انسان شناسی ۲۰۵.mp3
11.09M
#جهان_جان
#انسان_شناسی۲۰۵
#استاد_شجاعی
#استاد_پناهیان
✘ من زورم به خودم نمیرسه!
✘ نمیتونم از پسِ خودم بربیام!
✘ نمیتونم جلوی بعضی از زیادهرویها و افراطهای خودم رو در میلهای مختلف بگیرم!
من چرا اینجوریام؟
باید با خودم چکار کنم؟
🖊📚"آن" (فرهنگ، هنر، ادبیات)
@shekardast
ز دستم بر نمیخیزد که یک دم بی تو بنشینم
به جز رویت نمیخواهم که روی هیچ کس بینم
من اول روز دانستم که با شیرین درافتادم
که چون فرهاد باید شست دست از جان شیرینم
تو را من دوست میدارم خلاف هر که در عالم
اگر طعنه است در عقلم اگر رخنه است در دینم
و گر شمشیر برگیری سپر پیشت بیندازم
که بی شمشیر خود کشتی به ساعدهای سیمینم
برآی ای صبح مشتاقان اگر نزدیک روز آمد
که بگرفت این شب یلدا ملال از ماه و پروینم
ز اول هستی آوردم قفای نیستی خوردم
کنون امید بخشایش همیدارم که مسکینم
دلی چون شمع میباید که بر جانم ببخشاید
که جز وی کس نمیبینم که میسوزد به بالینم
تو همچون گل ز خندیدن لبت با هم نمیآید
روا داری که من بلبل چو بوتیمار بنشینم
رقیب انگشت میخاید که سعدی چشم بر هم نه
مترس ای باغبان از گل که میبینم نمیچینم
#سعدی
🖊📚"آن" (فرهنگ، هنر، ادبیات)
@shekardast
انسان شناسی ۲٠۶.mp3
10.54M
#جهان_جان
#انسان_شناسی۲۰۶
#استاد_شجاعی
#استاد_پناهیان
※ حس
※ خیال
※ وهم
※ عقل
※ فوق عقل
این پنج بخش؛ خود شما هستید!
پنج بخشِ وجودی شما ...
اگر بخشهای درون شما به همین ترتیب که نگاشته شده، مهندسی شده باشد؛ شما انسان وارونهای هستید!
فقط در یک حالت است که شما #انسان_تراز هستید و مهندسی درونیِ درستی دارید.
و بقیه حالتها، حالتهای وارونگی شماست.
🖊📚"آن" (فرهنگ، هنر، ادبیات)
@shekardast
گفت
خانه ها در غیاب ساکنانشان
خواهند مرد
و سپس به قلبش اشاره کرد…
#محمود_درویش
🖊📚"آن" (فرهنگ، هنر، ادبیات)
@shekardast
ما بدین در، نه پیِ حشمت و جاه آمدهایم
از بدِ حادثه، این جا به پناه آمدهایم
رهروِ منزل عشقیم و ز سرحدّ عدم
تا به اقلیم وجود، این همه راه آمدهایم
سبزهی خطّ تو دیدیم و ز بُستان بهشت
به طلبکاری این مهرگیاه آمدهایم
با چنین گنج که شد خازن او روحِ امین
به گدایی، به درِ خانهی شاه آمدهایم
لنگر حِلم تو ای کشتی توفیق، کجاست؟
که در این بحرِ کرَم، غرق گناه آمدهایم
آبرو میرود ای ابر خطاپوش ببار
که به دیوانِ عمل، نامهسیاه آمدهایم
حافظ این خرقهی پشمینه بینداز که ما
از پیِ قافله، با آتشِ آه آمدهایم
شاخ نبات حافظ، دکتر برزگر خالقی، ص ۷۹۵
#حافظ
🖊📚"آن" (فرهنگ، هنر، ادبیات)
@shekardast
خط
تولد من است روی گلبرگهای کاغذ
تولد یک سایه
در حوالی آفتاب...
با این همه بزرگی جهان
وطن من همین هوای نوشتن است و
وزیدن قلمم روی کاغذ
و بعد نگاه شما
که از مقابل دستان من
چه مهربان مرا مینگرید...
#چلیپا
#نستعلیق
🖊📚"آن" (فرهنگ، هنر، ادبیات)
@shekardast
شاد زی با سیاه چشمان، شاد
که جهان نیست جز فسانه و باد
ز آمده شادمان بباید بود
وز گذشته نکرد باید یاد
من و آن جعدِ موی غالیه بوی
من و آن ماهروی حورنژاد
نیک بخت آن کسی که داد و بخورد
شوربخت آن که او نخورد و نداد
باد و ابر است این جهان، افسوس!
باده پیش آر، هر چه باداباد
شاد بودهست از این جهان هرگز
هیچ کس، تا از او تو باشی شاد؟
داد دیدهست از او به هیچ سبب
هیچ فرزانه، تا تو بینی داد؟
#رودکی
🖊📚"آن" (فرهنگ، هنر، ادبیات)
@shekardast
این چیست که چون دلهره افتاده به جانم
حال همه خوب است، من اما نگرانم
در فکر تو بستم چمدان را و همین فکر
مثل خوره افتاده به جانم که بمانم
چیزی که میان تو و من نیست غریبی است
صد بار تو را دیدهام ای غم به گمانم؟
انگار که یک کوه سفر کرده از این دشت
اینقدر که خالی شده بعد از تو جهانم
از سایه سنگین تو من کمترم آیا؟
بگذار به دنبال تو خود را بکشانم
ای عشق، مرا بیشتر از پیش بمیران
آنقدر که تا دیدن او زنده بمانم
#فاضل_نظری
🖊📚"آن" (فرهنگ، هنر، ادبیات)
@shekardast
دیگر نبات را نخرد مشتری به هیچ
یک بار اگر تبسم همچون شکر کنی
#سعدی
🖊📚"آن" (فرهنگ، هنر، ادبیات)
@shekardast
آتش بزن مرا که به جز شاخههای خشک
باقی نمانده از تن من، چیز دیگری
#فاضل_نظری
🖊📚"آن" (فرهنگ، هنر، ادبیات)
@shekardast
به کدام مذهب است این؟ به کدام ملت است این؟
که کُشند عاشقی را، که تو عاشقم چرایی؟
#عراقی
🖊📚"آن" (فرهنگ، هنر، ادبیات)
@shekardast
ز مهجوران نمیجویی نشانی
کجا رفت آن وفا و مهربانی
#مولوی
🖊📚"آن" (فرهنگ، هنر، ادبیات)
@shekardast
وقتی همه جا از غزل من سخنی هست
یعنی همه جا تو، همه جا تو، همه جا تو
#محمدعلی_بهمنی
🖊📚"آن" (فرهنگ، هنر، ادبیات)
@shekardast
انسان شناسی ۲٠۷.mp3
11.58M
#جهان_جان
#انسان_شناسی۲۰۷
#آیتالله_فاطمینیا
#استاد_شجاعی
✘ شما عبادتهایتان را با خود به برزخ نمیبرید!
✘ شما کمکهای خیریه و عام المنفعهتان را با خود به برزخ نمیبرید!
✘ شما روزه و حج و زیاراتتان را با خود به برزخ نمیبرید!
✔ شما اجازه دارید فقط یک چیز را با خودتان به برزخ منتقل کنید؛ خودِ خودتان را!
🖊📚"آن" (فرهنگ، هنر، ادبیات)
@shekardast
حکایتی از سعدی 💐💐💐
یاد دارم در ایام پیشین که من و دوستی چون دو بادام مغز در پوستی صحبت داشتیم. ناگاه اتفاق مغیب افتاد.
پس از مدتی که باز آمد عتاب آغاز کرد که: در این مدت قاصدی نفرستادی.
گفتم: دریغ آمدم که دیدهٔ قاصد به جمال تو روشن گردد و من محروم.
یار دیرینه مرا گو به زبان توبه مده
که مرا توبه به شمشیر نخواهد بودن
رشکم آید که کسی سیر نگه در تو کند
باز گویم نه که کس سیر نخواهد بودن
🍀🍀🍀
لغات:
مغیب: غایب شدن، ناپدید شدن، دور شدن
عتاب: سرزنش
گلستان، باب پنجم در عشق و جوانی
#گلستان_سعدی
#سعدی
🖊📚"آن" (فرهنگ، هنر، ادبیات)
@shekardast