي دارم به حسين بن علي پشت و پناهم گرم است اي خـدا شكر، عجب پشت و پناهي دارم. صلي الله عليڪ يا سيدناالمظلوم يااباعبدالله الحسين سلام عليكم و رحمة الله... صبحتون بخير... روزتون معطر بنام
بینِ یک مشت خس و خوار تنت را دیدم زیر یک چکمه برادر بدنت را دیدم آمدم، کاش نمی آمدم و مـیـمردم وسط همـهمـه ها پر زدنت را دیدم گفتم این معرکه ها در تهِ گودال ز چیست ناگهان دست سنان پیروهنت را دیدم ساربانی که به امّید زدن آمده بود در کـَـفـَش آه، عقیق یَمـَنـَت را دیدم بدنت روی زمین بود و تکان می خوردی سُمِ اسب و بدنت....لِـه شدنت را دیدم وای از آن لحظه که دشنام به من می دادند تو نظر کردی و، من دلشکنت را دیدم : بی سبب نیست اگر ذڪر تو بر لب داریم یا که ماتم زده هستیم و ز غم تب داریم روضـه و نوحـه و گریه و همین رخت عزا یادگاریست که از«سیدة زینبﷺ»داریم صلي الله عليڪ يا سيدناالمظلوم يااباعبدالله الحسين سلام عليكم و رحمة الله... صبحتون بخير... روزتون معطر بنام
شعرِ من واژه ی من لُبِّ کلامم حسن است شب سلامم حسن و صبح سلامم حسن است با حسن زنده و با عشق حسن خواهم مُرد حُسنِ مطلع حسن و حُسنِ ختامم حسن است هرکسی زنده به عشق است نمیرد هرگز زنده ی عشق منم، رمزِ دوامم حسن است مثلِ رودم که حسن ذکرِ قعود است مرا مثل کوهم که شب و روز قیامم حسن است پدرم هرچه مرا نام نهاده است گذشت من از این لحظه از این ثانیه نامم حسن است سرِ من سبز، زبان سرخ، سرم هم برود أیُهاالناس بدانید، امـامـم است : درد ما نیز به دست تو دوا خواهد شد گره کار به چشمان تو وا خواهد شد حاجت دیدن صحن تو روا خواهد شد در بقیع گبد و گلدسته بنا خواهد شد صلي الله عليڪ يا سيدناالمظلوم يااباعبدالله الحسين سلام عليكم و رحمة الله... صبحتون بخير... (ع)
آنچنان کز رفتن گل خار می ماند به جا در دل ما حسرت دیدار می ماند به جا اربعین می آید و صد اربعین ها میرود جای پای زائران بسیار می ماند به جا مـا برای گــریه بر آقـا به دنیـا آمدیم عاقبت از ما همین کردار می ماند به جا آنقدر در میزنم تا در به رویم وا شود این گدایی باهمین اصرار می ماند به جا گر ز عشق تو روم بر دار  ای سردار عشق نام من چون میثم تمار می ماند به جا هر که در راه شما بال شهادت داشته نام او چون جعفر طیار می ماند به جا نام من در مصحف زهرا اگر باشد خوشم هر کسی باشد در این طومار می ماند به جا : هرڪه گفٺ نام حسین، نام دگر را نشنود هیچ ذڪـری بخدا نام نشود درد ما داغ حسین اسٺ، دوایش گریه سٺ با طـبـابٺ، جـــگـر سـوخـتـه درمـان نشود صلي الله عليڪ يا سيدناالمظلوم يااباعبدالله الحسين سلام عليكم و رحمة الله... صبحتون بخير... روزتون معطر بنام
دلم هوای تو کرده، دلـم هـوای ضریحت دلـم، خودم، پدرم، مادرم فدای ضریحت چه سینه ها که به تنگ آمده است از غم دوری چه قلبـهـا که به سر آمدند پای ضریحت چه روزها که شمرده پدر برای وصالت چه خوابـها که ندیدم خودم برای ضریحت چه روزها شده ام مات قاب عکس حریمت چقدر بوسه زدم عکس را به جای ضریحت مدام فکر من این است که النگوی مادر کجا نشسته در آن قسمت طلای ضریحت : دل شڪسته ی ما گرم ربنای حسین گرفته پر به هواخواهی هوای حسین شبم گذشته به فڪر و خیال شش گوشه سلام؛ صبح ِ دل انگیز ڪربلای حسین صلي الله عليڪ يا سيدناالمظلوم يااباعبدالله الحسين سلام عليكم و رحمة الله... صبحتون بخير... روزتون معطر بنام
می نویسم شعر با نامِ خدای کـربلا می بَرَد دل را هوای دلـربای کـربلا چند باری کربلا رفتم ولی نقل است که فرق دارد اربعین حال و هوای کربلا خوش به حال آن کسانی که پیاده، اربعین از نجف رفتند تا صحن و سرای کـربلا کعبه هم با آن بزرگی و شکوهش بی گمان بارها افتاده روی دست و پای کـربلا با همین چشمان خود دیدم مسلمان می شوند کافران با دیدن ایوان طلای کـربلا مادرم آخر طلاهای خودش را داد و گفت: پول آن خرجِ غـمِ فرمانروای کـربلا باز هم جا مانده ام از قافله، امسال هم می روم با مادرم مشهد به جای کـربلا نــوكـــر نـوشـــت: دوباره شوق زیارت به جانم افتاده دوباره پای پیاده از اول جاده دوباره قسمت نوکر شده حرم برود دوباره حضرت آقا به من بها داده صلي الله عليڪ يا سيدناالغریب يااباعبدالله الحسين سلام عليكم و رحمة الله... فرا رسیدن اربعین حسینی را به تمامی شیعیان عالم تسلیت عرض مینماییم🏴
آنانکه خاک را به نظر کیمیا کنند از لطف تربت شه کربُ و بلا کنند آنانکه دیده اند ضریح حسین را آیا شود که گوشه ی چشمی به ما کنند جــامـانـده های قافله ی اربعین تو آقا دوای درد دل خود کجا کنند جا تنگ بوده است و یا ما اضافه ایم مردم به چشم طعنه نگاهی به ما کنند باشد حسین، کـرب و بلا مال خوبها بدها بگو، که عقده ی دل با چه وا کنند ما هم دل شکسته به دست می رویم تا ما را غبـار صحـن و سـرای رضا کنند : با یاحُسین بغض عطش در گلوی ماسٺ این اشڪهای سر زده آب وضوی ماسٺ وقٺ زیارٺ اسٺ با هر سلامِ صبح، حـرم روبروی ماسٺ صلي الله عليڪ يا سيدناالمظلوم يااباعبدالله الحسين سلام عليكم و رحمة الله... صبحتون بخير... روزتون معطر بنام
از هر غریب در وطنِ خود غریب تر از هرچه روضه، روضه ات آقا عجیب تر زهر جفا چه کرد به جسم مـطـهـرت ای ناله های تو ز جگر پرلـهـیب تر خوردی زمین و کاسه ی صبرت شکسته شد گودال قتلگاه تو در حجـره شیب تر نشنیده ماند نالـه ی ای وای مـادرت از بس کـه بود همسر تو نانجیب تر یک عمر یادِ آن در و دیوار بوده ای از کودکی به جانِ تو غـمـهـا نصیب تر : همیشـه داغ دلـم قبـر خلوت حسـن است به سـر هـوای بقیـع و زیارت حســن است تمام هفتـه برای حسیــــن می ســـوزم ولی ی من وقف غربت حسن است صلي الله عليڪ يا سيدناالمظلوم يااباعبدالله الحسين سلام عليكم و رحمة الله... صبحتون بخير... دوشنبتون امام حسنی (ع)
پای غم تو آه، خدا هم گریسته همراه با پیمبر اکـرم گریسته قطعا غریق بارش باران لطف توست چشمی که در عزای تو نم نم گریسته یعقوب صد برابر یوسف نه، صدهزار خون گریه کرده است و از این غم گریسته رحمت به دیده ای که برای غمت حسین پای لـهـوف و پای مـقـرم گریسته نوکــر برای آن بدن نامنظمت هرشب میان روضه منظم گریسته روضه پس از تو روضه ناموس بود پس هر کس که شد برای تو مَحرم گریسته آقا ببخش پای غـم و درد خواهرت نوکـر اگر نمرده، اگــر کم گریسته : گفته بودی که می برمت ممنونم از پذیرایــی و لـطــف و کـرمـت ممنونم خواب خوش بود که آخر تو محقق کردیش پای حـرمـت ممنونم صلي الله عليڪ يا سيدناالمظلوم يااباعبدالله الحسين سلام عليكم و رحمة الله... صبحتون بخير... روزتون معطر بنام
بدون واسطه در محضر خدا نرویم مریض عشق تو ایم و پِیِ دوا نرویم بهای دیدن صحنت مگر به دینار است که با گران شدنش سمت کـربلا نرویم به اشک روضه قسم ،عشق می برد مارا برای خوردن و نوشیدن و ریا نرویم در آسمان تو عمریست فکر پروازیم کنون که پنجره باز است پس چرا نرویم؟ فقط به سوی تو با سر شتافتیم حسین به هر کجا که به ما گفته شد «بیا» نرویم برای عرض توسل عبارتی کافی ست نیاز نیست که در بطن روضه ها برویم تن غریب تو افتاده بود در گودال رقیه گفت بدون تو ما کجا برویم : به سینه هـر که تمنای دارد همیشه در دل خود روضه‌ای به پا دارد کسی که عشق تو دارد دگر چه کم دارد؟ بدون عشق تو عــالـم کجا بـهـا دارد؟ صلي الله عليڪ يا سيدناالمظلوم يااباعبدالله الحسين سلام عليكم و رحمة الله... صبحتون بخير... روزتون معطر بنام
قرار بود دمادم به پات غم بخورم هر آنچه غصه نوشتند دم به دم بخورم مرا بخاطر این عشق سرزنش کردند بگو فـراق ببینم، کـنایه هم بخورم؟ من عاشق تو شدم تا که آخر عمرى شبیه زلف بهم خورده ات بهم بخورم شـراب داد به مـن روزگار، لب نزدم ولى تو زهر بده، قول میدهم بخورم چقـدر نامه نوشتم که دوستت دارم ولى قبول نکردى، چرا؟ قسم بخورم؟ لب و دهان مرا طعم باده میگیرد اگر کنار تو چایى تازه دم بخورم قلم بدست گرفتى مـرا کنار نزن مرا قلم کن و نگذار تا قلم بخورم اگر قبول کنى نذر کرده ام پس از این ناهار غصه بنوشم، و شام غم بخورم بیا و سهم مرا کم نکن ز رزق لبت طبیب گفته نباید زیاد کم بخورم حرم حرم نکنم پس بگو چکار کنم شده ست طالع من حسرت حرم بخورم : با یاحُسین بغض عطش در گلوی ماسٺ این اشڪهای سر زده آب وضوی ماسٺ وقٺ زیارٺ اسٺ با هر سلامِ صبـح، حـرم روبروی ماسٺ صلي الله عليڪ يا سيدناالمظلوم يااباعبدالله الحسين سلام عليكم و رحمة الله... صبحتون بخير... روزتون معطر بنام
چه می شود که شبی بشنوم صدایت را به درد، گریه کنم زخم روضه هایت را بگو کجا زده ای خیمه در کدامین دشت به این دو چشم که طی کرده رد پایت را زمان بدون تو امشب چه سرد می گذرد بیا که گـرم کـنی مجلس عــزایت را جسارت است ولی می شود همین شب سرد کشی به روی سرم لحظه ای عبایت را گمان کنم که صدایت گرفته چون زینب میان بـغـض صدا می زنی خدایت را : صوت زیبای تو آرامشِ جان است بیا وَجه پُر نور تو از دیده نهان است بیا دل عُـشـاق بِسوزد ز غـمِ دوریِ تـو قَد ِ عـالـم زفـراقِ تو کمان است بیا صلي الله عليڪ يا سيدناالمظلوم يااباعبدالله الحسين سلام عليكم و رحمة الله... صبحتون بخير... آدینتون معطر بنام
دور از حسین زندگی ما چه فایده اصلا نفس بدون تو مولا چه فایده هرگز شعار نیست دلـم داد میزند دنیای بی حسین خدایا چه فایده گیرم زمین بهشت شود نقطه نقطه اش بی کـربلا بهشت خدا را چه فایده تا کــربلای او ملکوت دل من است گردش به قصد لذت دنیا چه فایده وقتی قرار نیست که خرج عزا شود دیگر تمام ثروت دنیا چه فایده از داغ عشق چهره ی ما مهر خورده است مهر ریا روی جبین ها چه فایده چشمی که خشک مانده وبال پریدن است بی اشک روضه چشم تماشا چه فایده : رسیده اند به تو خیل زائران و هنوز منم که خیره به این راه مانده چشم ترم دلـم گرفته، برایم فقط همین کافیست که سیر گریه کنم روی شانه های حـرم صلي الله عليڪ يا سيدناالمظلوم يااباعبدالله الحسين سلام عليكم و رحمة الله... صبحتون بخير... روزتون معطر بنام
مرو رسول خدا بر دلــم قدم مگذار مرو و دختر خود را به دست غم مسپار مرو که بعد تو این شهر جای ماندن نیست مرو که بی تو دگر نیست بخت با من یار مرو که بی تو به این شهر اعتمادی نیست علـی غـریبه شود با مهـاجر و انصـار مرو که بی تو عوض می شود مدینه ی تو مرو که رحـم ندارند این در و دیوار بیا و حداقـل قـبـل رفتنت بنمـا سفارش من و جسم مرا به این مسمار کـنار بستر تـو یاد مـادر افـتادم یتیم گشتن من باز می شود تکرار به وقت دیدن بغض حسین و اشک حسن تمام غصـه ی دنیاست بر سرم آوار : دو چشم بی رمق وا کن پدر جان غـم ما را تمـاشـا کن پدر جان همه پشت و پناه ما تو هستی نظر بر حال زهـرا کن پدر جان صلي الله عليڪ يا سيدناالغریب يااباعبدالله الحسين سلام عليكم و رحمة الله... صبحتون بخير... شهادت نبی اکرم (ص) و شهادت امام حسن مجتبی (ع) تسلیت باد🏴
باید دوباره خیمه ی غم دست و پا کنیم پرچم، کُتل، کتیبه، علـم دست و پا کنیم بعد از دو ماه گریه به ارباب بی کفن اشکی برای شاه کـرم دست و پا کنیم بوی حسن وزیده ز اشعار محتشم وقتش رسیده لوح و قلم دست و پا کنیم «باز این چه شورش است که در خلق عالم است» یعنی نوای واحسنم دست و پا کنیم باید مقدمات سفر تا مدینه را حتی شده به رنج و الم دست و پا کنیم آنجا بساط روضه ی مردی کریم را در کوچه ها قدم به قدم دست و پا کنیم طرح ضریح فرشچیان باشد و سپس یک نقشه هم برای حرم دست و پا کنیم امشب خدا برای حسن سینه می زند باید زمینه، نوحه، دو دم دست و پا کنیم طشتی برای شاه غریبی که ناله زد: «می سوزد از ستم جگرم» دست و پا کنیم : زخم جگر تو بس که کاری شده است چشمان من از غصه بهاری شده است خونی که ز داغ کوچه بر دل کردی! از گوشه ی لبهای تو جاری شده است صلي الله عليڪ يا سيدناالمظلوم يااباعبدالله الحسين سلام عليكم و رحمة الله... صبحتون بخير... دوشنبتون امام حسنی (ع)