🌴ایام فاطمیه یا دهه فاطمیه
❓احتراماً محدوده ۲ دهه فاطمیه را بیان فرمائید، همچنین برگزاری مراسم جشن عقد و عروسی و امثال آن در این مدت چگونه است؟
1⃣ در پاسخ دفتر آیت الله خامنه ای آمده است:
مناسب است روز شهادت (۱۳ جمادی الاول و ۳ جمادی الثانی) و یکی دو روز قبل و بعد از آن را به عنوان ایام حزن و عزای صدیقه کبری (سلام الله علیها) مراعات کنند. leader.ir
2⃣ در پاسخ دفتر آیت الله مکارم شیرازی آمده است:
سه روز ۱۳، ۱۴، ۱۵ جمادیالاول و سه روز ۱، ۲، ۳ جمادیالثانی بنا بر معمول به فاطمیه اختصاص دارد، ولی در بین این دو، برگزاری مراسم شادی با رعایت تمام موازین شرعی مانعی ندارد.
@shamim_fegahat
اللهُمَّ الْعَنْ أوّلَ ظالِم ظَلَمَ حَقَّ مُحَمَّد وَ آلِ مُحَمَّد وَ آخِرَ تَابِع لَهُ عَلَى ذلِکَ
تا درِ بیت الحرام از آتش بیگانه سوخت
کعبه ویران شد حرم از سوز صاحبخانه سوخت
کرکس دون پنجه زد بر روی طاووس أزل
عالمی از حسرت آن جلوۀ مستانه سوخت
آتشی، آتش پرستی در جهان افروخته
خرمن اسلام و دین را تا قیامت سوخته
(مرحوم کمپانی، دیوان اشعار ص105)
آجرک الله یا صاحب الزمان
@shamim_fegahat
mdhy_anlyn_-_nmhng_khlmyny_-_hj_mhdy_rswly.mp3
3.78M
#فاطمیه
یکمی حرف بزن علی نمیره🖤
حرف رفتن نزن علی میمیره🖤
مهدی رسولی
••࿐
@shamim_fegahat
محل دفن حضرت فاطمه سلام الله علیها
در منابع کهن، از سه محل دفن برای حضرت زهرا سلام الله علیها یاد شده است:
۱. خانه آن حضرت
۲. روضةُ النبی
۳. بقیع
قول مشهورترِ حدیثی و تاریخی، آن است که حضرت در خانه خود، در نزدیکی قبر پیامبر صلی الله علیه و آله دفن شده است.
در منابع کهن، این قول شهرت فراوانی دارد و عالمان شیعه و سنی آن را گزارش کردهاند.
حضرت هادی علیه السلام در جواب پرسش از محل فاطمه علیها السلام مرقوم داشت:
«هِی مَعَ جَدّی صَلَواتُ اللهِ عَلَیهِ وَ آلِهِ»
او با جدم پیغمبر صلی الله علیه وآله است.۱
مرحوم صدوق نیز میگوید: «صحیح در نزد من این است که آن حضرت در خانهاش دفن شده است که پس از توسعه مسجد توسط بنی امیه، الآن جزء مسجد قرار گرفته است».۲
«عیون الاخبار الرضا» میگوید: من از امام علی بن موسی الرضا علیهالسلام از محل قبر فاطمه علیها السلام سؤال کردم، فرمود:
«دُفِنَتْ فی بَیتِها فَلَمّا زادَتْ بَنُو اُمَیهَ فی الْمَسْجِدِ صارَتْ فِی الْمَسْجِدِ».۳
همانگونه که از مطالب بالا استفاده میشود منزل آن حضرت بعد از توسعه مسجد النبی توسط بنی امیه، جزء مسجد شده است.
پی نوشتها:
۱. بحار الأنوار، علامه مجلسی.
۲. من لا یحضره الفقیه، ابن بابویه، محمد بن علی.
3. الکافی، شیخ کلینی.
@shamim_fegahat
#جلسه_شصت_سوم
#شروط_متعاقدین
@shamim_fegahat
باسمه تعالی
🔹 نقد و بررسی ادله بطلان
تبیین فتوای شهید
اینکه شهید ثانی فرمودند فضول در بیع قولی نمیتواند مدلول را قصد کند، قبلا ذیل شرط قصد نقد کردیم که رابطه لفظ و معنا (مدلول) رابطه علت و معلول است و نمیتوان این دو را از هم تفکیک نمود لذا در عقد قولی چیزی بیشتر از قصد موجود در الفاظ عقد شرط نیست؛ زیرا دلیل بر اعتبار قصد مدلول جدای از الفاظ، نداریم.
اگر مستدل بگوید طبق کلام شهید باید بگوییم چنانکه در بیع قولی قصد مدلول از فضول قابل تحقق نیست در بیع معاطاتی هم رضایت مالک از جانب فضول قابل تحقق نیست، میگوییم پس هم در عقد قولی بیع فضولی را باطل بدانید هم در عقد معاطاتی.
إلا أن یقال الا اینکه مستدل جواب دهد که کلام شما صحیح است اما در عقد قولی دلیل خاص داریم که بیع فضولی صحیح است اما در عقد معاطاتی دلیل بر صحت نداریم. که ما در جواب خواهیم گفت عقد فضولی چه قولی و چه فعلی چیزی خلاف قاعده باب معاملات نیست بلکه عقد فضولی در صورت ضمیمه رضایت مالک همان علت تامهای خواهد شد که در عقد غیر فضولی هست، حال که عقد فضولی خلاف قاعده نیست پس دیگر بین عقد فضولی قولی و فعلی تفاوتی نخواهد بود و اگر دلیل بر صحت عقد فضولی داشتیم که همان عمومات أحل الله البیع بود این دلیل میتواند شامل عقد فضولی معاطاتی هم بشود.
نقد دلیل دوم:
دلیل دوم این بود که رکن معاطات، رضایت طرفین است بله معمولا همراه با این رضایت قبض و اقباض هم محقق میشود اما این قبض و إقباض اگر توسط باد هم محقق شود و مالک رضایت دهد کافی است، مهم این است که هویت معاطات (رضایت طرفین) قابل تحقق توسط فضولی نیست پس بیع معاطاتی فضولی اصلا قابل تصویر نیست تا بتوان با اجازه مالک آن را تصحیح نمود.
جواب مرحوم: لکن الإنصاف این است که قبض و اقباض در هویت معاطات دخالت دارد زیرا تفاوت بین بیع قولی و فعلی با همین فعل حاصل میشود و فقهاء هم که سخن از معاطات و احکام آن میگویند به همین قبض و اقباض نظر دارند.
🔹مبنای دوم:
معاطاة مفید إباحه تصرف
معاطاة فضولی باطل است به دو دلیل:
دلیل اول:
چنانکه در بحث معاطاة گذشت، قصد متعاطیین انتقال ملکیت است و علی القاعده (تبعیت از قصد طرفین) باید قائل شویم معاطاة مفید ملکیت است اما اگر بر خلاف قاعده قائل شدیم معاطاة فقط مفید اباحه تصرف است، باید به قدر متیقن اکتفاء نمود و قدر متیقن از صحت معاطات زمانی است که توسط مالکین انجام شود نه فضولی.
دلیل دوم:
اگر معاطاة را مفید اباحه فعلی بدانیم، روشن است که اباحه فعلی قبل از اجازه مالک قابل تصویر نیست زیرا تا قبل از اجازه مالک و حصول اباحه، معاطاتی اتفاق نیافتاده تا مالک اجازه دهد. اما بنابر مبنای مفید ملکیت بودنِ معاطات، میتوان بنابر مبنای کشف، بگوییم اجازه کاشف است از ملکیت قبلی.
همچنین در معاطات بعضی قائل بودند مفید اباحه تصرف است اما متعاطیین میتوانند در عوضین بیع یا هبه انجام دهند، همین آثار مانند بیع و هبه هم زمانی جاری است که اباحه فعلیه در معاطات محقق شود در حالی که اگر رضایت مالکین نباشد و معاطات فضولی باشد، چون اباحه فعلیه نیست لذا آثاری مانند جواز بیع یا هبه هم (علی القول به) وجود نخواهد داشت و هر زمان که مالکین ابراز رضایت کردند از همان زمان معاطات و اباحه تصرف محقق میشود نه توسط فضولی.
اللهم إلا أن یقال که آن آثار بنابر مبنای کاشفه جاری است زیرا در مبنای کاشفه، اجازه مالک کشف میکند از تحقق اباحه واقعیه از ابتدای معاطاة فضولی، هر چند اباحه فعلیه نبوده چون رضایت مالک نبوده، اما اباحه واقعیه برای ترتب آن آثار کافی است.
فافهم
۱. عروه الوثقی: دلیل دوم قابل مناقشه است زیرا اشکال دلیل دوم هم بنابر مبنای ملکیت و هم بنابر مبنای اباحه تصرف وارد است. و از این جهت تفاوتی بین دو مبنا نیست و باید کلا معاطاة فضولی را باطل بدانیم.
۲. بنظر میرسد ناظر به اللهم الا باشد و در حقیقت تائید جواب دوم است؛
تصرفات مالکانه با اباحه واقعی ممکن نیست و نیازمند اباحه فعلی است و اباحه فعلی بعد از اجازه حاصل می شود.
الحمدلله رب العالمین
#جلسه_چهل
#شروط_عوضین
@shamim_fegahat
باسمه تعالی
🔷 شهرت عملی فقها جابر قصور دلالی مکاتبه
جلسه گذشته بعد از تبیین مکاتبه با جمع علت و حکمت و یا علت به گونه دوم اشکال عدم عمل فقها و عدم شهرت عملی مکاتبه مورد مناقشه قرار گرفت.
دلالت مکاتبه بر وقف موبد تام صحیح است و قصور دلالت آن با شهرت جبران است. و جهاتی که در قصور دلالت است با شهرت دفع می شود.
⏺ جهات قصور دلالی
جهت اول: مورد مکاتبه وقف منقطع است.
زیرا در مکاتبه از بطن متاخر و لاحق نامی برده نشده است و به بطن موجود بسنده شده است.
جهت دوم: مورد مکاتبه وقف غیر تام است زیرا شرط تمام شدن و صحت وقف جایی است که قبض و اقباض صورت گیرد در حالیکه ظاهر این مکاتبه عدم اقباض است.
فخرالمحققین و مجلسی و بحرانی و سید طباطبایی برخی به این جهت جازم شده و برخی به این جهت میل نموده اند.
⬅️ قال الاول
مرحوم مجلسی در توضیح این جهت دوم در شرح روایت می نویسد:
بنظر می رسد که این روایت باید حمل برجایی شود که واقف زمین را تحویل موقوف علیهم نداده است.
و جایگاه سوال قبل از تحویل به این جهت است که واقف صیغه وقف را خوانده لکن علم دارد که اگر تحویل دهد بین آنها اختلاف ایجاد خواهد شد زیرا قبل از دفع نسبت به آن زمین یا یک موضوع دیگری با هم اختلاف دارند.
حال در این فضا آیا واقف موقوفه را ترک کند و تحویل انها دهد یا اینکه از وقف برگردد زیرا هنوز بخاطر عدم تحویل وقف لازم نشده است و بعد از فروش ثمن را بین شان تقسیم کند.
(توجه: تقسیم ثمن بر این وجه لازم نیست چون وقف تمام نشده است لکن چون قصد کمک به انها را داشته است)
⬅️ والانصاف
این توجیه با صرف نظر از قرائن موجود در روایت خوب است لکن در روایت قرینه ترک استفصال داریم که حضرت سوال نکردند آیا قبض شده است و یا قبض صورت نگرفته است و این عدم سوال دال بر جواز بیع در دو فرض قبض و عدم قبض است.
اساس توجیه مجلسی بر این است که موقوفه قبض نشده است در حالیکه در روایت هیچ شاهدی بر این مساله نداریم.
نسبت به جهت اول یعنی منقطع بودن هم باید گفت اولا عدم ذکر بطون لاحق موجب ظهور روایت در منقطع نمی شود چه بسا مواردی از وقف موبد که به حکایت برخی بطون بسنده می شود.
ثانیا ترک استفصال حضرت از اینکه وقف موبد است یا منقطع دلیل بر جواز بیع در وقف موبد می باشد و حکم در وقف موبد هم جریان دارد.
⏺ الحاصل
جهت نیاز به شهرت فقها مساله وقف موبد بودن و تمام بودن وقف یعنی رد دو جهت سابق است که از این حیث شهرت فقها مسلم است آنچه محل نزاع است ملاک جواز می باشد که صرف اختلاف موقوف علیهم است و یا صرف تلف مال و جان می باشد و یا هم هر دو در جواز بیع به نحو اجتماع نقش دارد. و یا اینکه ملاک اباحه نفس است (صورت۱۰) و یا ضرر عظیم است (صورت٩) و یا هر دو باید باشد (صورت٨) که قبلا گذشت. این نزاع فقها به حیثی که ما نیاز داریم ضرری نمی زند.
⏺ خلاصه کلام در شهرت مکاتبه
۱. وقف در یک تقسیم به موبد و منقطع تقسیم می شود. و در یک تقسیم دیگر به تام یعنی بعد از قبض و اقباض و ناقص یعنی قبل از قبض و اقباض تقسیم می شود.
٢. روایت ظهور در وقف موبد و تام ندارد. و ما در مقام دنبال استدلال برای وقف موبد تام هستیم
٣. دلالت روایت بر جواز بیع در وقف موبد تام از طریق ترک استفصال است.
اینکه حضرت نفرمودند آیا اقباض صورت گرفته و یا نه؟ و نفرمودند آیا موبد است و یا منقطع؟
٣. دلالت ترک استفصالی ضعیف بوده و نیازمند جابر است. دلالت ترک استفصالی یک دلالت ظهوری از حاق کلام نیست.
۴. شهرت روایت و عمل فقها به آن جابر ضعف دلالی و ضعف قصور روایت در برابر عمومات منع از بیع موقوفه است.
الحمدلله رب العالمین
#جلسه_شصت_چهارم
#شروط_متعاقدین
@shamim_fegahat
باسمه تعالی
🔰القول فی الاجازه و الرد
عنوان اول: اجازة و احکام آن
این عنوان در سه مقام مورد بحث قرار میگیرد؛
1. بررسی احکام و شرائط إجازة.
2. بررسی احکام مربوط به مجیز و اجازه دهنده.
3. بررسی احکام مربوط به مجاز یعنی عقد اجازه داده شده.
🔹مقام اول: إجازه، احکام و شرائط آن
1. بررسی تفصیلی دو مبنای کاشفه و ناقله و آثار آنها.
2. بیان هفت تنبیه در ذکر شرائط اجازه.
🔹مرحله اول: بررسی دو مبنای کشف و نقل
1. مبنای کاشفه،
یعنی اجازه مالک کشف میکند بیعِ فضول از همان ابتدای تحققش صحیح انجام شده است.
2. مبنای ناقله،
یعنی اجازه مالک از لحظهای که اجازه داد، بیع فضول را تصحیح میکند نه از لحظۀ تحقق بیع فضولی لذا اگر روز شبنه بیع فضولی انجام شده و دوشنبه مالک اجازه داده، در فاصله شنبه تا دوشنبه ملکیت کتاب منتقل نشده بوده.
وقتی فضول عقد را انجام داده، مالک بعد از یک فاصله زمانی مثلا دو روز متوجه شده و عقد را اجازه داده، اینکه اجازه مالک سبب تصحیح عقد فضولی بشود طبق یکی از دو مبنا قابل بررسی است:
مبنای یکم:
کاشفة یعنی اجازه بعدی مالک سبب میشود آثار عقد را از حین تحقق عقد توسط فضول، حاصل بدانیم و گویا اجازه مالک مقارن و همراه با عقد بوده است.
مبنای دوم:
ناقلة یعنی اجازه بعدی مالک سبب نقل آثار عقد از حین اجازه مالک میشود و گویا عقد، لحظه اجازه مالک واقع شده است.
👈 بررسی أدله دو مبنا
1⃣بررسی أدله مشهور بر قول به کشف
علاوه بر شهرت، به چهار دلیل بر این مبنا استدلال شده:
👈دلیل اول: عموم أوفوا بالعقود
این دلیل که توسط مرحوم محقق ثانی در جامع المقاصد و شهید ثانی مطرح شده به سه بیان مورد استدلال قرار گرفته که مرحوم شیخ ابتدا به تبیین بیان اول و نقد آن میپردازند بعد دلیل دوم و سوم را مطرح میکنند سپس دو بیان بعدی را نقل و نقد میفرمایند:
بیان اول از دلیل اول:
آیه شریفه میفرماید وفاء به عقود واجب است، یعنی صرف تحقق عقد، سبب تام است برای وجوب وفاء، زیرا نفرموده "أوفوا بالعقود مع شیء آخر" نفرموده اگر عقد با نکته خاصی همراه بود وفاء به آن واجب است. حال به عقد فضولی که نگاه میکنیم میبینیم فقط اجازه مالک را ندارد پس تا اجازه مالک نیامده أجزاء عقد کامل نشده، به محض اینکه مالک اجازه داد، به حکم آیه باید بگوییم وفاء به همان عقدی که فضول منعقد کرده واجب است، لذا طبق آیه آثار فقهی هم از لحظه عقد جاری خواهد بود که این همان مبنای کاشفیّت است.
👈دلیل دوم: تعلّق اجازه به عقد
ضمیمه شدن اجازه به عقد و تعلّق داشتن اجازه به عقد، نشان میدهد اصل نقل و انتقال عوض و معوّض در همان لحظه عقد فضولی انجام شده است.
👈دلیل سوم: لزوم تأثیر معدوم در موجود
بنابر نقل لازم میآید معدوم (عقد) مؤثر در موجود (انتقال عوض و معوّض) باشد و در فلسفه ثابت شده معدوم نمیتواند مؤثر در موجود باشد.
👈نقد بیان اول دلیل اول:
قبول داریم که اگر رضایت و اجازه مالک به عقد فضولی ضمیمه شود، سبب تام برای وجوب وفاء خواهد بود، لکن همه بحث این است که عقد فضولی شنبه انجام شده و مالک دوشنبه اجازه داده است، پس روز دوشنبه سببیت عقد برای وجوب وفاء تمام میشود، یعنی دوشنبه است که عقد با اجازه مالک، کامل میشود، به چه دلیل ادعا میکنید عقدی که روز شنبه واقع شده وجوب وفاء دارد، خیر عقدی که روز دوشنبه کامل شده وجوب وفاء دارد، اجازه مالک در روز دوشنبه کشف نمیکند که عقد فضولی در روز شنبه همراه با اجازه مالک بوده، بلکه نهایتا ثابت میکند از روز دوشنبه عقد کامل شده است پس معنا ندارد آثار یک عقد تام و تمام را بر عقد فضول در روز شنبه مترتب کنیم. لذا این بیان شما مثبِت مبنای کشف نخواهد بود.
الحمدلله رب العالمین