eitaa logo
آن*(فرهنگ، هنر، ادبیات)
529 دنبال‌کننده
2.2هزار عکس
684 ویدیو
65 فایل
"آن": یُدرک و لا یوصف: به گفت در نیاید! 🌸لطیفه‌ای است نهانی، که عشق از او خیزد (صفحه‌ای برای اهالی فرهنگ، هنر و ادبیات) فاطمه شکردست دکترای زبان و ادبیات فارسی هیئت‌علمی دانشگاه پیام‌نور هنرجوی فوق‌ممتاز خوشنویسی ارتباط با من @fadak_shekardast
مشاهده در ایتا
دانلود
✨﷽✨ ✍امام حسن عسکری (علیه السلام): تا جايى كه مى‌توانى تحمّل كنى دست نياز دراز مكن؛ زيرا هر روز، روزىِ تازه‌اى دارد. بدان كه پافشارى در درخواست، هيبت آدمى را مى‌بَرد، و رنج و سختى به بار مى‌آورد؛ پس، صبر كن تا خداوند دَرى به رويت بگشايد كه براحتى از آن وارد شوى؛ كه چه نزديك است احسان، به آدم اندوهناك، و امنيت، به آدم فرارى وحشت‌زده؛ چه بسا كه دگرگونى و گرفتاري‌ها، نوعى تنبيه خداوند باشد و بهره ها مرحله دارند؛ پس، براى چيدن ميوه‌هاى نارس شتاب مكن، كه به موقع آن‌ها را خواهى چيد. بدان، آن كه تو را تدبير مى‌كند، بهتر مى‌داند كه چه وقت، بيشتر مناسب حال توست، پس در همه كارهايت به انتخاب او اعتماد كن، تا حال و روزت سامان گيرد. 📚ميزان الحكمه جلد5 صفحه 167 🖊📚"آن" (فرهنگ، هنر، ادبیات) @shekardast
غلط اندر غلط... متاسفانه برخی به راحتی خود را شارح ابیات می‌دانند! رفتم به نویسنده‌ی محترم بگویم این معنی غلط فاحشی است با هزارلایه‌ی "ادمین" مواجه شدم! ************************ هر دو معنی غلط است چون بیت را غلط خوانده. و اشتباه در ویرگول بعد از "روی" است. "متاعِ روی در نقصان" یعنی کالایی که دارد ناقص می‌شود، یعنی عمر و زندگی و حیات، نظیری هم در مصرع اول واضح اشاره کرده: زندگی‌ای دارم در حال گذر، پس بود و نبودش چه فرقی دارد؟ متاعی که در حال کم شدن است از سود آن چه بهره‌ای می‌توان گرفت؟ به همین سادگی و واضحی! حالا این بزرگوار با غلط خواندن بیت، ابتدا مجبور شده در معنای اول، معنای کالایِ روی دست را با کالای روی بازار یا سر بازار که کاملا متضاد هم هستند خَلط کند، (کالای روی دست =کالای بی ارزش/ کالای روی بازار =کالای رونق گرفته یا به اصطلاح امروز کالای "مُد شده") آن بیت صائب هم به همین سبب برعکس معنا کرده است. در معنای دوم هم مجبور شده معنا را به فلز "روی" بچسباند! خلاصه "رَطب و یابسی" به هم بافته! توان و ذوق و استعداد شاعری یا داستان نویسی کاملا متفاوت است از علم ادبیات و هر دو هم در جای خود محترم است. نه منِ ادبیات خوانده، نویسنده و شاعرم؛ نه شاعر محترم چون خوب شعر می‌گوید الزاما بلد است درست شرح دهد و نقد کند و نکات بلاغی استخراج کند. اگر چنین توهمی پیدا کرد(بدون مطالعات کافی) همین اتفاقات می‌افتد. همین ها را هم کتاب کرده، درس می‌دهد!
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
آغاز امامت (عج) تبریک و تهنیت باد🌺🌺🌺🌺🌺🌺🌹🌹🌹🌹🌹🌹🌹🌸🌸🌸🌸🌸🌸🌸🍀🍀🍀🍀🍀🍀 🖊📚"آن" (فرهنگ، هنر، ادبیات) @shekardast
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
هدایت شده از تلک الایام
... امسال هم دعای فرج بی جواب ماند من می روم برای تو یاور بیاورم @telkalayyam
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
گر بگویم که مرا با تو سر و کاری نیست در و دیوار گواهی بدهد کاری هست 🖊📚"آن" (فرهنگ، هنر، ادبیات) @shekardast
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
فرش دل پُرنقش‌تر از فرش دلم، بافته‌ای نیست از بس که گِره زد به گِره، حوصله‌ها را گزینه‌ی اشعار محمدعلی بهمنی 🖊📚"آن" (فرهنگ، هنر، ادبیات) @shekardast
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
حکایتی از گلستان سعدی مردم‌آزاری یکی از ملوک بی‌انصاف، پارسایی را پرسید: از عبادت‌ها، کدام فاضل‌تر است؟ گفت: تو را خواب نیم‌روز؛ تا در آن، یک نَفَس خلق را نیازاری. ظالمی را خُفته* دیدم نیم‌روز گفتم: این فتنه است؛ خوابش بُرده بِه وان که خوابش، بهتر از بیداری است آن چنان بَدزندگانی، مُرده بِه *خفته: خوابیده. کلیات سعدی، گلستان، باب اول در سیرت پادشاهان 🖊📚"آن" (فرهنگ، هنر، ادبیات) @shekardast
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
عاجِ فیل یا آجِ فیل؟!🐘🤔 🖊📚"آن" (فرهنگ، هنر، ادبیات) @shekardast
چشمی دارم، همه پر از صورت دوست با دیده مرا خوش است، چون دوست در اوست از دیده و دوست فرق کردن نه نکوست یا اوست بجای دیده یا دیده خود اوست (قرن۶) 🖊📚"آن" (فرهنگ، هنر، ادبیات) @shekardast
آن*(فرهنگ، هنر، ادبیات)
چشمی دارم، همه پر از صورت دوست با دیده مرا خوش است، چون دوست در اوست از دیده و دوست فرق کردن نه نکو
این رشید وطواط اولین کسی است که کتابی به زبان فارسی با موضوع صنایع بدیعی تالیف کرد. نامش حدائق السِحر است. وَطواط یعنی خفاش یا پرستو چون جثه‌ی کوچکی داشت به او این لقب را داده بودند!😊 با خاقانی رفاقت داشت، یکدیگر را در شعر مدح می‌کردند اما بعد از مدتی بینشان شکر آب شد! یکدیگر را هجو کردند! چه هجو کردنی! در جنگی(که الان یادم نیست کی با کی بود اگر شما یادتونه بگید) این دو در سپاهِ مقابل هم بودند، برای هم هجو می‌سرودند به سر تیر می‌بستند با کمان به سمت هم پرتاب می‌کردند!😂😂😂 حالا وطواط عیب نداره! جناب خاقانی، استاد، پر طمطراق، شما دیگه چرا؟
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
ای دل تو ز هیچ خلق یاری مطلب وز شاخ برهنه سایه داری مطلب عزت ز قناعت است و خواری ز طمع با عزت خود بساز و خواری مطلب 🖊📚"آن" (فرهنگ، هنر، ادبیات) @shekardast
و حق با جناب است، که می‌فرماید: ناخوشی‌ها از دلِ بی ذوقِ ماست ذوق اگر باشد، همه دنیا خوش است! 🖊📚"آن" (فرهنگ، هنر، ادبیات) @shekardast
✍️اسم رویداد اسم رویداد اسمی است که بر زمان وقوع یک رویداد، ازجمله انواع مراسم و جشن دلالت می‌کند. ✅ یکی از روش‌های ساختن چنین اسم‌‌هایی ترکیب اسم و صفت حالت است؛ مانند خرماپزان، عقدکنان، آیینه‌بندان، بره‌کشان، قالی‌شویان، شیرینی‌خوران. 1⃣ حنابندان: مراسم حنابندی 2⃣ برگ‌ریزان: هنگام ریزش برگ درختان 3⃣ آشتی‌کنان: مراسم آشتی‌کردن 4️⃣ خرماپزان: فصل رسیدن خرما 5️⃣ عقدکنان: مراسم عقدکردن 6️⃣ آیینه‌بندان: مراسم آیینه‌بستن 7️⃣ بره‌کشان: مراسم بره‌کشی: ۱. مجاز از جشن و سرور؛ ۲. رونق و رواج کار، «شب عیدی، بره‌کشان فروشندگان کفش و لباس است.» (غلامحسین صدری افشار و همکاران، ۱۳۹۶ش، فرهنگ فارسی، چ۱، ویراست۲ تهران: فرهنگ معاصر، ص۳۰۵). 8️⃣ قالی‌شویان: مراسم قالی‌شویی 9️⃣ شیرینی‌خوران: مراسم شیرینی‌خوردن ✅ بسیاری از واژه‌های دارای همین ساختار (اسم + صفت حالت) صفت حالت مرکب می‌سازند؛ مانند «گریه‌کنان» صفت مرکب است. ✅علاءالدین طباطبایی، ۱۳۹۵ش،‌ فرهنگ توصیفی دستور زبان فارسی، چ۱، تهران: فرهنگ معاصر، ص۱۹ و ۲۰. 🖊📚"آن" (فرهنگ، هنر، ادبیات) @shekardast
...این گفت‌و‌گو ندارد... 🖊📚"آن" (فرهنگ، هنر، ادبیات) @shekardast
عشق یعنی مشکلی آسان کنی دردی از درمانده‌ای درمان کنی شاعر: مجتبی کاشانی 🖊📚"آن" (فرهنگ، هنر، ادبیات) @shekardast