eitaa logo
شاید برای شما هم اتفاق بیفتد
37.1هزار دنبال‌کننده
3.9هزار عکس
1.4هزار ویدیو
1 فایل
اتفاقات عبرت آموز زندگیتون رو بگین به اشتراک بزاریم👇🏻☺️ هر گونه کپی و ایده برداری از کانال وبنرها و ریپ ها حرام و پیگرد قانونی دارد .... تبلیغات 👇🏻 https://eitaa.com/joinchat/1587085673C0abe731c1e مدیر @setareh_ostadi
مشاهده در ایتا
دانلود
🔴دیدی یه وقتایی خطر از بیخ گوشت میگذره؟ ✍دیدی یه وقتایی فقط یه ذره مونده تا آبروت بریزه؟ دیدی یه وقتایی یه وجب تا مرگ فاصله داری اما خون از دماغت نمیاد؟ دیدی یه وقتایی توو کارات اشتباه میکنی اما بر حسب اتفاق همه چی درست پیش میره؟ همین موقع ها که این خطرها از سرت میگذره بگو خدایا شکرت که نفس میکشم،خدایا شکرت که هوامو داری،خدایا ممنون که تنهام نمیذاری،از داده ها و نداده هات شکر، اما افسوس ما بجای این همه لطف ورحمت الله متعال فقط یه کلمه میگیم « آوردم» ✔️چیزی بنام شانس نداریم بیاییم کلمه ی شانس را جایگزین حکمت و آزمایش الهی یا رحمت و لطف و کرم الهی بدانیم.. ‎‎‌‌‎‎@shayad_etefagh ┈┈•✾🌿🌺🌿✾•┈┈
من اکبر هستم متولد سال ۱۳۶۷شهر ارومیه اما از همون نوزادی ساکن تهرانم مهربان ازمایش داد و باز مثبت اعلام شد،.رفتم از عطاری دارو گرفتم و گفتم:بیا فلان جا دارو خریدم.زود بخور.عطاری میگه زود اثر میکنه و هیچ سختی هم نداره…اومد و دارو رو دادم بهش و گفتم:مهربان جان!!ما حالا خیلی وقت داریم تا بچه دار بشیم.،.الان هم زوده و هم موضوع ازدواج و زمانش مشخص نیست…مهربان با دستهای لرزون دارو رو گرفت و فقط نگاهم کرد،…اون نگاهش از صدتا فحش برام بدتر بود..اون شب دارو رو یواشکی خورده بود..تا قبل از خواب که خبری نشد…صبح که رفتم مغازه نیم ساعتی نگذشته بود که مهربان زنگ زد و گفت:اکبر برو خونه ات ،منم دارم میام اونجا..مرخصی گرفتم و سرکار نرفتم،،دارم میام،تو هم زود خودتو برسون…کلید خونمو داشت..سریع خودمو رسوندم و دیدم رنگ به چهره نداره و مثل مار به خودش میپیچه….اروم جیغ میکشید و گریه میکرد…مهربان با حال زار گفت:از دیشب که دارو رو خودم دارم زجر میکشم..اکبر دارم میمیرم…بالاخره بعداز چهار ساعت،…(خوب یادمه که درست چهار ساعت درد کشید)تا مهربان گفت تموم شد.... ادامه در پارت بعدی 👇 ‎‎‌‌‎‎@shayad_etefagh ┈┈•✾🌿🌺🌿✾•┈┈
به جای سرزنش مداوم خودتان، اشتباهتان را در مقابل کودک بپذیرید و راه حل ارائه دهید. وقتی والدین اشتباهی انجام می دهند و خود را زیر حملات انتقاد می برند و مدام خود را سرزنش میکنند، کودکان نتیجه می گیرند که وقتی که مرتکب اشتباه می‌شوند راه شایسته این است که چنین رفتاری با خود داشته باشند. ❌ "باز کلیدو فراموش کردم نمیدونم چمه این چه کاری بود که کردم چه کار اشتباهی مرتکب شدم" ✅ "اخ چه بد شد کاشکی کلید رو فراموش نمی کردم این دومین باره چه کار باید بکنم تا دیگه چنین اتفاقی نیفته؟ فهمیدم میدم یه کلید دیگه از روش بسازم و جایی قایمش می کنم" با مهربان بودن با خودمان به کودکانمان می آموزیم که نسبت به خود مهربان باشند. ‎‎‌‌‎‎@shayad_etefagh ┈┈•✾🌿🌺🌿✾•┈┈
❣گاهی خدا با دستِ تو، دستِ دیگر بندگانش را میگیرد... با زبان تو، گره کار بنده ای را باز میکند... با انفاق تو، گرسنه ای را سیر و عریانی را میپوشاند... با قدم تو، مشکلی را حل میکند... وقتی دستی را به یاری میگیری، بدان که در آن زمان دستِ دیگر تو، در دست خداست...  اجازه دهید کلماتتان، باعث قوت قلب دیگران شود، الهام بخش شان باشد و مسیرشان را روشن کند. اجازه دهید اعمالتان، زنجیرهای دیگران را باز کند. اجازه دهید دست هایتان، چشم بند را از دید دیگران کنار بزند. اجازه دهید عشقتان، یک نمونه درخشان برای دیگران باشد. و در پایان اجازه دهید محبت شما، نمایشی از محبت خالق مهربان و کائنات باشد…❤️ ‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌ ‎‎‌‌‎‎@shayad_etefagh ┈┈•✾🌿🌺🌿✾•┈┈
من اکبر هستم متولد سال ۱۳۶۷شهر ارومیه اما از همون نوزادی ساکن تهرانم اون شب مهربان اصلا حالش خوب نبود و مدام به خودش لعنت میفرستاد.صبح که شد هر چند حالش بهتر نشده بود اما از خونه ی من مستقیم رفت سرکار و بعدش خونه ی خودشون…بعداز اون اتفاق مهربان دچار افسردگی شدیدی شد و از من دوری کرد..هر وقت باهاش تماس میگرفت و میخواستم ببینمش بهانه میاورد و بالاخره یه روز حرف دلشو زد.مهربان گفت:من اشتباه کردم…گفتم:چه اشتباهی؟دوستی با منو میگی سقط جنین رو؟دلم میخواست ازش سقط رو بشنوم اما مهربان گفت:کلی میگم..در کل دوستی منو تو اشتباه بوده.تمام کارامون از اساس غلط بود..با این حرفش خیلی ترسیدم..وحشت داشتم که از دستش بدم برای همین گفتم:مهربان بیا زودتر ازدواج کنیم..اما مهربان همش بهانه اورد..چون خیلی پیگیر بودم و دلم میخواست حتما همسرم بشه به زحمت و بعداز ۳-۴ماه راضیش کردم که بیاد و با خانواده ام آشنا بشه..روزی که رفتیم پیش خانواده ام مهربان حسابی به خودش رسیده بود…خدایی همیشه شیکپوش و مرتب بود.... ادامه در پارت بعدی 👇 ‎‎‌‌‎‎@shayad_etefagh ┈┈•✾🌿🌺🌿✾•┈┈
🔻 ✍ موشی در خانه صاحب مزرعه تله موش دید؛ به مرغ و گوسفند و گاو خبر داد. همه گفتند: تله موش مشکل توست، به ما ربطی ندارد! ماری دمش در تله موش گیر کرد و زن مزرعه دار را که آنجا بود گزید. از مرغ برایش سوپ درست کردند؛ و گوسفند را برای عیادت کنندگان از زن مزرعه دار سر بریدند. زن مزرعه دار زنده نماند و مرد. گاو را برای مراسم ترحیم کشتند و در این مدت موش از سوراخ دیوار نگاه می‌کرد و به مشکلی که به دیگران ربط نداشت فکر می‌کرد ... * عاقبت به من چه گفتن همینه.. ‎‎‌‌‎‎@shayad_etefagh ┈┈•✾🌿🌺🌿✾•┈┈
*ارزش* نوبت به علامه‌جعفری رسید. بالا رفت و گفت: اگر مي‌خواهيد بدانيد يک انسان چقدر ارزش دارد، " ببينيد به چه چيزي علاقه دارد، و به چه چيزي عشق می‌ورزد" کسي که عشقش يک آپارتمان است، در واقع ارزشش به مقدار همان است کسي که عشقش ماشينش است، ارزشش به همان ميزان است. _ اما کسي که عشقش خدای متعال است، ارزشش به اندازه‌ی خداست! وقتي جامعه شناسان سخنان او را شنيدند، براي چند دقيقه روی پای خود ايستادند، و کف زدند. علامه جعفری گفت: عزيزان، اين کلام از من نبود، بلکه از شخصي به نام بود. که در نهج‌البلاغه فرمود: [قِيمَةُ کُلِّ امْرِئٍ مَا يُحسِنُهُ] ارزش هر انساني به اندازه چيزی است که دوست می‌دارد و آن را خوب می‌داند. ‎‎‌‌‎‎@shayad_etefagh ┈┈•✾🌿🌺🌿✾•┈┈
📌 *شاید تعجب کنید اگر بگویم مغز ما با همه پیچیدگیش قادر نیست جملات منفی را از مثبت تفکیک کند به جمله ً منفی زیر توجه کنید: 👈" لطفا به فیل قرمز فکر نکنید " ذهن شما اکنون به چه چیزی فکر می کند؟ بدون شک ذهن شما اکنون در حال فکر کردن به فیل قرمز است. به نظر شما اگر به کودکی گفته شود 👈دست مرا ول نکن، 👈به پریز برق دست نزن، 👈امروز با بچه ها در مهد دعوا نکن، چه پیغامی در مغز او مخابره میشود؟ همه این جملات در ذهن او مثبت برداشت شده و گویی که به او دستور داده اید که این کار را انجام دهد، در واقع در فرمان دادن باید به کودک گفته شود چه کاری باید انجام دهد نه اینکه چه کاری نباید انجام دهد. بنابراین با کودک خود اینگونه سخن بگویید: ✅ به جای مخالفت نکن ؛ بگو کاری که گفتم را انجام بده ✅ به جای فحش نده ؛ بگو حرف خوب بزن ✅ به جای دستم را ول نکن؛ بگو دستم را محکم بگیر ✅به جای ندو ؛ بگو آرام راه برو* ‎‎‌‌‎‎@shayad_etefagh ┈┈•✾🌿🌺🌿✾•┈┈
من اکبر هستم متولد سال ۱۳۶۷شهر ارومیه اما از همون نوزادی ساکن تهرانم وارد خونه که شدیم مهربان سلام کرد ولی مامان و خواهرام بزور جوابشو دادند و محل نزاشتند…یه کم من با خانواده خوش ‌و بش کردم تا مثلا یخشون باز بشه که یکی از خواهرام سرتا پای مهربان رو نگاه کرد و با کنایه گفت:نه بابااااا…خیلی خوش تیپی،،فکرشو نمیکردم تا این حد خوش تیپ باشی….حالا بگو ببینم این لباسهارو خودت خریدی یا برادر ساده ی من؟آخه میدونی دخترای این دوره زمونه خیلی زنگ شدند…تا یه پسر پولدار به تورشون میخوره تا کش مو رو هم باید پسره بخره…مهربان با دلخوری و خیلی جدی گفت:من کار میکنم…از ۱۸سالگی هم کار کردم و هم درس خوندم..من دختر کاملا مستقلم و‌نیازی به پول کسی ندارم..اصلا هم خوشم نمیاد آویزون جیب بابام یا شوهرم باشم…با این جواب مهربان خواهرم خودشو جمع و جور کرد ولی مشخص بود که حرص میخوره…رفتار بابا و زن داداشام با مهربان بهتر از اونا بود و خیلی زود صمیمی شدند و در حال حرف زدن بودن که مامان یهو بدون پرده و رک رو به مهربان گفت:من راضی به این وصلت نیستم..بنظر من شما دو تا بهم نمیخورید… ادامه در پارت بعدی 👇 ‎‎‌‌‎‎@shayad_etefagh ┈┈•✾🌿🌺🌿✾•┈┈
*لبخند زدن اندورفین و سروتونین و مسکن های طبیعی بدن را آزاد می کند تحقیقات عصب شناسی در دانشگاه تورنتو کانادا نشان داده است که لبخند زدن با تولید این سه ماده در بدن باعث بهبود روحیه می شود. می توان گفت لبخند زدن یک داروی مسکن طبیعی است به نظر میرسد افرادی که لبخند می زنند اعتماد به نفس بالاتری دارند و در کارشان بیشتر پیشرفت می کنند. لبخند زدن کمک میکند مثبت اندیش باشید در واقع وقتی لبخند می زنیم بدن ما به بقیه بدن پیغام می فرستد که «زندگی خوب پیش می رود» پس با لبخند زدن (هرچند ظاهری) از افسردگی و نگرانی دور بمانیم.* 💛 ‎‎‌‌‎‎@shayad_etefagh ┈┈•✾🌿🌺🌿✾•┈┈
ذهن‌زیبـا بهترین طبیب شماست اگر می خواهید جسم خود را تقویت کنید ذهنتان را تقویت کنید اگر می‌خواهید جسم خود را احیا کنید ذهنتان را زیبـا کنید ... هیچ طبیبی مانند اندیشه‌ای شادی آفرین برای از بین بردن بیماریهای جسمانی نیست ... و هیچ داروی آرام بخشی مانند محبت و مهربانی و نیت‌خیر برای کاهش غم و اندوه وجود ندارد... ‎‎‌‌‎‎@shayad_etefagh ┈┈•✾🌿🌺🌿✾•┈┈
روزی مردی در بیابان در حال گذر بود که ندائی رااز عالم غیب شنید: « ای مردهرچه همین الآن آرزو کنی، به تو داده میشود.» مرد قدری تأمل کرد، به آسمان نگاه کرد و گفت: میخواهم کوهی روبرویم قرار گرفته، به طلا تبدیل شود. در کمتر از لحظه ای کوه به طلا تبدیل شد. ندا آمد: « آرزوی دیگرت چیست؟ » مرد گفت: کور شود هرکه آرزو و دعای کوچک داشته باشد. بلافاصله مرد کور شد! نکته : وقتی منبع برآورده کردن آرزوهایت خداست، حتی خواستن کوهی از طلا نیز کوچک است. خدا بزرگ است، از خدای بزرگ چیزهای بزرگ بخواهید... ‎‎‌‌‎‎@shayad_etefagh ┈┈•✾🌿🌺🌿✾•┈┈