eitaa logo
آن*(فرهنگ، هنر، ادبیات)
522 دنبال‌کننده
2.3هزار عکس
697 ویدیو
65 فایل
"آن": یُدرک و لا یوصف: به گفت در نیاید! 🌸لطیفه‌ای است نهانی، که عشق از او خیزد (صفحه‌ای برای اهالی فرهنگ، هنر و ادبیات) فاطمه شکردست دکترای زبان و ادبیات فارسی هیئت‌علمی دانشگاه پیام‌نور هنرجوی فوق‌ممتاز خوشنویسی ارتباط با من @fadak_shekardast
مشاهده در ایتا
دانلود
گریه نکن ری‌را راهمان دور و دلمان کنار همین گریستن است دوباره اردیبهشت به دیدنت مى آیم...   "آن" (فرهنگ، هنر، ادبیات) @shekardast
هدایت شده از شکردست
هفته اول انسان شناسی.mp3
11.84M
جمع‌بندی پنج جلسه اول مطالب انسان شناسی "آن" (فرهنگ، هنر، ادبیات) @shekardast
هدایت شده از شکردست
4_5996662054826544755.mp3
11.93M
⚡️ تمام وجدان‌های بیدار شهادت می‌دهند که؛ قرن‌ها فعالیت بشر در زمینه‌های گوناگون علمی، اجتماعی، اقتصادی، سیاسی و...، بسیار بیشتر از آن که خیر و خوبی و خوشبختی برای انسان به ارمغان بیاورد، به خلق انواع‌ بیماری‌های جسمی و روحی... به تولید درد و رنج و فساد و قتل و غارت و خونریزی... انجامیده است! ← حقیقتا دلیل این اتفاق چیست؟! ← جهان چگونه باید خود را از این وضع، نجات دهد؟! "آن" (فرهنگ، هنر، ادبیات) @shekardast
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
ندانمت به حقیقت که در جهان به که مانی جهان و هر چه در او هست صورتند و تو جانی به پای خویشتن آیند عاشقان به کمندت که هر که را تو بگیری ز خویشتن برهانی مرا مپرس که چونی به هر صفت که تو خواهی مرا مگو که چه نامی به هر لقب که تو خوانی چنان به نظره اول ز شخص می‌ببری دل که باز می‌نتواند گرفت نظره ثانی تو پرده پیش گرفتی و ز اشتیاق جمالت ز پرده‌ها به درافتاد رازهای نهانی بر آتش تو نشستیم و دود شوق برآمد تو ساعتی ننشستی که آتشی بنشانی چو پیش خاطرم آید خیال صورت خوبت ندانمت که چه گویم ز اختلاف معانی مرا گناه نباشد نظر به روی جوانان که پیر داند مقدار روزگار جوانی تو را که دیده ز خواب و خمار باز نباشد ریاضت من شب تا سحر نشسته چه دانی من ای صبا ره رفتن به کوی دوست ندانم تو می‌روی به سلامت سلام من برسانی سر از کمند تو سعدی به هیچ روی نتابد اسیر خویش گرفتی بکش چنان که تو دانی "آن" (فرهنگ، هنر، ادبیات) @shekardast
هر چیز قاعده‌ای دارد جز عشق و عشق، انگار تا ابد بی‌قاعده‌ست… "آن" (فرهنگ، هنر، ادبیات) @shekardast
کار طالب آنست که در خود جز عشق نطلبد. وجود عاشق از عشق است؛ بی عشق چگونه زندگانی کند؟! حیات از عشق می‌شناس وممات بی عشق می‌یاب: روزی دو که اندرین جهانم زنده شرمم بادا اگر بجانم زنده آن لحظه شوم زنده که پیشت میرم و آن دم میرم که بی تو مانم زنده "آن" (فرهنگ، هنر، ادبیات) @shekardast
امروز ، دانشگاه و لطف دوستانِ جان. یک غافلگیری بی‌نظیر و شیرین در طلیعه‌ی ۴۶ سالگی. در زندگی لحظاتی هست که در بیت و جمله نمی‌گنجد، همان لحظاتی که دیگران ارزشمندترین جوهر وجودی خود (عشق و محبت)را نثارت می‌کنند. همان لحظه‌ای که می‌فهمی چقدر ناتوانی در سپاسمندی.
"که محرابم بگرداند خم آن دلستان ابرو" اولین مصرعی بود از حافظ که در نوجوانی لذت درک مفهومش را چشیدم. آن هم به واسطه‌ی خوانش درست استاد گرمارودی، روزی این را سر کلاس تعریف کرده بودم، و دوستان این را یادشان بود که روی کیک نوشتند!!! ذوق این مصرع برایم چند برابر شد... و البته یاد استاد گرمارودی هم امروز در دلم زنده بود هر کجا هست خدایا به سلامت دارش
هدایت شده از شکردست
4_6005688809067383223.mp3
12M
➖تمام دریاها اگر مرکّب شوند و ➖تمام درختان اگر قلم شوند و ➖تمام جنّ و انس اگر نگارنده شوند، نخواهند توانست خلقت پروردگارت را، به شماره درآورند... آن وقت او، در نامه‌اش به تو، نوشته‌است که؛ ✖️ نه تنها تمام آنچه در زمین است را.. ✖️تمام هفت آسمان را... ✖️تمام عوالم را... و در یک کلام تمام آفرینش را... برای تو و به خاطر تو آفریده‌است ! یک بار از خودمان پرسیده‌ایم چرا؟! "آن" (فرهنگ، هنر، ادبیات) @shekardast