حالے براے گفتن #دیوان شعر نیست!
یڪ #مصرع و خلاصه:
#تُ را دوست دارَمَت •••❤️
#رضوان_باقری
#ارسالی
دیگر اکنون چه کنم زمزمه در پردهٔ عشق
دور از آن مرغ بهشتی که همآوازم بود
#محمدرضا_شفیعی_کدکنی
@shearvdastan
غزلم درهای از نسترن و شببوهاست
مرتع دِرمَنهها، دهکدهی آهوهاست
این طرف کوچهی بن بستِ نگاهْ آبیها...
آن طرف کوچهی پیوندِ کمانْ ابروهاست
این خیابان بلندی که به پایین رفته
مال گیسوی به هم ریختهی هندوهاست
غزلم گردش کاشی است در اسلیمیها
غزلم تابش خورشید بر اسکیموهاست
باد می آید و انجیر مقدس مست از
روسریهای به رقص آمده در هوهوهاست
هر چه که بر سر من رفته از این قافیهها
از به رقص آمدن باد میان موهاست
تلخ مردن وسط هاله ای از ابر و عسل
سرنوشت همهی هستهی زرد آلوهاست
کار سختی است -ببخشید!- ولی میگویم:
اینکه... بوسیدنتان... دغدغهی... کم روهاست
#حامد_عسکری
@shearvdastan
نشستهای لب بامی و پَر نمیگیری
سراغی از من آسیمهسر نمیگیری
چقدر روز و شبم بگذرد به بیخبری
چه کردهام که تو از من خبر نمیگیری
پی سرابِ تو از پا درآمدم، ای عشق
تو دست تشنهلبان را مگر نمیگیری
درخت پیرم و باید به خاک تن بدهم
چرا به دست جوانت تبر نمیگیری
به فرض اینکه بخواهی به آتشم بکشی
جرقهای و از این بیشتر نمیگیری
#پوریا_شیرانی
#ارسالی
مهتاب تویی، برکه منم، فاصله را باش ...
دیدارِ تو هرشب شده با حسرت و ای کاش
#علی_سلطانی_نژاد
#ارسالی
چه جای خواب که هرشب محصّلانِ فراق
خیال ِروی تو بر دیده میگمارندم...
#هوشنگ_ابتهاج
#شب_نوشت
@shearvdastan
فَصلِ پیدایشِ عِشق است و به آن دِل بَستیم
صبح پاییز و تَبِ عِشق چِشیدن دارد...
#حمید_رضا_یگانه
#صبحتون_بخیر
#ارسالی
@shearvdastan
دلواپس گذشته مباش و غمت مباد
من سالهاست هیچ نمی آورم به یاد
بی اعتنا شدم به جهان بی تو آنچنان
کز دیدن تو نیز نه غمگین شوم نه شاد
من داستان آن گل سرخم که عاقبت
دل سوزی نسیم سرش را به باد داد
گفتی ببند عهد و به من اعتماد کن
نفرین به عهد بستن و لعنت به اعتماد
این زخم خورده را به ترحم نیاز نیست
خير شما رسیده به ما مرحمت زیاد
#فاضل_نظری
@shearvdastan
قدح لبریز چون شد از شراب ناب میلرزد
به قدر آب بر خود گوهر سیراب میلرزد
#صائب_تبریزی
@shearvdastan
بنشین و ببین زردم و نارنجی و قرمز
پاییز همین است غمانگیز قشنگ است..!
#مژگان_عباسلو
@shearvdastan
نگفتم می روی تنهاتر از من می شوی آخر
نهنگ ازدوری دریا چه حاصل میکند جز مرگ؟!
#بهزاد_مهرورز
#شب_نوشت
@shearvdastan
حال ما،
حال شرابیست که در تاریکیست!
ما،
به حال خودمان مانده و تخمیر شدیم...
#رضازرین
#ارسالی
@shearvdastan
عکس رخ او به قهوه دیدم گفتم
خورشید برون آمده است از ظلمات
#شاطرعباسصبوحی
#صبحتون_بخیر
@shearvdastan
فضای خانه از خندههای ما گرم است
چه عاشقانه نفس میکشم! هوا گرم است
دوباره «دیدهامت»، زل بزن به چشمانی
که از حرارت «من دیدهام تو را» گرم است
بگو دو مرتبه این را که: «دوستت دارم»
دلم هنوز به این جملهی شما گرم است
بیا گناه کنیم عشق را… نترس خدا
هزار مشغله دارد، سر خدا گرم است
من و تو اهل بهشتیم اگر چه میگویند
جهنم از هیجانات ما دو تا گرم است
به من نگاه کنی، شعر تازه میگویم
که در نگاه تو بازار شعرها گرم است
#نجمه_زارع
@shearvdastan
اینجا به رغم خلوت دریا و آسمان
شهر از صدا پر است ولی از سخن تهی
#نادر_نادرپور
@shearvdastan
لنگر حِلم تو ای کشتی توفیق کجاست؟
که در این بحر کَرم غرق گناه آمدهایم...
#حافظ
@shearvdastan
قـدم آهستـه برمی داردامشب با تو باران هم
چـه شـور انگیـز بـا تـو راه می افـتدخیابان هم
چوشبنم صبح پشت شیشه با لبخند می بینم
شکوفا می شود با غنچه ی سبز تو گلدان هم
نمـی ریـزد ز فـصـل سبز چشمان تو فـروردیـن
بـه وجـد مـی آیـد از خـرداد دستان تو آبـان هم
ضریح چشم هایت میدهدحاجت که می بینم
دخــیـلی بسـته بـر کـفـرِ سـرِ زلـفِ تو ایمان هم
ورق برگشته آن سانی که در وقت دو دل بودن
تـفال مـی زنـد بـر چشمِ افـسونِ تو فنجان هم
گذشت دوران سستِ آدم وحوا که خواهدخورد
بـه آسـانی فـریـبِ گـنـدم روی تــو شیـطان هـم
ببین سـوز وگداز داغِ هـجران درجهان کـم شد
که میبینم بـه دوری کرده عادت پیـرکنعان هم
#حمیدرضاعبدالهی
#ارسالی_شاعر_محترم
@shearvdastan
بوی دلتنگی پاییز وزیدهست، ولى
اولین موسم این فصل مگر”مهر” نبود!
#مجتبی_قندالی
#ارسالی
به جز آغوش تو هرگز، برایم نوش دارو نیست
نهنگی خسته می فهمد، نوازش های ساحل را
#رسول_مختاری_پور
#شب_نوشت
@shearvdastan
وَنَجَّيْنَاهُ مِنَ الْغَمِّ ۚ وَكَذَٰلِكَ نُنْجِي الْمُؤْمِنِينَ
و ما دعای یونس را اجابت کردیم و او را از غم و اندوه نجات دادیم.
انبیاء | ۸۸
#قرآن_کریم
@shearvdastan
تشنه ام چای نداری بدهی لیوانی؟
لرزش سینی و دستان تو دیدن دارد..
#صبحتون_به_مهر
@shearvdastan
هرقَـــدَر آوار گــریــه در نگـاهش بیشتـر
قصـه هایش هرقَــدَر هم اشک و آهش بیشتر
بمب های فسفــری، موشک، هواپیمــا و مین
هرقَـــدَر آتش ببـــارد آسمانش بیشتـــر
کودکـی هایش اگــر برباد رفتــه خانــه ام
یا نمــایان می شــود سنگ بنـایش بیشتـر
آسمانش گرچـه دلگیرست و دودآلـود و سرد
غرق خون تا می شود خورشید و ماهش بیشتر
آخـرین سـاعات ظلمت هرقَـــدَر تاریک تر
صبح صـادق نیـز می گردد روشنایش بیشتر
روشنی آن ســوی دریا نامتــان را می بـرد
هرقَـدَر ابلیس نگـذارد، نوچـه هایش بیشتر
ماده دیـــو آبستن دجـــال هاییست کــه
از بنــی ابلیس دارد نطفـــه هایش بیشتـر
شهــر ما اما پر از شیــران شــرزه، منتظر
تا کُشـد ابناء شــر، از صــد هزارش بیشتر
بغض مادر هم کَنَـد بنیـاد صهیــون را ولی
اشک هایش می کنـد تاثیــر آهش بیشتـر
کل عـرض کربلا یعنـی که کار افتـاده است
دست ســـرهای جــدا و کاروانش بیشتـر
آب بستن روی انسان، کار حیوان است و بس
شـد مجسم کـربلا و صحنـه هایش بیشتـر
خون اگر جاری شده در این خیابان ها بدان
می شـود نزدیک "تر" صاحب زمانش بیشتر
دست دجال زمان را خوب رو کرده ست این
موج طوفـان تو و آن ماجــرایش بیشتــر
دیدنت یک سطـر از بنـد ظهور منجی است
می شـود واضــح تمـام آیـه هایش بیشتر
#محسن_گماری
#ارسالی_شاعر_محترم
#غزه
#لبنان
#مقاومت
#اللهم_عجل_لولیک_الفرج
@shearvdastan