eitaa logo
شاه سلام علیک ؛ حسین سلام علیک
150 دنبال‌کننده
32 عکس
75 ویدیو
0 فایل
Admin : نوكري كردنِ اين قوم مرا بالا بُرد با گداييِّ حسين مَنسَب شاهي دارم به حسين بن علي پشت و پناهم گرم است اي خدا شكر ، عجب پشت و پناهي دارم. "تبادل و تبلیغ انجام نمی شود"
مشاهده در ایتا
دانلود
نشسته ام رمضان را کنار خوان رقیه منم گدای همین لطف بیکران رقیه اگرچه رانده شدم از همه ولی به امیدی رسانده ام سر خود را به آستان رقیه نمیزند لب خود را به لقمه ای که حرام است هر آنکه میخورد از رزق آب ونان رقیه خدا کند نزنم باز زیر قول وقرارم و سربلند بمانم در امتحان رقیه گره گشایی ما روضه های سوم ماه است که میهمان خدائیم و میهمان رقیه به ناله های منِ تحبس الدعا نظری کن به ناله ی ابتا، یاحسین جان رقیه نشسته ام سر سجاده واکند به دعایش زبان لال مرا لکنت زبان رقیه کمان شده قد من با گناههای زیادم مرا ببخش قسم بر قد کمان رقیه به خاک چادر زینب قسم که در صف محشر تمام گریه کنانند در امان رقیه خمیده راه اگر میرود بخاطر این است که خورده ضربِ لگدها به استخوان رقیه گرفته است چه محکم به دست معجر خود را رسیده آتش خیمه به گیسوان رقیه : روز سوم‌ آمد و یاد‌ رقیه‌ کرده‌ ام هدیه‌ کردم‌ روزه‌ام‌ را‌ من‌ به‌ بانوی‌ دمشق♥️ سلام عليكم ورحمة الله،صبحتون بخير، روزتون معطر بنام
ادای حق تو با گریه ی بهاری نیست ادای حق تو با اشکهای جاری نیست تو سر به راه شدن از گدات می خواهی ادای حق تو تنها به گریه زاری نیست حساب معصیتم رفته است از دستم نگاه های حرام مرا شماری نیست تمام فاصله ها را گناه پر کرده وگرنه بین منو صاحبم حصاری نیست پر اضطرابم و آرامشی ندارم من کسی که دور شود از تورا قراری نیست حرام باد نمازی که بی محبت توست نماز عرض نیاز است پس تجاری نیست هزار سال دگر هم مطیع تو نشوم جواب نامه ی کرب و بلام آری نیست به دست شاه خراسان سپرده است خدا جواز کرب و بلا را، به پولداری نیست مرا که از درِ آمده ام مران ز پیش خودت،جز تو سایه ساری نیست قسم به حضرت معصومه آدمم کن تو برای چشم تو این کارها که کاری نیست : ناز بر فردوس آرد فخر بر رضواݧ کند هرکه یک شب درخراساݧ تومهماݧ می شود سلام عليكم و رحمة الله،صبحتون بخير، (ع)
با مُسمّایی و نامت را چه زیبا بُرده اند اهل دل جام حسن از دست قاسم خورده اند تو کریم بن کریمی و عزیز نجمه ای سائلان غیر شاهی مثل تو افسرده اند آنقدر زیبایی و بویت دل انگیز است که یاسهـای با طراوت پیش تو پژمرده اند آن میِ نابی که در دست حسن بار آمدی در شراب ناب تو صاحبدلان چون دُرده اند خال لبهایت دهان کعبه را انداخت آب آسمانیها به احرام تو کُشته مُرده اند پیش تیغت نصف خواهد شد سپاه کوفیان الحق این نام تو یاقاسم به جا آورده اند گرچه رمز حاجت عالم صدوده بار بود با تو اما دیگر از این سیزده نشمرده اند از همان اول دخیل عشق آل هاشمم من غلام حضرت جانانِ عالم  قاسمم : دستِ خالی نرود هیچ کسی بی تردید بانیِ سفره ی امروز است سلام عليكم و رحمة الله،صبحتون بخير، سالروز ولادت حضرت بر همه ی امام حسنی ها مبارک🌹
گنج مخزون که خدا داشت گدا هم دارد این گدا فاطمه دارد که خدا هم دارد بی جهت خالق ما خالق حیدر نشده نظری داشت به سلمان که به ما هم دارد بدم اما نروم بی علی اصلاً به بهشت ته بازار نجف بی سر و پا هم دارد طبل رسوایی من خورده که شب آمده ام بنده ی پست کمی شرم و حیا هم دارد کسی اندازه من ظلم نکرده به خودش وای از آنکس که بدی این همه با هم دارد شهر ما شهر گناه است ولی وقت سحر کوچه در کوچه مناجات و دعا هم دارد بغلم کرده خدایی که خدای حسن است صد برابر عوض اخم عطا هم دارد لقمه سفره ما هدیه همسایه ماست سفره هر شب ما بوی رضا هم دارد دهن روزه قسم خوردم و گفتم به حسین لب تشنه عطش کرببلا هم دارد مادری گفت خدا اصغر من تشنه لب است چه فراتیست که خشک است و صدا هم دارد خبر پارگی مشک رسیده به حرم به ربابی که تنش رخت عزا هم دارد ضرب این تیر سه شعبه سه نفر میخواهد نه چنین حنجری که تنگی جا هم دارد : روز هم آمد به خداوند قسم ياد  و  ی تو پيرم كرد سلام عليكم و رحمة الله،صبحتون بخير، آدینتون معطر بنام
با اینکه هر دفعه تو مبینی گناهم را اما نیاوردی به رویم اشتباهم را اینجا پر است از روسفیدان تو یاالله پس من کجا مخفی کنم روی سیاهم را مردم سیاهی های رویم را نمیبینن از دور میبینن تنها روی ماهم را مِن بعد از این هم سر به راه تو نخواهم شد پس تو عوض کن سمت راه خویش راهم را محتاج جز تو بودن اصلا به صلاحم نیست از هر کسی بهتر تو میدانی صلاحم را اگر جایی به جز تو چشمم افتاده قدرت بده تا اینکه برادرم نگاهم را بر حُب حیدر تکیه دادم که نمی اُفتم می ترسم از اینکه بگیری تکیه گاهم را بگذار گرم روضه ها باشد نفس هایم خرج حسین بن علی کن سوز و آهم را : 💔 تا دَم لحظه ی افطار پُر از بُغض و غَمَم سَحـری حَسرتِ دیدارِ حَـرَم را خوردم سلام عليكم ورحمة الله،صبحتون بخير، روزتون معطر بنام
روز هشتم شده اما هنوز هم زارم هنوز در دلِ خود آهِ بی اثر دارم همیشه توبه شکستم همیشه بخشیدی ولی به جای شما این منم طلبکارم اگرچه از تو به من خیر می‌رسد، اما به جای تو، به گناهم فقط گرفتارم تو بودی آنکه ندیده گرفتی عصیانم به عفو و بخشش تو سالها بدهکارم گناه کردم و شد نامه‌ام سیاهِ سیاه ذلیل و خوار شدم، کِرده‌ام نشد یارم اسیرِ نفس شدم خوبیِ تو یادم رفت جسورو خیره سر و بی وفا و بی عارم شکسته بال و پرم در گناه یا شافی اسیرِ معصیتم، مستکین و بیمارم نشسته‌ام سرِ این سفره هر سحر، افسوس نشد ز سفـره‌ی لطفِ تو رزق بردارم : قلب من یک بام دارد دو هوا لحظه ای صحن گوهرشاد و دمی پایین پا سلام عليكم و رحمة الله،صبحتون بخير، روزتون معطر بنام
به دامن پر مهرش زدم مکرر دست به دامنی که گرفته ز صد پیمبر دست به او که کل ملائکه ندیمه های وی اند به او که رسولان به محضرش ور دست خیال اهل حرم تخت میشود وقتی گرفته ای علم شاه کربلا در دست تو در مبارزه هم بارز است آقائی ات به وقت بخشش و احسان دهی ز پیکر دست ز دست بی علمت دست شسته ای یعنی نداده ای به کسی غیر آل حیدر دست همین که ماه حرم در خسوف نی ها رفت غریب کرببلا زد دو دست خود بر دست همین که بر سر سهم از سر تو دعوا شد میان خیمه سکینه گذاشت بر سر دست دو دست تو به روی خاک و در عوض حالا دراز کرده حرامی به سمت معجر دست : نهمین روز صیام است به عباس بگو کودکان با لب عطشان عمو میخواهند😔 سلام عليكم ورحمة الله،صبحتون بخير، روزتون معطر بنام
بی تاب لقاییم الهی به خدیجه دنبال فناییم الهی به خدیجه ما را بِرَهان از قفس عُلقه به دنیا تا پر بگشاییم الهی به خدیجه جمعیت درمانده و بیچاره شنیدی؟ آن طایفه، ماییم الهی به خدیجه یک سوم مهمانی خوبت سپری شد محتاج عطاییم الهی به خدیجه شرمنده از اعمال خطاییم، مدد کن تا توبه نماییم الهی به خدیجه اذنی بده تا باز سوی مرقد سلطان با گریه بیاییم الهی به خدیجه محروم ز نوریم، خدا مرحمتی کن دلتنگ رضاییم الهی به خدیجه لطفی بکن امسال شب قدر ببینیم در کرب و بلاییم، الهی به خدیجه محتاج عطا و کرم مادر زهرا در هر دو سراییم الهی به خدیجه از اشک یتیمیِ غریبانه ی زهرا در حال بکاییم الهی به خدیجه هرجا سخن از روضه و از داغ حسین است با آل کساییم الـهـی به خدیجه با یاد غم غارت انگشتر ارباب مشغول عزاییم الهی به خدیجه عمریست که دلخون و پریشان شده از آن انگشت جداییم الـهـی به خدیجه : سحـر روز دهم باز دلـم حیـران است یاد آن پیراهَـنُ، آه زبـــانم لال است و دوباره به لبم زمزمه است اين جمله سلام عليكم و رحمة الله، صبحتون بخير، وفات (س) بر همه ی مسلمانان تسلیت باد🏴
از ما عجیب نیست دعایی نمی رسد از تحبس الدعا که صدایی نمی رسد ما تحبس الدعا شده ی نان شبهه ایم آنجا که شبهه است عطایی نمی رسد پر باز میکنم بپرم، میخورم زمین بال و پر شکسته به جایی نمی رسد باید تنم پی سپر دیگری رود با روزه های ما به نوایی نمی رسد با دست خالی از چه پل دیگران شوم دستی که وقف شد به گدایی نمی رسد ای میزبان، فدای تو و سفره چیدنت آیا به این فقیر غذایی نمی رسد؟ من سالهاست منتظر یک ضمانتم آخر چرا نمی رسد؟ از من مخواه پیش از این زندگی کنم وقتی برات کرب و بلایی نمی رسد : چنان گرفته تو را خلق تنگ در آغوش که "خاک" حسرت لمس ضریح را دارد سلام عليكم و رحمة الله،صبحتون بخير، (ع)
تو اگر که نظرت با منِ مسکین باشد حیف باشد که دلم پیش تو غمگین باشد همه ی شهر به بیچارگی ام خندیدند پس چه خوب است سرم پیش تو پایین باشد میزنی گاه تلنگر، بخورم زود ولی وای اگر که زدنت از سر نفرین باشد وای اگر زود ببخشی و بگویی که برو وای اگر جلوه ی ستاری تو، این باشد بند ابلیس شدم هی به گناه افتادم نکند بندگی من، به تو توهین باشد نکند با منِ مغرور شوی سرسنگین نکند بنده ی تو بنده ی تحسین باشد تو اگر قهر کنی بنده ی تو می‌میرد بغلم کن، فقط آغوش تو تسکین باشد من که بد بوده و بد کرده ام اما والله  بدتر این است که آدم به تو بدبین باشد یا ببخشید مرا یا جلوی چشم حسین مگذارید که پرونده ام سنگین باشد دم افطار فقط تربت او می‌چسبد هرچه هم دور و برم سفره ی رنگین باشد گریه کن‌های حسینیه ی محشر هستیم گریه‌های سحر ما همه تمرین باشد بسپارید مرا دست   نوکری پیش حسین است که شیرین باشد : همه با یار خوش ومن به غـم یار خوشم سخت کاریست ولی من به همین کار خوشم سلام عليكم و رحمة الله، صبحتون بخير،
بیش از این کاش با خدا باشیم بیش از این با تو آشنا باشیم می شود عاشق تو اهل سحر باید اهل شب و دعا باشیم ای خوش آن قدر که کنار شما تا سحر مست ربنا باشیم تو می آیی اگر که از ته دل ما بخواهیم با شما باشیم حسرت چشمهای مانده به راه عصر جمعه بگو کجا باشیم؟ در کنار تو می شود آیا یک شب جمعه کربلا باشیم؟ با تو کاش گریان تن از هم جدا جدا باشیم فرصتی نیست...رفیق، باید باز در فکر یک شفا باشیم : 💔 هی گنه کردم و هی جار زدم یار بیا من ندانم چه شود عاقبت کاربیا خود بگفتی دعا بهر ظهورت بکنیم خواندمت خسته ام ای یار بیا سلام عليكم و رحمة الله،صبحتون بخير، آدینتون معطر بنام
جنس انگور اگر عسگری اش قیمتی است دلِ خالص شده هم دلبری اش قیمتی است عبد رسوا شده ای که همه جا را گشته زار برگشتن و جامه دری اش قیمتی است دل رسوای مرا لطف خدا بالا برد از بس این ظرف دلم، مشتری اش قیمتی است تا سحر نام تو را می برم، ای رب کریم سینه ی سوخته، نوحه گری اش قیمتی است از همان روز ازل فاطمه ما را خوانده مادر ما به خدا مادری اش قیمتی است دل نبستیم به هر دل که فقط در دلـهـا در تمامی جهان حیدری اش قیمتی است کل اعمال گره خورده به حب حیدر مژده بر دل که علی باوری اش قیمتی است هر کسی ذوب در انوار حسینی باشد نزد زهرا و علی نوکری اش قیمتی است چشم ما گریه نکرده است به جز بر ارباب باده ی ناب فقط کوثری اش قیمتی است : ❤️ صید دام تو شدن، روزی هرکس نشود لطف ک در دام شما افتادم سلام عليكم و رحمة الله،صبحتون بخير، روزتون معطر بنام
گرچه در مظلومیت احساس غربت می‌کنیم میرسد از راه، روزی که قیامت می‌کنیم میرسد روزی که می‌سازیم، صحنت را حسن بعد از آن درباره‌اش هر روز، صحبت می‌کنیم از مزارت گَردِ غم یک روز، جارو می‌شود خاکـهای روی آن را مُهر تربت می‌کنیم ما حصارِ ظلم را از دورِ قبرت می‌کَنیم زائرانت را از این دیوار، راحت می‌کنیم عاقبت یک روز، از درگاهِ پرچمِ گنبدْ طلایت را زیارت می‌کنیم عاقبت یک روز، رو به گنبدت می‌ایستیم دست بر سینه به تو عرض ارادت می‌کنیم لذتِ بوسیدنِ دستِ ضریحت را حسن با تمام ساکنان عرش، قسمت می‌کنیم ما برای روضه خوانی بین جمع زائران در حرم هر روز، یک مداح دعوت می‌کنیم در حیاطِ صحنِ تو آنقدر، سینه می‌زنیم بعد از آن در سایه سارت استراحت می‌کنیم در میانِ کوچه‌ی بغضِ تو هیئت می‌زنیم در عزای مادرت ذکر مصیبت می‌کنیم بغض کردن از غریبی مزارت کافی است میرسد روزی که آخر ترک عادت می‌کنیم میرسد روزی که ما در سرزمین مادری از ظهورِ حضرت مهدی حمایت می‌کنیم : سحر پانزدهم، دل به دادم و بس روی پای افتادم و بس دل من گشته خراب و حسن آبادش کرد من فقط اهل دیار و بس سلام عليكم و رحمه الله، صبحتون بخير، میلاد کریم اهل بیت علیهم السّلام، چشمه ی جوشان جود و سخا، حضرت علیه‌السلام مبارک باد
پادشاه است هر آن کس که گدای حسن است کار جبریل امین گریه برای حسن است چای می خورد دم هیئت و با خود می گفت شک ندارم که شفا در ته چای حسن است چه خداوند کریمی همه را می بخشد این خداوند به هر حال خدای حسن است همهمه بین گداها به وجود آمده است به گمانم که دگر وقت عطای حسن است هرچه داریم و نداریم خودش داده به ما هرچه داریم و نداریم فدای حسن است کـربلا قاسم او تا که به میدان آمد همه گفتند که این شیر به جای حسن است بعد نابودی حکام سعودی دیگر نوبت ساختن صحن و سرای حسن است : 💔 گرچه بی صحن وسرامانده کنون شاه کرم در دلم یک حرم ناب به نام حسن است سلام عليكم و رحمة الله،صبحتون بخير،
حتی اگر از مال، مالامال باشد نزد تو باید قد آدم دال باشد عبد پشیمان آمده آغوش وا کن مگذار بیش از این پریشان حال باشد اقرار معصیت چرا میخواهی از من بهتر همین که عبد نادم لال باشد اشکی بده محصول باغم پا بگیرید ارزش ندارد میوه وقتی کال باشد وقت گدایی از کریمِ آبرودار خوب است سائل اهل قیل و قال باشد گرچه گناهی در خور عفوت نکردم اما همین عصیان پر از اشکال باشد چشم امیدم روز محشر سوی زهراست مادر همیشه در پی اطفال باشد زهرا خبر دارد که مجنون الحسینیم به خدا قسم این بهترین اقبال باشد پرونده ی ما دست او باشد تمام است هر مشکلی را فاطمه حلٓال باشد این گریه از خوف خدا خوب است اما اشک محرم بهترین اعمال باشد پس تا توان داریم گریان حسینیم در روضه ای چون صحبت از گودال باشد مردی که روزی زینت دوش نبی بود انصاف بُوَد آیا تنش پامال باشد ای نامسلمان ها کمی آزاده باشید ذبح کدامین دین به این منوال باشد زینب به سوی خیمه ها برگشت و میگفت ای وای اگر پای کسی خلخال باشد لبریز بغضیم و امید ما همین است سال ظهور منتقم امسال باشد : ❤️ سر فدای قَدَمَت، ای مَه ڪنعانی من قَدَمی ‌رنجه ڪن،‌ ای دوست ‌به ‌مهمانی ‌من عمرمان رفت به تڪرار نبودن هایت غیبتت ‌سخت ‌شد از دست‌ مسلمانی من سلام عليكم و رحمة الله،صبحتون بخير، روزتون معطر بنام
بساط عاشقی ما به پاست این شبها زمان آشتی باخداست این شبها گناهکار قدیمی دوباره برگشته صدای زمزمه ها آشناست این شبها زمان بده به زمین خورده ای اله کریم اگر مرا بزنی هم رواست این شبها خوشابه حال گدایی که چشم تر دارد که گریه های سحر کیمیاست این شبها کنارسفره ی افطار، زیر لب گفتم نگفته ای به خود، آقا کجاست این شبها قسم به خاک نشسته به چادر زهرا مراببخش، ببخشی رواست این شبها ز فتنه های زمانه خط امان داریم چرا که نام علی، ذکر ماست این شبها گدای صحن و سرای شهنشه نجفم دلم هوایی ایوان طلاست این شبها دل شکسته ی ما با سلام ارباب مسافر حرم کربلاست این شبها سلام بر لب عطشان سیدالشهدا سخن ز تشنه لب سرجداست این شبها شنیده ام که سرش نی به نی عوض میشد شکایت من از آن نیزه هاست این شبها : ... هجدهم شد، قلب من حتی تکانی هم نخورد چشم دارم بر شب قَدرَت، رحمتی سلام عليكم و رحمة الله،صبحتون بخير، روزتون معطر بنام
عبد گمراهم و از راه خطا می ترسم رو نگردان ز من به خدا می ترسم نکند رو بزنم باز محلم ندهی نکند من بشوم تحبس الدعا می ترسم علنی پیش نگاه تو گناها کردم رفته از این دل آلوده حیا می ترسم زهر تحسین خلائق به نمازم افتاد در عبادات گرفتار ریا می ترسم شب قدر است به من قول بده رحم کنی بیش از همه از روز جزا می ترسم به زمین مانده کلام شهدا ای مردم از به زمین ماندن کلام شهدا می ترسم وای اگر از علی و فاطمه دورم سازد دور باشم من از این خان عطا می ترسم من از سفر طول و دراز در پیشم از دم مرگ جدا قبر جدا می ترسم ای رضا جان به بزرگی تو دلخوش کردم در شب اول قبرم تو بیا می ترسم نروم پیش حسین بن علی می میرم زنده باشم نروم کرببلا می ترسم گفت زینب که پدر از سر شب بیداری نرو امشب به سوی مسجد به خدا می ترسم سنگ کوفی به سرم می خورد اما کی من از توطئه ی سنگ جفا می ترسم : سحرِ نوزدهم، بی پِدری بَد دَردیست دَمِ زِینب شُده بازم مَکُن ای صُبح طُلوع سلام عليكم و رحمة الله،صبحتون بخير، ایام ضربت خوردن علیه السلام را محضر امام زمان (عج) و شما شیعیان تسلیت عرض میکنیم.🏴
بر آستان تو ای جان فقیر آمده ام مرا نگاه بکن سر به زیر آمده ام از آن توست بزرگی و من شبیه همه فقیر هستم و پیشت حقیر آمده ام برای اینکه رها از مَنیَّتَم بکنی به پیشگاه تو مثل اسیر آمده ام غم عذاب ندارم ولی ز بیم فراق ببین به زمزمه ی یامجیر آمده ام شبیه زائر دلخسته ای که جامانده به پای بوسیِ جوشن کبیر آمده ام بگیر دست مرا و ببخش جُرمم را دگر به روم نیاور که دیر آمده ام صراط نوکری زهرای تو ولای علی است همیشه سوی تو از این مسیر آمده ام یتیم کوفه ی تنهائی ام، علی بپذیر برای توست که با ظرف شیر آمده ام به شوق کرب و بلا یاد ناله ی زینب به پای سفره ی نعم الامیر آمده ام چه کربلا چه شاهی ز صدر زین افتاد دوباره حیدر کرار بر زمین افتاد : ... نام زیبا کم نداری، مرتضی، حیدر، علی... بندگانت، صدایت میکنند سلام عليكم و رحمة الله،صبحتون بخير، روزتون معطر بنام
دربازکن که خسته ترین نوکرآمده تنهاوسربه زیروسرافکنده آمده همراه با امید به آینده آمده با اینکه دیر آمده شرمنده آمده شرمنده اش نکن که گرفتارمیشود خط ونشان نکش که دلش زارمیشود غرق گناه آمده ام میکنی قبول؟ با اشک و آه آمده ام میکنی قبول؟ ما بین ماه آمده ام میکنی قبول؟ رویم سیاه آمده ام میکنی قبول؟ مثل همیشه مطمئنم رد نمیکنی بااینکه من بدم تو به من بدنمیکنی حالاتوهستی و دل بی عارنوکرت شرمندگی و خجلت غم بارنوکرت آشفته حالی و دلِ بیمارِ نوکرت تنهاتوهستی باخبر از کارنوکرت پس لطف کن بیاومرابیخبرببخش درخلوت شبانه ووقت سحرببخش : دست مرا بگیر در این «بالحسین» ها این دست برحسینِ تویک عمرسینه زد سلام عليكم و رحمة الله،صبحتون بخير، شهادت مظلومانه ی مولای متقیان، قرآن ناطق، امیرالمؤمنین حضرت امام علی (علیه السلام) تسلیت باد🏴
شور و شیرین جوانی پای ماتم خرج شد بهترین ساعات عمر من در این غم خرج شد هیچ کالایی گران‎تر از بکاء روضه نیست پای هر یک قطره خون شاه عالم خرج شد انبیا را دستگیری کرده گریه بر حسین عفو حق بارید وقتی اشک آدم خرج شد کعبه از گریه‎کنان اسبق شش گوشه است در غم مشک فراتت اشک زمزم خرج شد از نخ چادر نماز وصله‎دار فاطمه است هر نخی که در سیاهیهای پرچم خرج شد دستبند مادر و انگشتری خواهرم بهر نذری دادن در روضه با هم خرج شد قلک چشم ترم را تا شکستم گریه ریخت در عزایت کل دارایی‎ام خرج شد آبروی رفته‎ی ما را تو برگردانده‎ای با دو قطره آبرویی که محرم خرج شد روستا یک کهنه بوریا برایش مانده بود که همان هم در ازای جسم درهم خرج شد ساربان بی مروت را خدا لعنت کند کل انگشتان دستت پای خاتم خرج شد : 💔 رزق آب و نان ما دست است و سالـها خوردیم آبِ ، نانِ سلام عليكم و رحمة الله،صبحتون بخير، روزتون معطر بنام
برای درد دل با تو آه می خواهم تو را به بی کسی خود گواه می خواهم خطا نمودم و غیر تو را صدا زدم گذر نمودنِ از این اشتباه می خواهم به روی گونه ی خود گاه اشک آوردم ز یار بخشش کوه گناه می خواهم هر آن کس که فقیر تو می شود آقاست در آستانه ی تو عز و جاه می خواهم دعا و گریه سلاح تمام مومنان است اگر چه خلع سلاحم سلاح می خواهم گناه راه دعای مرا بسته است یا فتاح برای وصل به کوی تو راه می خواهم زِ مادری که در آن کوچه راه او سَد شد زِ چشمهای کبودش نگاه می خواهم حسین مظهر اسم مجیر می باشد پناه عالمیان سر پناه می خواهم بهشت را به خدا نه، نخواستم هرگز دوباره روضه ی در قتلگاه می خواهم : چون شمع سحرگاه مراکشته ی خودکُن حیف است که گریان توسَرداشته باشد سلام عليكم و رحمة الله،صبحتون بخير، روزتون معطر بنام
سفره ی افطار ما پُر، سفره ی دیدار نه ما به فکر هرکسی هستیم امّا یار نه غصّه ی هجر تورا خیلی نداریم عفو کن سرسری از وصل میخوانیم با اصرار نه کارگر کم داری آقا جان، سخنران بیشمار قیل و قال از غربتت کردیم امّا کار نه آشتی کن با گدایانِ گنه کار خودت خیر می بیند گدا با دوری از دلدار، نه ما دمِ بیدار بودن هم بخواب غفلتیم چشمها بیدار امّا باطن بیدار نه نامه ی اعمال ما را وا نکن، تایَش بزن هرچه میخواهی گنه دارد ثواب انگار نه با شهیدان عهد خود را بسته ایم از ابتدا مرگ در این راه آری، زندگی با عار نه به مناجات شبِ ما سر بزن یابن الحسن یک جهان ناگفته هست و مَحرم اسرار نه با خودت ما را ببر تا کـربلا هر اربعین خط نزن نام گدایان رااز این طومار نه صبر میکردیم ما پای غم زینب ولی صبر پای روضه هایش بر سر بازار نه زینبی که عرشیان به دستبوسش میرسند حرمتش بالاست بین دسته ی اشرار، نه! : حیف از شما که همچو منی نوکرت شده شاید همین نشانه ای از غربت شماست سلام عليكم ورحمة الله،صبحتون بخير، روزتون معطر بنام
دست خالی هر کسی آمد زیانش کمتر است معتصم وقتی شدی حال و هوایت بهتر‌ است کیسه ی زر را نمی خواهم فقط ردّم نکن باز کن در را رضاجان سائلت پشت در است از میان این همه کفتر که دورت می‌پرند میخری‌ تو آن کبوتر را که بی بال و پر است یک سفر رفتم قم و دور حرم گفتم رضا مشهدی که آمدم سوغات صحن خواهر است آنقدر که با مرامی مثل بابایت علی می نشینی در کنار آن که آلوده تر است بارها بین حرم برگشته ام باب الجواد دیدن گنبد از این زاویه لطفی دیگر است زودتر از عرض حاجت، حاجتم را میدهند چون گرفتارم، قسمهایم به جان مادر است خواهشاً خرج نجف تا کربلایم را بده خرج آن حتی اگر جان دادن این نوکر است یک سحر بالای سر خواندم نماز روضه را چکمه های شمر را دیدم که بالای سر است : مهرت به دل نشست و دلم رنگ و بو گرفت این دل به پای عشق شما آبرو گرفت سلام عليكم و رحمة الله،صبحتون بخير، (ع)
کارم همیشه جرم و خطا بوده از قدیم کارت همیشه لطف و عطا بوده از قدیم مغلوب نفس گشته ام و خورده ام زمین تنها سلاحم اشک و دعا بوده از قدیم می ترسم از عذاب و امیدم به فضل توست راهِ نجات، خوف و رجا بوده از قدیم شغل گدایی اش به دوعالم نمی دهد هر کس گدای آل عبا بوده از قدیم می ترسم از فشارِ شبِ دفن خود ولی دلگرمی ام امام رضا بوده از قدیم نزد کریم هر که فقیر است بُرده است آقا رئوف با فقرا بوده از قدیم من عاشق تمام ائمه شدم ولی در سینه جای دوست سوا بوده از قدیم با یا حسین توبه ی آدم قبول شد ذکرش همیشه عقده گشا بوده از قدیم حب الحسین صوم و صلاة تمام ماست حب الحسین نیت ما بوده از قدیم در روضه و میان مناجات حاجتم برگ برات کرب و بلا بوده از قدیم شبهای جمعه ناله ی محزون مادری بر زخمهای رأس جدا بوده از قدیم اموال غارتی همه میراث عترت است عمامه ی نبی و عبا بوده از قدیم عالم شکست چون که نوشتند داغ او سنگین برای ارض و سما بوده از قدیم : بینوا را جان زهرا مادرت از در مران مجرمم چشم شفاعت از تو دارم یاحسین سلام عليكم و رحمة الله، صبحتون بخير،
اگرچه بی کس و تنها اگرچه غم زده ایم همیشه از تو فقط با دروغ دم زده ایم تو گرم آمدنی، بی خبر که ما بی تو قرار جمعه ی این هفته را بهم زده ایم میان سیرت و صورت چقدر فاصله است فریب ما نخور آقا، انار سم زده ایم برای دین خدا نیست، درد ما نان است اگر به سینه وسر زیر این علم زده ایم گناه ماست که این راه بر شما بسته ست چه غربتی ست برای شما رقم زده ایم چو شمر و حرمله با هر گناه کردنمان چه زخمها به دل اهل این حرم زده ایم چگونه ندبه بخوانیم ما، که یک عمر است که دست بیعت خود را به هر صنم زده ایم خدا کند که شبیه نصوح توبه کنیم اگر خلاف شما حرف یا قلم زده ایم : 💔 گله‎ای نیست اگر این همه آواره شدیم تا زمانی که نیایی تو، سروسامان نیست سلام عليكم و رحمة الله،صبحتون بخير، آدینتون معطر بنام