#شب_نوزدهم_ماه_رمضان
#امیرالمؤمنین_علی_علیه_السلام
باز امشب منادی کوفه
از امامی غریب میخواند
گوشه خانه دختری تنها
دارد اَمن یجیب میخواند
مثل اینکه دوباره مثل قدیم
چشم اَز خون دلتری دارد
این پرستار نازنین گویا
باز بیمار بستری دارد
چادر پُر غبار مادر را
سرسجاده برسرش کرده
بین سر درد امشب بابا
یاد سر درد مادرش کرده
آه در آه چشمه در چشمه
متعجب زبان گرفته!پدر
خار درچشم اُستخوان به گلو!
درگلوم اُستخوان گرفته پدر
آه بابا به چهره ات اصلاً
زخم ودرد و وَرم نمیآید
چه کنم من شکاف زخم سرت
هرچه کردم به هم نمیآید
باز سر درد داری وحالا
علت درد پیکرم شده ای
ماه «اَبرو شکسته» باباجان
چه قَدَر شکل مادرم شده ای
سرخ شد باز اَز سر این زخم
جامه تازه تنت بابا
مو به مو هم به مادرم رفته
نحوه راه رفتنت بابا
پاشو اَز جا کرامت کوفه
آنکه خرما به دوش میبردی
زوددر شهر کوفه میپیچد
که شما بازهم زمین خوردی
دیشب اَز داغ تا سحر بابا
خواب دیدم وَگریهها کردم
اَز همان بسته ای که مادر داد
کَفنی باز دست وپا کردم
کودکانی که نانشان دادی
روزگاری بزرگ میگردند
می نویسند نامه اَمّا بعد
بی وفا مثل گرگ میگردند
یا زمین دار گشته و آن روز
همه افراد خیزران کارند
یاکه اهنگری شده ان جا
تیرهای سه شعبه میارند
وای اَز مردمان بی احساس
دردهای بدون اندازه
وای اَز آن سوارکارانُ
نعل اسبی که میشود تازه
وای اَز دستهای نامَحرم
آتش ودود وچادر ودامان
وای اَز کوچه یهودی ها
سنگ باران قاری قرآن
#علی_زمانیان
🔹اشعارناب آئینی 🔹
http://eitaa.com/joinchat/1035468802Cef07e8d2e7
#شب_نوزدهم_ماه_رمضان
#امیرالمؤمنین_علی_علیه_السلام
از چه مهمان محاسن پیر من بابای من
هرکجا که حرف هجران است با من میزنی
یا مگو چیزی و یا گیسو پریشان میکنم
بعد عمری آمدی و حرف رفتن میزنی
بعد عمری من فقط یکبار بر تو رو زدم
کم بگو ،دست از سرم بردار زینب جان برو
می روی ، باشد برو در خانهی من هم نمان
خب به جای رفتن مسجد به نخلستان برو
حیف جای مادرم خالی است ورنه ای پدر
شک ندارم راه مسجد رفتنت را میگرفت
چادرش را بر کمر میبست و بین کوچه ها
پا برهنه میدوید و دامنت را میگرفت
حیف جای مادرم خالی است ورنه ای پدر
گیسو یش را بر زمین میریخت پیش پای تو
ناله از دل میکشید و باز مثل پشت در
استخوانش را سپر میکرد امشب جای تو
مادرم زهراست من هم دختر این مادرم
گر دهی اذنم فدایت دست و پهلو میکنم
حرمت گیسوی من مانند موی او بود
کوفه را من زیر و رو با نام گیسو میکنم
نذر کردی گوئیا رویت ببینم لاله گون
رحم کن کن بر دخترت امشب بیا مسجد نرو
هست در یادم هنوز آن صورت سرخ وکبود
ای قتیل مادر زینب بیا مسجد نرو
ای غریب کوچهها ،ای حیدر بی فاطمه
مادرم زهرا برای تو همیشه کوه بود
در بین کوچه،بین چهل نفر آن روز هم
مادرم از پا نمیافتاد اگر قنفذ نبود
#علی_اکبر_لطیفیان
🔹اشعارناب آئینی 🔹
http://eitaa.com/joinchat/1035468802Cef07e8d2e7
#امیرالمؤمنین_علی_علیه_السلام
#مرثیه
#شب_نوزدهم
#شب_قدر
مُنشق شده ماه، از جبین در شب قدر
خورشید به خون نشسته بین در شب قدر
زخم است به سر گرفته جای قرآن
تقدیر علی است این چنین در شب قدر!
#سید_مهدی_حسینی_رکن_آبادی
🔹اشعارناب آئینی🔹
http://eitaa.com/joinchat/1035468802Cef07e8d2e7
#امیرالمؤمنین_علی_علیه_السلام
#مرثیه
#غزل
گوييد به اين طفلان من شير نمي خواهم
اين گونه يتيمان را دلگير نمي خواهم
اي اهل وفا گوييد با قوم جفا پيشه
بر دست يتيمانم زنجير نمي خواهم
يك روز به ظرف شير يك روز به ضرب تير
خود شير خدا هستم شمشير نمي خواهم
از زينبم استقبال با سنگ نمي ارزد
از لشگرم استقبال با تير نمي خواهم
اركان نمازم را بي واهمه بشكافيد
هنگام نماز امّا تكفير نمي خواهم
تكريم كنم امروز در كوفه يتيمان را
كوفي ! ز يتيمانم تحقير نمي خواهم
دل تنگ رسول اللّه دل بسته زهرايم
در ديدن دلداران تأخير نمي خواهم
مشتاق به دلدارم لبيك به لب دارم
يك لحظه لقاء اللّه را دير نمي خواهم
#ناشناس
🔹اشعارناب آئینی🔹
http://eitaa.com/joinchat/1035468802Cef07e8d2e7
#امیرالمؤمنین_علی_علیه_السلام
#مرثیه
#غزل
کنار بسترم از اشک دیدهتر نکنید
به پیش چشم یتیمان، پدر پدر نکنید
توان دیدن اشک یتیم در من نیست
نثار خرمن جان علی، شرر نکنید
اگر چه قاتل من کرده سخت بی مهری
به چشم خشم، به مهمان من نظر نکنید
اگر چه بال و پرکودکان کوفه شکست
شما چو مرغ، سر خود به زیر پر نکنید
از آن خرابه که شبها گذر گه من بود
بدون سفرۀ خرما و نان گذر نکنید
به پیرمرد جذامی سلام من ببرید
ولی ز مرگ من او را شما خبر نکنید
#علی_انسانی
🔹اشعارناب آئینی🔹
http://eitaa.com/joinchat/1035468802Cef07e8d2e7
#امیرالمؤمنین_علی_علیه_السلام
#مرثیه
#غزل
راضی به هر قضای خدا می روی علی
چون نوح سمتِ موج بلا می روی علی
دارم به فتح خیبر تو فکر می کنم
با دست های بسته کجا می روی علی!؟
ای سرشناس شهر، برای تو خوب نیست!
مسجد چرا بدون عبا می روی علی!؟
آشفته حالِ فاطمه ی پشتِ در نباش
قدر خودت به هول و ولا می روی علی
آیینه ی شکسته ی این کوچه ها منم
ازمن شکسته تر تو چرا می روی علی!؟
بی رحمیِ مغیره عجب شمرگونه است!
داری چه زود کرببلا می روی علی!
این کوچه، آخرش ته گودال می رسد
داری میان حرمله ها می روی علی
#وحید_قاسمی
🔹اشعارناب آئینی🔹
http://eitaa.com/joinchat/1035468802Cef07e8d2e7
#امیرالمؤمنین_علی_علیه_السلام
#مدح_مرثیه
#غزل
سکوت عین سکوت است، بی همانند است
که پیشوند ندارد، بدون پسوند است
زبان رسمی اهل طریقت است سکوت
سکوت حرف کمی نیست، عین سوگند است
زمین یخ زده را گرم می کند آرام
سکوت، معجزه ی آفتاب تابنده است
سکوت پاسخ دندان شکن تری دارد
سکوت مغلطه ها را جواب کوبنده است
سکوت ناله و نفرین، سکوت دشنام است
سکوت پند و نصیحت، سکوت لبخند است
سکوت کرد علی سال های پی در پی
همان علی که در قلعه را ز جا کنده است
همان علی که به توصیف او قلم در دست
مردّدم بنویسم خداست یا بنده ست
علی به واقعه جنگید با زبان سکوت
که ذوالفقار علی در نیام برّنده است
علی به واقعه کار مهم تری دارد
که آیه آیه کتاب خدا پراکنده است
از آن سکوت چه باید نوشت؟ حیرانم!
از آن سکوت که لحظه به لحظه اش پند است
از آن سکوت که در عصر خود نمی گنجد
از آن سکوت که ماضی و حال و آینده است
از آن سکوت که نامش عقب نشینی نیست
از آن سکوت که هنگام جنگ ترفند است
از آن سکوت که دستان حیله را بسته
و دور گردن فتنه طناب افکنده است
سکوت کرد علی تا عرب خیال کند
ابو هریره به فن بیان هنرمند است
#سید_حمید_رضا_برقعی
🔹اشعارناب آئینی🔹
http://eitaa.com/joinchat/1035468802Cef07e8d2e7
#امیرالمؤمنین_علی_علیه_السلام
#مرثیه
#غزل
خانه با رفتنت ای یار به هم ریخته است
شهر بی حیدر کرار به هم ریخته است
پدرم نبض زمان بودی و با رفتن تو
سحر و روزه و افطار به هم ریخته است
هرکسی دید پدر، حال مرا گفت به خویش:
دختر فاطمه بسیار به هم ریخته است
بستر خالی تو گوشۀ این خانه پدر
علتی شد که پرستار به هم ریخته است
بودنت مایۀ آرامش و آسایش بود
حال با رفتن تو کار به هم ریخته است
حَسَن غمزده را بیشتر از زخم سرت
قصۀ سینه و مسمار به هم ریخته است
حرفی از کوچه نباید بشود پیش حسین
چون که با گفتنش هر بار به هم ریخته است
صحبت از کوفه و بازار و اسیری کردی
از همان لحظه علمدار به هم ریخته است
گفته ای کوفه میارند مرا طوری که
همه ی کوچه و بازار به هم ریخته است
#مهدی_نظری
🔹اشعارناب آئینی🔹
http://eitaa.com/joinchat/1035468802Cef07e8d2e7
#امیرالمؤمنین_علی_علیه_السلام
#مرثیه
#غزل
به خون شستند بیت ذات پاک حق تعالی را
الا ای اهل عالم عاقبت کشتند مولا را
چه دیدید از علی جز مهربانی مردم دنیا
چرا کشتید آن تنهاترین تنهای دنیا را
شما با کشتن مولا امیرالمؤمنین کشتید
محمّد را علی را انبیا را بلکه زهرا را
بگرد ای ماه از خون جگر اخترفشانی کن
خبرکن زین مصیبت چاه و نخلستان خرما را
الا ای داغداران علی آیید در کوفه
تسلا در غم مولا دهید آن پیر اعما را
ز پا افتاد با رخسار خونین بتشکن مردی
که در بیت خدا بگذاشت بر دوش نبی پا را
فلک یک زخم بر فرق امیرالمؤمنین دیدی
ندیدی بر دل مجروح او زخم زبانها را؟
طبیبا جای مرهم اشک ریز از دیدگان خود
علی از دست رفته کن رها دیگر مداوا را
علی روز ولادت بوسه زد بر دست عباسش
شب قتل علی عباس بوسد دست بابا را
اگر آلودهای «میثم» چه غم داری علی داری
خدا بخشد به روی غرقه در خون علی، ما را
#غلامرضا_سازگار
🔹اشعارناب آئینی🔹
http://eitaa.com/joinchat/1035468802Cef07e8d2e7
#امیرالمؤمنین_علی_علیه_السلام
#مرثیه
#مثنوی
امشب صدای نالۀ، مولا نیامد
تنهای شهر خویش در صحرا نیامد
امشب تمام نخل های کوفه مردند
آب از سرشک دیدۀ مولا نخوردند
امشب به هر ویران سرا با اشک خونین
طفل یتیمی سفره ای را کرده رنگین
ای نخل ها معشوق صحرا را ندیدند
ای چاه ها آیا صدایش را شنیدید؟
بیمار درد و غم، طبیبت را چه کردی
ای پیر نابینا، حبیبت را چه کردی؟
ای باخبر از درد خاموشان کجائی
ای مشعل بزم فراموشان کجائی
امشب به چاه کوفه دادت را نگفتی
حتی اذان بامدادت را نگفتی
فزت و رب الکعبه ات در گوش مانده
امشب چراغ مسجدت خاموش مانده
افلاکیان ذکر علی با هم گرفتند
مرغابیان هم تا سحر ماتم گرفتند
طفلی که دیشب تا سحرگاهان نخفته
ویرانه را با اشک خونین ترک گفته
از هر کسی جویای احوال تو می گشت
در کوچه های کوفه دنبال تو می گشت
کامش گرسنه جان پاکش از بدن سیر
در دست های خالی اش ظرفی پر از شیر
رنگش چو مهتاب شب از صورت پریده
در ظرف شیرش گشته جاری اشک دیده
او پشت در پیوسته با تو راز میکرد
تو مرغ روحت از بدن پرواز میکرد
دردا که از فرق تو خون بر خاک دادند
پیشانیت را تا به ابرو چاک دادند
اعمال صبح قدر را آغاز کردند
از فرق خونین تو قرآن باز کردند
با آنهمه خوبی که عمری از تو دیدند
سر و قدت را از ستم در خون کشیدند
در سجده حقت را ادا کردند افسوس
فرق منیرت را دو تا کردند افسوس
آهت شرر بر قلب سنگ خاره میزد
خون از سر نورانیت فوّاره میزد
ای کشته در محراب از فرط عدالت
خوش بر شما دادند پاداش رسالت
از تیغ زهر آلوده و از ضرب سیلی
روی تو گلگون، روی زهرا گشت نیلی
روزی که با هم در سقیفه عهد بستند
فرق تو و پهلوی زهرا را شکستند
تشییع تو تشییع زهرا شد شبانه
هم دفن تو هم دفن او شد مخفیانه
این راز در دامان صحرا بود مخفی
هم دفن تو هم دفن زهرا بود مخفی
قبر تو ای تا صبح روز حشر مظلوم
آخر برای دوستانت گشت معلوم
دردا که یاران عقدۀ دل وانکردند
چون قبر زهرای تو را پیدا نکردند
اینک زجا خیز و به جسم شیعه جان ده
آن تربت گم گشته را بر ما نشان ده
#غلامرضا_سازگار
🔹اشعارناب آئینی🔹
http://eitaa.com/joinchat/1035468802Cef07e8d2e7
#امیرالمؤمنین_علی_علیه_السلام
#مرثیه
#غزل
شب راه مي سپرد و علي بي قرار بود
گويي به عرش فاطمه چشم انتظار بود
چشمان خويش را فلک از ترس بسته بود
کوفه به خواب نيمه شب خود دچار بود
آن شب پريده بود زچشمان کوفه خواب
از بس که ناله هاي زمين غصه دار بود
خورشيد نيز حوصله روز را نداشت
غمگين و دل شکسته پس کوهسار بود
آري! غروب زخمي خورشيد کعبه بود
آري خزان پرپر باغ بهار بود
شب بود و تيغ هاي شهاب آخته ولي
خورشيد کعبه سوي افق رهسپار بود
عشق و صفا و مستي و اشک و غبار آه
انگار روز موعد پروردگار بود
آري طلوع بود و هواي غروب داشت
اسب ولايت علوي بي سوار بود
"والعصر" بود و صوت "لفي خسر" مي رسيد
يک مرد زان ميانه فقط رستگار بود
وقتي که سرخ گشت سر تيغ آن پليد
پيراهني سياه تن ذوالفقار بود
با گونه هاي سرخ فلق مي دميد صبح
صبحي که از طلوع خودش شرمسار بود
برق شجاعتش پس تيغش نهفته بود
شمس عدالت از افقش آشکار بود
تنها به چاه بايد از اين درد گريه کرد
اين درد را که قاتل او روزه دار بود
#محسن_عابدی_جزی
🔹اشعارناب آئینی🔹
http://eitaa.com/joinchat/1035468802Cef07e8d2e7
#امیرالمؤمنین_علی_علیه_السلام
#مرثیه
#غزل
مسجد، خموش و شهر پر از اشک
بیصداست
ای چاه خون گرفتۀ کوفه علی کجاست؟
ای نخلها که سر به گریبان کشیدهاید
امشب شب غریبی و تنهایی شماست
دلها تمام، خیمه آتش گرفتهاند
صحرای کوفه شام غریبان کربلاست
امشب علی به باغ جنان پیش فاطمه است
اما دل شکسته او در خرابههاست
سجاده بیامام و زمین لالهگون ز خون
مسجد غریب مانده و محراب، بیدعاست
باید گلاب ریخت پس از دفن، روی قبر
امشب گلاب قبر علی اشک مجتباست
تو از برای خلق جهان سوختی علی!
اما هزار حیف که دنیا تو را نخواست
ای چاه کوفه اشک علی را چه میکنی
دانی چقدر قیمت این در پربهاست؟
باید به گریه گفت: علی حامی بشر
باید به خون نوشت: علی کشته خداست
هر لحظـه در عزای علی تا قیام حشر
«میثم» هزار بار اگر جان دهد رواست
#غلامرضا_سازگار
🔹اشعارناب آئینی🔹
http://eitaa.com/joinchat/1035468802Cef07e8d2e7
#امیرالمؤمنین_علی_علیه_السلام
#مرثیه
#غزل
این چشم ها به راه تو بیدار مانده است
چشم انتظارت از دم افطار مانده است
برخیز و کوله بار محبت٬ به دوش گیر
سرهای بی نوازش بسیار مانده است
با تو چه کرده ضربه آن تیغ زهردار
مانند فاطمه تنت از کار مانده است
آنقدر زخم ضربه دشمن عمیق هست
زینب برای بستن آن زار مانده است
آرام تر نفس بکش٬ آرام تر بگو
چندین نفس به لحظه دیدار مانده است
از آن زمان که شاخه ی یاست شکسته شد
چشمت هنوز بر در و دیوار مانده است
سی سال رفته است٬ ولی جای آن طناب
بر روی دست و گردنت انگار مانده است
می دانی ای شکسته سر آل هاشمی
تاریخ٬ زنده در پی تکرار مانده است
از بغض دشمنان به تو یک ضربه سهم توست
باقی آن برای علمدار مانده است
#محسن_عرب_خالقی
🔹اشعارناب آئینی🔹
http://eitaa.com/joinchat/1035468802Cef07e8d2e7
#امیرالمؤمنین_علی_علیه_السلام
#امام_زمان_علیه_السلام
#ولایت
#بصیرت
#پند
#مدح
#غزل_مثنوی
شب همان شب که سفر مبداء دوران می شد
خط به خط باور تقویم مسلمان می شد
شب همان شب که جهانی نگران بود آن شب
صحبت از جان پیمبر به میان بود آن شب
در شب فتنه شب فتنه شب خنجرها
باز هم چاره علی بود نه آن دیگرها
مرد؛ مردی که کمر بسته به پیکار دگر
بی زره آمده در معرکه یک بار دگر
تا خود صبح خطر دور و برش می رقصید
تیغ عریان شده بالای سرش می رقصید
مرد آن است که تا لحظه ی آخر مانده
در شب خوف و خطر جای پیمبر مانده
گر چه باران به سبو بود و نفهمید کسی
و محمد خود او بود و نفهمید کسی
در شب فتنه شب فتنه شب خنجرها
باز هم چاره علی بود نه آن دیگرها
دیگرانی که به هنگامه تمرّد کردند
جان پیغمبر خود را سپر خود کردند
بگذارید بگویم چه غمی حاصل شد
آیه ی ترس برای چه کسی نازل شد
بگذارید بگویم خطر عشق مکن
جگر شیر نداری سفر عشق مکن
عنکبوت آیه ای از معجزه بر سر در دوخت
تاری از رشته ایمان تو محکم تر دوخت
از شب ترس و تبانی چه بگویم دیگر؟!
از فلانی و فلانی چه بگویم دیگر؟!
باز هم یک نفر از درد به من می گوید
من زبان دوختم و خواجه سخن می گوید:
"من که از آتش دل چون خُم مِی در جوشم
مُهر بر لب زده خون می خورم و خاموشم"
طاقت آوردن این درد نهان آسان نیست
شِقْشقِیّه است و سخن گفتن از آن آسان نیست
می رود قصه ی ما سوی سرانجام آرام
دفتر قصه ورق می خورد آرام آرام
چشم وا کن احد آیینه ی عبرت شد و رفت
دشمن باخته بر جنگ مسلط شد و رفت
آن که انگیزه اش از جنگ غنیمت باشد
با خبر نیست که طاعت به اطاعت باشد
داد و بیداد که در بطن طلا آهن بود
چه بگویم که غنیمت رکب دشمن بود
داد و بیداد برادر که برادر تنهاست
جنگ را وا مگذارید پیمبر تنهاست
یک به یک در ملاء عام و نهانی رفتند
همه دنبال فلانی و فلانی رفتند
همه رفتند غمی نیست علی می ماند
جای سالم به تنش نیست ولی می ماند
مرد مولاست که تا لحظه ی آخر مانده
دشمن از کشتن او خسته شده درمانده
در دل جنگ نه هر خار و خسی می ماند
جگر حمزه اگر داشت کسی می ماند
مرد آن است که سر تا به قدم غرق به خون
آن چنانی که علی از اُحد آمد بیرون
می رود قصه ی ما سوی سرانجام آرام
دفتر قصه ورق می خورد آرام آرام
می رسد قصه به آن جا که علی دل تنگ است
می فروشد زرهی را که رفیق جنگ است
چه نیازی دگر این مرد به جوشن دارد
اِن یَکاد از نفس فاطمه بر تن دارد
کوچه آذین شده در همهمه آرام آرام
تا قدم رنجه کند فاطمه آرام آرام
فاطمه فاطمه با رایحه ی گل آمد
ناگهان شعر حماسی به تغزّل آمد
می رود قصه ی ما سوی سرانجام آرام
دفتر قصه ورق می خورد آرام آرام
می رسد قصه به آن جا که جهان زیبا شد
با جهاز شتران کوه اُحد بر پا شد
و از آن آینه با آینه بالا می رفت
دست در دست خودش یک تنه بالا می رفت
تا که از غار حرا بعثت دیگر آرد
پیش چشم همه از دامنه بالا می رفت
تا شهادت بدهد عشق ولی الله است
پله در پله از آن ماذنه بالا می رفت
پیش چشم همه دست پسر بنت اسد
بین دست پسر آمنه بالا می رفت
گفت: این بار به پایان سفر می گویم
«بارها گفته ام و بار دگر می گویم»
راز خلقت همه پنهان شده در عین علی ست
کهکشان ها نخی از وصله ی نعلین علی ست
گفت ساقیِ من این مرد و سبویم دستش
بگذارید که یک شمّه بگویم، دستش
هر چه در عالم بالاست تصرف کرده
شب معراج به من سیب تعارف کرده
گفتنی ها همگی گفته شد آن جا اما
واژه در واژه شنیدند صدا را اما...
سوخت در آتش و بر آتش خود دامن زد
آن که فهمید و خودش را به نفهمیدن زد
می رود قصه ی ما سوی سرانجام آرام
دفتر قصه ورق می خورد آرام آرام
شهر این بار کمر بسته به انکار علی
ریسمان هم گره انداخته در کار علی
بگذارید نگویم که اُحد می لرزد
در و دیوار ازین قصه به خود می لرزد
می رود قصه ی ما سوی سرانجام آرام
دفتر قصه ورق می خورد آرام آرام
می نویسم که "شب تار سحر می گردد"
یک نفر مانده ازین قوم که برمی گردد
#سید_حمید_رضا_برقعی
🔹اشعارناب آئینی🔹
http://eitaa.com/joinchat/1035468802Cef07e8d2e7
#امیرالمؤمنین_علی_علیه_السلام
#مدح
#غزل
گر شود کافه ی مردم به حساب آلوده
قهوه ی چشم تو فالی ست به خواب آلوده
زودتر می شکند توبه ی خشک از آن روی
سر سجاده کنم لب به شراب آلوده
نام ما را بنویسید به ایوان نجف
نشد از نام سگ کهف، کتاب آلوده
زیر سنگ است به عشق تو علی جان دستم
تا عقیق یمنی شد به رکاب آلوده
دامن عصمتم از گَرد عبادت پاک است
نشود بنده ی حیدر به ثواب آلوده
زآشنایان چه توقع ز غریبان چه ملال
در محیطی که نشد بحر به آب آلوده
معنی از خیر گذشتن به درش بگذر باز
حیف از آن لب که بگردد به عتاب آلوده
#محمد_سهرابی
🔹اشعارناب آئینی🔹
http://eitaa.com/joinchat/1035468802Cef07e8d2e7
✨✨✨✨
✨⭐️🍃
✨🍃🌺
✨
مناجات
اصلِ لذّت از مناجاتِ سحرهایم علیست
برترین مضمونِ احیا مدح مولایم علیست
بهترین سوگندِ پیغمبر به درگاه خدا
هر سحر، نامِ شَهَنشاهِ دو دنیایم علیست
حَیِّ سرمد بارها فرمود با ختم رُسل
قالعِ کفر و نفاق و شرکِ اعدایم علیست
از شب معراج چون برگشت احمد، فاش کرد
از ازل نوری که شد هم قدّ و بالایم علیست
لیلةُ القدرِ خدا زهراست، اما فاطمه
گفت: آری لیلةُ القدرم، که همتایم علیست
از حسن پرسید سلمان، سِرّی از مولا بگو
مجتبی فرمود: سِرُّالله بابایم علیست
گفت اربابِ شهیدم وصفِ ثارُالله را
خونبهای قطره قطره، خونِ رگهایم علیست
قائم آل محمد اینچنین فرموده است:
ذوالفقارم، یادگارِ جدِّ والایم علیست
یل یلِ اُم البنین، هِیبت ز حیدر برده است
هیبةُ اللّهیِ سالارِ دل آرایم علیست
چون حجاب از چشم ما یک لحظه بَردارد خدا
دیده خواهد دید جَنبُ الله، آقایم علیست
با کسی کاری ندارم، من غلامِ قنبرم
زانکه قنبر بندۀ درگاه مولایم علیست
فاتح بدر و حنین و خیبر و خندق علی
صاحب قلبِ پُر از حُبِّ تَولّایم علیست
زاهدِ شب، مَرد میدان، شیرِ حق، عبدِ خدا
معنیِ زُهد و وَرع، طاعات و تقوایم علیست
در طواف کعبه میگردم به گِردِ روی او
آبروی بیتِ حق، مولای یکتایم علیست
صحن ایوان نجف، دربارِ سلطان من است
کلب این درگاهم و هردَم تمنایم علیست
نام او نقشِ نگین خاتم پیغمبران
قبلۀ راز و نیاز و درد دلهایم علیست
شیر مادر، لقمۀ بابا، حلالم تا ابد
در حقیقت مادرم زهرا و بابایم علیست
سائلم من، سائلم من، سائل روی علی
صاحب دنیا و دین، امروز و فردایم علیست
از علی دم میزنم تا زنده ام، سِرّ و عَلن
گر گنهکارم ولی پنهان و پیدایم علیست
#مناجات_ماه_رمضان
#امیرالمؤمنین_علی_علیه_السلام
#شب_قدر
#محمود_ژولیده
👉
#صلوات 👉
🔹 #اشعار_ناب_آیینی 🔹
http://eitaa.com/joinchat/1035468802Cef07e8d2e7
✨✨✨✨
✨⭐️🍃
✨🍃🌺
✨
مناجات
اصلِ لذّت از مناجاتِ سحرهایم علیست
برترین مضمونِ احیا مدح مولایم علیست
بهترین سوگندِ پیغمبر به درگاه خدا
هر سحر، نامِ شَهَنشاهِ دو دنیایم علیست
حَیِّ سرمد بارها فرمود با ختم رُسل
قالعِ کفر و نفاق و شرکِ اعدایم علیست
از شب معراج چون برگشت احمد، فاش کرد
از ازل نوری که شد هم قدّ و بالایم علیست
لیلةُ القدرِ خدا زهراست، اما فاطمه
گفت: آری لیلةُ القدرم، که همتایم علیست
از حسن پرسید سلمان، سِرّی از مولا بگو
مجتبی فرمود: سِرُّالله بابایم علیست
گفت اربابِ شهیدم وصفِ ثارُالله را
خونبهای قطره قطره، خونِ رگهایم علیست
قائم آل محمد اینچنین فرموده است:
ذوالفقارم، یادگارِ جدِّ والایم علیست
یل یلِ اُم البنین، هِیبت ز حیدر برده است
هیبةُ اللّهیِ سالارِ دل آرایم علیست
چون حجاب از چشم ما یک لحظه بَردارد خدا
دیده خواهد دید جَنبُ الله، آقایم علیست
با کسی کاری ندارم، من غلامِ قنبرم
زانکه قنبر بندۀ درگاه مولایم علیست
فاتح بدر و حنین و خیبر و خندق علی
صاحب قلبِ پُر از حُبِّ تَولّایم علیست
زاهدِ شب، مَرد میدان، شیرِ حق، عبدِ خدا
معنیِ زُهد و وَرع، طاعات و تقوایم علیست
در طواف کعبه میگردم به گِردِ روی او
آبروی بیتِ حق، مولای یکتایم علیست
صحن ایوان نجف، دربارِ سلطان من است
کلب این درگاهم و هردَم تمنایم علیست
نام او نقشِ نگین خاتم پیغمبران
قبلۀ راز و نیاز و درد دلهایم علیست
شیر مادر، لقمۀ بابا، حلالم تا ابد
در حقیقت مادرم زهرا و بابایم علیست
سائلم من، سائلم من، سائل روی علی
صاحب دنیا و دین، امروز و فردایم علیست
از علی دم میزنم تا زنده ام، سِرّ و عَلن
گر گنهکارم ولی پنهان و پیدایم علیست
#مناجات_ماه_رمضان
#امیرالمؤمنین_علی_علیه_السلام
#شب_قدر
#محمود_ژولیده
💠 کانال اشعار آئینے جواز نـــــوکرے 💠
📝 برای ترویج فرهنگ اهل بیت علیهم السلام نشر دهید...
#صلوات 👉
🔹 #اشعار_ناب_آیینی 🔹
http://eitaa.com/joinchat/1035468802Cef07e8d2e7
✨✨✨✨
✨⭐️🍃
✨🍃🌺
امیرالمومنین
باید بـه شـرح آیـه ی قـرآن رجوع کرد
تا مِدحَت علی، به نور خدایی شروع کرد
لنگ است پای قافیه، در گفتن از علی
کمتـر برو بـه حاشیه، در گفتن از علی
أشجار در نوشتـن از او گر قلم شوند
مدحش تمـام ناشـده آنهـا عَدَم شوند
کی می تـوان نوشتـن از آن نورِ کبریا
جوهـر شـود اگـر تمـامی دریـا و آبهـا
کی می شود عیـان بـه دو عالم حقیقتش
صدها یم است قطره ای از یک فضیلتش
جز او که خانه زاد خداوند بوده است؟
لحظه به لحظه یادِ خداوند بوده است
زانو زده اسـت کُلّ خلایق به محضرش
غیر از علی که گفتـه سَلونی به منبرش
بعد از نبی، به غیر علی کس ولی نبود
در لیلة المبیت جـای نبی جز علی نبود
کس را نبود زهره ی پیکار با علی
مستـأصل انـد لشگـرِ کفـار با علی
وقتی که تیغِ حیـدر کـرار در نبرد
هَلْ مِنْ مُبارِزی طلبید و نبود مرد
جبریل بینِ آسمان و زمین گفت لافَتی
بـر ذوالفقــار شیـرِخداونـد مرحبـا
تا دشمنان به جان نبی حمله ور شدند
از ضـربِ ذوالفقـار علی بی سپر شدند
"يا قاهـر العَـدُوٌ و يـا والي الولي
يا مَظهرَ العجائبُ يا مرتضي علي"
ای روح و جانِ آیه إکمال، یاعلی
ای معنی مُحوّل الأحوال، یاعلی
انفـاق از رکـوعِ تو معنـا گرفته است
سائل به سایه سار تو مأوا گرفته است
مـا آبـرو به قُـربِ ولای تو یافتیم
ارج و بها ز خاکِ سرای تو یافتیم
با گفتـه ی یَمُـتْ یَرَنی کُشتـه ای مرا
با شوقِ مرگ، در طلبت بُرده ای مرا
این جانِ عاریت که سپرده به من خدا
روزی رُخ تـو بینـم و جـان را کنـم فدا
پی نوشت:
این جان عاریت که به حافظ سپرده دوست
روزی رخش ببینم و تسلیم وی کنم
#مناجات_ماه_رمضان
#امیرالمؤمنین_علی_علیه_السلام
#وحید_دکامین
#ناصر_شهریاری
#صلوات 👉
🔹 #اشعار_ناب_آیینی 🔹
http://eitaa.com/joinchat/1035468802Cef07e8d2e7
✨✨✨✨
✨⭐️🍃
✨🍃🌺
✨
مناجات
اصلِ لذّت از مناجاتِ سحرهایم علیست
برترین مضمونِ احیا مدح مولایم علیست
بهترین سوگندِ پیغمبر به درگاه خدا
هر سحر، نامِ شَهَنشاهِ دو دنیایم علیست
حَیِّ سرمد بارها فرمود با ختم رُسل
قالعِ کفر و نفاق و شرکِ اعدایم علیست
از شب معراج چون برگشت احمد، فاش کرد
از ازل نوری که شد هم قدّ و بالایم علیست
لیلةُ القدرِ خدا زهراست، اما فاطمه
گفت: آری لیلةُ القدرم، که همتایم علیست
از حسن پرسید سلمان، سِرّی از مولا بگو
مجتبی فرمود: سِرُّالله بابایم علیست
گفت اربابِ شهیدم وصفِ ثارُالله را
خونبهای قطره قطره، خونِ رگهایم علیست
قائم آل محمد اینچنین فرموده است:
ذوالفقارم، یادگارِ جدِّ والایم علیست
یل یلِ اُم البنین، هِیبت ز حیدر برده است
هیبةُ اللّهیِ سالارِ دل آرایم علیست
چون حجاب از چشم ما یک لحظه بَردارد خدا
دیده خواهد دید جَنبُ الله، آقایم علیست
با کسی کاری ندارم، من غلامِ قنبرم
زانکه قنبر بندۀ درگاه مولایم علیست
فاتح بدر و حنین و خیبر و خندق علی
صاحب قلبِ پُر از حُبِّ تَولّایم علیست
زاهدِ شب، مَرد میدان، شیرِ حق، عبدِ خدا
معنیِ زُهد و وَرع، طاعات و تقوایم علیست
در طواف کعبه میگردم به گِردِ روی او
آبروی بیتِ حق، مولای یکتایم علیست
صحن ایوان نجف، دربارِ سلطان من است
کلب این درگاهم و هردَم تمنایم علیست
نام او نقشِ نگین خاتم پیغمبران
قبلۀ راز و نیاز و درد دلهایم علیست
شیر مادر، لقمۀ بابا، حلالم تا ابد
در حقیقت مادرم زهرا و بابایم علیست
سائلم من، سائلم من، سائل روی علی
صاحب دنیا و دین، امروز و فردایم علیست
از علی دم میزنم تا زنده ام، سِرّ و عَلن
گر گنهکارم ولی پنهان و پیدایم علیست
#مناجات_ماه_رمضان
#امیرالمؤمنین_علی_علیه_السلام
#شب_قدر
#محمود_ژولیده
#صلوات 👉
🔹 #اشعار_ناب_آیینی 🔹
http://eitaa.com/joinchat/1035468802Cef07e8d2e7