چه رفته است که صبحی دگر نمی آید
“شب فراق به پایان مگر نمی آید؟ ”
کجاست اهل دلی تا دعا کند، قدری
که از دعای چو من هیچ اثر نمی آید
#ارسالی_اعضا_محترم
@shearvdastan
۴ تیر ۱۳۹۸
سرخوشم، این ناگهان مستی ز بوی جام کیست؟
شعله میریزد زبانم، بر زبانم نام کیست؟
کوچههای روشن دل، در صدای او رهاست
میرود منزل به منزل، این طنین گام کیست؟
اینک آن خون، خون تلخ سنگ بودنهایِ من
نذر شیرینکاری شمشیر خون آشامِ کیست؟
آن جنون لااُبالی، وحشی صحرای وهم
در پناه کیست امروز ای عزیزان! رام کیست؟
از پی هم مهر و قهر و مهر و قهر و مهر و قهر
دانهها پاشیده اینجا، پیش پایم دام کیست؟
شام، هر شام این شرار شعله شعله از کجاست؟
صبح، هر صبح این نسیم نو به نو، پیغام کیست؟
#ساعد_باقری
@shearvdastan
۵ تیر ۱۳۹۸
روشن است از نور رویش دیدهی بینای ما
خلوت میخانهی عشق است دایم جای ما
آفتابی در ازل خوش سایهای برما فکند
تا ابد روشن بُود این روی مهسیمای ما
ذوق ما داری بیا با ما در این دریا در آ
تا به عین ما نصیبی یابی از دریای ما
در سر ما عشق زلفش دیگ سودا میپزد
بس سری در سر رود گر این بود سودای ما
از لطیفی آن یکی با هر یکی یکتا شده
جان فدای لطف آن یکتای بیهمتای ما
بلبل مستیم و درگلشن نوایی میزنیم
رونقی دیگر گرفت این گلشن غوغای ما
مجلس عشقست و رندان مست و سید در حضور
روضهی رضوان بود این جنتالمأوای ما
#شاه_نعمتالله_ولی
@shearvdastan
۵ تیر ۱۳۹۸
۵ تیر ۱۳۹۸
۵ تیر ۱۳۹۸
سردشت اولین شهر شیمیایی ایران
گل می کند فرشته به چشمان باورت
در جای جای خاک سراسر معطرت
در امتداد جاری تاریخ می رود
شهری که درد فاجعه دارد برابرت
حتی هنوز زخم نفس هات تازه اند
زخمی که گر گرفته در اعماق حنجرت
آن تیر ماه تلخ تو را درد می کشد
یک شهر شیمیایی در خون شناورت
...
سردشت تا همیشه تاریخ ماندگار
سردشت شهر آینه های مکدرت
#مهدی_میرآقایی
#وطنم_ایران
@shearvdastan
۵ تیر ۱۳۹۸
کی صبر چشمان صبورت سر میآید؟
کی از پس لبخندت این غم برمیآید؟
با هر صدای کوبۀ در بعد سی سال
جان و دلت با شوق، پشت در میآید
گفتی پس از صد سال هم من مطمئنم
تنها چراغ خانهام آخر میآید!
گفتی خودش دیشب به خوابم آمد و گفت
«دارد زمان انتظارت سر میآید...»
سی سال پای قاب عکسی صبر کردن
این عشقها تنها به یک مادر میآید
صبح است؛ پشت گوشی از بخش تفحص
گفتند دارد باز هم پیکر میآید
عصر است؛ در بخش شناسایی جوانی
با برگهای و چشمهایی تر میآید
از سرو رعنای تو حالا بعد سی سال
یک پیکر از قنداقه کوچکتر میآید
آه از صدای روضهخوان ظهر تشییع:
«اکبر به میدان میرود اصغر میآید...»
بخش شهیدان حرم؛ فردای آن روز
با چشم تر دارد زنی دیگر میآید...
#سعید_تاج_محمدی
#شهدای_دفاع_مقدس
فردا 9صبح تشییع پیکر پاک ومطهر 150 شهید گمنام دوران دفاع مقدس_ تهران
@shearvdastan
۵ تیر ۱۳۹۸
جرعه به جرعه میدهم شعر به نوشِ دلبرم
دل که نکرد اثر به او شـعر کند مگر اثر...!
#حافظ
@shearvdastan
۵ تیر ۱۳۹۸
يك لحظه خواستم
چون كودكى كه ناشيانه دست در آتش فرو بَرَد
خواستم تو را
آن سطرها گذشت وُ
حالا
اين پيرىِ مدام
مرگ را زيبا كرده است
آنقدر
كه كوه كنار خانه ام
حتى اگر آتشفشان كند
از ايوان و غروب و قهوه اى كه تازه ريخته ام
نخواهم گذشت
من كه با ماه
از پنجره ات مى آمدم
روزهاست
پشتِ پيغامگير
گير كرده ام
دردى ست
دردى ست
دردى ست
خونَت جوان بماند وُ
پايت پير شود
#گروس_عبدالملكيان
@shearvdastan
۵ تیر ۱۳۹۸
ما بی غمان مست
دل از دست داده ایم
همراز عشق و همنفس جام باده ایم
ای گل تو دوش
داغ صبوحی کشیده ای
ما آن شقایقیم که با داغ زاده ایم
#حافظ
امروز میهمان داریم..
150لاله پاک و گمنام
@shearvdastan
۶ تیر ۱۳۹۸
به عشق روی حسین دل بهانه کرده حرم
زپیچ وتاب فراقش صدا زنم که زغم
دلم گرفته دمادم هوای شهر حسین
دوباره دست به قلم شد دلم ز بهر حسین
#دلتنگ_حرم
#شب_جمعه
۶ تیر ۱۳۹۸