🔆﷽🔆
#شام
غصه های بدون اندازه
مردمی پست و حیله ای تازه
هلهله چنگ و دف، کف و شادی
چه خبر بود پشت دروازه
داخل شهر فتنه در بازار
روز ما را سیاه می کردند
یک منادی بلند هی می گفت
بشتابید اسیر آوردند
روی لبهای کودکان حرم
اول آخر کلام زینب بود
همه شهر کافر و بی دین
بد زمانی امام زینب بود
کوچهء تنگ و نیزه های بلند
سینه ای که پر از غم و آه است
سنگ و خاکستر و سر بابا
بام این خانه ها چه کوتاه است
پسر شیر بدر را کشتند
از همین روست اینچنین شادند
هر چه خرما علی به آنها داد
جای آن سنگ و غم به ما دادند
عترت حضرت رسول امین
آل پیغمبر خدا هستیم
به همین قاریِ سر نیزه
معنی آیه ء ولا هستیم
تهمت و افتراء و زخم زبان
به دلم زخم بی شماره زدند
بخدا کودکانشان حتی
فحش و نفرین و ناسزا بلدند
مردم شام بی وفای لعین
به عذابی الیم محکومند
از همان بدعت سقیفه به بعد
آل حیدر همیشه مظلومند
✍ #عماد_بهرامی
🔸اهلبیت علیهم السلام اَجمعین🔸
❤️ علی«ع»ولیاللّٰه ❤️
🌺 🍃حَقًّا حَقّٰا 🍃 🌺
http://eitaa.com/joinchat/1035468802Cef07e8d2e7
#شام
اسرار نهان را سر بازار كشيدند
آتش به دل عترت اطهار كشيدند
دروازه ی ساعات كه در شأن حرم نيست
ناموس خدا را سوی انظار كشيدند
بازار يهود و همه مردم به تماشا
از پيرهن پاره ی ما كار كشيدند
با سوت و كف و هلهله و رقص و جسارت
دردِ دل ما را همه جا جار كشيدند
تا خواست ، تماشايی مان كرد ستمگر
با بی ادبی در بر حضّار كشيدند
ای كاش كه چون كوفه غم سيلی مان بود
ما را به سوی مجلس كفار كشيدند
اي كاش فقط سنگ به سرها زده بودند
بر گريه ی ما قهقهه بسيار كشيدند
هر بار كه بی عاری شان خنده بما زد
زخمی به دل حيدر كرار كشيدند
ای سهل بگو از صدقه سوخت دل ما
خون از جگر احمد مختار كشيدند
از مردمشان هيزتر اينجا خودشانند
خون بود كه از چشم علمدار كشيدند
با اين كه خدا ، حافظ ناموس خودش بود
با حرف كنيزی به جگر خار كشيدند
از مجلس بيگانه به ويرانه كه بردند
فرياد سر عصمت دادار كشيدند
ما را پس از آن بزم شراب اشك نمانده
بس چوب به لبهای گهر بار كشيدند
با رأس بريده سخن اين بود دمادم
يك آيه بخوان ،كار به اغيار كشيدند
اين شام بلا لكّه ی ننگی است به تاريخ
اسرار نهان را سر بازار كشيدند
#محمود_ژولیده
http://eitaa.com/joinchat/1035468802Cef07e8d2e7
#ماه_محرم
#مرثیه
#کوفه
#شام
#غزل
این سواران کیستند انگار سر می آورند
از بیابان بلا گویا خبر می آورند
این گلوی کوچک انگاری که راه شیری است
این سواران، کهکشان با خود مگر می آورند
تخته خواهد کرد بازار شما را، شامیان!
این که بی پیراهن و بی بال و پر می آورند
هم عمو می آورند و هم برادر، حیرتا!
هم پدر می آورند و هم پسر می آورند
آشنا می آید آری این گل بالای نی
هر چقدر این نیزه را نزدیک تر می آورند
تا بگردد دور این خورشیدهای نیمه شب
ماه را نامحرمان از پشت سر می آورند
بس که بر بالای نی شیرین غزل سر داده ای
من که می پندارم اینان نی شکر می آورند
زنبق هفتاد و یک برگم! به استقبال تو
خیزران می آورند و تشت زر می آورند
#سعید_بیابانکی
#صلوات
http://eitaa.com/joinchat/1035468802Cef07e8d2e7
#محرم
#امام_حسین_علیه_السلام
#حضرت_زینب_س
#کوفه
#شام
#اسارت
#غزل
#مرثیه
هی از این نیزه به آن نیزه مکانت دادند
کوچه کوچه به همه شهر نشانت دادند
پیش چشمان من از نی که زمین افتادی
از روی خاک به سر نیزه تکانت دادند
هدف سنگ پرانی کنیزان شده ای
خوب ای قاری من مزد بیانت دادند
نیزه ی داغ اگر جان تو را سوزانده
داغ مسمار درِ خانه نشانت دادند
حرمله بیشتر از هر کس دیگر شاد است
با نشان دادن او زخم زبانت دادند
با دف و هلهله تا قافله بازاری شد
چه عذابی به علمدار جوانت دادند
#حسن_کردی
#صلوات
🔹️ #اشعارناب_آیینی 🔹
http://eitaa.com/joinchat/1035468802Cef07e8d2e7
#امام_زمان_عج
#مناجات
#محرم
#حضرت_زینب سلام الله علیها
#کوفه
#شام
فرصتم طی شد و بیدار نشد که بشوم
آخرش لایق دیدار نشد که بشوم
باعث دلخوشی ات با ورع و ترک گناه
پسر فاطمه، یک بار نشد که بشوم
من که یک عمر فقط مشغله ام دنیا بود
سر کوی تو گرفتار نشد که بشوم
شهدا اوج گرفتند و زمینی ماندم
وای از نفس، سبک بار نشد که بشوم
اثر مرحمتت بود که با کوه گناه
آبرو ریخته و خوار نشد که بشوم
برکت نان حلالت همه جا با من ماند
به کسی جز تو بدهکار نشد که بشوم
حاجتم بود به پابوس ابالفضل رسم
زائر صحن علمدار نشد که بشوم
گفت زینب چه کنم، هرچه که کردم آخر
راحت از کوچه و انظار نشد که بشوم
هرچه کردم که نخندند به ما مردم شام
مانعِ خنده ی اغیار نشد که بشوم
#محمدجواد_شیرازی
#صلوات
🔹️ #اشعارناب_آیینی 🔹
http://eitaa.com/joinchat/1035468802Cef07e8d2e7
#محرم
#امام_حسین_علیه_السلام
#مدح_مرثیه
#شام
#غزل
آفریدند تو را تا که مسیحا باشی
همه چون خادم دربار و تو آقا باشی
آفریدند تو را از طبَق گریهی نور
تا که جانسوزترین واژهی دنیا باشی
آفریدند تو را تا که فقط ناز کنی
همه مجنون تو باشند و تو لیلا باشی
کم بیارند به پیش کرمت، اهل کرم
دیگران قطرهی ناچیز و تو دریا باشی
تو قتیلالعبراتی، نه که بر گریهی ما
کشتهی چشم تر زینب کبری(س) باشی
بر سر نیزه نشستی و تلألؤ کردی
مثل خورشیدی و زیباست که بالا باشی
خیزران خوردهترین قاری قرآن خدا
تشت زر دیدهترین حضرت یحیی باشی
#علی_اکبر_لطیفیان
#صلوات
🔹 #اشعار_ناب_آیینی 🔹
http://eitaa.com/joinchat/1035468802Cef07e8d2e7
#امام_سجاد علیه السلام
#اسارت
#اربعین
#شام
#مرثیه
#غزل
گفتند کِی؟ ناله کردی، الشامُ الشامُ الشام
افروخت در خاطراتت، تحقیر و دشنام، الشام
شد ننگ، شد عقده نامش، شرمنده دیوار و بامش
در ذهن هفت آسمان ماند، این نام ناکام، الشام
دست دغل بست دستت، شاید ببیند شکستت
تیغی که در راه، اَلتَف، سنگی که بر بام، الشام
شهری که هر کوچه دردی، شهری که هر گوشه داغی
شهری که اهلش شکستند، دلهای ایتام، الشام
در سینهات درد ای مرد، دستان تو سرد ای مرد
آتش شد اما نگاهت، آرام آرام، الشام ...
... الشام شهر شکسته، الشام با دست بسته
با چوبها پله پله، لرزید هر گام، الشام
گفتی "انا ابن المِنا" وای، گفتی "انا ابن الصفا" وای
هر جمله تیری سه پر بر، کفری بد اندام، الشام
هرچند از خون وضویت، هرچند سر روبرویت
رسوا شد اسلام کافر، یا کفر اسلام، الشام
هرچند زخمی که خوردی، تا غسل و تابوت بردی
هرگز ز یادت نبردهست، تکرار ایام، الشام
نام آور آسمانی، برجاست از تو نشانی
بعد از تو بسیار دیده است، سرباز گمنام، الشام
میآید آن صبح آن صبح، میآید آن مرد آن مرد
گرد مزار شهامت، میبندد احرام، الشام
الشام الشام ناله، الشام بغضی سه ساله
گفتند نی، ناله کردی، الشام الشام الشام
#حامد_اهور
#صلوات
🔹 #اشعار_ناب_آیینی🔹
http://eitaa.com/joinchat/1035468802Cef07e8d2e7
#امام_سجاد علیه السلام
#شام
#مرثیه
#غزل
زَهر اشکی شد و کانونِ دعا را سوزاند
بند بندِ منِ اُفتاده زِ پا را سوزاند
آسمان تار شد و جرعهی آبی این زهر
پارههای جگر غرقِ بلا را سوزاند
سینهام بود حسینیهی غمهایِ حسین
یادِ آن خاطرهها بیتِ عزا را سوزاند
من نه امروز که در کربُبلا جان دادم
از همان روز که آتش همهجا را سوزاند
با همان تیر که در حنجرهای تُرد و سفید
تارهای عطش آلودِ صدا را سوزاند
از همان لحظه که میسوختم و میدیدم
تازیانه همهی پیکرِ ما را سوزاند
خیمهای شعلهور اُفتاد زمین و ناگاه
چادرِ دختری از جنسِ حیا را سوزاند
وای از آن بَزم که در پیشِ اسیران حرم
خیزران هم لب و هم طشتِ طلا را سوزاند
دیدم آتش زِ سرِ بام به سرها میریخت
گیسوانِ به سرِ نیزه رها را سوزاند
هرچند دل از گریهی شبهای دعا سوخت
شیرازه ام اما همه در کرببلا سوخت
...
هر صفحهای از زندگی ام شرحِ فراقیست
هر لحظه ام عمریست که در فصلِ عزا سوخت
جا مانده به رویِ بدنم ردِ اسیری
روزی نفسی بود که در شام بلا سوخت
یادِ لب خشکیدهی شش ماهه مرا کُشت
آن لحظه که از لب زدنش سینهی ما سوخت
تا خیمهمان هلهلهی حرمله آمد
وقتی که گلو سرخ شد و تارِ صدا سوخت
آتش زدن اهل حرم شعلهورم کرد
دیدم چقدر خیمه زِ داغ شهدا سوخت
دیدم به سَرم خیمهی آتش زده اُفتاد
دیدم که یتیمی به میانِ اُسرا سوخت
سرها به سرِ نیزه و در حلقهی آتش
هر زلف ز هر نیزه اگر بود رها سوخت
#حسن_لطفی
#صلوات
🔹 #اشعار_ناب_آیینی 🔹
http://eitaa.com/joinchat/1035468802Cef07e8d2e7
#امام_سجاد علیه السلام
#شام
#مرثیه
#غزل
وقت باران داغ چشم تر عذابم میدهد
آب مینوشم غم حنجر عذابم میدهد
شیرخواره سیر باشد زود خوابش میبرد
از عطش بیخوابی اصغر عذابم میدهد
مجلس ختم جوان رفتم دلم آتش گرفت
یاد تشییع تن اکبر عذابم میدهد
غیرتم را شعلهور کرده! چهل سالست که
ماجرای غارت معجر عذابم میدهد
ذبح را وقتی که میبینم کسی سر میبرد
خاطرات کندی خنجر عذابم میدهد
روی دست من اثر از حلقههای آهن است
این کبودیهای بر پیکر عذابم میدهد
موی بابایم به روی نیزهها آشفته بود
شانه را تا میزنم بر سر عذابم میدهد
کاش غارت میشد از روی سرم عمامهام
بر سرم جامانده خاکستر عذابم میدهد
از دم دروازه تا بازار ساعتها گذشت
این شلوغیهای هر معبر عذابم میدهد
شامیان در پیش من حرف از کنیزی میزدند
التماس چشم آن دختر عذابم میدهد
داغ چوب خیزران و مجلس شوم شراب
از تمام داغها بدتر عذابم میدهد
خطبه را با لعن بر جدم علی آغاز کرد
چون به مسجد میروم منبر عذابم میدهد
هرچه آمد بر سر ما از بلای شام بود
قتلگاه اصلی ما کوچههای شام بود
#سید_پوریا_هاشمی
#صلوات
🔹 #اشعار_ناب_آیینی 🔹
http://eitaa.com/joinchat/1035468802Cef07e8d2e7
#امام_سجاد علیه السلام
#شام
#مرثیه
#غزل
از ميان سينه اي سوزان و قلبي آتشين
آه سرد آيد برون با ناله مي گويد چنين
بار الها كس نبيند آنچه را من ديده ام
از جفاي شاميان با آل ختم المرسلين
دست و پايم بسته بود و عمه ام را مي زدند
تير باران بلا دخت اميرالمؤمنين
تا سر ببريده قرآن خواند بر لبهاي او
چوب مي زد دشمن و مي گفت زينب آفرين
آه و اوج ماتم ما گوشه ي ويرانه بود
شد سر بابم شبي را با سه ساله همنشين
گفت يا پيشم بمان يا كه مرا با خود ببر
روي دست عمه ام دق كرد با دردي حزين
#ناشناس
#صلوات
🔹 #اشعار_ناب_آیینی🔹
http://eitaa.com/joinchat/1035468802Cef07e8d2e7
#ماه_صفر
#شام
#حضرت_رقیه سلام الله علیها
#مرثیه
#غزل
زود می پیچد به هر سو بوی موی سوخته
بر مشامم میرسد هر لحظه بوی سوخته
ردی از سیلی نمی ماند به روی آفتاب
محو میگردد کبودیهای روی سوخته
آبله سر وا کند میسوزد از هر قطره آب
کار آتش میکند آب وضوی سوخته
سعی بیجا میکند وضع گره را کورتر
دست شانه میکند از ریشه موی سوخته
جامه ی آتش گرفته سخت می چسبد به تن
دردسر ساز است دفن و شستشوی سوخته
سوخت لبهایت شبیه موی و رویت نیمه شب
تا گرفتی بوسه ای از آن گلوی سوخته
#محمد_رسولی
#صلوات
🔹 #اشعار_ناب_آیینی 🔹
http://eitaa.com/joinchat/1035468802Cef07e8d2e7
#ماه_صفر
#شام
#حضرت_رقیه سلام الله علیها
#مرثیه
#غزل
میل پریدن هست اما بال و پر نه
هرآنچه می خواهی بگو اما بِپر نه
حالا که بعد از چند روزی پیش مایی
دیگر به جان عمه ام حرف سفر نه
یا نه اگر میل سفر داری دوباره
باشد برو اما بدون هم سفر نه
با این کبودی های زیر چشم هایم
خیلی شبیه مادرت هستم مگر نه
از گیسوان خاکیم تا که ببافی
یک چیز هایی مانده اما، آنقدر نه
دیشب که گیسویم به دست باد افتاد
گفتم بکش باشد ولی از پشت سر نه
#علی_اکبر_لطیفیان
#صلوات
🔹 #اشعار_ناب_آیینی 🔹
http://eitaa.com/joinchat/1035468802Cef07e8d2e7