pa112-02.mp3
2.31M
🔊 #صوت
💠 خاندان پیامبر بهخاطر محدودیتهای جهان طبیعت، آنگونه که شایسته آنها بود، ظهور نیافتند
🗂 گزیده درسهای شرح خطبه پارسایان ـ درس 112
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
📹 #فیلم
💠 خاندان پیامبر بهخاطر محدودیتهای جهان طبیعت، آنگونه که شایسته آنها بود، ظهور نیافتند
🗂 گزیده درسهای شرح خطبه پارسایان ـ درس 112
بسم الله مجریها و مرسیها
با عرض پوزش، بعلت برخی تغییرات در زیرساختها مدتی سایت طهور از دسترس خارج بود و اکنون به توفیق الهی در دسترس علاقهمندان قرار دارد.
والحمد لله
💠 خاندان پیامبر به حکم طهارتشان، هیچگونه اقتضای تقید ذاتی ندارند
🗂 گزیده درسهای شرح خطبه پارسایان ـ درس 112
🔹 آيه طهارت، هر سه مرتبه طهارت ذاتی، وصفی و فعلی را اثبات میکند.
🔹 خاندان پیامبر به حکم طهارتشان، محجوب به هیچ حجابی در ذات، وصف و فعلشان نیستند؛ هیچ امری آنها را مقید نمیکند و محدود نمیسازد، مطلق بودند و هستند و خواهند بود.
🔹 خاندان پیامبر به حکم طهارتشان، هیچگونه اقتضای تقید ذاتی ندارند؛ چون هر قیدی محدودیت است و هر محدودیتی نقصان است و هر نقصانی دناست و نجاست است
🔊 صوت و 📹 فیلم در ادامه🔽🔽
کانال طهور
@sharabetahour
pa112-03.mp3
2.85M
🔊 #صوت
💠 خاندان پیامبر به حکم طهارتشان، هیچگونه اقتضای تقید ذاتی ندارند
🗂 گزیده درسهای شرح خطبه پارسایان ـ درس 112
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
📹 #فیلم
💠 خاندان پیامبر به حکم طهارتشان، هیچگونه اقتضای تقید ذاتی ندارند
🗂 گزیده درسهای شرح خطبه پارسایان ـ درس 112
💠 حضرت زینب صلوات الله و سلامه علیها؛ انسان کامل در قامت یک زن
🔹 حضرت زینب صلوات الله و سلامه علیها امیرالمؤمنین مجسم است.
🔹 همچنانکه مردان خاندان پیامبر هیچگونه نقصی نداشتند، زنان خاندان پیامبر صلوات الله علیهم اجمعین هم هیچگونه نقصی نداشتند، یعنی قیافه، اندام، لباس، برخورد، گفتگو و تمامشان ضمن اینکه زنانه است، کامل است؛ چنانکه مردان خاندان پیامبر هم همینگونه هستند.
🔹 عظمت و جلال، منطق و محتوای کلام حضت زینب با خطبههای نهج البلاغه برابری میکند. آن فصاحت، سجاعت و بلاغت خاندان پیامبر در حضرت زینب سلام الله علیها تجلی پیدا کرده است. حضرت زینب سلام الله علیها نه فقط زینت امیرالمؤمنین است، زینت خاتم ولایت است، انسان کامل است در قامت یک زن. یعنی اگر بخواهیم فرق بگذاریم بین حضرت زینب و حضرت فاطمه زهرا سلام الله علیها، ما توانایی آن را نداریم؛ یعنی ما نمیتوانیم یک کمالی را در حضرت فاطمه سلام الله علیها ببینیم که در حضرت زینب نباشد و اگر بخواهیم فرق بگذاریم بین حضرت زینب و حضرت فاطمه و امیرالمؤمنین، ما تواناییاش را نداریم؛ لا فرق بینک و بینهم الا انهم عبادک؛ اصلاً فرق گذاشتن بین حضرت زینب و خدا برای ما امکانپذیر نیست.
🔊 صوت در ادامه🔽🔽
کانال طهور
@sharabetahour
07-07.mp3
3.1M
🔊 #صوت
💠 حضرت زینب صلوات الله و سلامه علیها؛ انسان کامل در قامت یک زن
pa112-04.mp3
1.22M
🔊 #صوت
💠 نجاست در وجود این خاندان مطهر نیست
🔹 شرح فضیلت امیرالمؤمنین در حدیث سد ابواب
🗂 گزیده درسهای شرح خطبه پارسایان ـ درس 112
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
📹 #فیلم
💠 نجاست در وجود این خاندان مطهر نیست
🔹 شرح فضیلت امیرالمؤمنین در حدیث سد ابواب
🗂 گزیده درسهای شرح خطبه پارسایان ـ درس 112
💠 حق، مرتبه نازله خاندان پیامبر است
🗂 گزیده درسهای شرح خطبه پارسایان ـ درس 112
🔹 اشاره: اللهم أدر الحق حيث ما دار؛ حق باید به گرد امیر مؤمنان بچرخد تا حق باشد
🔹 معیار حق بودن حق آن است که بر گرد امیرمؤمنان طواف کند
🔹 خاندان پیامبر هم طاهر هستند و هم مطهِّر
🔹 سبقت خاندان پیامبر بر همه تعينات و تقيدات عالم هستی
🔹 خاندان پیامبر السابقون هستند؛ یعنی کسانی که حق تقرب دارند و حقیقت تقرب هستند (مقربون)
🔊 صوت در ادامه🔽🔽
کانال طهور
@sharabetahour
pa112-06.mp3
2.88M
🔊 #صوت
💠 حق، مرتبه نازله خاندان پیامبر است
🗂 گزیده درسهای شرح خطبه پارسایان ـ درس 112
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
📹 #فیلم
💠 حق، مرتبه نازله خاندان پیامبر است
🗂 گزیده درسهای شرح خطبه پارسایان ـ درس 112
💠 بیت الاحزان در حسینیه طهور
🔹 پرونده ویژه ایام فاطمیه در نشانی زیر:
https://b2n.ir/r46989
💠 حضرت زهرا (سلام الله عليها)؛ چراغ راه مؤمنان تا روز قيامت
📝 گفتاری از استاد حسینی شاهرودی
🔹 حقيقت وجود حضرت زهرا (سلام الله عليها) پوشيده و پنهان است؛ هم در تشريع و هم در تكوين. اين جهان طبيعت و كساني كه در جهان طبيعت محكوم به احكام طبيعي هستند، یعنی اكثريت قريب به اتفاق انسانها و قوای طبیعی، توانايي شناسايي حضرت زهرا (سلام الله عليها) را ندارند. كساني كه محكوم به احكام طبيعت هستند، توانايي فهم، درك، اتصال، لقاء و وصول به حضرت زهرا (سلام الله عليها) را ندارند.
🔹 اين حيثيت تكويني است. همين حيثيت تكويني در تشريع هم ظاهر شده. يعني همينجا و در جهان طبیعت نیز پيامبر (صلي الله عليه و آله و سلم) كه سخنش عين حق و صدق و معیار حقانیت و صداقت هر وجود و موجود و گزارهای است، ـ نه اينكه محك زده شود تا معلوم شود كه صادق است يا نه، يعني هر سخن و هر حقيقت و واقعيتي را بايد محك بزنيم با سخن پيامبر تا ببينيم صادق است يا نه. ـ حضرت فرمود: سخط حضرت زهرا (سلام الله عليها) با سخط خدا برابر است، هم مفهموماً، هم مصداقاً و هم از حيثيت صدق، چنانكه رضاي آن حضرت هم همينگونه هست.
🔹 بر همين اساس ارتحال آن حضرت از دنيا، مضجع شريف آن حضرت، علوم ظاهری و باطنی آن حضرت، صحيفهي قدسی آن حضرت، بر همگان پوشیده و پنهان است. بلکه چيزی از حضرت كه خلق توانايي فهم و درك آن را داشته باشند، در اختيار انسانها نيست. با توجه به اين وضعيت تكويني و اين وضعيت ظاهري و تشريعي كه براي حضرت هست، با اينكه در شريعت و احكام تشريعي حضرت مثل بقيه امامان (عليهم الصلات و السلام) بلكه اتمّ و محيط بر آنها ميتوانست حكم تشريعي داشته باشد، احكام دين را بيان، وضع و اعتبار كند و مانند آن، ولي هيچ چيز ندارد.
🔹 در جاي ديگر گفته شد كه در قيامت هم حضرت مخفي و پوشيده است و همين تعبير ليلة القدر هم نشاندهندهي اين است كه ليله بودن نه في ذاته است، للاغيار «ليل» است و الا في ذاته «يوم» است و از هر يومي روشنتر و واضحتر است. اينها نشاندهندهي اين است كه ما نه فقط نبايد آنچه را كه از آن حضرت پوشيده و پنهان است، آشكار كنيم بلكه بايد بر پوشيدن آن حضرت و اخفاي كمالات و عظمت آن حضرت اصرار داشته باشيم. آنچه را كه ما بايد بگوييم اين است كه چرا اينگونه شده تا ديگران عيارشان آشكار بشود. اينكه پيامبر (صلي الله عليه و آله) يك دختر با اين عظمت دارد كه در همهي عالم هستي از زمين و آسمان مشابه آن پيدا نميشود، چرا بايد مخفي باشد؟
🔹 حداقل عوامل، معدات و مانند آن در اينگونه سؤالها و پاسخ دان به آنها ممكن است كه اندكي عيارشان آشكار شود. در نتيجه اگر عزاداري هم براي حضرت بشود، بايد در عزاداري بر اين تكيه بشود كه دختر پيامبر چرا بايد مخفي باشد؟ چون مخفي بودن به اين خاطر است كه مخاطب يا توان فهم ندارد يا شرح صدر و سعهي صدر ندارد.
🔹 در جاي ديگري دربارهي ظهور و بروز حضرت زهرا (سلام الله عليها) هم در دنيا و هم در آخرت مطالبي گفته شد. همچنين دربارهي ام ابيها كه يكي از معاني آن باطن پيامبر است. ام بودن بهمعناي اصل، اساس، باطن و حقيقت است. او باطن پيامبر است. با رفتن پيامبر (صلي الله عليه و آله و سلم) ظهور شريعت يعني آنچه كه بايد وضع شريعت بشود، حكم جديد بشود، ناسخ باشد و مانند اينها، همراه پيامبر رفت، يعني نبوت ختم شد. با ختم نبوت علي القاعده بايد باطن حضرت كه برابر با وجود حضرت است، نه اخص از وجود حضرت، اين هم بايد حضور نداشته باشد. بنابراين اگر مصلحت بسيار مهمي كه حاكم بر اين جهان هستي است، وجود نداشته باشد، آن 75 يا 95 روز جاي سؤال دارد كه چگونه حضرت در اينجا مانده است؟
🔹 آن مصلحت اتمّ هم اين است كه حضرت چراغ راه مؤمنان است تا روز قيامت. خطوط سياسي، ديني، مذهبي و فرقههاي مختلف كلامي و غيره را حضرت بايد با وجودشان تا روز قيامت روشن كنند، حق و باطلهايشان را عيان و آشكار كنند. تنها راه آنهم اين بود كه اين مدت كوتاه را همراه با ظلم ظالمان بهصورت مهجور و مكنون باقي بماند و الا با رفتن پيامبر، حضرت زهرا (سلام الله عليها) وجهي براي ماندن در اين جهان ندارند. وليّ و باطني ميتواند بماند كه وجه اخص باشد، نه وجه مساوي. اگر وجه اخص باشد، وقتي حضرت رفتند، يعني نبوت رفته، ولايت ميتواند باشد. اما وقتي كه برابر هست، همچنان كه عمر حضرت به پايان رسيده و بايد برود، به فتح مطلق رسيده است، هر چيزي كه مربوط به فتح مطلق است، بايد همراه آن فاتح مطلق از اين جهان برود. اين موارد استثنايي را اگر بگوييم بداي الهي است، حرف نادرستي نيست، يعني بر اساس قواعد، اين بايد بدا و از مواردي باشد كه مصلحت عظيمي وجود داشته كه برخي از پوشيدهها در علم مكنون الهي را آشكار كرده.
--
🔹 اگر حضرت زهرا (سلام الله عليها) را مربوط به ظاهر شريعت ندانيم، يعني اگر برابر با پيامبر بود، چون ام است و برابر با پيامبر، نه اخص، بنابراين وقتي پيامبر نيست، اصلاً معنا ندارد كه حضرت زهرا (سلام الله عليها) باشد. علاوه بر اينكه جهان طبيعت حضرت زهراي بدون پيامبر را نميتواند تحمل كند. بخشي از جهان طبيعت نیز كه مصداق «اذا الوحوش حشرت» هستند، تاب تحمل زهرا (سلام الله عليها) بدون پيامبر را ندارند. وقتي تاب تحمل ندارند، خداوند ـ به تعبير عرفي بر سر دوراهي قرار گرفته است ـ يا بايد اين خلق را ببرد يا حضرت زهرا (سلام الله عليها) را بايد ببرد. اگر بخواهد خلق را ببرد، نقض غرض است. اين خلق را آورده بلكه در نسلهاي آينده آن انسانهايي كه مورد نظر خداوند متعال و غايت الغايات هستند، آنها تحقق پيدا كنند. پس اينها بايد بمانند. چون به نسل آيندهي آنها اميد هست، مانند اصحاب حضرت نوح نيستند كه نسلهاي آيندهي آنها هم مشخص است كه از آنها چيزي به عمل نميآيد. همين قدر كه خدا اينها را نبرده، حكايت دارد كه نسلهاي آينده مورد اميد است. بنابراين حكمت و مصلحت الهي است كه حضرت زهرا (سلام الله عليها) برود.
🔹 اقتضاي حكمت و مصلحت الهي در اين 75 يا 95 روز و ماجراي كربلا در يك راستا هستند لكن هر كدام به يك شكلي. آن نقش آشكاركنندگي يا افشاگرانهاي كه حضرت زهرا (سلام الله عليها) دارد، هيچ حقيقتي در جهان اسلام ندارد، هيچ حادثهاي حتي كربلا ندارد. به خاطر اينكه آنچه كه پيامبر دربارهي حضرت زهرا گفته و رفتار عملي پيامبر در مورد حضرت زهرا (صلوات الله و سلامه علیها) بهگونهاي است كه نميشود كسي پيامبر را قبول داشته باشد، ولي حضرت زهرا را قبول نداشته باشد. اما در مورد امام حسين (عليه الصلات و السلام) حداقل اين است كه 50 سال گذشته. در اين 50 سال ممكن است كسي بگويد ما چه ميدانيم، هزار اتفاق افتاده. ولي در مورد حضرت زهرا (صلوات الله و سلامه علیها) دقيقاً روزي كه حضرت رسول (صلي الله عليه و آله و سلم) از دنيا رفتند، ظلم به ايشان شروع شده. بنابراين يك تابلويي است كه اصلاً نميشود كسي انكار كند.
🔹 حضرت اباعبدالله (عليه الصلات و السلام) وجه ديگري دارند؛ وجه حماسي كه اصلاً انسانيت را زنده ميكند. علاوه بر اينكه ظلم ظالمان را آشكار ميكند، ولي انسانيت را زنده ميكند. قرار بر اين است كه حضرت زهرا (سلام الله عليها) سبب هدايت امت باشد. لكن بايد امت يك مقدار پختهتر بشود تا بتواند بفهمد.
🔹 نكتهي ديگري كه با توجه به اين فرمايش حضرت حجت (صلوات الله و سلامه عليه) كه فرمود «في ابنة رسول الله لي اسوة حسنة» و نوع اسوه بودن با توجه به مخفي بودن حقيقت و كمالات وجود حضرت زهرا (سلام الله عليها) و آشكار شدن كمالات توسط حضرت ولي عصر ميتوان بيان كرد، اين است كه هر كدام از خاندان پيامبر (عليهم الصلات و السلام) بدون استثناء، چه قاعد و چه قائم، براي نفر بعدي اسوه هستند. به خاطر اينكه از حيث كمالات، كامل مطلقند. بنابراين ديگراني كه بايد در عصر بعدي اقتدا كنند، بايد به كسي اقتدا كنند كه خود بهوسیله آن انسان كامل شناخته شده است.
🔹 به تعبير ديگر، با توجه به اينكه امام و ولي ـ غير نبي كه معجزه دارد ـ به نص قبلي شناخته ميشوند؛ نص قبلي يعني امام قبلي بايد شناخته شده باشد و امام بعدي وقتي انسانها به او راغبند و به او اقتدا ميكنند كه او در افكار، اخلاق و در عمل به قبلي اقتدا كرده باشد. آنوقت آن نصوصي كه در اين زمينه وارد شده، براي مردم اطمينان خاطر خواهد داشت.
🔹 به تعبير ديگر، هر امامي نسبت به امام قبل از خودش پيرو است و بهگونهاي سجاياي اخلاقي و اعتقادي و عملي او را در خودش آشكار ميكند كه گويي تجسم امام قبلي است و امام قبلي براي او اسوه ميشود. اين اختصاص به امام زمان (عليه الصلات و السلام) ندارد. همهي خاندان پيامبر همينگونهاند. البته برخي خواستهاند استفاده كنند كه اين ممكن است كه نشاندهندهي قيام و قعود حضرت باشد، ممكن است آنهم وجهي داشته باشد، ولي گمان ميكنم كه حرف درستتر اين است؛ هر امامي براي بعد از خودش اسوه است.
کانال طهور
@sharabetahour
📝 نالههای امیرالمؤمنین در فراق صدیقه طاهره سلام الله علیهما
💠 گذری بر برخی از اشعار منسوب به امیرالمؤمنین در فراق حضرت زهرا سلام الله علیهما
🔊 صوت و 🗂 متن در ادامه🔽🔽
کانال طهور
@sharabetahour
13961124-fatemiyh.mp3
3.33M
🔊 #صوت
📝 نالههای امیرالمؤمنین در فراق صدیقه طاهره سلام الله علیهما
📝 نالههای امیرالمؤمنین در فراق صدیقه طاهره سلام الله علیهما
💠 گذری بر برخی از اشعار منسوب به امیرالمؤمنین در فراق حضرت زهرا سلام الله علیهما
1ـ فراقک اعظم الاشیاء عندی/ و فقدک فاطم ادهی الثکول
2ـ لا خیر بعدک فی الحیات و انما/ ابکی مخافة ان تطول حیاتی
3ـ ما لی وقفت علی القبور مسلماً / قبر الحبيب فلم يَرُدَّ جوابي
***
🔹 جدای از اینکه جنس علاقه اولیا به همدیگر، جنس دیگری است، ولی با توجه به طهارت وجودی آنها، همه مراتب وجودی آنها اعلی درجه محبت را دارد. یعنی صرفاً اینگونه نیست که حضرت امیرالمؤمنین علیه الصلات و السلام وقتی وجود نوری، عقلی و مثالی حضرت فاطمه علیها الصلات و السلام را ببیند دلبسته شود؛ بلکه وجود طبیعی آن حضرت هم در غایت محبت، محبوب امیرالمؤمنین است.
🔹 ویژگی انسان کامل این است که وقتی میبیند یک گل بیدلیل پلاسیده شده، برای آن اشک میریزد؛ صرفاً این نیست که این وجه الله است؛ وجه الله وقتی پوسیده است هم وجه الله است، اینگونه نیست که فقط وقتی طراوت دارد وجه الله باشد، همه مراتب آن وجه الله است. ولی عواطف انسان کامل هم کامل است، همانطور که عقل، روح و جان او کامل است، عواطف او هم کامل است. بنابراین میبینید که جاذبههایشان هیچ حد و اندازه نمیشناسد، دافعهشان هم همینطور است.
🔹 بنابراین هر یک از اولیای خدای متعال یا سایر ائمه که میدانستند همسر آنها قاتل آنهاست، ولی چنان به او محبت و لطف میکردند که انگار نه انگار که قاتل است. چیزی که بر حضرت پوشیده نیست.
🔹 بنابراین همه جهات انسان کامل، از جمله عواطف او کامل است. اگر انسان دچار شگفتی شود، تعجب در این است که امیرالمؤمنین بعد از حضرت فاطمه سلام الله علیها توانسته تحمل کند. نه فقط از این جهت که وجه الله و آیت الله است، بلکه از این جهت که همسر اوست؛ همسر ویژه است.
🔹 چیزهایی که در مورد عشاق مثل مجنون، فرهاد و ... گفته میشود، علاقهای که نقل کردند ـ با درست و نادرست آن کار نداریم ـ علاقهای که مجنون به لیلی دارد، جلوه بسیار ضعیفی و رشحهای از محبت انبیا و اولیا به همسرانشان است و الا میدانید که حضرت نوع علیه الصلات و السلام چند سال با این زن که الگو و نمونه کفار است، زندگی کرده و یک جا هم نقل نشده که اوقات تلخی و دعوا کردند. از این جهت باید به خلق خدا تذکر داد که این یک وجهه از محبت آنهاست.
🔹 محبت آنها را در عبادات ببینید که چگونه اظهار محبت و عشق به خدای متعال میکنند. در عوالم دیگر ویژگی انسان کامل این است و در عین حال انسان کامل نسبت به همسرش هم محبت کامل دارد. محبت کامل چیزی است که اگر هزاران بار آن را نازل و کوچک کنیم، میشود لیلی و مجنون و شرین و فرهاد.
🔹 بنابراین صرفاً جنبه ملکوتی و جبروتی حضرت فاطمه سلام الله علیها را در نظر نگیریم، آنها در جای خود هست. از آن جهت که به حضرت فاطمه زهرا علاقهمند است، حضرت به هر کس دیگری که در آن مرتبه باشد علاقهمند است، یعنی به جبرئیل، اسرافیل، میکائیل و عزرائیل علیهم الصلات و السلام هم علاقهمند و محب است، آنها مشترک است. اما این حضرت فاطمه سلام الله علیها به عنوان همسر هم جایگاهی نزد امیرالمؤمنین دارد که اصلاً با هیچ چیز قابل قیاس نیست که هیچ، این تحمل کردن دوری او از عجایب است. اگر آدم معمولی باشد، همین قصههایی که درباره لیلی و مجنون گفتند باید ده بار و قویتر از این باید تکرار میشد.
🔹 همه اینها را باید مردم بدانند و اطلاع داشته باشند. صرفاً فکر نکنند حالا اگر ما مثلاً همسری به این خوبی و پاکی داشته باشیم، ما هم چنان خواهیم بود. خیر، این صرفاً مال این همسر نیست، [بلکه] مال خود این محب است. خود عاشق ویژگی، کمال و تمامیتی دارد که این تمامیت در عشق او و محبتهای طبیعی او هم ظاهر میشود و در محبتهای نفسانی، قلبی و روحی و ... سنگ تمام میگذارند.
کانال طهور
@sharabetahour
pa112-05.mp3
1.4M
🔊 #صوت
💠 تصرف خاندان پیامبر، عامل حلال بودن مال بندگان خدا
🗂 گزیده درسهای شرح خطبه پارسایان ـ درس 112
🔹 اشارهاي به فلسفه خمس و زكات
🔹 اینکه نجاست در وجود این خاندان مطهر نیست، نه در ذات، نه در وصف و نه در فعل؛ یعنی فعلِ نجس ندارند. نهفقط خوردنِ حرام ندارند، بلکه علت و عامل حلیت و حلال بودن و طهارت مال بندگان خدا این است که بخشی از این مال را آنها تصرف کنند
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
📹 #فیلم
💠 تصرف خاندان پیامبر، عامل حلال بودن مال بندگان خدا
🗂 گزیده درسهای شرح خطبه پارسایان ـ درس 112
💠 هویت آدمی با عبادت به آرامش میرسد
🔹 شرح #کتاب_توحید #اصول_کافی ـ درس 97
🔊 صوت در ادامه🔽🔽
کانال طهور
@sharabetahour
💠 هویت آدمی با عبادت به آرامش میرسد
🔹 شرح #کتاب_توحید #اصول_کافی ـ درس 97
⭕️ ادامه [حدیث 123]
⭕️ توضیح: با توجه به اینکه مخاطب روایات این بخش، اغلب عادی و عرفی هستند (مانند ابوقره)، بنابراین پاسخها عموماً عرفی است.
⭕️ بهطور کلی اگر مقصود از حمل به معنای عرفی و لغوی باشد، موجودات بدون مکان و زمان و جسم و ماده، نه حامل هستند و نه محمول
⭕️ در روایات، عرش یا علم خدای متعال است و یا قدرت او
⭕️ این تعبیر که حضرت میفرمایند: الْعَرْشُ اسْمُ عِلْمٍ وَ قُدْرَةٍ، نشاندهنده آن است که عرش اقسام مختلفی دارد
⭕️ خدای متعال از خلق خواسته است که بندگی کنند و چگونگیِ بندگی کردن به حمل کردن عرش است. حاملان عرش در واقع اهل عبادتند
⭕️ بهطور کلی عبادت، ذاتیِ همه موجودات است؛ چه بدانند و چه ندانند؛ حتی کسانی که او را قبول ندارند و عصیان میکنند؛ فقط شکل عبادت آنها متفاوت است
⭕️ تمام موجوداتی که عبادت میکنند، در واقع کمالات خود را از قوه به فعل یا از اجمال به تفصیل میرسانند و با عبادت خود برای خود کار میکنند؛ هرچه عبادتشان کاملتر و جامعتر، خدمتشان به خود کاملتر و جامعتر است
⭕️ هویت و حقیقت آدمی با عبادت به آرامش و اطمینان وجودی میرسد؛ بنابراین وقتی خدای متعال میفرماید عبادت کنید، در واقع یعنی از خودتان پذیرایی کنید
⭕️ آنها که علم خدای متعال را ادراک میکنند، حامل عرشند و آنانکه به علم خدای متعال عمل میکنند، گرد عرش خدای متعال طواف میکنند
⭕️ زبان اهل بهشت
⭕️ اطلاق اسماء بر خدای متعال توقیفی است. توقیفی بودن دو معنا دارد: در معنای عرفی و فقهی و فلسفی یعنی در شریعت باید اسمی از اسماء آمده باشد و خدای متعال اجازه اطلاق آن بر خود را داده باشد تا بتوانیم آن را بهکار ببریم. در معنای عرفانی یعنی مقام و جایگاه اسماء به این معنا که هر اسمی درجهای از ظهور کمالات ذاتی خدای متعال را دارد و نه از آن بالاتر میرود و نه پایینتر میآید
کانال طهور
@sharabetahour
💠 از خودتان پذیرایی کنید
🗂 گزیده درسهای شرح اصول کافی ـ درس 215
🔹 بهطور کلی عبادت ذاتی همه موجودات است؛ چه بدانند و چه ندانند؛ حتی کسانی که خدای متعال را قبول ندارند و عصیان میکنند، فقط شکل عبادت آنها متفاوت است.
🔹 تمام موجوداتی که عبادت میکنند در واقع کمالات خود را از قوه به فعل یا از اجمال به تفصیل میرسانند و با عبادت خود برای خود کار میکنند؛ هرچه عبادتشان کاملتر و جامعتر، خدمتشان به خود کاملتر و جامعتر است
🔹 هویت و حقیقت آدمی با عبادت به آرامش و اطمینان وجودی میرسد؛ بنابراین وقتی خدای متعال میفرماید عبادت کنید، در واقع یعنی از خودتان پذیرایی کنید
🔊 صوت در ادامه🔽🔽
کانال طهور
@sharabetahour