شور حضرت رباب سلام الله علیها.mp3
6.52M
شور حضرت رباب سلام الله علیها
بانویِ بی مثالی محوِ در ذوالجلالی
در عصمت وُ حیا هم.. تو پاکی و زلالی
عُلیا مخدره رباب
شورِ تو چه محشره رباب
ذکر ما به عشق تو بی بی
یا علیِ اصغره، رباب..
جونم به فدات.. بانوی حسین..
چشم تو همیشه بوده به سوی حسین
هرجا که باشی.. آرومه حسین
ای خانومِ بی همتا و معصومِ حسین..
ای تندیسِ حجاب.. یا حضرتِ رباب..
سیدتی یارباب(س)..
نورِ اعلا سرشتی.. شهبانوی بهشتی
رو قلب نوکراتون. علی اصغر نوشتی
زوجة الحسینی یارباب
ای خاتونِ کربلا رباب..
با خونِش حماسه آفرید..
علی اصغرِ شما رباب
در اوجِ غمو.. در اوجِ بلا..
موندی تا پای جون، تو پای خونِ خدا..
در معرفتی.. تو الگوی من..
رفتی زیرِ آفتاب یادِ شاهِ بی کفن..
بانویِ آفِتاب.. یا حضرتِ رباب..
سیدتی یارباب(س)..
الگویِ بانوانی.. خورشیدِ آسمانی..
بانویِ با وفا و.. بانویِ مهربانی..
شافع القیامتی رباب..
بابِ جود و حاجتی رباب
ما عبدِ علیِ اصغریم..
بر ما کن عنایتی، رباب..
شد چادر تو.. شافعِ همه..
جانم به فدایِ تو عروسِ فاطمه..
رخصت میگیره.. از تو پسرت..
میده برات اربعین و به نوکرت..
کوهِ خیر و ثواب.. یا حضرتِ رباب..
سیدتی یارباب(س)..
#مجتبی_دسترنج_ملتمس
🔹 #اشعار_ناب_آیینی 🔹
http://eitaa.com/joinchat/1035468802Cef07e8d2e7
شور حضرات مخدرات...mp3
30.62M
سبک شور مخدرات
یا ریحانة الحسین، ای فخرِ مخدرات
جونه ناقابلمو، هدیه می کنم برات
بانوی سه ساله ای، صاحبِ رساله ای
فطرس بوده از ازل، بین جمع نوکرات
بانو
میزنم به محضرت زانو
آرزومه حرمت باشم
بزنم صحن تو رو جارو..
ای که پادشاهه عالمینی
بنت الحسینی
تو با اشک چشمتم خالق شور و شینی
تخت پادشاهیت..روی دوشِ عباس
وَ تو بانی سفر به بین الحرمینی..
یا رقیه مدد یارقیه
یا عقیلة العرب، زینب بنتِ حیدری
تو با خطبه خونیات، از عالم دلْ میبری
گفتی اسکتوا..وُ شد، شام و کوفه زیر و رو
تو کاخ یزید و هم، لَرزوندی با تَشری..
زینب
اسم تو میاره تاب و تب
خطبه های تو، تو کوفه شد
کابوس ابن زیاد، هر شب..
الگویِ صبر و وقاری زینب
کراری زینب
از علی خیلی نشونی ها تو داری زینب
تو حسینی خوی و.. حسنی مَرامی
حینِ خوندن نماز فاطمه واری زینب..
یا زینب مدد یازینب
علیا مخدره... ، بی بیِ مکرمه...
شاه بانوی کربلا، ای عروسِ فاطمه
دستِ ما دخیل اون، قنداقه ی اصغرت
مدحِ حضرت رباب، هرچی هم بگم کمه
خانوم
عصمت تو بر همه معلوم
وقتی که پیشِ حسین هستی
قلبِ اربابم میشه، آروم..
اسم تو با نوکرا عجینه
خیلی دلنشینه
تربیت شده به دستای شما سکینه
شاعرِ تو بانو..حضرت حسینه
تو کریمه ای وُ قسمتم نِما مدینه..
یا رباب مدد یا رباب
#شعر_مجتبی_دسترنج_ملتمس
🔹 #اشعار_ناب_آیینی 🔹
http://eitaa.com/joinchat/1035468802Cef07e8d2e7
زمینه - حضرت رباب سلام الله علیها.mp3
1.82M
زمینه حضرت رباب سلام الله علیها
سلام ای بانوی صبر و عزا
سلام ای کوهِ اَندوه و بلا
فدای رنج و غُصه و غمِت
تویی اوجِ روضه ی کربلا
تو دلخونی.. بمیرم تو محزونی.. بمیرم
علی اصغر.. نداری پریشونی.. بمیرم..
آب می بینی گریه می کنی
سراب می بینی گریه می کنی
طفل می بینی ضجه می زنی
خواب می بینی گریه می کنی
یا مظلومه.. یا رباب..
مگه میشه از یادِ تو بِره...
زمانی که شد دلها غُصهدار
بهروی دست بابا پَر میزد
علی اصغر با قلبی بیقرار
هنوز لالا.. میخونی نداری تو.. توونی..
به یادِ ذبحِ عطشان زیرِآفتاب..میمونی
تیر می بینی گریه می کنی
شمشیر می بینی گریه می کنی
ذبح می بینی ناله می زنی
تو شیر می بینی گریه می کنی
یا مظلومه.. یا رباب..
اگه حرمله از یادت بِره..
نِمیره از یادت اون نیزهدار
کنارِ سر عباس و حسین
میزد بر نیزه سرِ شیرُخوار
چِقَد ناله.. کشیدی پایِ نیزه.. خمیدی
توی طشتِ طلا هم.. حسینترو..تو دیدی
چوب می بینی گریه می کنی
طناب می بینی گریه می کنی
طشت می بینی لطمه می زنی
شراب می بینی گریه می کنی
یا مظلومه.. یا رباب..
#مجتبی_دسترنج_ملتمس
🔹 #اشعار_ناب_آیینی 🔹
http://eitaa.com/joinchat/1035468802Cef07e8d2e7
#مناجات_مهدوی_جدید
#حضرت_رباب_علیهاالسلام
از چه دعای آمدنت مستجاب نیست
این زندگی بدون تو غیر از عذاب نیست
در انتظار دیدن تو، صبر تا به کی؟؟؟
دیگر قرار رفته و در سینه، تاب نیست
کم گریه کرده ایم برای ظهور تو
در آسمان دیده، برایت سحاب نیست
دستم بگیر تا که بمانم به راه تو
بر استواری ام که حساب و کتاب نیست
حالا که بین مجلس روضه نشسته ام
در فتنه ها دگر به دلم اضطراب نیست
حالا که در فراق تو بی چاره گشته ایم
چاره به غیر روضه ی بی بی رباب نیست
می گفت اصغرم، گل لب تشنه ام بخواب
در خیمه ها برای تو یک قطره آب نیست
این رعد و برق و چک چک باران و جوی آب
پیش نگاهِ حسرت تو جز سراب نیست😭
یک تن نگفت حرمله ی پست و رذل را
ملعون، نزن،که کشتن کودک ثواب نیست
زد یک سه شعبه بر تو و قلب من و حسین
بهتر از این برای عدو، انتخاب نیست
حالا به روی نیزه شدی داغ دائمم
حقّ ِ لبان خشک تو این آفِتاب نیست
پایین بیا و در بغلم خواب ِ ناز کن
بر روی نی که اصغر من جای خواب نیست
از بس که خورده ای به زمین از فراز نی
چاره به غیر ِ بستن تو با طناب نیست
✍علی مهدوی نسب(عبدالمحسن)
🔹 #اشعار_ناب_آیینی 🔹
http://eitaa.com/joinchat/1035468802Cef07e8d2e7
مدح و مرثیه حضرت رباب سلام الله علیها
بانوی آفتاب و آب رباب
زوجهی سیدالشباب رباب
نور چشمانِ حضرت زهرا
ای عروسِ ابوتراب رباب
از تو باید همیشه گفت و شنید
وَز تو بنوشت صد کتاب رباب
مدح تو هست اُستوار و بلند
مدح تو هست دُرّ ناب رباب
گفتمش کیست مظهر عصمت؟
گفت الله در جواب رباب
..وَ کنیزت زنان ما هستند
..وَ غلامت همه شباب رباب
هر که جز خانه ی تو را در زَد
رفته او در پیِ سراب رباب
یک نگاه تو رحمت الله است،
کِی کنی بر گدا عتاب رباب؟!
هر کجا در به رویمان بَستَند
کرده ذکر تو فتحِ باب رباب
بانوی جنتی و از این روی
نوکرت کِی شود عذاب رباب؟
روز محشر اُمیدمان بر توست
در همان لحظهی حساب رباب
اُسوه ی عفت و حیا و شرف
معنی شوکت و حجاب رباب
زینبی نُطق و فاطمی خویی
هاشمی خصلت و نقاب رباب
گندمِ دستِ تو دوا گردد
چون که گردید آسیاب رباب
ما همه خستگانِ معصیتیم
بر دل خستگان بِتاب رباب
در دل سائلین تو زِ ازل،
کرده نام تو انقلاب رباب
جان عالم فدای نام تو باد
که حُسینَت کند خطاب رباب
نام تو واژه واژه پر معناست
تا به عرش است نقشِ قاب «رباب»
خانه ای که تویی کنار حسین
هست محبوبِ آن جناب رباب
مادرِ اصغر و سکینه تویی
بس به مدح تو این صواب رباب
به غلامی اصغرت ما را..
کِی نمایی تو انتخاب رباب؟
کُن دعایی دوباره دلتنگم
ای دعای تو مستجاب رباب
کربلا خواهم و بگویم باز..
حقِ شش ماههات رباب رباب
.....
در عزای تو مرثیه لال است
..وَ نیاورده روضه تاب رباب
کربلا بود و لحظه لحظه دلت
بود آری.. در اضطراب رباب
لَعن تو بر هرآنکه جرعهی آب
کرده از اصغر اجتناب رباب
آن زمانی که آب را بستند
شد دل کودکت کباب رباب
ریخت خون از گلوی اصغر تو
چون که از گُل چِکد گلاب رباب
تا که زَد تیر، حرمله به علی
آسمان شد سرت خراب رباب
گفته مقتل، که دیده ای در دشت
سر شش ماهه را خضاب رباب
دیده ای روی نیزه ها آری،
تو سر هجده آفتاب رباب
چون سر اصغرت سر نی رفت
تو شدی غرق التهاب رباب
من بميرم پس از حسین شده
دست تو بسته با طناب رباب
مثل زینب تو را به شام زدند
سر کینه، سر ثواب، رباب
عالمی کاش جان دهد زین غم،
تو کجا مجلس شراب رباب؟
تو کجا، مجلسی که بر لب یار..
میخورَد چوبْ با شتاب رباب
عاقبت از غم حسینِ غریب
رفته ای زیر آفتاب رباب
از مراثی تو برای حسین
هر دل سنگ شد مذاب رباب
.....
غرض «ملتمس» نگاه تو بود
ای مضامین شعر ناب رباب
ذره ام، قطره ام، نگاهم کن
بانوی آفتاب و آب رباب....
#مجتبی_دسترنج_ملتمس
🔹 #اشعار_ناب_آیینی 🔹
http://eitaa.com/joinchat/1035468802Cef07e8d2e7
شعر محاوره مرثیه حضرت رباب سلام الله علیها
من یه مادرم، یه مادرِ شهید...
که شدم از داغ یاسم موسفید
گلمُ یه جوری چیدن از تو باغ
که قدِ منو حسین هردو خمید
گلِمنکِیطاقتسهشعبهداشت؟
سُرخمیشدگلوش،نمیشدبوسهکاشت!
خدا لعنت کنه این حرمله رو..
بَدجوری تیر و روی گلو گذاشت
آخ.. مِن الاذن الی الاذن.. سرت
آخ.. مِن الورید الی الورید.. پرت
هی تلظی کردی، دست و پا زدی
آخ.. بمیره از غم تو مادرت...
مگه تو ثمر نداری حرمله؟!
از دلم خبر نداری حرمله...
پسرم شیشماهه بود با تیر زدیش،
مگه تو پسر نداری حرمله؟!
حرمله خدام عذابت بکنه
الهي خونه خرابت بکنه..
هم علیمو کُشتی،هم آب ندادی
خدا توی آتیش آبت بکنه
همه ایستادن و داغمو دیدن
سر شیشماهمو با تیر بریدن
یکی سرسلامتی بهم نگفت
همهبهاشکچشاممیخندیدن
چقدر غصه و غربت کشیده...
این حسینِ که مصیبت کشیده
یهقدم میرفت، دوباره برمیگشت
خیلی از رباب خجالت کشیده
چطوری تنترو توخاک بذاریم؟
بعد تو علی دیگه غصه داریم..
یه باره دیگه بخند برای ما...
من و بابائیت مگه دل نداریم!
سر قبرت حالا هِقهِق می کنم
یادِ خاطرات سابِق می کنم
کاشکی نبش قبر نشی با نیزه ها
من از این غُصهی تو دِق می کنم
مثل زهرا تو رو بی هوا زدن
چون عمومُحسن تویِبلا زدن
با سهشعبه زدنِت، ولی دیگه..
سر تو چرا به نیزه ها زدن؟!
میونِ بلا.. دیگه نبینمت
زیرِ دستوپا..دیگه نبینمت
جای تو، تو آغوش مَنِ گُلم
روی نیزهها.. دیگه نبینمت
هیباعمهزینبازچشات میگم
دارم از خندهی رو لبات میگم
روی نیزه، عمو لالا میخونه..
پای نیزه، من لالا برات میگم
لالا لالا لالایی علی بخواب
لالا لالا لالایی.. جانِ رباب
کاش نبینم روی نیزه ای، تو هم..
نبینی دست منو بین طناب
از روی نیزه نیفتی پسرم
نیزه میلرزه نیفتی پسرم
کمی طاقت بیار اینجا پُرِ از..
..چشمایِهرزه،نیفتی پسرم
زیرِآفتابمیشینمآب نمیخوام
شبا دیگه نور مهتاب نمیخوام
وقتیکه تو خوابیدی بهزیرِخاک
مندیگهبهاینچشامخوابنمیخوام
بعد تو ربابْ هم بییاوره
بعد تو چشم رقیه هم تَره
مثل زینب که برادر نداره
بعد تو سکینه بی برادره..
چطوری خاطرههاش یادم بره؟
چطوری اشک چشاش یادم بره؟
تصویرش هنوز توی ذهنِ مَنِ...
چطوری زخم لباش یادم بره؟
تَرکِ لباش مگه یادم میره..!
بغضِتوصداشمگهیادممیره..!
هر چی از یادم بره ولی آخه..
آخریننگاش مگه یادم میره...!
#مجتبی_دسترنج_ملتمس
🔹 #اشعار_ناب_آیینی 🔹
http://eitaa.com/joinchat/1035468802Cef07e8d2e7
سبک و شعر ملتمس:
سبک و شعر های حضرت رباب سلام الله علیها
(٢١ رجب سالروز بزرگداشت و عزای حضرت رباب سلام الله علیها)
دوبیتی های توسل به حضرت رباب سلام الله علیها
ای رباب ای بانوی بیت ولا
ای رباب ای مظهر حجب و حیا
حق اصغر طفل مظلومت بگیر
دست خالیِ مَنِ اُفتاده را
🥀
مادر صبر و شکیبی یارباب
بی حبیبان را حبیبی یارباب
من چهگویم از مقامت چونکه تو
همسر شاه غریبی یارباب
#مجتبی_دسترنج_ملتمس
🔹 #اشعار_ناب_آیینی 🔹
http://eitaa.com/joinchat/1035468802Cef07e8d2e7
❃﷽❃ #مدح
#امام_حسن_علیه_السلام
میــوهٔ قـلب علی، زهرا، ابوالقاسم، حسن
نور چشمـان حسین و حجّت قائم، حسن
گر نبوده شـــیـر صفین و جمل در کربلا
موج میزد دَم به دَم در چهرهٔ قاسم، حسن
زنده از نام حســینم در میان روضـــه ها
تا که جان دارد تنم، دَم میزنم دائم، حسن
صـبـر هـم افتاده زیــرِ پای مولای کریـم
وقت کَظمِ غیظ گوید حضرت کاظـم، حسن
روضه هایش خاطرات غصه دار مادر اسـت
داغدارِ کوچهی تنـگِ بنی هاشــم، حسـن
"کیمیا" هم کاش میشد خـادم الزّهرا شود
کاش بنویسد خودش، نام مـرا خادم، حسن
#شعراز_رقیه_سعیدی_کیمیا
🔹 #اشعار_ناب_آیینی 🔹
http://eitaa.com/joinchat/1035468802Cef07e8d2e7
بسم الله الرحمن الرحیم
🔹 #امام_حسن_مجتبی علیهالسلام
🔸 #کریم_اهل_البیت
🔹 #سبط_اکبر
🔸 #فاتح_جمل
🔹 #غریب_مدینه
ماهي كه وامدارِ رخش آفتاب بود
آنکس كه خلقي از كرمش ، كامياب بود
دُردانه ي رسول و جگر گوشه ي بتول
در علم و حلم ، آينه ي بوتراب بود
نامش حسن ، مرام حسن ، خُلق و خو حسن
در حُسنِ خُلق ، وارث ختمي مآب بود
او را كريم آل محمد شمرده اند
با فعلِ خود ، مفسّرِ اُمّ الكتاب بود
گردد عيان به حشر ، هر آن كس بر او گريست
مشمولِ لطفِ خالقِ مالك رقاب بود
ديديم در بقيع ، مزارِ شريف او
باخاكِ ره برابر و در آفتاب بود
جاري زلال معرفتش در همه وجود
نازل هماره رحمت حق ز اين سحاب بود
دولتسراي او همه دم از فقير ، پُر
خالي لبش ز واژهی (لا) در جواب بود
در راه حق ، سه بار ز هستيّ خود گذشت
آمار بذل و بخششِ او بي حساب بود
اكرام كرد دشمنِ دشنام گوي را
خصمش مُريد گشت و خجل ز آن عتاب بود
دوّم امام شيعه ، چهارم ز پنج تن
در مجمعِ دو بحر ، حسن دُرّ ناب بود
تنها نه در بهشت بُود سيد شباب
در روزگار ، اُسوه ي هر شيخ و شاب بود
گه زيبِ دوش و گاه در آغوشِ عقلِ كُل
ريحانه ي رسولِ حق ، آن مستطاب بود
در گير و دارِ جنگ جمل ، تيغِ سركشش
بهر سپاه كفر ، بريد عِقاب بود
عهدي كه با شرايط خود بست با عدو
در آن زمانه ، خوبترين انتخاب بود
صلحش اگر نبود ، نشانی ز دين نبود
صلحِ حسن ، مقدّمه ی انقلاب بود
جان دادن و حمايتِ از شاه دين حسين
فرمانِ او به قاسمِ عاليجناب بود
ديدند مثلِ اكبر و عباس، قاسمش
در كربلا مجاهدِ پا در ركاب بود
آری حسن به صبر ز طاغوت سر بُريد
او را به نسل بت شكنان انتساب بود
در ديده خار داشت و در حلق ، استخوان
در شهرِ خود غريب ، چنان بوتراب بود
مولا علی به خانهی خود داشت فاطمه
فارغ ميانِ خانه ز هر اضطراب بود
امّا حسن غريب به كاشانه بود و داشت
گمراه همسری كه برايش عذاب بود
ميخواست تا عروس معاويّه اش كنند
بر آب پشت كرده به سوی سراب بود
مسموم كرد كوزه ی آبِ امام را
وقتی كه نور چشمِ پيمبر، به خواب بود
بيدار شد ز خواب و بنوشيد جرعهای
ايكاش آن زمان همه عالم، خراب بود
آتش زدند بر دلِ پر خون مجتبی
الماس سوده ها كه در آن ظرفِ آب بود
يك طشت، مثل دشتِ پُر از لا له در برش
ميسوخت جانِ پاكش و قلبش كباب بود
وقتی كه ديد اشكِ حسينش روانه است
بر سوّمین امام ، حسن را خطاب بود
روزی بسانِ روزِ تو ، در روزگار نيست
هر چند تلخ روزِ من و عهدِ باب بود
جان داد مجتبی و ز بيدادِ (عايشه)
در شهر ، وقت دفنِ تنش انقلاب بود
باريد تير ،جاي گل از كين به پيكرش
بر او سرشك ديده ی ياران گلاب بود
بي بهره بود (جعده) ز مهر و وفا و صدق
اين يك عروس فاطمه، آن يك (رباب) بود
اين زهر داد بر حسن ، او در غم حسين
مي ريخت اشكِ ديده و در آفتاب بود
يادش نرفته بود چه كردند با حسين
آن ناكسان كه صورتشان را نقاب بود
در زير سُمّ اسب، شكستند سينه ای
كاندر مَثَل ، خزانهی علم الكتاب بود
آنکس كه بر تراب ، تنش مانْد بی كفن
روزی به روی سينه ی ختمی مآب بود
در كوفه چون رباب سرِ او به نيزه ديد
خاكسترِ تنور بر آن رخ ، حجاب بود
جانسوز صحنه اي به برِ ديده ي ترش
از خيزران و فتنه ي بزمِ شراب بود
اين پاك زن كه مادر باب الحوئج است
گه گاه گرمِ زمزمه ي ذكر خواب بود
اي (ايزدي) هر آنكه به آل نبي گريست
هر چيز خواست وقت دعا، مستجاب بود
🔹 #حاج_امیر_ایزدی_همدانی
🔹 #اشعار_ناب_آیینی 🔹
http://eitaa.com/joinchat/1035468802Cef07e8d2e7
#امام_حسن_مجتبی_ع_مدح
حرم ندارد و دل در غمش مقیمتر است
کسی که رأفتش از آسمان عظیمتر است
اگرچه جمله کریماند و شهره در کرماند
در این سلاله یکی از همه کریمتر است
علی که رفت همه کوفه شد یتیم، ولی
میان کوفه حسن از همه یتیمتر است
تو صلح کردی و بیغیرتان نفهمیدند
که راه صلح تو از جنگ، مستقیمتر است
به لطف صلح تو تا کربلا رسید حسین
قسم به نام خدایی که خود علیمتر است
دعا کن این جمعه آخرین "ولی" برسد
که حال دنیا از هر زمان وخیمتر است
✍ #علی_سلیمیان
🔹 #اشعار_ناب_آیینی 🔹
http://eitaa.com/joinchat/1035468802Cef07e8d2e7
#امام_حسن_مجتبی_ع_مدح
#قبرستان_بقیع
بر مزارت حرمی ساختهام با «مثلاً»
گرچه خاک آمده پابوسیات؛ اما مثلاً...
خاکهای حرمت راهی سجاده شدند
کوچی از غربت، تا تربت اعلا مثلاً
گنبدت آیهی والشّمس شد و روشن شد
نه فقط فرش، که تا عرشِ معلّا مثلاً
باد، این نامهبرِ پرچم عطرآگینت
میبرد نامِ تو را آنسرِ دنیا مثلاً
به ضریحِ اثرِ فرشچیان بسته دخیل
چشممان حاجتِ یک عمرْ تماشا مثلاً
مثل پروانه که مأمورِ طواف شمع است
جمع خدّامِ حرم دور سر ما مثلاً...
کربلا میچکد از گریهی سقاخانه
روضه جاریست از آن، روضهی سقا مثلاً
دستهای آمده از محضر بابالقاسم
هیئتی همنامِ «حضرت زهرا» مثلاً
روضهخوانی وسطِ صحن، حکایت میخواند
قصهی کوچهای از شهر تو؛ حالا مثلاً...
مادرِ آب از آن رد شده آرام آرام
سدّی از سنگ، نبستهست گذر را مثلاً
"کوچهای تنگ و دلی سنگ و صدای سیلی"
نیست در قصهی ما صحبتِ اینها مثلاً
مادرِ قصهی ما رفت، صحیح و سالم
نه؛ نخورده ترک آیینهی مولا مثلاً
بعدِ مجلس همه رفتند زیارت کردند
تربتِ حضرت زهرا شده پیدا مثلاً
✍ #رضا_قاسمی
*استقبال از غزل محمدعلی کردی با مطلع:
زخمهایم شده این لحظه مداوا مثلاً
چشم کمسوی من امشب شده بینا مثلاً
🔹 #اشعار_ناب_آیینی 🔹
http://eitaa.com/joinchat/1035468802Cef07e8d2e7
🌷دوشنبه های امام حسنی🌷
توسل به امام حسن مجتبی (ع)
تو ای عزیز فـاطـمـه ، درد مـنـو دوا بکــن
امـیـد شیعیـان هـمـه ، رهایـم از بـلا بکـن
حاجتمو روا بکن ، حاجتمو روا بکن
تو را قسـم به مادرت،به تشـنه لب برادرت
بـه قـاســم دلاورت، چاره ی غصه ها بکن
حاجتمو روا بکن ، حاجتمو روا بکن
ببـین که بی بال و پـرم، اسـیـر درد پیـکـرم
مـونده بـه در چشـم ترم، در امـید و وا بکن
حاجتمو روا بکن ، حاجتمو روا بکن
تـویی امام مجـتـبـی ، وصـی پـاک مـرتـضی
عـزیـز دخت مصطفی ، نظـر به این گدا بکن
حاجتمو روا بکن ، حاجتمو روا بکن
تـو را بـه حرمـت علـی، هـمـون امـام اولــی
خـالیـه دسـت مـن ولـی، شفـاعـت مـرا بکـن
حاجتمو روا بکن ، حاجتمو روا بکن
تـو را به بانگ یاربت، به ناله های هر شبت
بـه اشـک پـاک زیـنـبت، از آتـشـم رهـا بکـن
حاجتمو روا بکن ، حاجتمو روا بکن
🔹 #اشعار_ناب_آیینی 🔹
http://eitaa.com/joinchat/1035468802Cef07e8d2e7