eitaa logo
شاه سلام علیک ؛ حسین سلام علیک
150 دنبال‌کننده
32 عکس
75 ویدیو
0 فایل
Admin : نوكري كردنِ اين قوم مرا بالا بُرد با گداييِّ حسين مَنسَب شاهي دارم به حسين بن علي پشت و پناهم گرم است اي خدا شكر ، عجب پشت و پناهي دارم. "تبادل و تبلیغ انجام نمی شود"
مشاهده در ایتا
دانلود
روضه ى صحن دلم از نفس حقّ رضاست زائر كوى رضا بودن من لطف خداست جاي جاي حرمش بوى خدا مى آيد حرم حضرت او پايگه اهل ولاست هر كجاى حرمش پاى گذارم بينم محفل روضه ى سالار شهيدان برپاست زائرى از ره دور آمده بود و ديدم دست بر سينه كه گويا به لبش ذكر دعاست سر خود را ز ادب بر روى ديوار نهاد دست بر حال قنوت آمد و انگار گداست خستگىِ ره دور از تن من بيرون رفت از همان نور كه از صحن قشنگش پيداست جان من باد فدايش كه غريبش خوانند آن امامى كه مسمىٰ به غريب الغرباست : دلخوشم تنها به‌ اینکه این غریبِ بی‌پناه می‌شود آرام روزی در پناهت عاقبت سلام عليكم و رحمة الله،صبحتون بخير، (ع)
باورم کن ای طبیبِ ناب، بیرونم نکن میخورم از درد پیچ و تاب، بیرونم نکن عشق تو عمریست دل را در عطش انداخته تشنه ام! قدری بنوشان آب، بیرونم نکن دوست دارم این جنون نابِ مادرزاد را میشوم در روضه ات بیتاب، بیرونم نکن عاشقم! در هروله دور تو میگردم حسین سخت غرقم کن در این گرداب، بیرونم نکن من شهیدت میشوم آخربه هرنحوی شده من فراهم میکنم اسباب! بیرونم نکن توبه کردم، لطف کن اسم مرا از دفترت خط نزن! از هیئتت ارباب، بیرونم نکن پشت پا خوردم فقط ازهررفیق ونارفیق پشت «در» جامانده ام، دریاب! بیرونم نکن از منِ بیچاره آقا را نگیر از حرم حتی میانِ خواب، بیرونم نکن : 💔 شب جمعه است ودلم بازهوایی شده است چه شود گر شب جمعه حرمت باشم و بس ‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌سلام عليكم و رحمة الله،صبحتون بخير،
بدان که جای خدا را گرفته دکانها و پر شده است زمین از فریب شیطانها چه ناله ها که علی از نفاق یاران زد سوار کشتیِ دین اند نامسلمانها ادای امر به معروف، منکر است دگر بیا که خاک گرفته است جمله قرآنها طواف روی شما آروزی مردم نیست مزین است به نامت اگر چه میدانها سلاحمان به زمین است، خشکمان زده است چقدر دور شدیم از دعایِ بارانها خوشا به آنکه تو را دید و آسمانی شد دریغ، ساخته بر ما گناه، زندانها به خشکسالیِ این سفره ها نگاهی کن بریز برکت خود را بر این نمکدانها بیا به عشق، قداست ببخش ای یوسف قلم به دست نشستند جمله رمانها اگر چه بهر غمِ انتظار، مردودیم ببخش غیبت خود را به ما پشیمانها : 💔 نشسته بر سر راهت، اگرچه دیر آیی نهاده دیده به هرجا، که زان مسیر آیی سلام عليكم و رحمة الله،صبحتون بخير، آدینتون معطر بنام
از همینجاکه نشستم حرمت معلوم است پرچمِ سرخِ پُرازپیچ وخمت معلوم است گنبدِ زردِ تو تابید، هوا روشن شد همه جا منظره‌ی صبحدمت معلوم است از همینجا دل من پَر زده بر بام حرم آنطرف، گنبد صاحب عَلَمت معلوم است یک کتیبه وسط صحن، برافراشته شد روی آن دستخط مُحتشمت معلوم است همزبانان خودم را به حرم می‌بینم  دستِ سینه‌زنِ قومِ عَجَمت معلوم است دور کشتیِ نجاتِ تو دَمِ شش گوشه موج جمعیت دریای غمت معلوم است یکنفرگفت حسین وهمه گفتند حسین ازهمینجاهمه‌ی آن عظمت معلوم است دل ما ریخته در صحن، تمامش زیرِ جاروی کارگرِ محترمت معلوم است عاقبت نوکرخودرا به حرم خواهی برد شک ندارم بخداازکرمت معلوم است برگه‌ی نوکری‌ام دست تورا بوسیده نقش امضای تو زیرقلمت معلوم است : 💔 گله ای نیست فقط حاجت خودعرض کنم یک کاش مرا میبردی سلام عليكم و رحمة الله،صبحتون بخير، روزتون معطر بنام
میرسد از هر طرف زائر مدام از راهِ دور سهم من در حدّ یک عرضِ سلام از راه دور نیستم دور ضریحت، در خیالم باز هم میروم گم میشوم در ازدحام از راه دور در طوافت میدوَم با پای شعرم هفت بار تا کمی زائر شوم با احترام از راه دور اشک میریزد دلم، از شوق پرپر می زند دور گنبد، بر فراز پشت بام از راه دور آیه ی «وٱلکاظمینَ ٱلغَیظ» راه و رسم توست کاش دریابی مرا در این مقام از راه دور حضرت باب ٱلحوائج هستی و تا زنده ام میگذاری مهربان، سنگ تمام از راه دور بارها با چشم خود دیدم سپردی از کرم زخمهایم را به دست التیام، از راه دور بُعدمنزل نیست امادرحرم حالم خوش است گرچه میدانم نظر دارد امام از راه دور : 💔 نذرکردم بنویسم فقط ازخوان شما کمی ازبرکت بی منت و احسان شما سالیانیست دل ما شده مهمان شما لقب شده از آن شما سلام عليكم و رحمة الله، شهادت غریبانه ی علیه‌ السلام تسلیت باد🏴
گر ذره پروری شده پیمان مجتبی چون خار باش بین گلستان مجتبی آواره باش بین کرمخانه ی حسن سامان گرفته بی سروسامان مجتبی بیمار را به درد کـرم مبتلا کند اینگونه است شیوه ی درمان مجتبی هرجا که نام اوست بلند است دستمان باماچه کرده سفره ی احسان مجتبی دست تهی ببر به دَرِ او بلا عوض دستور نسیه است به دکان مجتبی در خارج از کلاس شنیده است ذره ای حاتم نبوده طفل دبستان مجتبی شاگرد را به اسم رئیسش صدا زنند زین رو نوشته اند سلیمان مجتبی گویند شاعران همه از روی طفل او قاسم شده ست یوسف کنعان مجتبی کوری چشم دشمنش هستیم تا ابد ما مخلص و مرید و مسلمان مجتبی مارا حسن به دست حسینش سپرده است دل برده است ذکر حسن جان مجتبی حتی کرم رسیده به ما در غیاب او هر جا نشسته اند غلامان مجتبی آن روز میرسد برود تا میان عرش گلدسته و مناره و ایوان مجتبی مثل سحر میان گوهرشاد لازم است اشک و دعا میان شبستان مجتبی فارغ شدم ز دردوغم اینجا خداروشکر گـرم است باز بزم محبـان مجتبی : 💔 بی صحن و گنبد از محبان دل ربودی من مانده‌ام صاحب حرم بودی چه‌ بودی سلام عليكم و رحمة الله،صبحتون بخير،
آقا اگر به بزم تو مهمان نمی شدیم اینگونه عاشقانه غزلخوان نمی شدیم حتی اگر محبت بی حد تو نبود سوگند برخودت که مسلمان نمی شدیم اخلاق نیک تو همه را جذب کرده است بی مهرتو که صاحب ایمان نمی شدیم قطعا اگر که ختم رسالت نمی شدی مامفتخر به مذهب سلمان نمی شدیم در جهل مانده بود تمامی عقلها حتما اگر که پیرو قرآن نمی شدیم تو روشنای مشعل سبز هدایتی پایان کار امر خدا در رسالتی نقل محافل همه ی ما کلام توست شیرینی دهان رطب ذکر نام توست هر کس نرفت راه تو گمراه میشود روشنگر مسیر حقیقی پیام توست باید به سیره ی عملی ات عمل کنیم راه سعادت بشریت مرام توست جایی که جبرئیل هم آنجا نمی رسد اوج همیشگی بلندای بام توست دل زنده شد به عشق تو چیزی که بی گمان ثبت است بر جریده عالم؛ دوام توست امشب بخوان به نام خدایی که منجلی ست از این به بعد یار و مددکار تو علیست : تا نامِ تو بردم به دلم گشت برات نازل شده بر اهلِ ولا این برکات گفتا که اگر طالبِ فیضی بفرست بر چهره ی پر نورِ صلوات سلام عليكم و رحمة الله، عید مبعث رحمةٌ للعالمین حضرت محمد (ص) بر تمام مسلمین جهان مبارک باد🌸
يک عمر مي شود كه گرفتار اين درم گر جاى ديگرى بروم خاک بر سرم دارم هميشه منّت خدمت در اين حريم اين افتخار بس كه در اين باب، نوكرم تا وقت مرگ دم ز ولاى تو ميزنم ذكر رضارضاست نفسهاى آخرم تنها تويى طبيب، در آنجا كه درد هست تنها تويى حبيب، زمانى كه مُضطرم حال و هواى هيچ كسي در سرم مباد كنج ضريح هست زمانى كه در برم اسم شما چكيده ى ايمان و آبروست بر هرچه غير حُبّ شما هست كافرم با جان من عجين شده مِهر شما و اين باشد ز پاكى و اثر شير مادرم از كودكى كبوتر اين بام بوده ام آقا نده حواله به يک بام ديگرم با گوشه ى نگاه شما ميرسم به عرش هستم كبوترى كه چو سيمرغ میپرم پرواز در هواى شما اوج عزت است مرغ بهشت هستم و اين است باورم هر روز بى گمان دل من زائر شماست فارغ ز بهمن و دى و مرداد و آذرم : دوری‌ات قلب مرا سخت بدرد آورده‌ست التیام دل بیچاره فقط پابوس است سلام عليكم و رحمة الله،صبحتون بخير، (ع)
یک شب دلم بهانه ی کرب و بلا گرفت قلبم شکست و دوروبرش را خدا گرفت پس پاشدم به نیت روضه که ناگهان دیدم بهشت آمد و دست مرا گرفت ای زائری که میروی آهسته تر برو شوق غم حسین مرا هم فرا گرفت اذن دخول خواندم و وارد شدم ولی دیدم بهشت گوشه ای از عرش جا گرفت در مجلسی که جای رسولان وحی بود هرکس نشست خلوت غار حرا گرفت روضه شروع شد همه ی عرش گریه کرد حتی خدا عـزا ز غـم کـربلا گرفت بالای عرش منبری از نور چیده شد با گریه هرکه خواند دلش ارتقا گرفت از بین شاعران درش محتشم که خواند از دستهای سبز پَیَـمـبَـر عبا گرفت شاعرنوشت بیتی و از دست مادری یک شب برای هیئت خود کربلا گرفت آن سر که روی دامن معراج جای داشت آخرچه شد که جا به سر نیزه ها گرفت : 💔 به گدایت نظری کن که به امّید عطا شب جمعه شده و آمده مسکین به حرم ‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌سلام عليكم و رحمة الله،صبحتون بخير،
بیا که آینه‌ی روزگار، زنگاریست بیا که زخم زبانهای دوستان کاریست به انتظار نشستن در این زمانه‌ی یاس برای منتظران چاره نیست ناچاریست  به ما مخند اگر شعرهای ساده‌ی ما قبول طبع شما نیست کوچه بازاریست چه قابها و چه تندیسهای زرینی  گرفته‌ایم به نامت که کنج انباریست نیامدی که کپرهای ما کلنگی بود کنون بیا که بناهایمان طلاکاریست به این خوشیم که یک شب به نامتان شادیم تمام سال اگر کارمان عزاداریست نه این که جمعه فقط صبح زود بیدارند  که کار منتظرانت همیشه بیداریست به قول خواجه‌ی ما در هوای طره‌ی تو  چه جای دم زدن نافه‌های تاتاریست : 💔 ای غايب از نظر به خدا مي سپارمت امّا هنوز منتظرم دوست دارمت سلام عليكم و رحمة الله،صبحتون بخير، آدینتون معطر بنام
بیچاره آن دلی که به آهی خمار نیست وقتی اسیر لشکر زلف نگار نیست دنیای بی حسین اسیر حوادث است   دنیای بی حسین به کشتی سوار نیست مارا به چوب مهر و محبت بزن حسین دل سر به راه ترکه ی آموزگار نیست حالش خوش است گریه کن بزم روضه ات پرونده اش به دست کسی واگذار نیست گریه زیاد کرده ام اما بدون شک حالی شبیه گریه ی بی اختیار نیست زلفی به باد دادی و عرشی ترین شدی هرگز بیان روضه چنین آشکار نیست : 💔 با آنکه غرق معصیتم باز هم خوشم نامت هنوز اشک مرا در می آورد سلام عليكم و رحمة الله،صبحتون بخير، روزتون معطر بنام
زیباترین پدیده ی دامان کوثر است این ماهپاره، روشنی چشم حیدر است در گریه اش مغازله ی ابر و آسمان در خنده اش طراوت جان پیمبر است جبریل بال فرش کند پیش پای او در التیام زخم، مسیحای دیگر است نام قشنگ او، هوس واژه های شعر در شاه بیت حادثه مضمون برتر است آه ای حسین! ای هیجان شکوهمند! تقدیر تو حرارت تقدیر مادر است افسانه نیستی که بهای حقیقتی تعبیر سرخ هرچه که در عشق بهتر است نقش حماسه میزند آفاق چشم را هرجا خیال کرب و بلایت مصوّر است دنیا به بوی نام تو تعظیم می کند آزادگی همیشه ز نامت معطر است : عشق بازی در هوای کربلا حس وحال دیگری دارد، سلام ارباب جان سلام عليكم و رحمة الله، صبحتون بخير، میلاد با سعادت علیه السلام و مبارک باد🌺
رب الارباب همه عالميان عباس است ذكر جن و ملک و آدميان عباس است گفتن ماه به يوسُف به خدا كم لطفيست تا كه سر سلسله ی ماهرخان عباس است كيست لقمان كه خدای ادبش ميدادند مقتدای همه ی با ادبان عباس است سر در قصر سليمان نبی حک كردند پادشاهِ همه ی پادشهان عباس است رستم و قصه ی او نيست به جز افسانه به خداوند يل كُلِّ يلان عباس است : ❤️ نیمه ی گمشده‌ ی حضرتِ ارباب،سلام شیر دشمـن شکنِ حضرتِ ارباب،سلام سلام عليكم و رحمة الله، صبحتون بخير، میلاد با سعادت علیه السلام و مبارک باد🌺
امشب ای اهل دعا روح دعا میاید پسر خامس اصحاب کسا میاید مؤمنین گرد هم آئید به محراب دعا صف ببندید که مولای شما میاید سر تسلیم به پایش بگذارید همه که ز ره صاحب تسلیم و رضا میاید سجده ی شکر به درگاه خداوند آرید که ز ره راهبر و راهنما میاید مؤمنین هیچ نباشید از این در نومید پرده پوش گنه و جرم و خطا میاید آن خداجوی که چون پای به محراب نهد طاق محراب به برش گشته دوتا میاید آنکه بگرفته ز حق سید سجاد لقب امشب از غیب به تأیید خدا میاید آنکه از جای کَنَد ریشه ی طغیان یزید آنکه حق را کند از خدعه جدا میاید آنکه بیند به صف کربُبلا روی زمین پیکر بی سر شاه شهدا میاید آنکه سائل نرود از در او بی حاجت فیض بخشنده به هر شاه و گدا میاید : ‏من کمتر از آنم که به پای تو بیفتم عالم شده سجاده و افتاده به پایت سلام عليكم و رحمة الله، صبحتون بخير، میلاد با سعادت علیه السلام مبارک باد 🌹
به یمن عاشقی ام با دلم تفاهم کن برای سوختنم حکم کن، تحکم کن ز طفل گمشده بسیار ناز را بخرند حرم شلوغ که شد لطف کن مرا گم کن بیا و جنس خراب مرا ندیده بخر بیا به دستفروش حرم ترحم کن عزیز فاطمه مردم همه گرفتارند عزیز فاطمه فکری بحال مردم کن کبوتران حرم گر گرسنه میخوابند برنج سفره ی ما را بگیر گندم کن تکلم فقرا جز زبان درازی نیست کلام حق کلیم است پس تکلم کن بیا و ضامن من شو، سپس شکارم کن به دست و پا زدنم هم فقط تبسم کن کلید قفل حریمت به دست معصومه است مرا زیادتر از قبل زائر قم کن : برای من که هوایی مشهدت شده‌ام صفای هیچ‌ کجا با حرم برابر نیست‌ سلام عليكم و رحمة الله،صبحتون بخير، (ع)
گر ذکرتورا هر شب و هرروز نگویم دیگرچه نیازیست دهن داشته باشم؟ حتی به جهنّم بروم، مدح تو را باز میگویم، اگر اذن سخن داشته باشم ایرانی‌ام اما بخدا دوست ندارم جز کرببلای تو وطن داشته باشم وقتی که تورا کوه بلا بودعجب نیست در دل ز غمت کوه محن داشته باشم وقتی بدنت حصر شده بین حصیری من دوست ندارم که کفن داشته باشم لایَوم کَیومَک همه‌ی عشق من اینست تا اشک روانی چو داشته باشم : 💔 دوست دارم که فقط غرق غمت باشم و بس یک شب جمعه ی دیگر، حرمت باشم و بس ‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌سلام عليكم و رحمة الله،صبحتون بخير،
روزهای هفته را با عشق تو سر میکنم تا به جمعه میرسم احساس دیگر میکنم حس دیدار تو در من جمعه غوغا میکند جمعه ها چشمان خودرا حلقه بردرمیکنم درغروب جمعه بغضم در گلو وا مـیشود چشم خودرا در نبودت جمعه ها ترمیکنم آنقدر در کوچه ها فریاد نامت میکنم گوش اهل کوچه را با نام تو کر میکنم شک ندارم درد جمعه درد بی درمان توست نام زیبای تورا هر جمعه از بر میکنم کل هفته خانه را با گل مزین میکنم بازهم گلهای خودرا جمعه پرپر میکنم گرچه میدانم نمیایی ولی این را بدان جمعه ای دیگر برای دیدنت سر میکنم : 💔 سحرِ جمعه، نجف، کربُ بلا، هرجایی به دعا محتاجیم سلام عليكم و رحمة الله،صبحتون بخير، آدینتون معطر بنام
به سینه هر که تمنای کربلا دارد همیشه دردل خودروضه ای به پا دارد کسی که عشق تودارددگرچه کم دارد بدون عشق تو عالم کجا بها دارد به غیرتو که کَرَم میچکد ز انگشتت کجا پادشهی این همه گـدا دارد تو همچو من سر کویت هزارها داری ولی بدان که گدایت فقط تو را دارد بزن به تیغ و بسوزان، دست بادم ده بیا که این دل عاشق سر بلا دارد اگرچه پا نزدم صحن کـربلای تو را دلش خوش است حضوری به روضه ها دارد به عرض یار رسانید ای سبک روحان میان قافلـه جایی برای ما دارد؟ چو میرسد دلم از گردش زمانه به تنگ دعا و عرض سلامی به کـربلا دارد همه ز لطف حسین است آبرو داریم گدا هر آنچه که دارد ز پادشاه دارد : 💔 با گریه رو به کرب‌و‌بلا می‌دهم سلام دوری زِ تو امانِ دلم را بریده است سلام عليكم و رحمة الله،صبحتون بخير، روزتون معطر بنام
ما خـادمـان خانه ی آل پیمبریم هستیم خاک این درُ از خلق برتریم وقتی که مقصد و هدف ماست نوکری در این مسیر ما همه با هم برادریم ما را نوشته اند گـدایان تا زنده ایم بر در این خانه نوکریم روز ازل به دست پر از مهر حک شد به قلب ما که گرفتار حیدریم از سامرا و کرببلا و دمشق و قم تا کاظمین و مشهد و سوریه می پریم وقتی علی ست سایه ی امنِ حضور ما پس بچه های حضرت زهرای اطهریم فرقی نمیکند ز کدامین قبیله ایم وقتی که عاشقیم تماما برابریم از مال و ثروتِ همه دنیا فقط همین شال عزای خود به دل قبر می بریم : مـادرم بعد خدا نام تو را یادم داد عادت کودکی ماست گفتن ما سلام عليكم و رحمة الله،صبحتون بخير، روزتون معطر بنام
خدا ز باغ نبی میوه نوبر آورده دوباره چشمه ی نوری منور آورده نخواست تشنه بماند گلوی خشک غزل قلم پیاله ای از واژه ی "تر" آورده زمین و عالم بالا ز بوی او مستند گلاب ناب حسینی، معطر آورده خبر به کنگره ی عرش می رسد کم کم خبر دهید خبر را کبوتر آورده نفس نفس زدن "جبرئیل" دیدنی است خیال می کنی از آسمان سر آورده به وجد آمده "فطرس" ز خنده های حسین درست مثل زمانی که پر در آورده نهاده اسم علی را به روی او اما برای وصف کمالاتش اکبر آورده رخش شبیه محمد، گمان کنی که خدا ز نسل حیدر و زهرا پیمبر آورده خدا برای شجاعت ز نسخه ی حیدر علی دیگری اما برابر آورده برای اینکه لبی تر کند فقط لیلا "علی" پیاله ای از حوض کوثر آورده عروس فاطمه ماهی به آسمان بخشید که از تبار شبِ غم پدر در آورده پس از ولادت او عمه زیر لب می گفت خدا برای حـرم یار و یاور آورده : تقدیر خدا بود که در خانه ی ارباب تو خُلقاً و خَلقاً بشوی احمد و حیدر سلام عليكم و رحمة الله، صبحتون بخير، ولادت حضرت علی اکبر (ع) و روز جوان بر همگی مبارک🌹
به هر بهانه دلم میل یار دارد و بس هوای دیدن روی نگار دارد و بس جوانیم شده رنگ خزان ز هجرانت به وصل روی تو عاشق بهار دارد و بس مزن به رویم اگر دست من شده خالی مکن گله که، غلامم شعار دارد و بس اگر زمانه به طعنه ردم کند غم نیست که نوکرت دوجهان باتو کاردارد و بس کرم نما و قدم رنجه کن در این دل ما که باغ ما دو روان چشمه سار دارد و بس تمام هستی من مایه سوز عشق تو شد ولی دوباره هوای قمار دارد و بس دگر به آینه ی دل تو را نمیبینم که صحن آینه گردوغبار دارد و بس خدا بدون رضایت مرا نمیخواهد گدا به نام کریم اعتبار دارد و بس زمین کرببلا وعده گاه نوکر‌هاست که درحریم حسین دل قرار دارد و بس : با این دل بیقرار خیلی سخت است جا ماندنمان ز یار خیلی سخت است تو درد فـراق دیده ای، میدانی بــرگرد که انتظار خیلی سخت است سلام عليكم ورحمة الله،صبحتون بخير، روزتون معطر بنام
قطره قطره،اشکهایم را تو دقت میکنی بی نهایت بر گدای خودمحبت میکنی آنقدر من آمدم پابوسی باب الجواد گوییا بر زائرت داری تو عادت میکنی من کجا و پنجره فولاد آقایم رضا بی لیاقت را همیشه بالیاقت میکنی من که بااعمال خود خاروذلیل عالمم این تویی باجود خودازمن حمایت میکنی باگدایت باغلامت خو گرفتی از ازل تاابد داری مرا غرق خجالت میکنی کوروکر، بهرشفاآید سراغت باامید بازهم مثل همیشه،توعنایت میکنی من یقین دارم که قبل از اربعین آقای من از نجف تا کربلا ما را تو دعوت میکنی تو همیشه یاور تنهایی من بوده ای بین قبر من میایی و وساطت میکنی روز محشر من ندارم ترسی از آتش رضا مطمئنم نوکر خود راشفاعت میکنی : مهرت به دل نشست و دلم رنگ و بو گرفت این دل به پای عشق شما آبرو گرفت سلام عليكم و رحمة الله،صبحتون بخير، (ع)
دلم برای شما غرق آه و غم شده است نسیم رحمتتان باز شاملم شده است دعای فاطمه در حق من اثر کرده غلامی در این خانه قسمتم شده است به قدر دانه ی ارزن کسی مرا نخرید به جز شما چه کسی سایه ی سرم شده است؟ به هر کجا که روم باز پر کشم اینجا کبوتر دل من جلد این حرم شده است کسی که قطره ی اشکی برای تو ریزد به چشم حضرت زهرا چه محترم شده است همین که هر شب جمعه میان بزم عزا رسد کسی، به یقین شامل کرم شده است ز کودکی در این خانه نوکری کردم گدایی در این خانه عزتم شده است از آن زمان که پدر بین روضه ها بردم غلام کوی ابالفضل، شهرتم شده است خدا کند که بمیرم به پای شش گوشه فقط همین به خدا، حرف آخرم شده است : 💔 سمـت حـرم توست دلـم باز روانه ای تیرِ غمـت را دلِ عشـاق نشانه ‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌سلام عليكم و رحمة الله،صبحتون بخير،
می نشینم گوشه ای و آهِ حسرت میکشم گوشه چشمی از توراعمریست منّت میکشم از ازل گفتم برای دیدنت سالها بر دوش خود بارِ امانت میکشم مهزیارت بی تو شد آواره، امّا بی تو من این نفسهایِ کذایی را چه راحت میکشم خوشبحالِ عاشقی که گفت با عجزونیاز ناز چشمان تو را محض عبادت میکشم عهد بستم باتو امّا نَفْس عهدم را شکست اینچنین در وادیِ عصیان اسارت میکشم تا که آقا سر به زانوی تو روزی جان دهم روزوشب بر لوح دل نقش شهادت میکشم در خیالاتم تجسّم میکنم رویِ تو را رنجِ بسیاری از این طرزِ زیارت میکشم باز هم یکسالِ دیگر باعثِ زحمت شدم نیمه ی شعبان که میاید خجالت میکشم : سحرنیمه ی شعبان و من و اشک و فراق همگی منتظر روز ظهورت هستیم سلام عليكم و رحمة الله،صبحتون بخير، ولادت حضرت علیه السلام بر تمامی منتظران حضرتش مبارکباد🌺
با ذکرِ نشانم گذاشتی این طبعِ شعر را به بیانم گذاشتی تا شعرهایِ من بشود خاکِ راهِ تو یک جرعه تشنگی به لبانم گذاشتی اصلاً چرا دلم شده وَقفِ سرودنت؟ زیرا به خیلِ سینه زنانم گذاشتی ممنونم از بهارِ دل انگیزِ شعرها کز لطفِ خود، میانِ خزانم گذاشتی قربانِ بیتهایِ قشنگی که از قدیم رفتی و آمدی، به دهانم گذاشتی من را تو از عَدَم که سراپاش ظلمت است برداشتی، به مُلکِ جهانم گذاشتی هرلقمه ای که میخورَم از سفره یِ شماست مدیونِ آن نَمَک، که به نانم گذاشتی هرکس به یک طریق به پیش تو نوکر است شکرِ خدا که مرثیه خوانم گذاشتی من کربلا ندیدم و میسوزم از غَمَت با داغِ حسرتی که به جانم گذاشتی سرمست میشوم زِ وصالت اگر مرا نزدیکِ خود به باغ جنانم گذاشتی : 💔 من بی حسین گمشده‌ای بی نشانه‌ام بنویس پس تبار مرا سلام عليكم و رحمة الله،صبحتون بخير، روزتون معطر بنام