May 11
کانال شاخه طوبی
#نامهها_برنامهها_۲ طفلان مسلم #پست_شماره_۸ و چون شب میشد دو قرص نان جو و کوزهی آب برای آنها م
نامه ها بر نامه ها ۲
طفلان مسلم
#پست_شماره_۹
ای عجوز ما دوطفل خرد و غریب هستیم. راه را نمیشناسم.تاریکی شب مارا فرو گرفته است، امشب ما را به مهمانی بپذیر.چون صبح شود، روانه شویم.
زن گفت: شما کیستید ای حبیبان من؟ که من بوی خوش بسیار شنیده ام، اما بویی خوشتر از بوی شما استشمام نکردهام.
گفتند: ای پیرزن! ما از عترت پیغمبر تو محمّدیم. از زندان عبیدالله گریختهایم. عجوز گفت: ای دوستان من! مرا دامادی فاسق است، در واقعهی کربلا حاضر بوده است. میترسم شما را در اینجا بیابد و به قتل رساند.
گفتند: همین امشب تا هوا تاریک است، میمانیم و چون روشن شود به راه میافتیم. گفت: برای شما طعامی آورم.
آورد بخوردند و آب بنوشیدند.
به رختخواب رفتند.
برادر کوچک، بزرگتر را گفت: ای برادر! امیدواریم امشب ایمن باشیم. نزدیک من آی تا تو را در آغوش بگیرم و تو مرا در آغوش گیری.
ومن تو را ببویم و تو مرا ببویی.
پیش از این که مرگ میان ما جدایی افکند. همچنین یکدیگر را در آغوش گرفتند و خفتند.
چون از شب پاسی بگذشت، داماد آن پیرزال آمد و در را آهسته بکوفت.
عجوز گفت: کیست؟
گفت: من فلانم .
گفت: در این ساعت شب چرا آمدی؟ که وقت آمدن تو نیست.
گفت: وای بر تو در بگشای پیش از اینکه عقل از سر من پرواز کند.
زن گفت: وای بر تو. تو را چه بلایی افتاده؟
گفت: دو طفل خرد از زندان عبیدالله گریختهاند.
#شرح_نامه_ها_برنامه_ها
#علامه_حسن_زاده_آملی
#استاد_صمدي_آملي
#وقایع_عاشورا
ادامه دارد....
🏴کانال شاخه طوبی 🏴
👇👇👇
@shakhehtoba
https://eitaa.com/joinchat/2841182208C176d11888a
💢ما را در نشر هر چه بیشتر کانال یاری فرمایید 🙏💢
کانال شاخه طوبی
نامه ها بر نامه ها ۲ طفلان مسلم #پست_شماره_۹ ای عجوز ما دوطفل خرد و غریب هستیم. راه را نمیشناسم.ت
نامه ها برنامهها ۲
طفلان مسلم
#پست_شماره_۱۰
و منادی ندا کرده است هرکس سر یک تن آنها بَرَد هزار درهم جایزه بستاند، هرکس سر هر دو تن آورد دو هزار درهم.
من در پی آنها تاخته و مانده و کوفته شدهام اسبم را مانده کردم چیزی به چنگ نیاوردم.
عجوز گفت: ای داماد! بترس از اینکه محمد روز قیامت دشمن تو باشد.
گفت:وای بر تو که دنیا خواستنی است و حرص مردم برای آن است.
زن گفت:دنیا را چه میکنی اگر آخرت با آن نباشد؟
گفت سعد: حمایت میکنی از آن دو ،حال آنکه مطلوب امیر نزد توست؟ برخیز که امیر تو را میخواند.
زن گفت: امیر را با من چهکار که پیرزنی هستم در این بیابان!
گفت: من طلب میکنم در را بگشای تا شب را بیاسایم چون صبح شود، بیندیشم در طلب آنان به کدام راه باید رفت؟
پس در را گشود و طعام و آب آور بیاشامید و بخورد.
نیمه شب صدای آن دوطفل را بشنید و برخاست. بهسوی آنها آمد مانند شتر مست برآشفته و بانگی چون گاو برآورد و دست به دیوار میکشید تا دستش بهپهلوی پسر کوچکتر رسید.
پسر گفت:کیستی؟
او گفت: من صاحب خانهام، شما کیستید؟
پس آن طفل برادربزرگتر را بجنبانید و گفت: ای دوست برخیز قسم به خدا آنچه میترسیدیم در آن واقع شدیم.
مرد به آنها گفت: شما کیستید؟
گفتند: ای مرد اگر راست گوییم ما را امان میدهی؟
گفت: آری.
گفت امان از طرف خدا و رسول و پناه خدا و رسول؟
گفت:آری
گفتند: محمدبن عبدالله گواه باشد؟
گفت: آری
گفتند:خدای را بر آنچه گوییم وکیل و شاهد باشد؟
گفت:آری.
گفتند: ما از عترت پیغمبر تو محمدیم، از زندان عبیداله گریختهایم، از کشته شدن.
#شرح_نامه_ها_برنامه_ها
#علامه_حسن_زاده_آملی
#استاد_صمدي_آملي
#وقایع_عاشورا
ادامه دارد....
🏴کانال شاخه طوبی 🏴
👇👇👇
@shakhehtoba
https://eitaa.com/joinchat/2841182208C176d11888a
💢ما را در نشر هر چه بیشتر کانال یاری فرمایید 🙏💢
إلهی، شاه به خیال شاد است و حسن به عقل.
فراز ۳۹۸
#علامه_حسن_زاده_آملی
#الهی_نامه
#شاخه_طوبی
@shakhehtoba
🔻پيامبر اکرم ص فرمودند:
إنَّ لِقَتلِ الحُسَينِ حَرارَةً في قُلوبِ المُؤمِنينَ لاتَبرُدُ أبَدا ؛شهادت حسين عليه السلام آتشى دردل مؤمنان درانداخته است كه هرگز سردنخواهد شد.
(مستدرك الوسائل،ج10،ص318)
▪️▪️▪️▪️▪️▪️▪️▪️
🏴کانال شاخه طوبی 🏴
👇👇👇
@shakhehtoba
https://eitaa.com/joinchat/2841182208C176d11888a
19.51M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
🏴زیارت عاشورا به همراه متن
با صدای علی فانی
#زیارت_عاشورا
#از_همگی_التماس_دعا
▪️کانال شاخه طوبی ▪️
👇👇👇
@shakhehtoba
https://eitaa.com/joinchat/2841182208C176d11888a
14M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
▪️▪️▪️▪️▪️▪️▪️▪️
#کلیپ
#علامه_حسن_زاده_آملی
#روضه
#ویژه_محرم
🏴کانال شاخه طوبی 🏴
👇👇👇
@shakhehtoba
https://eitaa.com/joinchat/2841182208C176d11888a
نامهها برنامهها ۲
طفلان مسلم
#پست_شماره_۱۱
از زندان عبیدالله گریختهایم، از کشته شدن.
گفت: از مرگ گریختهاید و در مرگ واقع شدهاید.
الحمدالله که بر شما دست یافتم.
پس برخاست و بازوهای آنها را ببست.
همچنان دستبسته بودند تا صبح.
و چون فجر، طالع شد بندهی سیاه را که نامش فلیح بود بخواند و بگفت: این دو پسر را بردار و کنار فرات برو گردن زن، سر آنها را برای من بیاور تا نزد عبیدالله برم، دو هزار درهم جایزه بستانم.
آن غلام شمشیر برداشت و دو طفل را روانه کرد و پیشاپیش میرفت، چیزی دور نشده بود که یکی از آن دو گفت: ای سیاه ، سیاهی تو شبیه به سیاهی بلال موذن رسول خدا است.
سیاه گفت: مولای من، مرا به کشتن شما امر کرده است، شما چه کسی هستید؟
گفتند: ای سیاه! ما عترت پیغمبر تو هستیم.
محمد از عترت پیغمبر تو هستیم ، محمد،
ما از زندان عبیدالله از کشته شدن گریختهایم،
این پیر زال ما را مهمان کرد و مولای تو کشتن ما را میخواهد.
(ای قربان این غلام سیاه!
خدایا دیگر خجالت میکشیم به طفلان مسلم پناه ببریم .
ما به همین غلام سیاه پناه میبریم.)
سیاه بر پای آنها افتاد و میبوسید و میگفت: جان من فدای جان شما، روی من سپر بلای شما.
ای عترت پیعمبر برگزیدهی حق! قسم به خدا نباید کاری کنم که محمد روز قیامت خصم من باشد.
#شرح_نامه_ها_برنامه_ها
#علامه_حسن_زاده_آملی
#استاد_صمدي_آملي
#وقایع_عاشورا
ادامه دارد....
🏴کانال شاخه طوبی 🏴
👇👇👇
@shakhehtoba
https://eitaa.com/joinchat/2841182208C176d11888a
💢ما را در نشر هر چه بیشتر کانال یاری فرمایید 🙏💢