سخنی از گلستان سعدی
دو کس را حسرت، از دل نرود و پای تَغابُن از گِل برنیاید: تاجر کشتی شکسته و وارث با قَلندران نشسته.
پیش درویشان، بُوَد خونت مُباح
گر نباشد در میان مالت، سَبیل
یا مرو با یارِ اَزرَق پیرهن
یا بکَش بر خان و مان، انگشتِ نیل
دوستی با پیلبانان یا مکن
یا طلب کن خانهای درخوردِ پیل
لغات:
تغابن: زیانزدگی، ضرر
برنیاید: بیرون نمیآید
قلندر: شخص بیقید
مباح: روا، حلال
سبیل: هر چه در راه خدا، در دسترس همگان گذاشته شود
ازرق پیرهن: کبود لباس که نشان قلندری است
نیل: گیاهی که از برگ آن، رنگ آبی گیرند.
انگشت نیل بر خان و مان کشیدن: کنایه از قبول فقر و رسوایی قلندرانه و ملامت
درخورد: سزاوار، شایسته
کلیات سعدی، گلستان، باب هشتم در آداب صحبت، ص ۱۸۶.
#گلستان_سعدی
#سعدی
🖊📚"آن" (فرهنگ، هنر، ادبیات)
@shekardast
گر رهرو جادههای فقهی امروز
بر هرچه چراغ رهگشا چشم بدوز!
باز است هزار منظره حکم خدا
از پنجرهی «وسائل الشیعه» هنوز
وسائل الشیعه فی تحصیل مسائل الشریعه
#وسائل_الشیعه
#شیخ_محمد_بن_حسن_حرّ_عاملی
#معرفی_کتاب
#کتاب_خوب_بخوانیم
🖊📚"آن" (فرهنگ، هنر، ادبیات)
@shekardast
انسان شناسی ۱۶۵.mp3
11.5M
#جهانِ_جان
#انسان_شناسی_۱۶۵
#استاد_شجاعی
#دکتر_رفیعی
چرا بعضیها تا با دین آشنا میشوند؛
بسرعت رشد میکنند و گوی سبقت را از خواص و سابقهداران میربایند و تا مقام "عند ربهم یرزقون" اوج میگیرند!
و بعضیها، از نظر علمی تا مرجعیت هم رشد میکنند ولی قدرت و نورانیتی در باطن ندارند؟
✖️ اصلیترین دارایی قلب چیست؟
✖️ چه کسانی اهل سرعت و قدرت در مسیر کسب دارایی قلب هستند؟
🖊📚"آن" (فرهنگ، هنر، ادبیات)
@shekardast
بمناسبت ۱۷ دی روز بزرگداشت خواجوی کرمانی، عارف و شاعر بزرگ قرن هشتم هجری⚘⚘⚘
کمالالدین ابوالعطاء محمودبن علیبن محمود، معروف به خواجوی کرمانی و متخلص به خواجو (۶۸۹–۷۵۲ هجری قمری) در اواخر سدهٔ هفتم هجری در کرمان زاده شد.
خواجوی کرمانی القابی چون: نخلبند شاعران، خلاق المعانی و ملک الفضلا داشتهاست. او در نیمهٔ سدهٔ هشتم هجری در شهر شیراز درگذشت و در تنگ الله اکبر این شهر نزدیک رکناباد به خاک سپرده شد
شعر خواجوی کرمانی شعری عرفانی است. مضامین عرفانی در غزلیات وی صریحاً بیان میشود امّا در این اشعار که بر شاعران بعدی خود مانند حافظ تأثیرگذار هم بوده مبارزه با زهد و ریا و بیاعتباری دنیا و مافیها از موارد قابل ذکر است. او در شعر به سبک سنایی غزلسرایی میکرده و در مثنوی نیز سعی داشته به تقلید از فردوسی حماسهسرایی داشته باشد. خواجو را وابسته به سلسلهٔ مرشدیه میدانند.
در قصیده، مثنوی، و غزل طبعی توانا داشته، بهطوریکه گرایش حافظ به شیوهٔ سخنپردازی خواجو و شباهت شیوهٔ سخنش با او مشهور است. خواجو از بزرگان صوفیه قرن هشتم و اهل تصوف و عرفان (وحدت وجودی) است.
دیوان: شامل غزل، قصیده، مسمط، ترکیببند،
ترجیعبند، رباعی، قطعه و مستزاد که بر روی هم به دو بخش صنایعالکمال و بدایعالجمال تقسیم میشود.
پنج مثنوی؛ در وزنهای گوناگون با این نامها دارد:
همای و همایون، گل و نوروز، روضةالانوار، کمالنامه و گوهرنامه. این پنج مثنوی بر روی هم خمسهٔ خواجو را تشکیل می دهد.
آثار منثور خواجوی کرمانی رسالههای چهارگانهای است، با نثری مسجّع و مصنوع، و بسیار بیش از شعر او آراسته به آیات قرآنی، بدین ترتیباند:
سراجیّه، شمس و سحاب، شمع و شمشیر
نمد و بوریا
#خواجوی_کرمانی
🖊📚"آن" (فرهنگ، هنر، ادبیات)
@shekardast
بر گردش چرخ، چون نمیباشد دست
دل در بد و نیک دهر، چون باید بست؟
این محنت و غم که هست، پندار که نیست
وین عیش و طرب که نیست، انگار که هست
تاریخ ادبیات در ایران، دکتر ذبیحالله صفا، ج ۳، بخش ۲، ص ۹۱۴.
#خواجویکرمانی
🖊📚"آن" (فرهنگ، هنر، ادبیات)
@shekardast
از زلف تو سودائی و شیدا دل ما
در کوی غمت ساخته مأوا دل ما
چون غرقه دریای حقیقت گشتیم
عالم همه قطره گشت و دریا دل ما
#خواجوی_کرمانی
🖊📚"آن" (فرهنگ، هنر، ادبیات)
@shekardast
ای آنک دل از مهر رخت جان نبرد
دانی که چه بر من از غمت میگذرد
من نیستم آنکه ناظر روی توام
در دیده من کسیست کو مینگرد
#خواجوی_کرمانی
🖊📚"آن" (فرهنگ، هنر، ادبیات)
@shekardast
با عشق کسی که زندگی را سر کرد
دنیای حقیر خویش را محشر کرد
همسفره و همپیاله شد با فقها!
هرکس که «چهل حدیث» را از بر کرد
#چهل_حدیث
#امام_خمینی
#معرفی_کتاب
#کتاب_خوب_بخوانیم
🖊📚"آن" (فرهنگ، هنر، ادبیات)
@shekardast
انسان شناسی ۱۶۶.mp3
11.46M
#جهانِ_جان
#انسان_شناسی_۱۶۶
#استاد_شجاعی
#حاج_حسین_یکتا
یک راه میانبر، هست برای اینکه :
۱ـ از مدت عمرمان، حداکثریترین استفاده را در کسب قدرت باطنی، ببریم!
۲ـ اتلاف زحمت، زمان و انرژی در مسیر تشبّه به الله، نداشته باشیم!
۳ـ شیرینی این مسیر، بر تمام مصائبش غلبه کند، و ما هم "ما رأیت الّا جمیلا" را در جان خود ببینیم.
🖊📚"آن" (فرهنگ، هنر، ادبیات)
@shekardast
ای عشق
خورشید سحرگه که به عالم تابید
در رهگذرش، ذرّهی کوچک را دید
کز خاک به افلاک، شتابان میگفت:
ای عشق، مدد کن که رَوَم تا خورشید
همچنان از عشق، مجموعه شعر حسین منزوی، ص ۱۷۲.
#حسین_منزوی
🖊📚"آن" (فرهنگ، هنر، ادبیات)
@shekardast
🔴 ناصرخسرو قبادیانی ناشناس وارد نیشابور شد. به دکّان پینهدوزی رفت تا وصلهای به پایافزارش زند.
ناگهان سروصدایی از گوشهای از بازار برخاست. پینهدوز کارش را رها کرد و ناصرخسرو را به انتظار گذاشت و به تماشای غوغا رفت. ساعتی بعد که برگشت، لختی گوشت خونین بر سر درفش پینهدوزیش بود.
ناصرخسرو سؤال کرد: چه خبر بود؟ گفت: در مدرسه انتهای بازار، ملحدی پیدا شده و به شعری از ناصرخسرو فلان فلانشده استناد کرده بود که علما فتوای قتلش را دادند و خلایق تکهتکهاش کردند. هر کس به نیّت ثواب، زخمی زد و پارهای از بدنش را جدا کرد، دریغا که نصیب من همینقدر شد.
ناصرخسرو چون این شنید کفشش را از دست پینهدوز قاپید و گفت: برادر کفشم را بده. من حاضر نیستم در شهری که نام ناصرخسرو ملعون برده میشود لحظهای درنگ کنم! این بگفت و به راه افتاد.
پینهدوز=کفاش
پایافزار= کفش
غوغا= سرو صدا
لَختی= اندکی
ملحد=کافر
🖊📚"آن" (فرهنگ، هنر، ادبیات)
@shekardast
دویدم خانه را اینبار با چشم
گذشت از قید دنیا بیهوا چشم
گشودم باز هم «تهذیب الاحکام»
به روی نَفْس بستم بیصدا چشم
#تهذیب_الاحکام
#شیخ_طوسی
#معرفی_کتاب
#کتاب_خوب_بخوانیم
🖊📚"آن" (فرهنگ، هنر، ادبیات)
@shekardast
انسان شناسی ۱۶۷.mp3
10.26M
#جهانِ_جان
#انسان_شناسی_۱۶۷
#استاد_شجاعی
#استاد_عابدینی
محبتها دو دستهاند:
۱ـ محبتهایی که محورشان بخش انسانی وجود ما هستند.
۲ـ محبتهایی که محورشان بخش حیوانی وجود ما هستند.
✖️ تفاوت این دو نوع محبت چیست؟
✖️ چگونه میتوانم جنس محبتهایم را تشخیص دهم؟
🖊📚"آن" (فرهنگ، هنر، ادبیات)
@shekardast
بگذشت و چه گویم که چه بر من بگذشت
سیلاب محبتم ز دامن بگذشت
دستی به دلم فرو کن ای یار عزیز
تا تیر ببینی که ز جوشن بگذشت
#سعدی
🖊📚"آن" (فرهنگ، هنر، ادبیات)
@shekardast
انسان شناسی ۱۶۸.mp3
9.38M
#جهانِ_جان
#انسان_شناسی_۱۶۸
#مقام_معظم_رهبری
#استاد_شجاعی
#استاد_عالی
▪️ سؤالهای آخرت، نه شفاهی است و نه کتبی!
بلکه تکوینی است!
تمام سیستم محاسبه آخرت، ماییم!
نَفْسِ ما، با تمام حقیقت خود، ظهور مییابد!
_ یعنی چگونه؟
🖊📚"آن" (فرهنگ، هنر، ادبیات)
@shekardast
یک رباعی از فخرالدین عراقی، شاعر و عارف قرن هفتم هجری
دل در طلبت، هر دو جهان میبازد
وز هر دو جهان، سود و زیان میبازد
مانندهی پروانه که بر شمع زند
بر عین تو، جان خود چنان میبازد
رباعینامه، فرزانه محمودزاده، ص ۶۶.
#فخرالدین_عراقی
🖊📚"آن" (فرهنگ، هنر، ادبیات)
@shekardast