eitaa logo
شهید علی پیرونظر
460 دنبال‌کننده
1.1هزار عکس
383 ویدیو
0 فایل
دلاور مرد گردان زهیر .گروهان عاشورا . لشگر ۱۰ سیدالشهدا. عملیات بیت المقدس ۲ هیچکس از عشق سوغاتی به جز دوری ندید @shahede_shayan ادمین
مشاهده در ایتا
دانلود
کاش می شد مثل بچگی هامون کفش های اونایی را که دوست داریم و قایم می کردیم تا هیچ وقت نروند . در چنین روزی علی آقا راهی منطقه جنگی می شود . 😔
🥀 برای شدن، گاهی یک خلوت سحر هم کافیست! دل که شهید شود، زندگی که شهید شود، در نهایت انسان،شهید میشود! اول شهیدانه زندگی کن، تا شهید از زندگی بروی...
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
پنجشنبه ۶۶/۱۰/۱۷ صبح ساعت ۵ بیدار شدم و نماز خواندم و بعد ساعت ۶/۵نماز صبح را خواندم برف با شدت داشت می آمد آماده شدیم برای صبحگاه ودر برف شدید ساعت ۷ در میدان صبحگاه بودیم . قران خوانده شد و بعد از کمی حضور و غیاب آمدیم . طاهری ما را دعوت کرد تبلیغات برای صبحانه ودر آن جا همراه سمیعی .طاهری. سالاروند .دهقان و روحانی و ایوب حیدری و آقای فارسی صبحانه خوردیم . بعد آمدم چادر خودمان .و ساعت ۸/۵ رفتم کلاس عقاید و بعد از کلاس رفتم تدارکات برای عوض کردن بادگیر علی گفتند بعد از ظهر بیا و بعد رفتم کمی کمک طاهری کردم برای پهن کردن موکت برای سالگرد شهادت شهدای کربلای ۵ و بعد از گرفتن یک جفت چکمه آمدم دفترچه ام را نوشتم در ضمن نامه ای از شاهده برایم آمده بود که چندین مرتبه آن را خواندم و نکته های تاثیرگذارش را خط کشیدم و بعد من و علی دهقان و سالاروند و گرشاسبی چهار نفری کشتی گرفتیم در آخر دندان جلویی سالاروند و گوش و ابروی من خونی شد وضو گرفتیم و نماز را به جماعت خواندیم خبر دادند امشب جلسه دانشجویان دارالفنون است . ادامه دارد @sharikerah
ادامه ماجرا نماز را به جماعت خواندیم و بعد از شام ساعت ۷/۵ رفتیم برای جلسه . کمی نشستیم تا بقیه برادران جمع شدند برادر جولایی کمی قران خواند و بعد معنی کرد سوره طه . جریان موسی را خواند و کمی حال پیدا کردیم ودبعد دعای کمیل خوانده شد بعد از آن هم دعا با شور و حال خاصی تمام شد شروع به سینه زنی کردیم بعد برادر جولایی دوباره صحبت کرد و گفت که دیروز با مرکز تماس گرفته است و قرار شده است که هر گروه لوازم و کلاس ها و غیره را مرتب کند . و بعد به سوالات بچه ها پاسخ داد و قرار شد تا ۱۱/۷ تا اول فروردین یک ترم فشرده باشد بعد از آن ترم دوم و در مورد پایانی ما هم گفت که با گردان هماهنگ شده است و اگر آماده باش یا عملیات یا پدافندی نباشد طوری به ما پایانی بدهند که به کلا سها برسیم ودر آخر از برادران تدارکات تشکر کرد و در آخر آمدیم به چادر خودمان . فردا صبح قرار شد آقای جولایی به تهران برود و من نامه ای برای خانه (شاهده) نوشتم وآن لواشکی را با علی دهقان در مراغه خریده بودم داخل نامه پست کردم ودبعد شروع کردم به پاک نویس کردن وصیت نامه و آن را نوشتم و برای محمد فرستادم و بعد ساعت ۲/۵بود که هنوز بیدار بودم و تعدادی را هم بیدار کردمو چای درست کردیم . و داود هم شروع به خوردن چای شیرین کرد. امشب سمیعی پیشنهاد خواندن مقاله شهید را برای شنبه به من داد. @sharikerah
خاطرات خود نوشت شهید علی پیرونظر از لحظه اعزام تا چند روز قبل از شهادت 👆👆
🕊🌷 حواسمان هست؟! اگر شهید نشویم باید بمیریم! راه سومی وجود ندارد!! ‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌ 🕊🌷 | ‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‎‌‌‌‌‌‎‌‌‌‌‎‌‌‌‎‌‎‌‌‎‌‌‌‎‌‌‌‌‌‌‎‌‌‌‌‌‌‎‌‌‌‌‌‌‌‌‎‌‌‌ ‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌
کوچه های دلت را به نام کن بدان در کوچه پس کوچه های دنیا وقتی گم می شوی تنهایت نمےگذارد!! با معرفتند رفیقشان باشی می کنند. 🕊 🕊🌹 🕊🌹🕊
🕊🌷 شهـــدا دلمـــاݩ رابه شمـــا گِره زده ایم💔 دستگیرمان باشید... دراین دنیاے وانفسا تکیه گاهمان باشید.. غریب و تنها دراوج بی کسی های زمانه دلمـــان را به ســـوی شما حواله میکنیم.. پذیـــرای دل شکـــسته مـــان باشــــید😭 ‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‎‌‌‌‌‌‎‌‌‌‌‎‌‌‌‎‌‎‌‌‎‌‌‌‎‌‌‌‌‌‌‎‌‌‌‌‌‌‎‌‌‌
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
🌹پندار ما این است که ما مانده‌ایم و شهدا رفته‌اند اما حقیقت آن است که زمان، ما را با خود برده است و شهدا مانده‌اند.🕊 🌷