فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
ظهرهای رمضان ذکر حسین می گویم
بردن نام حسین وقت عطش میچسبد😍
🆔️ @shamim_news_karkevand
🔴زمان پخش مردان آهنین در نوروز ۱۴۰۳
🔹مسابقه محبوب مردان آهنین که بعد از سالها به قاب تلویزیون بازگشته با اجرای علیرام نورایی، در ایام نوروز هر شب از ساعت ۲۰ روی آنتن شبکه ورزش خواهد رفت.
🆔️ @shamim_news_karkevand
⭕️ایران به فناوری راهبردی پره های توربین تک کریستالی موتور هواپیمای سری CFM56-5B دست یافت و اکنون میتواند هواپیماهای مسافربری خانواده A320 را تعمیر کند.
با استفاده از این فناوری، کشورهای تحریم شده می توانند هواپیماهای مسافربری خود را بدون کمک غرب فعال نگه دارند.
#جمهوری_اسلامی_ایران
🆔 @shamim_news_karkevand
#امنیت
⚠️ امنیت خانه پیش از سفر
▪️استفاده از سیستم های دارای زمان بندی برای روشنایی خانه در طول شبانه روز
▪️سپردن وسایل با ارزش به صندوق امانات بانک ها
▪️سپردن کلید خانه به افراد قابل اعتماد برای سرکشی مداوم
▪️اطمینان از قفل بودن تمامی درهای اصلی پارکینگ ، انبارها و بالکن ها
▪️نصب دوربین های مداربسته
🆔️ @shamim_news_karkevand
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
🥲
چقدر قشنگ
🥺🥺🥺🥺🥺
🆔️ @shamim_news_karkevand
#تربیت_فرزند
🤯 عدم تخلیه انرژی کودک، مشکلاتی را برای او پیش میآورد که یکی از آنها عصبی شدن او است !
🤠کودکی که دوست دارد خود را با جنب و جوش تخلیه کند؛ اما پدر و مادر به او اجازه این کار را نمیدهند، مانند کسی است که بغض گلویش را گرفته؛ اما به او اجازه گریه کردن نمیدهند.
🙁این مسئله به شدت روی آرامش روانی و عصبی کودک تأثیر منفی دارد.
⭕️والدین باید با مدیریت هیجانات کودک و ایمن بودن شرایط خود کودک و سایرین، اجازه تخلیه انرژی را به او بدهند.
✅️نیاز کودک به جنب و جوش باید ارضا شود، بردن کودک به سالن ها و پارکهای بازی و طبیعت میتواند برای کودک حیاتبخش باشد.
🆔️ @shamim_news_karkevand
#زنگ_تفریح
دختر خاله ام ٦سالشه
يك كيلو تخمه گذاشته جلوش داره ميخوره😋
ميگم بذارشون اينور باهم بخوريم ببینم چه مزه ایه
يه دونه گذاشته تو دستم و ميگه:
اینو بخور بقيه هم همين مزه رو ميده 😎🥴
نسل جديد اژدها شدن 😂😂😂
🆔️ @shamim_news_karkevand
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
#طنز
🎥 نوع آجیل اقوام 😁
🆔️ @shamim_news_karkevand
#تبادل
🔴 مسابقه 🔸شماره پنجم 🔸
ماه مبارک رمضان:
1⃣ سوال احکام :
دختر ۹ ساله که به سن تکلیف رسیده و پدر و مادر بنا به تشخیص خودشان مبنی بر ضعیف بودن او، اجازه ی روزه گرفتن به فرزند خود نمیدهند، گناه و کفاره ی روزه اش به عهده ی کیست؟
2⃣ سوال روانشناسی:
دو سم خطرناک که ورودش به زندگی زناشویی و اجتماعی ، باعث در هم ریختن روح و روان و از هم پاشیدگی زندگی می شود چیست؟
3⃣ سوال حقوقی :
در چه صورت پدر یا مادر میتوانند فرزند را از ارث محروم کنند؟
♨️ کلیه پاسخ سوالات قبلا در کانال قرار داده شده است.♨️
🕰 زمان پاسخ : تا ساعت ۱۸
امروز دوشنبه
🚨🚨🚨🚨
👈 نحوه ارسال پاسخ فقط پیامک به شماره:
6600030945
❌ قوانین مسابقه
🟣 حتماً شرکت کنندگان باید عضو شبکه خبری شهرستان مبارکه باشند.
🟣 این مسابقه مخصوص ساکنین شهرستان مبارکه میباشد.
🟣 نام و نام خانوادگی شرکت کنندگان در اول پاسخ نوشته شود و پاسخ سوالات به صورت کوتاه نوشته شود.
🎁 هدیه مسابقه پنجم ماه مبارک رمضان
🎁 سه کارت هدیه صد هزار تومانی برای سه شرکت کننده ای پاسخ سوالات را به درستی ارسال کرده باشند.(قرعهکشی)
🎁 هدایای مسابقه از طرف شهردار محترم و شورای شهر کرکوند سه کارت هدیه صد هزار تومانی اهدا خواهد شد...
➖➖➖➖➖➖➖➖➖➖
❤️⃝⃡🇮🇷 شبکه خبری ادارات و کارمندان شهرستان مبارکه
🟥 TELEGRAM : https://t.me/khedmat_mob
🟥 EITAA : https://eitaa.com/khedmat_mob
#تست_هوش
پاسخ تست هوشمون خواهرم بود🙂
۲۰ نفر از همراهان عزیز شمیم پاسخ صحیح فرستادند😍
ممنون از همراهی همه عزیزان❤️
فرستادی برا دوستت ببین درست جواب داده بود😉
🆔️ @shamim_news_karkevand
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
هفت سین آرزوهای نوروز امسال:🌸
سایه ی پدر و مادر بر سرتون
سلامتی جسم و جانتون
سرسبزی خونه هاتون
سخاوت دل هاتون
سرنوشت زیبا درتقدیرتون
سبد سنبل تونگاهتون
سیب لبخند همیشه رولباتون
🆔️ @shamim_news_karkevand
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
#هشدار
🔴 هر دارویی را در دسترس کودکان قرار ندهید
🎥 لحظات نفسگیر احیای کودک ۷ ساله توسط اورژانس
▪️کودک هفت سالهای که بر اثر مصرف داروی اشتباه دچار ایست قلبی شده و فاقد علائم حیاتی بود، با انجام اقدامات احیای قلبی-ریوی پیشرفته توسط تیم پایگاه اورژانس ورسک شهرستان سوادکوه به زندگی بازگشت و به مرکز درمانی منتقل شد.
🆔️ @shamim_news_karkevand
#خبر
🔻سامانه بارشی به نسبت قوی، اصفهان را فرا میگیرد
کارشناس پیش بینی اداره کل هواشناسی اصفهان:
🔸فعالیت سامانه بارشی به نسبت قوی بصورت بارش باران و برف در استان پیشبینی میشود.
🔸این سامانه ناپایدار مرطوب از بعدازظهر امروز وارد استان میشود و تا روز چهارشنبه در استان فعال خواهد بود.
🆔️ @shamim_news_karkevand
#خبر
🔴اقامت کودکان ۲ تا ۱۲ سال نیمبهاست
🔹جدیدترین دستورالعمل معاونت گردشگری در نوروز ۱۴۰۳ :هرگونه گرانفروشی و فروش اقامت در سایتهای رزرواسیون، بالاتر از نرخ مصوب ابلاغشده به تأسیسات گردشگری، با هر عنوانی «ممنوع» است.
🔹نرخ اقامت کودکان تا ۲ سال در تمام مراکز اقامتی، رایگان و برای کودکان ۲ تا ۱۲ سال به صورت «نیمبها» محاسبه میشود.
🔹پیادهسازی رویه مذکور در سامانه رزرواسیون الزامی است.
🆔️ @shamim_news_karkevand
شمیم کرکوند
•𓆩⚜𓆪• . •• #عشقینه •• #یکسالونیمباتو #قسمت_اول 🌱از پشت پرده اشک چشم در قبرستان چرخاندم. ه
•𓆩⚜𓆪•
•• #عشقینه ••
#یکسالونیمباتو
#قسمت_نهم
چشمم در آینه بر تصویرم خیره مانده بود.
چهره دخترانه و معصومم حالا به چهره ای زنانه مبدّل شده بود.
مادرم و مادر احمد مرا بوسیدند.
ربابه آرایشگر و همراهانش را تا بیرون مشایعت کرد و بعد کم کم همه از اتاق ببرون رفتند.
من در عالم خودم غرق بودم و صدای کسی را به درستی نمی شنیدم.
دلم می خواست مادرم را بغل کنم و یک دل سیر گریه کنم .
خانباجی جلو آمد و اسپند دور سرم چرخاند و روی زغال ها ریخت.
چشم هایش پر از اشک شده بود.
مرا بغل کرد و محکم بوسید و گفت:
ماشاء الله عین ماه شدی الهی که خوشبخت بری
انگار حالم را از چشمانم فهمید که گفت:
مواظب باش گریه نکنی آرایشت خراب نشه
یکم دیگه اذانه نمازت رو بخون
مهمونا بعد اذان میان.
هر وقت عاقد آمد میام دنبالت.
دوباره رویم را بوسید و از اتاق بیرون رفت.
راضیه که گوشه اتاق ایستاده بود جلو آمد و قربان صدقه ام رفت و گفت:
منم باید برم پاشو سوره نور و دو رکعت نماز به نیت آرامش دلت و خوشبختی و عاقبت به خیری ات بخون.
باز تنها شدم.
نشستم و به تصویر خودم در آینه خیره شدم.
گریه ام گرفت اما جلوی اشکم را گرفتم که سرازیر نشود.
سوره نور و نمازی را که راضیه گفته بود را خواندم که صدای اذان کربلایی محمد از مسجد به گوش رسید.
بالاخره شب شد.
هر چه تاریکتر می شد تپش قلب من هم انگار بیشتر می شد.
کم کم مردهایی که در حیاط خانه مشغول پخت و پز بودند به حیاط خانه همسایه رفتند.
جشن زنانه در خانه ما بود و جشن مردانه در خانه همسایه.
چون شب میلاد حضرت زهرا بود و ما هم خانواده مذهبی بودیم قرار بود مدح اهل بیت خوانده شود.
از طرفی کادر می گفت که داماد یعنی احمد آقا به مادرش سفارش کرده بود که از ما بخواهند مجلس را بدون هر گناه برگزار کنیم.
آقاجان خیلی از این حرف او خوشش آمده بود.
احساس می کردم آقاجان به شدت راضی به این وصلت است و منتظر است زودتر اتفاق بیفتد.
آقا جان چند سالی بود با پدر احمد آشنا بود و به قول خودش هیچ چیز پوشیده ای بین شان نبود.
کم کم صدای مولودی خوانی و کف زنی از مهمانخانه که آن طرف حیاط بود به گوش رسید.
ساعتی نگذشته بود که ریحانه همراه دخترش نجمه به اتاق آمدند. نجمه دوید و مرا بغل کرد.
پشت سرش هم حمیده زن برادرم آمد.
ریحانه گفت:
این نجمه منو کشت بس که گفت منو ببر خاله رقیه رو ببینم
•🖌• بہقلم: #ز_سعدی
🆔️ @shamim_news_karkevand
•𓆩⚜𓆪•
•• #عشقینه ••
#یکسالونیمباتو
#قسمت_دهم
نجمه با ذوق نگاهم می کرد و مدام می گفت خاله چه قدر قشنگ شدی و به لباسم دست می کشید.
ریحانه او را از من جدا کرد و به سمت حیاط هدایتش کرد و گفت:
حالا بدو برو با بچه ها بازی کن.
نجمه را بیرون فرستاد. در را بست و آمد کنارم نشست.
حمیده هم آن طرف اتاق روی طاقچه کنار پنجره نشست.
ریحانه گفت:
شرمنده آبجی حرفایی رو که الان میخوام بهت بزنم رو باید مادر یا خانباجی بهت می زدن ولی چون کار داشتن منو فرستادن
ریحانه شروع به صحبت کرد.
حرف هایش طولانی بود و من که تا به حال از این همه ریزکاری ازدواج خبر نداشتم هراسی در دلم نشست.
یعنی واقعا می توانستم از پس این مسئولیت بر بیایم؟
سرم سنگین شد و ترس تمام وجودم را فراگرفت.
تمام بدنم گر گرفته بود.
ریحانه که حال مرا دید با خنده گفت:
چته دختر؟ نترس چیزی نیست که ...
زندگی همینه پر از مسئولیت
پر از مشکلات
تو باید قوی باشی
مطیع همسرت و به دلش باشی مشکلی پیش نمیاد
یک کتاب هست بعدا برات میارم بخونی تا بفهمی چقدر از پیامبر و ائمه در مورد زندگی مشترک و این که وظیفه ات چیه و چه باید بکنی حدیث هست.
صدای یا الله از بیرون شنیده شد و پشت سرش صدای آقاجان که از دم در می گفت:
عاقد آمد.
دقیقه نگذشته بود که مادر و خانباجی سریع وارد اتاق شدند.
مادر جلو آمدو مرا بغل کرد و چادر سفیدی را روی سرم انداخت
•🖌• بہقلم: #ز_سعدی
🆔️ @shamim_news_karkevand
•𓆩⚜𓆪•
•• #عشقینه ••
#یکسالونیمباتو
#قسمت_یازدهم
چادر سفید ضخیمی بود که از زیرش چیزی را نمی دیدم.
مادر دستم را گرفت و تا دم در اتاق آورد.
ریحانه بیرون از اتاق کفش های سفید عروس را به پایم کرد.
در حیاط مادر در حالی که مرا به سمت مهمانخانه می برد آهسته در گوشم می گفت:
آروم باش دخترم، عاقد که شروع به خوندن خطبه کرد دفعه سوم که پرسید وکیلم میگی با اجازه آقا جانم بله.
بله تنها نگی پشتت حرف بیفته بگن دختره هول بود.
تو مهمونخونه سعی کن نخندی یه لبخند بزنی کافیه
بخندی میگن عروس خیلی خوشحال و شاده که عروس شده
سنگین باش.
گریه هم نکنی که هم آرایشت خراب میشه هم مردم میگن عروس بچه اس.
با کمک مادر از پله های مهمانخانه بالا رفتم.
دود اسپند به مشام می رسید.
به محضی که وارد اتاق شدم صدای دف و کف و کل فضا را پر کرد.
چادر روی سرم بود که مرا روی صندلی کنار سفره عقد نشاندند.
مهمان ها ساکت شدند که کسی گفت:
ای بابا اون چادره رو از سرش بردارِین ببینیمش
دیگری گفت:
می ترسن عروس رو چشم کنی
مادر احمد آقا جواب داد:
نه خانما این حرفا چیه.
خدا رو شکر تو جمع حسود و چشم شور نداریم.
الان عاقد میاد دوباره حجاب کردن برای عروسم سخته.
جوابش به نظرم خیلی عاقلانه آمد.
صدای یا الله گفتن پدرم، برادرم و چند مرد دیگر به گوش رسید.
همه خانم ها انگار حجاب کرده بودند.
مرد ها وارد اتاق شدند.
قلبم به شدت می تپید.
احساس می کردم الان از سینه ام بیرون می زند یا این که از کار می ایستد.
صدای مادر احمد به گوشم رسید که آهسته گفت:
بیا پسرم این جا بشین
وجود مردانه اش را برای اولین بار در کنارم احساس کردم که با کمی فاصله روی صندلی کناری ام نشست.
مادرش باز آهسته پرسید:
جات خوبه مادر؟ راحتی؟ چیزی لازم نداری؟
با صدای مردانه ای که در گوشم پیچید گفت:
نه مادر جان ممنون.
صدایش نه خیلی بم بود و نه خیلی زیر.
صدایی میانه نه خیلی کلفت و نه خیلی نازک.
عاقد اسم ما را پرسید و بعد گفت:
قرآن رو باز کنید سوره نور رو بخونید.
راضیه که بالای سرم ایستاده بود تا قند بسابد گفت:
حاج آقا قبل اومدن شما عروس خانم سوره رو خوندن
عاقد گفت:
دوباره بخونن. موقع عقد ثواب داره سوره نور رو بخونن.
بعد به داماد گفت:
آقای داماد، قرآن رو بردار بین خودتون بگیر با هم بخونید.
خم شد و قرآن را برداشت.
مادر آمد کمی مرا به سمت چپ و به سمت او چرخاند و چادرم را کمی عقب کشید و مرتب کرد تا بتوانم قرآن بخوانم.
او -احمد- قرآن را جلوی خودش و من گرفته بود.
کتی مشکی بر تن داشت که آستین لباس سفیدش از زیرش بیرون زده بود.
تا این زمان فقط صدایش را شنیده بودم و دستش را که قرآن را بین مان گرفته بود دیده بودم
•🖌• بہقلم: #ز_سعدی
🆔️ @shamim_news_karkevand
#خبر
🔴پیامک وزارت کشور: هشدار سیل را جدی بگیرید
الهی سیل نیاد ولی یه بارون مشتی حسابی بیاد🤲😊
🆔️ @shamim_news_karkevand
۫
#متن_شب 🌱
در حدیث قدسی خدا میگه:
من در زمین نمیگنجم
و در آسمان هم!
ولی . . .
قلب بنده مؤمن
مرا در خود جا میدهد:)..🌱🫀
قشنگه، نه؟🙂
🆔️ @shamim_news_karkevand
Ali Montazeri - Ghayegh (128).mp3
3.9M
💞
شمع میچینم واسه تو کل خونه رو ♫♫
شب میشه تنها نذار این دیوونه رو…
♪پیشم بمونی یه شهر آرومه واسم♫♫
بری چجوری با این بارون بسازم بیا… ♪
🎤علی منتظری
🎼 قایق
🆔️ @shamim_news_karkevand
#ماه_مبارک_رمضان
#ماه_مهمانی_خدا
💠دعای روز هشتم ماه مبارک رمضان
🤲التماس دعا
🆔️ @shamim_news_karkevand
#ماه_مبارک_رمضان
#ماه_مهمانی_خدا
🌱🌸راهکارهای زندگی موفق در #جزء_هشتم قرآن
موارد زیبایی رو ذکر کرده که هر روز در کانال بارگذاری می شود
مطالعه اش فقط یک دقیقه زمان میبره☺️
🆔️ @shamim_news_karkevand
#ماه_مبارک_رمضان
#ماه_مهمانی_خدا
🔴 ختمهای قرآن امروز رو هدیه میکنیم به امام سجاد علیه السلام و شهدای حج خونین، شهدای حادثه منا، شهدای بمبگذاری عاشورای حرم امام رضا،
حرم کاظمین، حرم سامرا و همه شهدایی که در طول تاریخ و در مسیر کربلا و زیارت عتبات به شهادت رسیدند.
تا الان با همین یک آیه یک آیه حدود ۵٠٠ ختم قرآن انجام شده
ان شاء الله توجه ویژهی ائمه معصومین و شهدا شامل حالمون بشه. دیگران رو در این اقیانوس ثواب و برکت شریک کنید.
آیات امروزتون رو شروع کنید. بسمالله 👇
https://leageketab.ir/khatme-quran
🆔️ @shamim_news_karkevand
🍃🌹🍃
❇️ حتی شده سحر بیدار بشو و کمی چای بخور!
آیت الله ناصری:
📿 خیلی سفارش شده به سحرخیزی و نماز شب و قرآئت قرآن در دل شب.
☕️ ولی اگر یک شب حال نماز و دعا هم نبود، کسی سحر بیدار شد ولو نشسته و چای خورده است، همین خوب است، خود بیداری شب، اثر دارد.
🌙 بنشین، یک کم در عظمت خدا فکر کن، در خودت فکر کن که
⭕️ من کجا بودم؟
⭕️ کجا آمدم؟
⭕️ به کجا میروم؟
⭕️ کی من را اینجا آورد؟
همین را فکر بکنی، برایت کافی است. ببین حال تو چه میشود؟ خدا میداند.
در مورد اعمالت فکر کن به خدا بگو:
🤲 «شیطان من را فریب داد. نمیخواستم مخالفت تو را بکنم».
🆔️ @shamim_news_karkevand