eitaa logo
انجمن شاخ نبات
351 دنبال‌کننده
1.4هزار عکس
145 ویدیو
188 فایل
انجمن به این کانال انتقال یافت: https://eitaa.com/shakhee_nabat
مشاهده در ایتا
دانلود
«🍇» یاد بعضی نفرات... می‌تراود مهتاب، می‌درخشد شبتاب. نیست یکدم شکند خواب به چشم کس و لیک، غم این خفته‌ی چند، خواب در چشم ترم می‌شکند. نگران با من استاده سحر، صبح می‌خواهد از من، کز مبارک دم او، آورم این قوم به جان باخته را بلکه خبر، در جگر لیکن خاری، از ره این سفرم می‌شکند. نازک آرای تن ساق گلی، که به جانش کِشتم، و به جان دادمش آب، ای دریغا! به برم می‌شکند... 🍭 @shakheh_nabaat
« 🗓» ۲۷ فروردین ماه سال ۱۳۸۷ شمسی در گذشت پروین دولت آبادی می‌باشد🌺 🔷پروین دولت‌آبادی متولد ۲۱ بهمن سال ۱۳۰۳ شاعر و از بنیان‌گذاران شورای کتاب کودک می‌باشد، کتاب شعر گل بادام او جایزه شعر شورای کتاب کودک در سال ۱۳۶۶ را از آن وی کرد. 🔷پروین بیشتر با اشعاری که برای کودکان سروده و به ویژه اشعاری که در کتاب درسی مدارس از او به چاپ رسیده‌ شهرت دارد، در حالی که او شاعری توانا در سبک‌های گوناگون غزل، قصیده، مثنوی و شعر نو نیز هست.  🔷وی تلاش کرد تا شعر کودکان را از حالت پند گونه خارج کرده و اشعاری که جنبه سرگرمی و تفریح برای ایشان دارد ارائه کند. وی همچنین آثاری برای بزرگسالان نیز در هر دو سبک سنتی و نیمایی سروده‌ست وی از معدود شاعرانی است که آثارش در کتب درسی نیز آمده‌ست. 🔷سیمین بهبهانی در خصوص روحیه پروین می‌گویند: " او بسیار آرام و با وقار بود هر چه من پرشور و مردم آمیز بودم، پروین کم تظاهر و گوشه گیر بود. او در معاشرت‌های گزین شده نهایت دقت را به کار می‌برد، مغرور نبود، برای هر کسی شعر نمی‌خواند و در هر مجلسی حاضر نمی‌شد. در واقع باید او را شاعر برگزیدگان بنامیم. همچنین بهبهانی در خصوص پوشش پروین اشاره کرد که او بسیار پوشش ساده داشت" 🔷پروین دولت‌آبادی سرانجام در روز سه‌شنبه ۲۷ فروردین سال ۱۳۸۷ شمسی در سن ۸۴ سالگی بر اثر سکته قلبی در تهران درگذشت و در قطعه هنرمندان بهشت زهرا دفن گردید. از آثار او می‌توان به: گل بادام بر قایق ابرها شوراب هلال نقره سا آتش و آب گنجشک خدا آواز خروس اشاره کرد 🍭 @shakheh_nabaat
« 🍷 » ترسم این قوم که بر دُردکشان می‌خندند بر سر کار خرابات کنند ایمان را 🥂 🍭 @shakheh_nabaat
Reza Bahram - Panahe Akhar (320).mp3
7.91M
« 🎵» به راستی که اگر از همان ابتدا به جای اسارتِ گِل در بندِ دِل باشیم، عشق حالی دو اسبه می‌آید🏹 پی‌نوشت: ۱. گِل: ظاهر ۲. دِل: باطن ۳. عشق حالی دو اسبه می‌آید: با سرعت زیاد 🍭 @shakheh_nabaat
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
صبحمون رو با یه آیه از قرآن شروع کنیم☀️☁️ « ✨ »‌ وَإِذَا ضَرَبْتُمْ فِي الْأَرْضِ فَلَيْسَ عَلَيْكُمْ جُنَاحٌ أَنْ تَقْصُرُوا مِنَ الصَّلَاةِ إِنْ خِفْتُمْ أَنْ يَفْتِنَكُمُ الَّذِينَ كَفَرُوا ۚ إِنَّ الْكَافِرِينَ كَانُوا لَكُمْ عَدُوًّا مُبِينًا و هنگامی که در سفر باشید باکی بر شما نیست که نماز را کوتاه به جای آرید (چهار رکعت را دو رکعت کنید) هر گاه بیم آن داشته باشید که کافران شما را به رنج و هلاکت اندازند، که دشمنی کفار نسبت به شما کاملاً آشکار است. ( آیه ۱۰۱ سوره نسا) 🍭 @shakheh_nabaat
« 📗 » 📌مجوعه "تاریخ ادبیات در ایران" جامع‌ترین و کامل‌ترین تاریخ ادب‌فارسی سرزمین‌های تمدن ایرانی است. 📚این مجموعه حاصل پنجاه سال تحقیقات دکتر ذبیح‌الله صفا است که در پنج جلد و هشت کتاب در نزدیک به ۶ هزار صفحه با بهره‌گیری از منابع گوناگون و نسخه‌های خطی کتاب خانه‌های مختلف جهان منتشر شد. 🔍زمانی که استاد صفا به نگارش این اثر پرداخت، بیشتر کتاب‌های تاریخ ادبیات ایران را شرق‌شناسان تدوین و تالیف کرده بودند و محتوای تذکره‌ها نیز از طرفی محدود و از طرفی دیگر فاقد دقت علمی و تاریخی و جنبه انتقادی بود. 💯صفا همان اندازه که ادب و فرهنگ ایران و فارسی را می‌شناخت، نسبت به لحظه‌ها و دقایق تاریخی ایران هم آگاه بود و اثر او در تاریخ ادبیات از جامع‌نگری سنجیده‌ای برخوردار است. 🍭 @shakheh_nabaat
« 💫 » 🦜غزل شماره ۶۲ حضرت حافظ مرحبا ای پیک مشتاقان بده پیغام دوست تا کنم جان از سر رغبت فدای نام دوست واله و شیداست دایم همچو بلبل در قفس طوطی طبعم ز عشق شکر و بادام دوست زلف او دام است و خالش دانه‌یِ آن دام و من بر امید دانه‌ای افتاده‌ام در دام دوست سر ز مستی برنگیرد تا به صبح روز حشر هرکه چون من در ازل یک جرعه خورد از جام دوست بس نگویم شمه‌ای از شرح شوق خود از آنک دردسر باشد نمودن بیش از این ابرام دوست گر دهد دستم کشم در دیده همچون توتیا خاک راهی کان مشرف گردد از اقدام دوست میل من سوی وصال و قصد او سوی فراق ترک کام خود گرفتم تا برآید کام دوست حافظ اندر درد او می‌سوز و بی‌درمان بساز زان که درمانی ندارد درد بی‌آرام دوست *توتیا: سرمه 🍭 @shakheh_nabaat
« 🍇» 📌چرا ما نیما را نقطۀ اصلی دگرگونی و به کمال رسانندۀ آن می‌دانیم؟ به حکم آثارش، نیما هم مرحلۀ انتقالی را طی کرده است و بسیاری از آثارش در همین مرحله است، امّا او قدم‌به‌قدم کامل‌تر شده است و در سرانجام سفر به جایی رسیده که از حیث فضا و محیط و خصال اقلیمی به کلی متفاوت است با اقالیم کهن. 🔍او در یکی، دو جهت لمحاتی از تغیر و تغییر نشان نداده بلکه از جمیع جهات چنین است. تا جایی که شعر پس از تحولش را اگر با نمونه‌های شعر قدیم بسنجیم، با مولود و موجود کاملا دگرگون‌شده‌ای روبه‌رو خواهیم شد. .... 🐛شعر نیما مثل پروانه‌ای‌ست که از همان پیله‌ها و کارگاه‌های ابریشمین مستحکم، لطیف و سودمند قدیم برآمده است و همه چیزش خلقا و خلقا با گذشته متفاوت است. از این جهت است که او حرکتی آزادتر دارد در باغ‌های شعر و خیال. .... 🍭 @shakheh_nabaat
« 🍷 » 🍃کشش ساحل اگر هست چرا کوشش موج... جذبه‌ی دیدن تو میکشد از هر طرفم 🍭 @shakheh_nabaat
Kiyarash.Sanjarani - Unfinished Dream.mp3
4.95M
« 🎵» آن عشق که در پرده بماند به چه ارزد؟! عشق است و همین لذت اظهار و دگر هیچ🥰🦋 🍭 @shakheh_nabaat
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
صبحمون رو با یه آیه از قرآن شروع کنیم☀️☁️ « ✨ »‌ إِنَّ اللَّهَ وَمَلَائِكَتَهُ يُصَلُّونَ عَلَى النَّبِيِّ ۚ يَا أَيُّهَا الَّذِينَ آمَنُوا صَلُّوا عَلَيْهِ وَسَلِّمُوا تَسْلِيمًا خدا و فرشتگانش بر این پیغمبر صلوات و درود می‌فرستند شما هم ای اهل ایمان، بر او صلوات و درود بفرستید و با تعظیم و اجلال بر او سلام گویید و تسلیم فرمان او شوید. (آیه ۵۶ سوره احزاب) 🍭 @shakheh_nabaat
« » 📌به بندهای متن‌ها دقت کنید. ویراستاران به تنظیم بندها (پاراگراف‌ها) توجه نمی‌کنند. در سازماندهی، متن نظم منطقی پاراگراف‌ها و ارتباط آن‌ها با یک‌دیگر نیز بسیار مهم است. قرار گرفتن منطقی بندها به دنبال هم باعث حفظ انسجام نوشته می‌شود. نوشته ما هرچند هم در اجزا (واژه، جمله) ساده باشد اگر منطقی جمله‌ها و بندها را به هم پیوند ندهد، مشکل به نظر می‌رسد. هر بند حاوی طرح و توسعۀ یک مفهوم است. آوردن چندین مطلب در یک بند فهم آن را دشوار می‌کند. نکته جدید را از وسط بند حذف کنید و در بندی جدا بیاورید تا آنجا که ممکن است بندها خلاصه و کوتاه باشد. با چندبار خواندن مطلب تا آنجا که ممکن باشد آن را کوتاه‌تر کنید. هر بند بیش از ۴ تا ۶ جمله نباشد بکوشید پیام اصلی را در دو خط اول هر بند بیاورید و سطرهای بعد توضیح بیشتر آن مطلب باشد. در پایان نیز در یک جمله به موضوع بند اشاره و زمینه‌های بند بعد را فراهم کنید. 🍭 @shakheh_nabaat
« 🍇» تو را من چشم در راهم شباهنگام که می‌گیرند در شاخ تَلاجَن سایه ها رنگ سیاهی وزان دلخستگانت راست اندوهی فراهم تو را من چشم در راهم شباهنگام در آن دم که بر جا دره‌ها چون مرده ماران خفتگانند در آن نوبت که بندد دست نیلوفر به پای سرو کوهی دام گَرَم یادآوری یا نه، من از یادت نمی‌کاهم تو را من چشم در راهم... 🍭 @shakheh_nabaat
« 📆 » 🦋۲۹ فروردین زادروز دکتر سیروس شمیسا سیروس شَمیسا زادهٔ ۲۹ فروردین ۱۳۲۷ در رشت استاد ادبیّات فارسی و نویسندهٔ پرکار ایرانی است که تاکنون بیش از ۴۰ اثر خلق کرده‌ست. وی تحصیلات عالی خود را در دانشگاه شیراز آغاز کرد و چند سالی پزشکی خواند، ولی پس از چندی تغییر رشته داد و در همان‌جا مدرک کارشناسی خود را در ادبیّات فارسی گرفت. پس از آن وارد دورهٔ دکترای ادبیات فارسی دانشگاه تهران شد و در سال ۱۳۵۷ از رسالهٔ خود به راهنمایی خانلری دفاع کرد. 🌿او در سال ۱۳۸۰ یکی از چهره‌های ماندگار ایران لقب گرفت. کتاب‌های او در بسیاری از دانشگاه‌های ایران تدریس می‌شود. برخى از آثار تألیفى او عبارتند از: فرهنگ عروضى، سیر رباعى، آشنایى با عروض و قافیه، سبك‌شناسى، نگاهى به فروغ و داستان یك روح اشاره کرد. از نظر شمیسا در شعر نو، سه شیوه رایج است. او این سه شیوه را به شعرهاى آزاد، سپید و موج نو تقسیم مى‌كند و اشعار «نیما یوشیج»، «فروغ فرخزاد» و «سهراب سپهرى» را در طبقه شعرهاى آزاد جا مى‌دهد و شعر «احمد شاملو» را شعر سپید می‌داند و درباره شعر موج نو مى‌گوید: «این شیوه وزن عروضى ندارد، معمولاً آهنگین نیست و قافیه هم ندارد و فرق آن با نثر معمولاً در ارائه مطالب و نحوه خاص بیان و تخیل شعرى است. الوند بهاری می‌گوید: تفاوت سیروس شمیسا با بسیاری از دانشگاهیان ما در این است که او کارمندی در سودای ترفیع و ارتقا و امتیاز نیست، بلکه با تمام وجود معلم است و چنان عاشق آموختن که از رفتار و گفتارش احساس می‌کنید به لذت‌بخش‌ترین کار جهان مشغول است. 🍭 @shakheh_nabaat
شعری از دکتر سیروس شمیسا خدمت شما ادب دوستان عزیز✍: صدا کن مرا صدای تو مجموعه ای از صداهاست صدای تو معجونی از جویبار است و گنجشک و گیلاس صدای تو زیتون و لیمو است صدا کن مرا ای صدای صداها صدای تو خوشبو است و من دور بودم میان لفافی که از حکمت عصر ما قبل تاریخ در قرب سرداب یک غار پیچیده بود و از معبر تنگی از روزن سنگ ها نور می خورد و اوهام مرطوب یک جلگه از جلبک سبز روی سرش بود صدای تو پیچیده در کوه صدا کن مرا ای نهایات تاریخ صدای تو منشور آزادی قرن ها انجماد صدای تو حلال صدای تو مسکوت صدای تو محزون و مرطوب صدای تو مکتوبی از لاله و دشت و باد است صدای تو باز است صدا کن مرا 🍭 @shakheh_nabaat
Im Passing Out.mp3
17.53M
« 🎵» برای معشوقتون که یادآور بهاره🍀💕✨ 🍭 @shakheh_nabaat