🔹 اگر حضرت زهرا (سلام الله عليها) را مربوط به ظاهر شريعت ندانيم، يعني اگر برابر با پيامبر بود، چون ام است و برابر با پيامبر، نه اخص، بنابراين وقتي پيامبر نيست، اصلاً معنا ندارد كه حضرت زهرا (سلام الله عليها) باشد. علاوه بر اينكه جهان طبيعت حضرت زهراي بدون پيامبر را نميتواند تحمل كند. بخشي از جهان طبيعت نیز كه مصداق «اذا الوحوش حشرت» هستند، تاب تحمل زهرا (سلام الله عليها) بدون پيامبر را ندارند. وقتي تاب تحمل ندارند، خداوند ـ به تعبير عرفي بر سر دوراهي قرار گرفته است ـ يا بايد اين خلق را ببرد يا حضرت زهرا (سلام الله عليها) را بايد ببرد. اگر بخواهد خلق را ببرد، نقض غرض است. اين خلق را آورده بلكه در نسلهاي آينده آن انسانهايي كه مورد نظر خداوند متعال و غايت الغايات هستند، آنها تحقق پيدا كنند. پس اينها بايد بمانند. چون به نسل آيندهي آنها اميد هست، مانند اصحاب حضرت نوح نيستند كه نسلهاي آيندهي آنها هم مشخص است كه از آنها چيزي به عمل نميآيد. همين قدر كه خدا اينها را نبرده، حكايت دارد كه نسلهاي آينده مورد اميد است. بنابراين حكمت و مصلحت الهي است كه حضرت زهرا (سلام الله عليها) برود.
🔹 اقتضاي حكمت و مصلحت الهي در اين 75 يا 95 روز و ماجراي كربلا در يك راستا هستند لكن هر كدام به يك شكلي. آن نقش آشكاركنندگي يا افشاگرانهاي كه حضرت زهرا (سلام الله عليها) دارد، هيچ حقيقتي در جهان اسلام ندارد، هيچ حادثهاي حتي كربلا ندارد. به خاطر اينكه آنچه كه پيامبر دربارهي حضرت زهرا گفته و رفتار عملي پيامبر در مورد حضرت زهرا (صلوات الله و سلامه علیها) بهگونهاي است كه نميشود كسي پيامبر را قبول داشته باشد، ولي حضرت زهرا را قبول نداشته باشد. اما در مورد امام حسين (عليه الصلات و السلام) حداقل اين است كه 50 سال گذشته. در اين 50 سال ممكن است كسي بگويد ما چه ميدانيم، هزار اتفاق افتاده. ولي در مورد حضرت زهرا (صلوات الله و سلامه علیها) دقيقاً روزي كه حضرت رسول (صلي الله عليه و آله و سلم) از دنيا رفتند، ظلم به ايشان شروع شده. بنابراين يك تابلويي است كه اصلاً نميشود كسي انكار كند.
🔹 حضرت اباعبدالله (عليه الصلات و السلام) وجه ديگري دارند؛ وجه حماسي كه اصلاً انسانيت را زنده ميكند. علاوه بر اينكه ظلم ظالمان را آشكار ميكند، ولي انسانيت را زنده ميكند. قرار بر اين است كه حضرت زهرا (سلام الله عليها) سبب هدايت امت باشد. لكن بايد امت يك مقدار پختهتر بشود تا بتواند بفهمد.
🔹 نكتهي ديگري كه با توجه به اين فرمايش حضرت حجت (صلوات الله و سلامه عليه) كه فرمود «في ابنة رسول الله لي اسوة حسنة» و نوع اسوه بودن با توجه به مخفي بودن حقيقت و كمالات وجود حضرت زهرا (سلام الله عليها) و آشكار شدن كمالات توسط حضرت ولي عصر ميتوان بيان كرد، اين است كه هر كدام از خاندان پيامبر (عليهم الصلات و السلام) بدون استثناء، چه قاعد و چه قائم، براي نفر بعدي اسوه هستند. به خاطر اينكه از حيث كمالات، كامل مطلقند. بنابراين ديگراني كه بايد در عصر بعدي اقتدا كنند، بايد به كسي اقتدا كنند كه خود بهوسیله آن انسان كامل شناخته شده است.
🔹 به تعبير ديگر، با توجه به اينكه امام و ولي ـ غير نبي كه معجزه دارد ـ به نص قبلي شناخته ميشوند؛ نص قبلي يعني امام قبلي بايد شناخته شده باشد و امام بعدي وقتي انسانها به او راغبند و به او اقتدا ميكنند كه او در افكار، اخلاق و در عمل به قبلي اقتدا كرده باشد. آنوقت آن نصوصي كه در اين زمينه وارد شده، براي مردم اطمينان خاطر خواهد داشت.
🔹 به تعبير ديگر، هر امامي نسبت به امام قبل از خودش پيرو است و بهگونهاي سجاياي اخلاقي و اعتقادي و عملي او را در خودش آشكار ميكند كه گويي تجسم امام قبلي است و امام قبلي براي او اسوه ميشود. اين اختصاص به امام زمان (عليه الصلات و السلام) ندارد. همهي خاندان پيامبر همينگونهاند. البته برخي خواستهاند استفاده كنند كه اين ممكن است كه نشاندهندهي قيام و قعود حضرت باشد، ممكن است آنهم وجهي داشته باشد، ولي گمان ميكنم كه حرف درستتر اين است؛ هر امامي براي بعد از خودش اسوه است.
کانال طهور
@sharabetahour
📝 نالههای امیرالمؤمنین در فراق صدیقه طاهره سلام الله علیهما
💠 گذری بر برخی از اشعار منسوب به امیرالمؤمنین در فراق حضرت زهرا سلام الله علیهما
🔊 صوت و 🗂 متن در ادامه🔽🔽
کانال طهور
@sharabetahour
13961124-fatemiyh.mp3
3.33M
🔊 #صوت
📝 نالههای امیرالمؤمنین در فراق صدیقه طاهره سلام الله علیهما
📝 نالههای امیرالمؤمنین در فراق صدیقه طاهره سلام الله علیهما
💠 گذری بر برخی از اشعار منسوب به امیرالمؤمنین در فراق حضرت زهرا سلام الله علیهما
1ـ فراقک اعظم الاشیاء عندی/ و فقدک فاطم ادهی الثکول
2ـ لا خیر بعدک فی الحیات و انما/ ابکی مخافة ان تطول حیاتی
3ـ ما لی وقفت علی القبور مسلماً / قبر الحبيب فلم يَرُدَّ جوابي
***
🔹 جدای از اینکه جنس علاقه اولیا به همدیگر، جنس دیگری است، ولی با توجه به طهارت وجودی آنها، همه مراتب وجودی آنها اعلی درجه محبت را دارد. یعنی صرفاً اینگونه نیست که حضرت امیرالمؤمنین علیه الصلات و السلام وقتی وجود نوری، عقلی و مثالی حضرت فاطمه علیها الصلات و السلام را ببیند دلبسته شود؛ بلکه وجود طبیعی آن حضرت هم در غایت محبت، محبوب امیرالمؤمنین است.
🔹 ویژگی انسان کامل این است که وقتی میبیند یک گل بیدلیل پلاسیده شده، برای آن اشک میریزد؛ صرفاً این نیست که این وجه الله است؛ وجه الله وقتی پوسیده است هم وجه الله است، اینگونه نیست که فقط وقتی طراوت دارد وجه الله باشد، همه مراتب آن وجه الله است. ولی عواطف انسان کامل هم کامل است، همانطور که عقل، روح و جان او کامل است، عواطف او هم کامل است. بنابراین میبینید که جاذبههایشان هیچ حد و اندازه نمیشناسد، دافعهشان هم همینطور است.
🔹 بنابراین هر یک از اولیای خدای متعال یا سایر ائمه که میدانستند همسر آنها قاتل آنهاست، ولی چنان به او محبت و لطف میکردند که انگار نه انگار که قاتل است. چیزی که بر حضرت پوشیده نیست.
🔹 بنابراین همه جهات انسان کامل، از جمله عواطف او کامل است. اگر انسان دچار شگفتی شود، تعجب در این است که امیرالمؤمنین بعد از حضرت فاطمه سلام الله علیها توانسته تحمل کند. نه فقط از این جهت که وجه الله و آیت الله است، بلکه از این جهت که همسر اوست؛ همسر ویژه است.
🔹 چیزهایی که در مورد عشاق مثل مجنون، فرهاد و ... گفته میشود، علاقهای که نقل کردند ـ با درست و نادرست آن کار نداریم ـ علاقهای که مجنون به لیلی دارد، جلوه بسیار ضعیفی و رشحهای از محبت انبیا و اولیا به همسرانشان است و الا میدانید که حضرت نوع علیه الصلات و السلام چند سال با این زن که الگو و نمونه کفار است، زندگی کرده و یک جا هم نقل نشده که اوقات تلخی و دعوا کردند. از این جهت باید به خلق خدا تذکر داد که این یک وجهه از محبت آنهاست.
🔹 محبت آنها را در عبادات ببینید که چگونه اظهار محبت و عشق به خدای متعال میکنند. در عوالم دیگر ویژگی انسان کامل این است و در عین حال انسان کامل نسبت به همسرش هم محبت کامل دارد. محبت کامل چیزی است که اگر هزاران بار آن را نازل و کوچک کنیم، میشود لیلی و مجنون و شرین و فرهاد.
🔹 بنابراین صرفاً جنبه ملکوتی و جبروتی حضرت فاطمه سلام الله علیها را در نظر نگیریم، آنها در جای خود هست. از آن جهت که به حضرت فاطمه زهرا علاقهمند است، حضرت به هر کس دیگری که در آن مرتبه باشد علاقهمند است، یعنی به جبرئیل، اسرافیل، میکائیل و عزرائیل علیهم الصلات و السلام هم علاقهمند و محب است، آنها مشترک است. اما این حضرت فاطمه سلام الله علیها به عنوان همسر هم جایگاهی نزد امیرالمؤمنین دارد که اصلاً با هیچ چیز قابل قیاس نیست که هیچ، این تحمل کردن دوری او از عجایب است. اگر آدم معمولی باشد، همین قصههایی که درباره لیلی و مجنون گفتند باید ده بار و قویتر از این باید تکرار میشد.
🔹 همه اینها را باید مردم بدانند و اطلاع داشته باشند. صرفاً فکر نکنند حالا اگر ما مثلاً همسری به این خوبی و پاکی داشته باشیم، ما هم چنان خواهیم بود. خیر، این صرفاً مال این همسر نیست، [بلکه] مال خود این محب است. خود عاشق ویژگی، کمال و تمامیتی دارد که این تمامیت در عشق او و محبتهای طبیعی او هم ظاهر میشود و در محبتهای نفسانی، قلبی و روحی و ... سنگ تمام میگذارند.
کانال طهور
@sharabetahour
pa112-05.mp3
1.4M
🔊 #صوت
💠 تصرف خاندان پیامبر، عامل حلال بودن مال بندگان خدا
🗂 گزیده درسهای شرح خطبه پارسایان ـ درس 112
🔹 اشارهاي به فلسفه خمس و زكات
🔹 اینکه نجاست در وجود این خاندان مطهر نیست، نه در ذات، نه در وصف و نه در فعل؛ یعنی فعلِ نجس ندارند. نهفقط خوردنِ حرام ندارند، بلکه علت و عامل حلیت و حلال بودن و طهارت مال بندگان خدا این است که بخشی از این مال را آنها تصرف کنند
8.03M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
📹 #فیلم
💠 تصرف خاندان پیامبر، عامل حلال بودن مال بندگان خدا
🗂 گزیده درسهای شرح خطبه پارسایان ـ درس 112
💠 هویت آدمی با عبادت به آرامش میرسد
🔹 شرح #کتاب_توحید #اصول_کافی ـ درس 97
🔊 صوت در ادامه🔽🔽
کانال طهور
@sharabetahour
💠 هویت آدمی با عبادت به آرامش میرسد
🔹 شرح #کتاب_توحید #اصول_کافی ـ درس 97
⭕️ ادامه [حدیث 123]
⭕️ توضیح: با توجه به اینکه مخاطب روایات این بخش، اغلب عادی و عرفی هستند (مانند ابوقره)، بنابراین پاسخها عموماً عرفی است.
⭕️ بهطور کلی اگر مقصود از حمل به معنای عرفی و لغوی باشد، موجودات بدون مکان و زمان و جسم و ماده، نه حامل هستند و نه محمول
⭕️ در روایات، عرش یا علم خدای متعال است و یا قدرت او
⭕️ این تعبیر که حضرت میفرمایند: الْعَرْشُ اسْمُ عِلْمٍ وَ قُدْرَةٍ، نشاندهنده آن است که عرش اقسام مختلفی دارد
⭕️ خدای متعال از خلق خواسته است که بندگی کنند و چگونگیِ بندگی کردن به حمل کردن عرش است. حاملان عرش در واقع اهل عبادتند
⭕️ بهطور کلی عبادت، ذاتیِ همه موجودات است؛ چه بدانند و چه ندانند؛ حتی کسانی که او را قبول ندارند و عصیان میکنند؛ فقط شکل عبادت آنها متفاوت است
⭕️ تمام موجوداتی که عبادت میکنند، در واقع کمالات خود را از قوه به فعل یا از اجمال به تفصیل میرسانند و با عبادت خود برای خود کار میکنند؛ هرچه عبادتشان کاملتر و جامعتر، خدمتشان به خود کاملتر و جامعتر است
⭕️ هویت و حقیقت آدمی با عبادت به آرامش و اطمینان وجودی میرسد؛ بنابراین وقتی خدای متعال میفرماید عبادت کنید، در واقع یعنی از خودتان پذیرایی کنید
⭕️ آنها که علم خدای متعال را ادراک میکنند، حامل عرشند و آنانکه به علم خدای متعال عمل میکنند، گرد عرش خدای متعال طواف میکنند
⭕️ زبان اهل بهشت
⭕️ اطلاق اسماء بر خدای متعال توقیفی است. توقیفی بودن دو معنا دارد: در معنای عرفی و فقهی و فلسفی یعنی در شریعت باید اسمی از اسماء آمده باشد و خدای متعال اجازه اطلاق آن بر خود را داده باشد تا بتوانیم آن را بهکار ببریم. در معنای عرفانی یعنی مقام و جایگاه اسماء به این معنا که هر اسمی درجهای از ظهور کمالات ذاتی خدای متعال را دارد و نه از آن بالاتر میرود و نه پایینتر میآید
کانال طهور
@sharabetahour
💠 از خودتان پذیرایی کنید
🗂 گزیده درسهای شرح اصول کافی ـ درس 215
🔹 بهطور کلی عبادت ذاتی همه موجودات است؛ چه بدانند و چه ندانند؛ حتی کسانی که خدای متعال را قبول ندارند و عصیان میکنند، فقط شکل عبادت آنها متفاوت است.
🔹 تمام موجوداتی که عبادت میکنند در واقع کمالات خود را از قوه به فعل یا از اجمال به تفصیل میرسانند و با عبادت خود برای خود کار میکنند؛ هرچه عبادتشان کاملتر و جامعتر، خدمتشان به خود کاملتر و جامعتر است
🔹 هویت و حقیقت آدمی با عبادت به آرامش و اطمینان وجودی میرسد؛ بنابراین وقتی خدای متعال میفرماید عبادت کنید، در واقع یعنی از خودتان پذیرایی کنید
🔊 صوت در ادامه🔽🔽
کانال طهور
@sharabetahour
ka215-01.mp3
1.25M
🔊 #صوت
💠 از خودتان پذیرایی کنید
🗂 گزیده درسهای شرح اصول کافی ـ درس 215
💠 اصول و مبانی وحدت حوزه و دانشگاه
💠 گفتاری از استاد حسینی شاهرودی
🔊 صوت در ادامه🔽🔽
کانال طهور
@sharabetahour