eitaa logo
کانال شعر مولانا ابتهاج سعدی
3.8هزار دنبال‌کننده
2.4هزار عکس
1هزار ویدیو
0 فایل
اگه تبلیغ نذاریم تو کانال چطور کانال رشد بدیم؟ بابت تبلیغات پوزش میخایم
مشاهده در ایتا
دانلود
فقط خدا نکند عشق آرزو باشد دلیلِ این همه اندوه کاش او باشد! چو دیگران خبر از داستانِ ما دارند در این میانه کجا بیمِ آبرو باشد؟ بیا زِ عشق طریقِ سخن بیاموزیم خوشا که بوسه سرآغازِ گفت‌وگو باشد سخن زِ چشمِ پر از حیرتِ تو می‌شنوم که برخلافِ تو آیینه راست‌گو باشد همین کسی که دل از او بریده‌ای می‌خواست کسی شود که برای تو آرزو باشد 📕جایگاه شهود/ کانال اشعار مولانا حافظ سعدی👇 @shear_farsi
📝 از سرِ تعمیرِ دل بگذر که معمارانِ عشق روزِ اول رنگِ این ویرانه، ویران ریختند کانال اشعار مولانا حافظ سعدی👇 @shear_farsi
در نگاه خلق، از دیوانگان کم نیستم فکر زخمی دیگرم، دنبال مرهم نيستم ظاهرم چون بید مجنون است و باطن مثل سرو از تواضع سر به زیر انداختم؛ خم نیستم شیشه‌ای نازک‌دلم؛ اما بدان ای سنگدل خرد شد هرکس که می‌پنداشت محکم نیستم لطف خورشید است اگر از ماه نوری می‌رسد آنچه فهمیدی غلط بود؛ آنچه هستم نیستم! جام زهرت را بیاور! من برای زندگی بیش از آن چیزی که می‌بینی مصمم نیستم 📕آشفتگی کانال اشعار مولانا حافظ سعدی👇 @shear_farsi
✨ ما را چه بی‌گناه گرفتار کرده‌ای ••• کانال اشعار مولانا حافظ سعدی👇 @shear_farsi
ما مردم شب دیده به دیدن نرسیدیم تا صبح دمی هم به دمیدن نرسیدیم کالیم که سرسبز دل از شاخه بریدیم تا حادثهٔ سرخ رسیدن نرسیدیم خون خورده ی دردیم و چراغانی داغیم گل کردهٔ باغیم و به چیدن نرسیدیم زین هیزم تر هیچ ندیدم بجز دود شمعیم که تا شعله کشیدن نرسیدیم خونیم و تپیدیم به تاب و تب تردید اشکیم و به مژگان چکیدن نرسیدیم بادیم که آواره دویدیم به هر سوی اما چو نسیمی به وزیدن نرسیدیم یک عمر دویدیم و لب چشمه رسیدیم خشکید و به یک جرعه چشیدن نرسیدیم کانال اشعار مولانا حافظ سعدی👇 @shear_farsi
📝 در حیرتم که این دل آتش مزاج ما عمری چگونه زنده در آب سرشک ماند کانال اشعار مولانا حافظ سعدی👇 @shear_farsi
شب سیاه به اصرار ماه روشن شد هزار شکر که این نور قسمت من شد منم نواده‌ی تهمینه پس چه جای سوال اگر که سهم من از عاشقی تهمتن شد کسی که دامنش از اشک شوق تر شده‌ بود به نام عشق مبرا و پاکدامن شد اگر تو دوست بمانی برای من کافیست چه باک با من اگر دوست دشمن شد؟! چه دید چشمِ تو پشتِ نگاهِ دلتنگم که بین این همه دیوانه عاشق من شد... 📕نارُنج/ کانال اشعار مولانا حافظ سعدی👇 @shear_farsi
✨ دل که رنجید از کسی خرسند کردن مشکل است ...! کانال اشعار مولانا حافظ سعدی👇 @shear_farsi
💭 سخن از گرمیِ آغوش تو گفتن ظلم است کس به جز پیرهنت با تو هم‌آغوش مباد بَر و دوشِ تو که چون رختِ عروسی‌ست سفید جز به مرگِ من ِغم‌دیده سیه‌پوش مباد کانال اشعار مولانا حافظ سعدی👇 @shear_farsi
📝 ز فراق چون ننالم من دلشکسته چون نی که بسوخت بند بندم زحرارت جدایی... کانال اشعار مولانا حافظ سعدی👇 @shear_farsi
دل به آتش می‌‌زنند از عاشقی پروانه‌ها راست می‌گفتی حقیقت داشتند افسانه‌ها آشنای عشق بودی و تو را نشناختم بارها دیدم تو را، در صورت بیگانه‌ها گریه‌هایم چیست؟معنایی که فهمش ساده نیست بی‌دلیل و ناگهان! چون خنده‌ی دیوانه‌ها شانه خالی کرده‌ام از زیرِ بارِ زندگی زنده بودن گرچه خود باری است روی شانه‌ها هیچ سقفی خانه دلخواه تنهایان نشد حرف هم را خوب می‌فهمند بی‌کاشانه‌ها 📕اثر/ کانال اشعار مولانا حافظ سعدی👇 @shear_farsi
✨ درد تنهایی درون استخوان پیچیده‌است شرح درد از من مخواه این داستان پیچیده‌است گفت «دوری» التیام دردهای عاشقی‌ست نسخه ما را دلی نامهربان پیچیده‌است کانال اشعار مولانا حافظ سعدی👇 @shear_farsi
📝 ای که نزدیک‌تر از جانی و پنهان ز نگه هجر تو خوش‌ترم آید ز وصال دگران کانال اشعار مولانا حافظ سعدی👇 @shear_farsi
✨ دل بُرده از من آنکه ز من دل بریده است دیگر در این قمار نباید زیان دهم... کانال اشعار مولانا حافظ سعدی👇 @shear_farsi
کم به دست آوردمت، افزون ولی انگاشتم بیش از این‌ها از دعای خود توقع داشتم بید مجنون کاشتم، فکر تو بودم، خشک شد زرد می‌شد مطمئناً کاج اگر می‌کاشتم آن که زد با تیغ مکرش گردنم را، خود شمرد چند گامی سوی تو بی‌سر قدم برداشتم ای شکاف سقف ِبر روی سرم ویران شده کاش از آن اول تو را کوچک نمی‌پنداشتم آه ِمن دیشب به تنگ آمد، دوید از سینه‌ام داشت می‌آمد بسوزاند تو را، نگذاشتم کانال اشعار مولانا حافظ سعدی👇 @shear_farsi
روزی که دل می‌بردی از من، دنبال دل‌بستن نبودی دنیای من تاریک‌تر شد، آینده‌ی روشن نبودی راه رسیدن تا یقین را این‌بار هم برعکس رفتی جز من که با تو دوست بودم، با هیچ‌کس دشمن نبودی اشک تو را هرگز ندیدم، حتی زمان بی‌قراری نامرد! اصل مشکل این بود: تو مرد بودی، زن نبودی هر ادعایی کرده بودی، وقت عمل پا پس‌کشیدی قدری شجاعت داشتی کاش! در قید و بند تن نبودی بین من و تو معنی عشق، قدری تفاوت داشت با هم من گرچه سر تا پا تو بودم، تو ذره‌ای هم من نبودی 📕بی‌نا کانال اشعار مولانا حافظ سعدی👇 @shear_farsi
✨ ای که گفتی عشق را از یادبردن سخت نیست عشق را شاید، ولی هرگز مرا نشناختی... کانال اشعار مولانا حافظ سعدی👇 @shear_farsi
ره میخانه و مسجد کدام است که هر دو بر من مسکین حرام است نه در مسجد گذارندم که رند است نه در میخانه کین خمار خام است میان مسجد و میخانه راهی است بجوئید ای عزیزان کین کدام است به میخانه امامی مست خفته است نمی‌دانم که آن بت را چه نام است مرا کعبه خرابات است امروز حریفم قاضی و ساقی امام است برو عطار کو خود می‌شناسد که سرور کیست سرگردان کدام است کانال اشعار مولانا حافظ سعدی👇 @shear_farsi
✨ چه دیده‌ها که دلت را به وعده خوش کردند چه وعده‌ها که دل من ندیده رد می‌کرد کانال اشعار مولانا حافظ سعدی👇 @shear_farsi
🖇♥️ وصف حال اونایی‌ که ادعای عاشقی دارن به روایت جناب "همه حديث وفا و وصال می‌گفتی چو عاشق تو شدم قصّه واژگون كردى" کانال اشعار مولانا حافظ سعدی👇 @shear_farsi
✨ عطرِ توست در هوا، می‌آیی یا رفته‌ای ...؟! کانال اشعار مولانا حافظ سعدی👇 @shear_farsi
امروز نه آغاز و نه انجام جهان است ای بس غم و شادی، که پس پرده نهان است گر مرد رهی ؛ غم مخور از دوری و دیری دانی که رسیدن هنر گام زمان است تو رهرو دیرینه‌ی سرمنزل عشقی بنگر که ز خون تو به هر گام نشان است آبی که بر آسود ، زمینش بخورد زود دریا شود آن رود که پیوسته روان است از روی تو دل کندنم آموخت زمانه این دیده از ان روست که خونابه‌فشان است دردا و دریغا که در این بازی خونین بازيچه‌ی ایام دل آدمیان است
زیباترین چیز درباره‌ی عشق، این است که نه عقلی دارد و نه خِرَدی زیباترین چیز درباره‌ ی عشق این است که روی آب راه می‌رود و غرق نمی‌شود! کانال اشعار مولانا حافظ سعدی👇 @shear_farsi
📝 هر غزلم نامه‌ای‌ست صورت حالی در او نامه نوشتن چه سود چون نرسد سوی دوست کانال اشعار مولانا حافظ سعدی👇 @shear_farsi
ای دل آن دم که خراب از می گلگون باشی بی زر و گنج به صد حشمت قارون باشی در مقامی که صدارت به فقیران بخشند چشم دارم که به جاه از همه افزون باشی در ره منزل لیلی که خطرهاست در آن شرط اول قدم آن است که مجنون باشی نقطه عشق نمودم به تو هان سهو مکن ور نه چون بنگری از دایره بیرون باشی کاروان رفت و تو در خواب و بیابان در پیش کی روی ره ز که پرسی چه کنی چون باشی تاج شاهی طلبی گوهر ذاتی بنمای ور خود از تخمه جمشید و فریدون باشی ساغری نوش کن و جرعه بر افلاک فشان چند و چند از غم ایام جگرخون باشی حافظ از فقر مکن ناله که گر شعر این است هیچ خوشدل نپسندد که تو محزون باشی کانال اشعار مولانا حافظ سعدی👇 @shear_farsi