eitaa logo
شاه سلام علیک ؛ حسین سلام علیک
150 دنبال‌کننده
32 عکس
75 ویدیو
0 فایل
Admin : نوكري كردنِ اين قوم مرا بالا بُرد با گداييِّ حسين مَنسَب شاهي دارم به حسين بن علي پشت و پناهم گرم است اي خدا شكر ، عجب پشت و پناهي دارم. "تبادل و تبلیغ انجام نمی شود"
مشاهده در ایتا
دانلود
روزهای هفته را با عشق تو سر میکنم تا به جمعه میرسم احساس دیگر میکنم حس دیدار تو در من جمعه غوغا میکند جمعه ها چشمان خودرا حلقه بردرمیکنم درغروب جمعه بغضم در گلو وا مـیشود چشم خودرا در نبودت جمعه ها ترمیکنم آنقدر در کوچه ها فریاد نامت میکنم گوش اهل کوچه را با نام تو کر میکنم شک ندارم درد جمعه درد بی درمان توست نام زیبای تورا هر جمعه از بر میکنم کل هفته خانه را با گل مزین میکنم بازهم گلهای خودرا جمعه پرپر میکنم گرچه میدانم نمیایی ولی این را بدان جمعه ای دیگر برای دیدنت سر میکنم : 💔 سحرِ جمعه، نجف، کربُ بلا، هرجایی به دعا محتاجیم سلام عليكم و رحمة الله،صبحتون بخير، آدینتون معطر بنام
به سینه هر که تمنای کربلا دارد همیشه دردل خودروضه ای به پا دارد کسی که عشق تودارددگرچه کم دارد بدون عشق تو عالم کجا بها دارد به غیرتو که کَرَم میچکد ز انگشتت کجا پادشهی این همه گـدا دارد تو همچو من سر کویت هزارها داری ولی بدان که گدایت فقط تو را دارد بزن به تیغ و بسوزان، دست بادم ده بیا که این دل عاشق سر بلا دارد اگرچه پا نزدم صحن کـربلای تو را دلش خوش است حضوری به روضه ها دارد به عرض یار رسانید ای سبک روحان میان قافلـه جایی برای ما دارد؟ چو میرسد دلم از گردش زمانه به تنگ دعا و عرض سلامی به کـربلا دارد همه ز لطف حسین است آبرو داریم گدا هر آنچه که دارد ز پادشاه دارد : 💔 با گریه رو به کرب‌و‌بلا می‌دهم سلام دوری زِ تو امانِ دلم را بریده است سلام عليكم و رحمة الله،صبحتون بخير، روزتون معطر بنام
ما خـادمـان خانه ی آل پیمبریم هستیم خاک این درُ از خلق برتریم وقتی که مقصد و هدف ماست نوکری در این مسیر ما همه با هم برادریم ما را نوشته اند گـدایان تا زنده ایم بر در این خانه نوکریم روز ازل به دست پر از مهر حک شد به قلب ما که گرفتار حیدریم از سامرا و کرببلا و دمشق و قم تا کاظمین و مشهد و سوریه می پریم وقتی علی ست سایه ی امنِ حضور ما پس بچه های حضرت زهرای اطهریم فرقی نمیکند ز کدامین قبیله ایم وقتی که عاشقیم تماما برابریم از مال و ثروتِ همه دنیا فقط همین شال عزای خود به دل قبر می بریم : مـادرم بعد خدا نام تو را یادم داد عادت کودکی ماست گفتن ما سلام عليكم و رحمة الله،صبحتون بخير، روزتون معطر بنام
خدا ز باغ نبی میوه نوبر آورده دوباره چشمه ی نوری منور آورده نخواست تشنه بماند گلوی خشک غزل قلم پیاله ای از واژه ی "تر" آورده زمین و عالم بالا ز بوی او مستند گلاب ناب حسینی، معطر آورده خبر به کنگره ی عرش می رسد کم کم خبر دهید خبر را کبوتر آورده نفس نفس زدن "جبرئیل" دیدنی است خیال می کنی از آسمان سر آورده به وجد آمده "فطرس" ز خنده های حسین درست مثل زمانی که پر در آورده نهاده اسم علی را به روی او اما برای وصف کمالاتش اکبر آورده رخش شبیه محمد، گمان کنی که خدا ز نسل حیدر و زهرا پیمبر آورده خدا برای شجاعت ز نسخه ی حیدر علی دیگری اما برابر آورده برای اینکه لبی تر کند فقط لیلا "علی" پیاله ای از حوض کوثر آورده عروس فاطمه ماهی به آسمان بخشید که از تبار شبِ غم پدر در آورده پس از ولادت او عمه زیر لب می گفت خدا برای حـرم یار و یاور آورده : تقدیر خدا بود که در خانه ی ارباب تو خُلقاً و خَلقاً بشوی احمد و حیدر سلام عليكم و رحمة الله، صبحتون بخير، ولادت حضرت علی اکبر (ع) و روز جوان بر همگی مبارک🌹
به هر بهانه دلم میل یار دارد و بس هوای دیدن روی نگار دارد و بس جوانیم شده رنگ خزان ز هجرانت به وصل روی تو عاشق بهار دارد و بس مزن به رویم اگر دست من شده خالی مکن گله که، غلامم شعار دارد و بس اگر زمانه به طعنه ردم کند غم نیست که نوکرت دوجهان باتو کاردارد و بس کرم نما و قدم رنجه کن در این دل ما که باغ ما دو روان چشمه سار دارد و بس تمام هستی من مایه سوز عشق تو شد ولی دوباره هوای قمار دارد و بس دگر به آینه ی دل تو را نمیبینم که صحن آینه گردوغبار دارد و بس خدا بدون رضایت مرا نمیخواهد گدا به نام کریم اعتبار دارد و بس زمین کرببلا وعده گاه نوکر‌هاست که درحریم حسین دل قرار دارد و بس : با این دل بیقرار خیلی سخت است جا ماندنمان ز یار خیلی سخت است تو درد فـراق دیده ای، میدانی بــرگرد که انتظار خیلی سخت است سلام عليكم ورحمة الله،صبحتون بخير، روزتون معطر بنام
قطره قطره،اشکهایم را تو دقت میکنی بی نهایت بر گدای خودمحبت میکنی آنقدر من آمدم پابوسی باب الجواد گوییا بر زائرت داری تو عادت میکنی من کجا و پنجره فولاد آقایم رضا بی لیاقت را همیشه بالیاقت میکنی من که بااعمال خود خاروذلیل عالمم این تویی باجود خودازمن حمایت میکنی باگدایت باغلامت خو گرفتی از ازل تاابد داری مرا غرق خجالت میکنی کوروکر، بهرشفاآید سراغت باامید بازهم مثل همیشه،توعنایت میکنی من یقین دارم که قبل از اربعین آقای من از نجف تا کربلا ما را تو دعوت میکنی تو همیشه یاور تنهایی من بوده ای بین قبر من میایی و وساطت میکنی روز محشر من ندارم ترسی از آتش رضا مطمئنم نوکر خود راشفاعت میکنی : مهرت به دل نشست و دلم رنگ و بو گرفت این دل به پای عشق شما آبرو گرفت سلام عليكم و رحمة الله،صبحتون بخير، (ع)
دلم برای شما غرق آه و غم شده است نسیم رحمتتان باز شاملم شده است دعای فاطمه در حق من اثر کرده غلامی در این خانه قسمتم شده است به قدر دانه ی ارزن کسی مرا نخرید به جز شما چه کسی سایه ی سرم شده است؟ به هر کجا که روم باز پر کشم اینجا کبوتر دل من جلد این حرم شده است کسی که قطره ی اشکی برای تو ریزد به چشم حضرت زهرا چه محترم شده است همین که هر شب جمعه میان بزم عزا رسد کسی، به یقین شامل کرم شده است ز کودکی در این خانه نوکری کردم گدایی در این خانه عزتم شده است از آن زمان که پدر بین روضه ها بردم غلام کوی ابالفضل، شهرتم شده است خدا کند که بمیرم به پای شش گوشه فقط همین به خدا، حرف آخرم شده است : 💔 سمـت حـرم توست دلـم باز روانه ای تیرِ غمـت را دلِ عشـاق نشانه ‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌سلام عليكم و رحمة الله،صبحتون بخير،
می نشینم گوشه ای و آهِ حسرت میکشم گوشه چشمی از توراعمریست منّت میکشم از ازل گفتم برای دیدنت سالها بر دوش خود بارِ امانت میکشم مهزیارت بی تو شد آواره، امّا بی تو من این نفسهایِ کذایی را چه راحت میکشم خوشبحالِ عاشقی که گفت با عجزونیاز ناز چشمان تو را محض عبادت میکشم عهد بستم باتو امّا نَفْس عهدم را شکست اینچنین در وادیِ عصیان اسارت میکشم تا که آقا سر به زانوی تو روزی جان دهم روزوشب بر لوح دل نقش شهادت میکشم در خیالاتم تجسّم میکنم رویِ تو را رنجِ بسیاری از این طرزِ زیارت میکشم باز هم یکسالِ دیگر باعثِ زحمت شدم نیمه ی شعبان که میاید خجالت میکشم : سحرنیمه ی شعبان و من و اشک و فراق همگی منتظر روز ظهورت هستیم سلام عليكم و رحمة الله،صبحتون بخير، ولادت حضرت علیه السلام بر تمامی منتظران حضرتش مبارکباد🌺
با ذکرِ نشانم گذاشتی این طبعِ شعر را به بیانم گذاشتی تا شعرهایِ من بشود خاکِ راهِ تو یک جرعه تشنگی به لبانم گذاشتی اصلاً چرا دلم شده وَقفِ سرودنت؟ زیرا به خیلِ سینه زنانم گذاشتی ممنونم از بهارِ دل انگیزِ شعرها کز لطفِ خود، میانِ خزانم گذاشتی قربانِ بیتهایِ قشنگی که از قدیم رفتی و آمدی، به دهانم گذاشتی من را تو از عَدَم که سراپاش ظلمت است برداشتی، به مُلکِ جهانم گذاشتی هرلقمه ای که میخورَم از سفره یِ شماست مدیونِ آن نَمَک، که به نانم گذاشتی هرکس به یک طریق به پیش تو نوکر است شکرِ خدا که مرثیه خوانم گذاشتی من کربلا ندیدم و میسوزم از غَمَت با داغِ حسرتی که به جانم گذاشتی سرمست میشوم زِ وصالت اگر مرا نزدیکِ خود به باغ جنانم گذاشتی : 💔 من بی حسین گمشده‌ای بی نشانه‌ام بنویس پس تبار مرا سلام عليكم و رحمة الله،صبحتون بخير، روزتون معطر بنام
شد عشق تو دارٱلشفا یکسالِ دیگر نام تو شد مشکل گشا یکسالِ دیگر حاجت روایم کردی و شرمنده ات شد این رو سیاهِ بی وفا یکسالِ دیگر باچشم خوددیدم که رزق ازتو گرفتند در هیئتت خیل گدا یکسالِ دیگر تا اینکه حُرّت باشم و مشغولِ توبه هر سال میگویی بیا یکسالِ دیگر من سعی کردم قدرِ وُسعم با تو باشم تأیید کن آقا مرا یکسالِ دیگر ممنونِ لطف ِ مادرت هستم که آورد در تکیه ها و روضه ها یکسالِ دیگر قسمت نشد پابوسی ات، طی شد دوباره در حسرت کرب و بلا یکسال دیگر فرزندِ تو مهدی ظهورش را طلب کرد در روضه ی «أدرک أخا» یکسالِ دیگر : 💔 دردهایم شده تکرار، بهم ریخته ام غم شده بر سرم آوار، بهم ریخته ام آخر سال شد و درد فراقت آقا شده در سینه تلمبار، بهم ریخته ام سلام عليكم و رحمة الله،صبحتون بخير، روزتون معطر بنام
شد عشق تو دارالشفا یکسالِ دیگر نام تو شد مشکل گشا یکسالِ دیگر حاجتروایم کردی و شرمنده‌ات شد این روسیاهِ بی وفا یکسالِ دیگر با چشم خود دیدم که رزق از تو گرفتند در حـَرَمـَت خیل گدا یکسالِ دیگر تا اینکه نوکر باشم و مشغولِ توبه هر سال میگویی بیا یکسالِ دیگر من سعی کردم قدرِ وُسعم با تو باشم تأیید کن آقا مرا یکسالِ دیگر : اوّل‌ دفترِ سالم بنویسید حسین برکت روزی و مالم بنویسید حسین سلام و عرض ادب،صبحتون بخير، فرا رسیدن و را تبریک عرض میکنیم.🌺
ﺭﺥ ﻣﻮﻟﻮﺩ ﭼﻨﺎﻥ ﺑﺎ ﺭﺥ ﻣﺎﺩﺭ ﻣﯽ ﺧﻮﺍﻧﺪ ﮐﻪ ﭘﺪﺭ ﺯﯾﺮ ﻟﺒﯽ ﺳﻮﺭﻩ ﯼ ﮐﻮﺛﺮ ﻣﯽ ﺧﻮﺍﻧﺪ ﺧﺎﻧﻪ ﻏﻮﻏﺎ ﺷﺪﻩ، ﺍﻧﮕﺎﺭ ﺯﻣﺎﻥ ﺑﺮﮔﺸﺘﻪ ﻧﮑﻨﺪ ﺣﻀﺮﺕ ﺯﻫﺮﺍ ﺑﻪ ﺟﻬﺎﻥ ﺑﺮﮔﺸﺘﻪ ﺯﯾﻨﺐ ﺁﯾﯿﻨﻪ ﺑﻪ ﮐﻒ ﺑﺮ ﻟﺒﺶ ﺍﯾﻦ ﺯﻣﺰﻣﻪ ﺍﺳﺖ ﺑﻪ ﺧﺪﺍ ﺧﻮﻥ ﻋﻠﯽ ﺩﺭ ﺭﮒ ﺍﯾﻦ ﻓﺎﻃﻤﻪ ﺍﺳﺖ ﺩﺧﺘﺮﯼ ﮐﻪ ﻧﻔﺴﺶ ﺟﻠﻮﻩ ﯼ ﺯﻫﺮﺍ ﺩﺍﺭﺩ ﭘﺪﺭﺵ ﺑﻮﺳﻪ ﺑﻪ ﺩﺳﺘﺶ ﺑﺰﻧﺪ ﺟﺎ ﺩﺍﺭﺩ ﻣﺤﺸﺮﯼ ﮔﺸﺘﻪ ﺑﻪ ﭘﺎ، ﺑﺎﺯ ﻗﯿﺎﻣﺖ ﺩﺍﺭﯼ ﭼﻮﻥ ﮐﻪ ﺑﺮ ﺩﻭﺵ ﺍﺑﺎﻟﻔﻀﻞ ﺍﻗﺎﻣﺖ ﺩﺍﺭﯼ ﺁﻣﺪﯼ ﭼﻨﺪ ﺑﻬﺎﺭﯼ ﮔﻞ ﺍﮐﺒﺮ ﺑﺎﺷﯽ ﻧﻔﺴﯽ ﻫﻢ ﺷﺪﻩ ﻫﻤﺒﺎﺯﯼ ﺍﺻﻐﺮ ﺑﺎﺷﯽ ﺑﺎﺯ ﻟﺒﺨﻨﺪ ﺑﺰﻥ ﻋﺸﻖ ﺧﺮﯾﺪﺍﺭ ﺗﻮ ﺍﺳﺖ ﮐﺎﺷﻒ ﺍﻟﮑﺮﺏ ﺍﺑﺎﺍﻟﻔﻀﻞ ﺷﺪﻥ ﮐﺎﺭ ﺗﻮ ﺍﺳﺖ ﺯﺍﺋﺮﯼ ﺁﻣﺪﻩ ﺩﺭ ﻗﻠﺐ ﺗﻮ ﺟﺎ ﻣﯽ ﺧﻮﺍﻫﺪ ﺍﻭ ﻣﺴﯿﺤﯽ ﺳﺖ ﻭﻟﯽ ﺍﺯ ﺗﻮ ﺷﻔﺎ ﻣﯽ ﺧﻮﺍﻫﺪ ﺑﺎﺯ ﺑﺎ ﺷﻮﻕ ﯾﮑﯽ ﭼﺎﺩﺭ ﮐﻮﭼﮏ ﺁﻭﺭﺩ ﺩﺧﺘﺮﯼ ﻧﺬﺭ ﻧﮕﺎﻩ ﺗﻮ ﻋﺮﻭﺳﮏ ﺁورد یاد ﺁﻥ ﺭﻭﺯ ﻣﯽ ﺍﻓﺘﻢ ﮐﻪ ﺍﺳﯿﺮﺕ ﮐﺮﺩﻧﺪ ﺍﻭﻝ ﮐﻮﺩﮐﯽ ﺍﺕ ﺑﻮﺩ ﮐﻪ ﭘﯿﺮﺕ کردند : بیت الغزل هر غزل ناب رقیه ست خورشید علی اصغر و مهتاب رقیه ست نزدیکترین راه به الله حسین است نزدیکترین راه به ارباب رقیه ست سلام عليكم و رحمة الله،صبحتون بخير، میلاد نازدانه ی علیه السلام، سلام الله علیها بر محبین اهل بیت (ع) مبارک باد🌺
ای کاش حرم بودم و مهمان تو بودم مهمان تو و سُفره ی احسان تو بودم یک عمر گذشت و سروسامان نگرفتم ای کاش فقط بی ‏سروسامان تو بودم تا چشم گشودم به دلم مهر تو افتاد زان روز چو آهوی بیابان تو بودم طوفان عجیبی ست؛ غمِ عاشقیِ تو چون موج اسیر تو و طوفان تو بودم ای گنبد تو عشق، منِ خسته دل ای کاش  چون کفتر پر بسته ی اِیوان تو بودم یک پنجره فولاد دلم تنگ تو آقاست   ای کاش زِ زُوّار خراسانِ تو بودم : به هوای حَـرَمَـت می گذرد ایامم کوه دردم کـه کند نام آرامم سلام عليكم و رحمة الله،صبحتون بخير، (ع)
امشب دوباره قصدِ زیارت نموده ام حال و‌هوای روضه تان،دردلم نشست باذکرِ اَلسّلامُ‌علیکَ امامِ من بغضِ نشسته‌درقفسِ سینه‌ام شکست این روزها که اول سال‌است، هرکسی دنبال مزدِ زحمتِ یکساله میرود امّاکسی که نوکرِ این خانه بوده،کِی دنبال مزدِ اشک ودم وناله میرود؟ وقتی که زیرِ پرچمتان سال‌ِمن گذشت یعنی که مُزد چشم تَرم راگرفته ام مارا کنارِ سفره ی زهرا نشانده اند با این حساب،إذنِ حرم راگرفته ام یکسال صرفِ نوکریت کرده‌ام حسین یکسال گریه،سینه زدن،ناله، زمزمه ای ذکر(یامُحَوِل الاَحوال)من بگو حالا برای اول سالم چه میکنی؟ باکوله بارِ پُرْ گُنَهُ‌ و دست ِ خالی ام یابن الکریم، بادلِ زارم،چه میکنی؟ حالا که من برای شماگریه کرده ام یک کربلا برای من إمضا نمیکنی؟ حالا که من به خاک شما سَر نَهاده ام قفلی که بسته پای مرا، وا نمیکنی؟ : 💔 قبله‌ام دیوارِعشق‌وآیه‌هایم نامِ‌توست خاطرم‌اندیشه‌ی‌تو،حاجتم‌دیدارِ‌توست ‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌سلام عليكم و رحمة الله،صبحتون بخير،
بی تو از این رنگ و ریا خیری ندیدیم از شرّ انواعِ بلا، خیری ندیدیم در حسرت دیدار تو هر هفته طی شد از جمعه های بینوا خیری ندیدیم ای منجی انسانیت دریاب ما را برگرد ای مشکل گشا، خیری ندیدیم پرونده ی یکسالمان را گریه کردی هستیم بس که بی وفا خیری ندیدیم غرقیم در چشم انتظاری های کاذب عمریست از این ادعا خیری ندیدیم بر غیبتت یک قرن دیگر شد اضافه از این غم ِ بی انتها خیری ندیدیم داریم در کنج گلو یک بغض سنگین اصلا از این حال و هوا خیری ندیدیم دلتنگ و سرگردان، حرم لازم، کلافه از سالِ بی کرب و بلا خیری ندیدیم : 💔 عید است ولی بدون او غم داریم عاشق شده ایم و عشق را کم داریم ای کاش که این عید برسد اینگونه هـزار عید با هم داریم سلام عليكم و رحمة الله،صبحتون بخير، آدینتون معطر بنام
حسین گفتَمُ کردم مرور قرآن را خلاصه کرده حروف حسین، فرقان را صلاح دولت ما را حسین میداند که راه داده به روضه تمام ادیان را غبارروی ضریحت به سخره میگیرد جلال و حشمتُ دارائیِ سلیمان را نهاده ام چوسگان سربه تربت جانان به هرکسی ندهند این مقام شایان را ملال راه ندارد به جمع عشاقت که بیمه کرده نگاهت همه محبان را شدست پُر ز نداری مجدداً دَخلم ببخش گوشه ی چشمی، گدای نالان را از ابتدای جهان تاکنون کسی هرگز ندیده غیر جنابت کمال احسان را به سوز سینه قسم، درد موجب شعر است که ساخت آه نزارم دو صد نیستان را غم جماعت بی دین، که از سر کینه به دارِ نیزه کشیدند روح قرآن راه نبود واژه ی در خور میان الفاظم ببخش طفل نوآموز این دبستان را : 💔 گرچه با ساعت من ثانیه‌ها بیش نبود ساعتی را که کنارت گذراندم خوش بود سلام عليكم و رحمة الله،صبحتون بخير، روزتون معطر بنام
برای وصف تو لالند منطق و اِدراک دلیل خلقتِ افلاک و خواجه ی لولاک نوای اشهدُ اَنّ علی ولیُّ الله نموده یکصدوده بار در دلم پژواک مدد گرفته قلم از همین ندا گویا که گشته توسنِ طبعم به مدحتان چالاک به روی قلب من از ابتدا یقین دارم غلامِ قنبرِ حیدر نموده حک، حکّاک شکافت کعبه که عالم بفهمد این نکته به عشق روی تو کرده خدا گریبان چاک و دشمنان تو مولا بدون شک هستند ز دامنی هوس آلود و نطفه ای ناپاک به وقت کندن خیبر چرا نفهمیدند؟ ابوتراب بخواهد جهان شود در خاک دلیل روز حسابی تو، از حساب چه بیم؟ قسیمِ جنّت و ناری تو، از عذاب چه باک؟ جزای مدح تو ای شاه لافتی، بخشم به آن جوان که از او آمد استخوان و پلاک! : دلم گرفته بهانه که قبله گاهِ دلم گشته سلام عليكم و رحمة الله،صبحتون بخير، روزتون معطر بنام
قبل از سلام کردن سائل سلام کرد این بار هم کرامت خود را تمام کرد در حیرت است واژه ی ایثار از حسن نان شبش دوباره نثار غلام کرد تا دید فاطمه که گره خورده کار من ذکـر مرا "کریم علیه السلام" کرد زنجیر عقل مانع عشقش نمی شود هرکس که پای درس حسن ثبت نام کرد رحمت به آن کریم که از لطف بی حدش با جبرئیل، شاعر خود هم کلام کرد ابیات مِدحتش همه بیت المقدسند ترویج مدح، صاحب بیت الحرام کرد از قدرتش نپرس، جمل را نظاره کن کاری که با سپاه سواره نظام کرد چشمم به احترام قدومش به سجده رفت کامم برای بوسه به دستش قیام کرد نامـرد آمدم به در خانه اش ولی آقـا نظاره کرد و مرا با مرام کرد در خاطرم نمانده که شغلم گدایی است از بس گدای فاطمه را احترام کرد : 💔 نوکـر‌ ز‌ نامِ‌ صاحب ‌خود،‌ شأن ‌میبرد منت ‌خدای را که ‌ شدیم سلام عليكم و رحمة الله،صبحتون بخير،
برای دیدن روی تو نـاله ها دارم خوشم اگرچه غریبم ولی تورا دارم تمام سوزدل من ز ناله های شماست زدردهجرتو سوز ی در این صدا دارم گدائی در این خانه آبروی من است به نام توست اگر ذره ای بها دارم به نامه ی عملم نیست جز گناه گناه ولی به وقت سخن کوهی ادعا دارم الا امــیر سحـر ای مسافر صحرا امیـد وصل تو را بین هر دعا دارم بکام خویش چشیدم غم جدایی را نشان رحمتی از یـــار آشنا دارم مرا میـان قنوت سحر مَبر از یاد که احتیاج شدیدی بر این دعا دارم به آه نیمه شب توقسم،عنایت توست اگر زبان منــــاجات با خدا دارم بیا و نـامه ی اعمالِ من مرور نکن که بر جبین عرق شـرم از شما دارم بدست خـود بده خرج زیارت ما را هوای بوسه ای از خاک کـربلا دارم : بلای‌هجر‌بسیار‌است‌و‌ما‌بسیارکم‌طاقت نمی‌دانیم‌حال‌ما‌چه‌خواهد‌بود‌،دور‌از‌تو سلام عليكم ورحمة الله،صبحتون بخير، روزتون معطر بنام
گر جدا ماندم از آن ماه، ملامت نکنید چه کنم؟ چرخ فلک سرزده فرمان مرا چند وقت است نخورده به ضریحش دستم بفرستید به مشهد، غمِ تهران مرا گریه ام خنده ندارد، دل من تنگ شده باز کن گوشه ای از خلوت ایوان مرا حال شبهای گدا را چه کسی می داند صبح کن جان جوادت شب هجران مرا از همین فاصله دور، سلام آقا جان مهربان! دست بکش موی پریشان مرا تن بیمار مرا باز در آغوش بگیر اینقدر طول نده مهلت درمان مرا : مقصدِ اهل نظر خاک دَرِ توست، بلی چون تو مَقصود شوی کویِ تو مَقصد باشد سلام عليكم و رحمة الله،صبحتون بخير، (ع)
همیشه در میان شادی و غم دوستت دارم چه شعبان‌المعظم، چه محرّم دوستت دارم دلم با عشق، خویشاوندی دیرینه‌ای دارد از آغاز جهان، از عهد آدم دوستت دارم وضوی گریه می‌گیرم در استغفار و می‌ریزم به پایت جان که ای جانان دمادم دوستت دارم برای این دل بیچاره همدم، عاشقت هستم برای زخمهای سینه مرهم، دوستت دارم نگو از چشم من افتاده‌ای من چشم در راهم که از تو بشنوم یکبار من هم دوستت دارم خودم را بین آغوش تو می‌بینم شبیه حُر که با اشک خودش می‌گفت نم‌نم دوستت دارم در این دنیا نبردی آبرویم را در آن دنیا چه خواهی کرد؟ من در هر دو عالم دوستت دارم مرا حتی اگر در آتش خشمت بسوزانی زنم فریاد در بین جهنّم دوستت دارم دل دلواپسی دارم، دلی از غصه‌ها سرشار ولی «یا کاشف الهَم کاشف الغم» دوستت دارم فراز آخر شعر است و یک اقرار بی‌پایان مرا بسیار می‌خواهی و من کم دوستت دارم : 💔 قبل ماه رمضان کرب و بلایم بنویس پیش از آنکه رسداین عشق به دیوانه شدن میخورم حسرت دیدار تو و شش گوشه ترسم این است که باطل بشود روزه ی من ‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌سلام عليكم و رحمة الله،صبحتون بخير،
ای بودنت برای عبادت دلیل من کعبه پر از بت است،کجایی خلیل من؟ دست مرا بگیر که در ابتدای راه وامانده است نفس ضعیف و ذلیل من خشکانده است چشمه ی چشم مرا گناه اینگونه به ثمر نرسیده نخیل من یا ایها العزیز تصدق علی الذلیل اصلا امید نیست به بار قلیل من هرجا که میروم به در بسته می خورم این بار آمدم که تو باشی کفیل من چشم امید من به قنوت نماز توست درمانده از دعاست زبان علیل من این نامه های عجل و عجل بهانه است از اهل کوفه اند تمامی ایل من آقا خودت برای ظهورت دعا بخوان دل خوش نکن به چند نفر از قبیل من : 💔 به وصل هجر رسیدم نه وصل معشوقم به یاد زلف سیاهش به گریه مشغولم سلام عليكم و رحمة الله،صبحتون بخير، آدینتون معطر بنام
با غم هجران تو هرچند که راه آمدیم باز هم بی تو به استقبال این ماه آمدیم پای ما را دعوت چشمت به مهمانی کشاند ما به شوق تو به مهمانی الله آمدیم آمدیم اما چگونه؟ آمدیم اما چطور؟ پر گناه و روسیاه و باز گمراه آمدیم چند وقتی هست در ما رغبت دیدار نیست ما که حتی گاها اینجا هم به اکراه آمدیم خوب میدانی و میدانیم خیلی بد شدیم خوب میدانی پشیمانیم، آگاه آمدیم اوج آمال و امید ما در اینجا نوکریست ما بدین درگاه آری در پی جاه آمدیم شاه را انداخت نیزه از بلندی بر زمین روضه را دیدیم سنگین است کوتاه آمدیم : 💔 پایان شعبان رسیده مرا پاک کن حسین ایـــن دل برای ماه خدا روبراه نیست سلام عليكم و رحمة الله،صبحتون بخير، روزتون معطر بنام
عمر با غفلت گذشت و صرف قیل و قال شد روسیاهی قسمت این عبد بد اقبال شد اعتقادم پیش رنگ دار دنیا رنگ باخت بنده ات تطمیع شد غافل شد و اغفال شد در صدایم جوهری باقی نمانده ای خدا بد زبانی ام سبب شد که زبانم لال شد قلب من گرچه به دست اشکهایم فتح شد با نگاه سوی نامحرم ز نو اشغال شد ماه شعبان دست من کوتاه ماند از دامنت ماه شعبان قسمتم یک مشت سیب کال شد کاش میگفتم روز اول ماه خدا روی ماه یوسف زهرا استهلال شد با لب خشکیده ام دادم سلامی بر حسین باز هم با روضه اش از روزه استقبال شد مادری قامت خمیده اشکهایم را خرید دست گیرم روضه خوان روضه ی گودال شد : رمضان گشته ولی حالِ مُحرّم داریم آری، با هر عطشی یادِ حسین میافتیم سلام عليكم و رحمة الله،صبحتون بخير، ، طاعات و عباداتون قبول حق🙏
گرچه من را میتوانی زود از سر وا کنی تا سحر این پا و آن پا میکنم در وا کنی آمدم دیگر بمانم پس مرا بیرون نکن مشت خاک آورده ام که کیسه ی زر وا کنم اول مهمانی از تو خواهشی دارم فقط می شود زنجیر را از پای نوکر وا کنی من خودم رسوای این وآن شدم با معصیت پیش چشم خلق لازم نیست دفتر وا کنی افتضاحی که به بار آورده ام شد دردسر اصلا اینجا آمدم که از سرم شر وا کنی واسطه چه بهتر از این نام زهرا هست که آنقدر میکوبم این در را که آخر وا کنی گریه از نان شبی که میخورم واجبتر است کاشکی بر چشم خشکم نهر کوثر وا کنی من گرفتاری خود را میبرم امشب نجف تا گره های مرا با دست حیدر وا کنی : به سوی شاه نجـف بگذر ای نسیمِ صبا زمین ببوس و ز روی ادب سلامش کن سلام عليكم و رحمة الله،صبحتون بخير، روزتون معطر بنام