و کلْمه بود و جهان در مسیر تکوین بود
و دوست داشتن آن کلْمهی نخستین بود
و عشق، روشنی کائنات بود و هنوز
چراغَهای کواکب، تمام پایین بود
خدا امانت خود را به آدمی بخشید
که بار عشق برای فرشته سنگین بود
و زندگانی و مرگ آمدند و گفته نشد
کزین دو، حادثهی اولی، کدامین بود؟
اگر نبود، به جز پیش پا نمیدیدیم
همیشه عشق، همان دیدهی جهانبین بود
به عشق از غم و شادی کسی نمیگیرد
که هرچه کرد، پسندیده و به آیین بود
اگر که عشق نمیبود، داستان حیات
چگونه قابل توجیه و شرح و تبیین بود؟
و آمدیم که عاشق شویم و درگذریم
که راز زندگی و مرگ آدمی، این بود
#حسین_منزوی
@shearvdastan
شدی در چشمهایش خیره ای دل! سادگی کردی
از این پس هیچکس را غیر از او زیبا نمیبینی...
#فاضل_نظری
@shearvdastan
در این مدار كه هم ماه جز غریبی نیست
غریبی تو و من قصه عجیبی نیست
به وعده دل چه كنی خوش كه چون بیاندیشی
بهشت نیز سرانجام جز فریبی نیست
حجاب چون بدری زین فرشتگان، چه كسیست
كه پشت صورتكش صورت مهیبی نیست؟
اگر بخواهی اگر نه كشیده می بردت
به وعدهگاه كه با كاروان شكیبی نیست
من و تو را هم از این قصهای كه میخوانیم
به جز شكستگی و خستگی نصیبی نیست
چرا كه صاحب این كاسههای مهمانكش
به جز لئیم نظر تنگ نانجیبی نیست
مگر تدارک این شور و شر برای بشر
همه به خاطر دندان زدن به سیبی نیست؟
#حسین_منزوی
@shearvdastan
بلبل شوقم و باغوچمنم کرببلاست
بیسبب نیست که ورد دهنم کرببلاست
کفتر جلدم و هرآینه برمیگردم
آخرین مقصد هر پرزدنم کرببلاست
غیر لیلا سخنی ورد لب مجنون نیست
من که مجنون حسینم سخنم کرببلاست
شعر گفتم به امیدی که بخوانم آنجا
شاعری سادهام و انجمنم کرببلاست
دوستش دارم و حبّالوطن از ایمان است
گرچه ایرانیام، اما وطنم کرببلاست
زائر عرش خداوند شود زائر او
پس در این راه بهشت عدنم کرببلاست
حال من حال حبیب و تو حبیبم شدهای
شوق من شوق اویس و قرنم کرببلاست
اربعین قسمت اگر شد که زیارت بروم
شاهد نالهی "یابنالحسنم" کرببلاست
#مجتبی_خرسندی
#ارسالی_شاعر_محترم
#شب_جمعه
@shearvdastan
دست
در کوچه و بستر
حضورِ مأنوسِ دستِ تو را میجوید،
و به راه اندیشیدن
یأس را
رج میزند.
#احمد_شاملو
@shearvdastan
ﺧﺎﮐﺴﺘﺮِ ﻣﻦ ﺍﺳﺖ ﮐﻪ ﺑﺎ ﺩﻭﺩ ﺭﻓﺘﻪ ﺍﺳﺖ
ﺁﺗﺶ ﻓﺮﻭﻧﺸﺴﺘﻪ ﻭ ﻧﻤﺮﻭﺩ ﺭﻓﺘﻪ ﺍﺳﺖ
ﺟﺰ ﺁﻓﺘﺎﺏ ﻋﺸﻖ ﮐﻪ ﺑﺎﻣﺶ ﺑﻠﻨﺪ ﺑﺎﺩ
ﻫﺮ ﺳﺎﯾﻪﺍﯼ ﮐﻪ ﺑﺮ ﺳﺮ من ﺑﻮﺩ ﺭﻓﺘﻪ ﺍﺳﺖ
ﺩل بستهام ﺑﻪ ﻏﻢ ﮐﻪ ﺟﺰ ﺍﻭ ﻫﺮﮐﻪ ﺩﯾﺪﻩﺍﻡ
ﯾﺎ ﺩﯾﺮ ﺁﻣﺪه اﺳﺖ ﻭ ﯾﺎ ﺯﻭﺩ ﺭﻓﺘﻪ ﺍﺳﺖ
ﻓﮑﺮ ﻋﺼﺎﯼ ﭘﯿﺮﯼ ﺧﻮﺩ ﺑﺎﺵ ﺑﺎﻏﺒﺎﻥ!
ﺍﯾﻦ ﮔﻞ ﺟﻮﺍﻧﯽ ﺗﻮ ﮐﻪ ﻓﺮﺳﻮﺩ، ﺭﻓﺘﻪ ﺍﺳﺖ
ﭘﺎﺩﺍﺵ ﺻﺒﺮ ﭼﯿﺴﺖ ﺑﻪ ﺟﺰ ﺧﻮﻥﺟﮕﺮ ﺷﺪﻥ؟
ﺍﯼ ﺳﯿﺐ ﺳﺮﺥ، ﺗﺎ ﺑﺮﺳﯽ ﺭﻭﺩ ﺭﻓﺘﻪ ﺍﺳﺖ...
#مژگان_عباسلو
@shearvdastan
گفتی که رفته رفته چو عمر آیمت به سر
عمرم ز دیر آمدنت رفته رفته رفت
#محتشم_کاشانی
@shearvdastan
* خیالِ خوب تو،
لبخند مي شود به لبم ،
وگرنه اين منِ ديوانه غصه ها دارد!
#برای_تُ
@shearvdastan
باز هم باغچه از غنچه پژمرده پر است
شهر از مردم دلتنگ و دل آزرده پر است
گر زمین خوردیم و برخاستیم ای دوست!چه غم
خاک این میکده از مست زمین خورده پر است.
گیرم از قصه این غصه هم آگاه شدیم
زندگی روز و شبش از غم نشمرده پر است
بی سبب نیست که یاد آور تنهایی هاست
آه از آیینه که از خاطره افسرده پر است
عشق حق داشت اگر تور نینداخت در آب
برکه بخت من از ماهی دلمرده پر است
#فاضل_نظری
@shearvdastan
با دلت حسرت هم صحبتی ام هست، ولی
سنگ را با چه زبانی به سخن وادارم؟
#فاضل_نظری
@shearvdastan
تو هم شادابیام را دیدی و هرگز نفهمیدی
که چون نیلوفری گل کردهام در برکهای از خون...
#فاضل_نظری
@shearvdastan
گوشه ای از حرای حجرهٔ خویش
نیمه شبها،خدا خدا میکرد
طبق رسمی که ارث مادر بود
مردم شهر را دعا می کرد
هر مَلک در دل آرزویش بود
بشنود سوز ربنایش را
آرزو داشت لحظهای بوسد
مهر و تسبیح کربلایش را
هر زمان دل شکستهتر میشد
«فاطمه اشفعی لنا» میخواند
زیر لب با صدای بغض آلود
روضه تلخ کوچه را میخواند
عاقبت در یکی از آن شبها
دل او را به درد آوردند
بینمازان شهر پیغمبر
سر سجاده دورهاش کردند
پیرمرد قبیلهٔ ما را
در دل شب، کشان کشان بردند
با طنابی که دور دستش بود
پشت مرکب، کشان کشان بردند
ناجوانمردهای بی انصاف
سن وسالی گذشته از آقا!؟
می شود لااقل نگهدارید
حرمت گیسوی سپیدش را
پا برهنه، بدون عمامه
روح اسلام را کجا بردید؟
سالخورده ترین امامم را
بی عبا و عصا کجا بردید؟
نکشیدش، مگر نمیبینید!؟
زانویش ناتوان و خسته شده
چقدر گریه کرده او !!! نکند؟
حرمت مادرش شکسته شده
ای سواره! نفس نفس زدنش
علت روشن کهنسالی است
بس که آقای ما زمین خورده!؟
در نگاه تو برق خوشحالی است
جگرم تیر می کشد آقا
چه بلاهایی آمده به سرت!
تو فقط خیزران نخورده ای و
شمر و خولی نبوده دور و برت
به خدا خاک بر دهانم باد
شعر آقا کجا و شمر کجا!؟
حرف خولی چرا وسط آمد؟
سرتان را کسی نبرد آقا
به گمانم شما دلت میخواست
شعر را سمت کربلا ببری
دل آشفتهٔ محبان را
با خودت پای نیزهها ببری
شک ندارم شما دلت می خواست
بیتها را پر از سپیده کنی
گریههایت اگر امان بدهد
یادی از حنجره بریده کنی
#وحید_قاسمی
#شیخ_الائمه
نه رواقی، نه گنبدی، حتی
سنگ قبری سر مزار تو نیست
غیر مُشتی کبوتر خسته
خادمی، زائری، کنار تو نیست
اشکهایم کجا دخیل شوند؟!
پس ضریحت کجاست آقا جان؟!
روضهخوانها چرا نمیخوانند؟!
گریه ها بی صداست آقا جان
گنبدی نیست تا دلم بپرد
پا به پای کبوتران شما
کاش میشد که دانهای گیرم
امشب از دست مهربان شما
حرف ِ گلدسته را نباید زد
تا حسودان شهر بسیارند
از شما خانواده آقا جان
در مدینه همه طلبکارند!
حیف آن چاهها که حیدر کند
چقدر مادرت دعاشان کرد
عوض آن همه محبتها
این مدینه چه خوب جبران کرد!
کاش ایران میآمدی آقا
نزد ما اهل بیت محترمند
پیرمظلوم بی حرم اینجا
پسران تو صاحب حرمند
کاش ایران میآمدی آقا
مُلک ری قبلهٔ ولا میشد
مثل مشهد برایتان اینجا
مشهدالصادقی بنا میشد
کاش ایران میآمدی آقا
قدمت روی چشم ما جا داشت
کاش خاک شلمچه و فکه
عطر یاس عبایتان را داشت
کاش ایران میآمدی آقا
مردمش رأفت و حیاء دارند
ریسمان دست هم نمیبندند
همه دلهای با صفا دارند
کاش ایران میآمدی آقا
در مدینه غریب افتادید
من بمیرم برایتان؛ گیر ِ
عدهای نانجیب افتادید
کاش ایران میآمدی آقا
مردمش از مغیره بیزارند
حُرمت گیسوی سپیدت را
در مدینه نگه نمیدارند
کاش ایران میآمدی آقا
نوکری تو کم ثوابی نیست!
همه جا از فضائلت گویند
صحبت ازمجلس شرابی نیست
#وحید_قاسمی
#شیخ_الائمه
سفر میکردی و کار تو را دشوار میکردم
که چون ابر بهاری گریۀ بسیار میکردم
همان "آغاز" باید بر حذر میبودم از عشقت
همان دیدار "اول" باید استغفار میکردم
ملاقات نخستین کاش بار آخرینم بود
تو را دیگر میان خوابها دیدار میکردم
«به روی نامههایت قطرۀ اشک است، غمگینی؟»
تو میپرسیدی و با چشم خون انکار میکردم
در آن دنیا اگر قدری مجال همنشینی بود
به پای مرگ میافتادم و اصرار میکردم
خدا عمر غمت را جاودان سازد که این شاعر
غزل در گوش من میخواند و من تکرار میکردم
#سجاد_سامانی
@shearvdastan
به چنگ آورده ام گیسوی معشوقی خیالی را
خدا از ما نگیرد نعمت آشفته حالی را...
#فاضل_نظری
@shearvdastan
(یک نفر نیست بگوید که چرا گریانی؟)
که چرا باز شدی در قفس ات زندانی؟
.
که چرا نور از عمق دل من دور شده
که چرا باز شدم جغد شب پایانی
.
یک نفر نیست کمی دست به مویم بکشد
و بپرسد که چرا باز چرا حیرانی
بزم مهتاب به پا هست و تو دعوت شده ای
کاش بی من نروی باز به آن مهمانی
گفته بودی که به آغوش تو دعوت شده ام؟
پس چرا باز مرا از بغلت می رانی؟
.
بوی موی تو مرا خوب گرفته ست به دست
تو همان ناب ترین آب ِگل کاشانی
دو سه خط شعر برای تو نوشتم امشب
پرسش این است که اشعار مرا میخوانی ؟
@shearvdastan
اگرچه یاد ندارم که دفعهی چندم
مرا شکستی و... آه از نگاه این مردم!
به گیسوان پریشان خود نگاه بکن
که شرح حال من است این کلاف سردرگم!
حکایت منِ دور از تو مانده، اینگونهست:
خمار و خستهام و نیست قطرهای در خُم!
همیشه عطر تو بیتاب کرده جانم را
چنان که باد بپیچد به خوشهی گندم
به سر هوای تو دارم، خدا گواه من است
اگر رسیده نمازم به رکعت پنجم!
#حسین_دهلوی
@shearvdastan
هر یک از دایره جمع به راهی رفتند
ما بماندیم و خیال تو به یک جای مُقیم
#سعدی
@shearvdastan
از روی جدول راه رفتن را هر عابر عادی نمیفهمد
حالی که دارد مرد خردادی جز مرد خردادی نمی فهمد
دلتنگ بودم بچگی هایم ، حالا بزرگم باز دلتنگم
دلتنگ بودن سن و سالی نیست ، شصتی و هفتادی نمیفهمد
وقتی نباشی عید یعنی چه مثل غروب جمعه دلگیرم
تقویم قلبم بی حضور تو شمسی و میلادی نمی فهمد
#سیدتقی_سیدی
@shearvdastan
حال من حال غریبی است تو را می جوید
حس یک شعر غریبانه به دل می روید
کاه را مایه نباشد و ندارد وزنی
شعر من سلسله موی تو را می پوید
هر کسی عرض ادب کرد براتش دادی
اشک غم های فراقت ز دلم می شوید
" معترف " گفت : دلم میل خراسان دارد
نیمه شب مصرعی از زنده دلی می گوید:
" نیست بر لوح دلم جز " الفی زیباروی
خرّم آن کس که ز گلزار تو گل می بوید
#مهدی_موسائی
#ارسالی_شاعر_محترم
@shearvdastan
تو رفتی شور و حال انجمن رفت
صفای باطن اهل سخن رفت
خدا داند که در فقدانت ای گل
چه داغ جانگدازی بر چمن رفت.
#معصومه_امیریان_نور
#ارسالی_شاعر_محترم
@shearvdastan
حسین جان!
سالها گریه به تو جرم تلقّی میشد
گریه هر شب ما برکت روح الله است
#مرد_خدا