eitaa logo
شعر و داستان
2هزار دنبال‌کننده
4.3هزار عکس
90 ویدیو
44 فایل
مدیر کانال @rEzA1996 «ارسال اشعار» «انتقادات و پیشنهادها» ارتباط بدون ذکر نام شما: https://harfeto.timefriend.net/17368038386764
مشاهده در ایتا
دانلود
چه رفته است که صبحی دگر نمی آید “شب فراق به پایان مگر نمی آید؟ ” کجاست اهل دلی تا دعا کند، قدری که از دعای چو من هیچ اثر نمی آید @shearvdastan
۴ تیر ۱۳۹۸
سرخوشم، این ناگهان مستی ز بوی جام کیست؟ شعله می‌ریزد زبانم، بر زبانم نام کیست؟ کوچه‌های روشن دل، در صدای او رهاست می‌رود منزل به منزل، این طنین گام کیست؟ اینک آن خون، خون تلخ سنگ بودن‌هایِ من نذر شیرین‌کاری شمشیر خون آشامِ کیست؟ آن جنون لااُبالی، وحشی صحرای وهم در پناه کیست امروز ای عزیزان! رام کیست؟ از پی هم مهر و قهر و مهر و قهر و مهر و قهر دانه‌ها پاشیده اینجا، پیش پایم دام کیست؟ شام، هر شام این شرار شعله شعله از کجاست؟ صبح، هر صبح این نسیم نو به نو، پیغام کیست؟ @shearvdastan
۵ تیر ۱۳۹۸
پیری و جوانی پی هم چون شب و روزند ما شب شد و روز آمد و بیدار نگشتیم #سعدی @shearvdastan
۵ تیر ۱۳۹۸
روشن است از نور رویش دیده‌ی بینای ما خلوت میخانه‌ی عشق است دایم جای ما آفتابی در ازل خوش سایه‌ای برما فکند تا ابد روشن بُود این روی مه‌سیمای ما ذوق ما داری بیا با ما در این دریا در آ تا به عین ما نصیبی یابی از دریای ما در سر ما عشق زلفش دیگ سودا می‌پزد بس سری در سر رود گر این بود سودای ما از لطیفی آن یکی با هر یکی یکتا شده جان فدای لطف آن یکتای بی‌همتای ما بلبل مستیم و درگلشن نوایی می‌زنیم رونقی دیگر گرفت این گلشن غوغای ما مجلس عشق‌ست و رندان مست و سید در حضور روضه‌ی رضوان بود این جنت‌المأوای ما @shearvdastan
۵ تیر ۱۳۹۸
از تنها چیزی که همه خلایق راضی هستن ، همین عقله ...! که یقین دارند از روز ازل سهمشان تمام و کمال گرفتن و یه چیزی هم بیشتر ...! #احمد_محمود @shearvdastan
۵ تیر ۱۳۹۸
عاشقم گر نیستی لطفی بکن نفرت بورز بی تفاوت بودنت هر لحظه آبم میکند #فاضل_نظری @shearvdastan
۵ تیر ۱۳۹۸
سردشت اولین شهر شیمیایی ایران گل می کند فرشته به چشمان باورت در جای جای خاک سراسر معطرت در امتداد جاری تاریخ می رود شهری که درد فاجعه دارد برابرت حتی هنوز زخم نفس هات تازه اند زخمی که گر گرفته در اعماق حنجرت آن تیر ماه تلخ تو را درد می کشد یک شهر شیمیایی در خون شناورت ... سردشت تا همیشه تاریخ ماندگار سردشت شهر آینه های مکدرت @shearvdastan
۵ تیر ۱۳۹۸
کی صبر چشمان صبورت سر می‌آید؟ کی از پس لبخندت این غم برمی‌آید؟ با هر صدای کوبۀ در بعد سی‌ سال جان و دلت با شوق،‌ پشت در می‌آید گفتی پس از صد سال هم من مطمئنم تنها چراغ خانه‌ام آخر می‌آید! گفتی خودش دیشب به خوابم آمد و گفت «دارد زمان انتظارت سر می‌آید...» سی سال پای قاب عکسی صبر کردن این عشق‌ها تنها به یک مادر می‌آید صبح است؛ پشت گوشی از بخش تفحص گفتند دارد باز هم پیکر می‌آید عصر است؛‌ در بخش شناسایی جوانی با برگه‌ای و چشم‌هایی تر می‌آید از سرو رعنای تو حالا بعد سی سال یک پیکر از قنداقه کوچک‌تر می‌آید آه از صدای روضه‌خوان ظهر تشییع: «اکبر به میدان می‌رود اصغر می‌آید...» بخش شهیدان حرم؛ فردای آن روز با چشم‌ تر دارد زنی دیگر می‌آید... فردا 9صبح تشییع پیکر پاک ومطهر 150 شهید گمنام دوران دفاع مقدس_ تهران @shearvdastan
۵ تیر ۱۳۹۸
جرعه به جرعه میدهم شعر به نوشِ دلبرم دل که نکرد اثر به او شـعر کند مگر اثر...! @shearvdastan
۵ تیر ۱۳۹۸
يك لحظه خواستم چون كودكى كه ناشيانه دست در آتش فرو بَرَد خواستم تو را آن سطرها گذشت وُ حالا اين پيرىِ مدام مرگ را زيبا كرده است آنقدر كه كوه كنار خانه ام حتى اگر آتشفشان كند از ايوان و غروب و قهوه اى كه تازه ريخته ام نخواهم گذشت من كه با ماه از پنجره ات مى آمدم روزهاست پشتِ پيغامگير گير كرده ام دردى ست دردى ست دردى ست خونَت جوان بماند وُ پايت پير شود @shearvdastan
۵ تیر ۱۳۹۸
ما بی غمان مست دل از دست داده ایم همراز عشق و همنفس جام باده ایم ای گل تو دوش داغ صبوحی کشیده ای ما آن شقایقیم که با داغ زاده ایم ‌ امروز میهمان داریم.. 150لاله پاک و گمنام ‌‌@shearvdastan
۶ تیر ۱۳۹۸
به عشق روی حسین دل بهانه کرده حرم  زپیچ وتاب فراقش صدا زنم که زغم  دلم گرفته دمادم هوای شهر حسین  دوباره دست به قلم شد دلم ز بهر حسین
۶ تیر ۱۳۹۸