سخنی از گلستان سعدی
کشتن بندیان
کُشتن بندیان، تأمّل اولیتر است؛ به حکم آن که اختیار باقی است؛ توان کشت و توان بخشید. وگر بیتأمّل کشته شود، مُحتَمَل است که تدارکِ مثل آن، مُمتنع باشد.
نیک سهل است زنده بیجان کرد
کُشته را باز نتوان کرد
شرط عقل است صبرِ تیرانداز
که چو رفت از کمان، نیاید باز
لغات:
بندیان: زندانیان.
تامّل: اندیشه کردن، درنگ کردن.
اولیتر: سزاوارتر.
تدارک: جبران.
ممتنع: غیرممکن، محال.
نیک سهل است: بسیار آسان است.
کلیات سعدی، گلستان، باب هشتم در آداب صحبت
#سعدی
🖊📚"آن" (فرهنگ، هنر، ادبیات)
@shekardast
عقل و دل
جان پس از عمری دویدن، لحظهای آسوده بود
عقل، سر پیچیده بود از آن چه دل فرموده بود
عقل با دل روبرو شد، صبح دلتنگی به خیر
عقل، برمیگشت راهی را که دل پیموده بود
عقل کامل بود، فاخر بود، حرف تازه داشت
دل پریشان بود، دل خون بود، دل فرسوده بود
عقل، منطق داشت، حرفش را به کرسی مینشاند
دل، سراسر دست و پا میزد؛ ولی بیهوده بود...
ضد، نظری
#فاضلنظری
🖊📚"آن" (فرهنگ، هنر، ادبیات)
@shekardast
گویند: به دل، غمش نیندوخته بِه
از آتش عشق، دیده بردوخته بِه
من حکمت این ندانم؛ اما دانم
در ظلمتِ راه، شمعِ افروخته بِه
گوشهی تماشا، رباعی از نیما تا امروز
#نیمایوشیج
🖊📚"آن" (فرهنگ، هنر، ادبیات)
@shekardast
تا نرفته است سر رشته فرصت از دست
به که شیرازه شوی جمع پریشانی را
#صائبتبریزی
🖊📚"آن" (فرهنگ، هنر، ادبیات)
@shekardast
📚صائب تبریزی از بزرگترین غزلسرایان قرن ۱۱ و شاعر محبوب اهلادب است.
اصالتا اهل تبریز است اما بیشتر عمر خود را در اصفهان گذارنده؛ ۸ سالی هم در هند بوده است.
سبک شعری او سبک هندی است و در این شیوه سرآمد است.
او را شاعر کثیرالشعر میدانند. تعداد ابیات وی را ۶۰ هزار تا ۱۲۰ هزار بیت گفته اند. بجز ۳-۴ هزار بیت که قصیده و مثنویاست، بقیه غزل فارسی است.
تعداد محدودی هم غزل ترکی دارد.
وی در ۸۰ سالگی در گذشت و مقبره اش در اصفهان است.
#بزرگداشت صائب تبریزی
#صائب_تبریزی⚘⚘⚘⚘⚘
"آن" (فرهنگ، هنر، ادبیات)
@shekardast
📚از ویژگیهای شعر صائب روش "اسلوب معادله" است.
اسلوب معادله یعنی در یک مصرع موضوع را بیاورند و در مصرع دیگر مثالی برای آن موضوع.
نازکی خیال و لطافت اندیشه ومضمونسازیهای ظریف و معنیهای نو، اشعار او را جذاب کرده است.
ابیاتِ غزل او، استقلال معنایی دارند گاهی در یک غزل از چندین موضوع سخن گفتهاست. به همین علت تک بیتی های ناب در شعر صائب به راحتی یافته میشود.
#شعر
#صائب_تبریزی
"آن" (فرهنگ، هنر، ادبیات)
@shekardast
🖋صائب خط خوشی داشته. عموی او (شمس الدینتبریزی)از خوشنویسان دوره صفوی معروف به "شیرین قلم" بوده است.
نمونه بالا به خط صائب(خط تعلیق) است.
#خوشنویسی
#صائب_تبریزی
"آن" (فرهنگ، هنر، ادبیات)
@shekardast
شادی دل
این قَدَر کز تو دلی چند شود شاد، بس است
زندگانی، به مرادِ همه کس، نتوان کرد
مشاعره
#صائبتبریزی
🖊📚"آن" (فرهنگ، هنر، ادبیات)
@shekardast
37.98M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
واقعه#مباهله
🖊📚"آن" (فرهنگ، هنر، ادبیات)
@shekardast
نقاشی واقعه مباهله در نسخهای از کتاب آثارالباقیه نوشته ابوریحان بیرونی (تاریخ کتابت نسخه: ۷۰۷ق)
#مباهله
🖊📚"آن" (فرهنگ، هنر، ادبیات)
@shekardast
رویداد مباهله از رویدادهای صدر اسلام است. مباهله یعنی لعنت فرستادن و نفرینکردن دروغگو. سنت مباهله از دیرباز در میان برخی جوامع بشری و به ویژه اقوام سامی متداول بودهاست.[۱]این واقعه در دوران پیامبر اسلام هنگامی رخ داد که پیامبر اسلام و اهل بیت او در یکسو و مسیحیان نجران در دیگر سو آمادهٔ مباهله یا نفرین طرف دیگر شدند. این واقعه پس از آن روی داد که محمد در نامهای مسیحیان نجران را به اسلام دعوت کرده بود. به دنبال آن جمعی از مسیحیان نجران به مدینه آمده بودند تا در مورد درستی دعوت پیامبر تحقیق کنند و با او دربارهٔ خدا بودن عیسی به محاجه (دلیل آوردن) پرداخته و دلایل محمد برای بشر بودن عیسی برای آنها قانع کننده و دلیل مسیحیان برای وجود نداشتن الله برای مسلمانان قانع کننده نبود سرانجام بحثشان به جایی کشید که محمد خواست با مسیحیان به مباهله بپردازند.
#مباهله
🖊📚"آن" (فرهنگ، هنر، ادبیات)
@shekardast
آیه ۶۱ سوره آلعمران از رویداد مباهله سخن گفته و به آیه مباهله شهرت دارد. شیعیان معتقدند در آیه مباهله، امام علی به منزلۀ نَفْس و جان پیامبر(ص) شمرده شده و از اینرو این آیه را از فضایل امام علی(ع) میدانند. این واقعه در منابع شیعه و اهلسنت نقل شده است.
#مباهله
🖊📚"آن" (فرهنگ، هنر، ادبیات)
@shekardast
پس از نعتِ رسول حق، سپاسی
که سنجد کِلک فکر حق شناسی
نباشد جز ثنای شاه مردان
که حق، جان نبی خواندش به قرآن
#حزینلاهیجی
🖊📚"آن" (فرهنگ، هنر، ادبیات)
@shekardast
قلندرانِ حقیقت به نیم جو نخرند
قبایِ اطلس آن کس که از هنر عاریست
#حافظ_شیرازی
🖊📚"آن" (فرهنگ، هنر، ادبیات)
@shekardast
شب فراق نخواهم دَواج دیبا را
که شب، دراز بُوَد خوابگاه تنها را
ز دست رفتن دیوانه عاقلان دانند
که احتمال نماندست ناشکیبا را
گرش ببینی و دست از ترنج بشناسی
روا بود که ملامت کنی زلیخا را
چنین جوان که تویی بُرقعی فروآویز
و گر نه دل برود پیر پای برجا را
تو آن درخت گلی کاعتدال قامت تو
بِبُرد قیمت سرو بلندبالا را
دگر به هر چه تو گویی مخالفت نکنم
که بی تو عیش میسر نمیشود ما را
دو چشم باز نهاده نشستهام همه شب
چو فَرْقَدَین و نگه میکنم ثریا را
شبی و شمعی و جمعی چه خوش بود تا روز
نظر به روی تو کوریِّ چشم اعدا را
من از تو پیش که نالم که در شریعت عشق
مُعاف دوست بدارند قتل عمدا را
تو همچنان دل شهری به غمزهای ببری
که بندگان بنی سعد خوان یغما را
در این روش که تویی بر هزار چون سعدی
جفا و جور توانی ولی مکن یارا
لغات:
دَواج: لحاف
احتمال: تحمل
برقع: روبند
اعتدال قامت: موزونی و راستی قد
فرقدین: نام دو ستارهای است نزدیک قطب شمال در صورت فلکی خرس کوچک
(دب اصغر)
ثریا: نام مجموعهای از ستارگان است در صورت فلکی گاو (ثور) به فارسی ثریا را (پروین) و (نرگسه چرخ) گویند.
غمزه: اشاره یا حرکت چشم و ابرو از روی ناز
خوان یغما: سفرهای که برای عموم مردم گسترند و دعوت عام کنند.
#سعدی
🖊📚"آن" (فرهنگ، هنر، ادبیات)
@shekardast
مرحبا ای پیکِ مشتاقان بده پیغامِ دوست
تا کُنم جان از سرِ رغبت فدای نامِ دوست
واله و شیداست دایم همچو بلبل در قفس
طوطی طبعم ز عشقِ شِکَّر و بادامِ دوست
زلفِ او دام است و خالش دانهٔ آن دام و من
بر امیدِ دانهای افتادهام در دامِ دوست
#حافظ_شیرازی
🖊📚"آن" (فرهنگ، هنر، ادبیات)
@shekardast
سختی دادن و کشیدن
سختی کشی ز دهر، چو سختی دهی به خلق
در کیفر فلک، غلط و اشتباه نیست
مشاعره، تیموری
#پرویناعتصامی
🖊📚"آن" (فرهنگ، هنر، ادبیات)
@shekardast