eitaa logo
آن*(فرهنگ، هنر، ادبیات)
479 دنبال‌کننده
2هزار عکس
610 ویدیو
65 فایل
"آن": یُدرک و لا یوصف: به گفت در نیاید! 🌸لطیفه‌ای است نهانی، که عشق از او خیزد (صفحه‌ای برای اهالی فرهنگ، هنر و ادبیات) فاطمه شکردست دکترای زبان و ادبیات فارسی هیئت‌علمی دانشگاه پیام‌نور هنرجوی فوق‌ممتاز خوشنویسی ارتباط با من @fadak_shekardast
مشاهده در ایتا
دانلود
اشک بَر روی گونه‌ها جاری است نبضِ احساس ما چه غمگین است رفتی و داغ این مصیبت و غم... روی دلهای ما چه سنگین است کار و ایثارِ هر جهادیِ عشق جز شهادت رقم نخواهد خورد به یقین مرگ با سعادتمند با شهادت چقدر شیرین است 🖊📚"آن" (فرهنگ، هنر، ادبیات) @shekardast
پرستوی مهاجر،مرد میدان چه زیبا پر کشید از خاک ایران شهادت نامه در تهران شد امضا وطن شد لاله گون از خون مهمان 🖊📚"آن" (فرهنگ، هنر، ادبیات) @shekardast
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
شعری که در پی شهادت اسماعیل هنیه سرود: شبیه حاج قاسم بودی، اسماعیل ما بودی تو را قابیلیان کشتند تو هابیل ما بودی سراپای وجودت عطر قرآن داشت اسماعیل! شهادت را کدامین آیه از تنزیل ما بودی؟ سلام الله، بازوی رشید مردم غزه! شما بازوی برحق خدا، سجیل ما بودی فلسطینی چه فرقی می‌کند با قوم ایرانی تو ای یوسف‌ترین ای ایلیا از ایل ما بودی بخوان قرآن بخوان، بی سر بخوان این بار اسماعیل! که صوت عرشی و بارانی ترتیل ما بودی 🖊📚"آن" (فرهنگ، هنر، ادبیات) @shekardast
بکُش! بکُش! که قرار است زنده‌تر باشیم! که در نهایت شب، مژدهٔ سحر باشیم سری به نیزه بزن باز، عصر عاشوراست از آسمان و زمین لازم است سر باشیم شبیه پرچم سرخی که می‌وزد با شور نوید فتح به هنگامهٔ خطر باشیم زمان آن شده از ذوالفقار دم بزنیم زمان آن شده شمشیر شعله‌ور باشیم شبیه صاعقه نازل شویم بر سر کفر به محو کردن طاغوت، مفتخر باشیم مباد سورهٔ انسان نخوانده جان بدهیم مباد از غم تاریخ بی‌خبر باشیم بزن! بکش! که بنا شد سوار مرکب خون هزار سال بتازیم و در سفر باشیم از آن کسی که برای حبیب نامه نوشت برای سوته‌دلان پیک نامه‌بر باشیم اشارتی به اذان‌های منتشر در باد بشارتی به کران‌های تازه‌تر باشیم جوانه می‌زند از خاک ما نهال قیام چه باک اگر همگی زخمی تبر باشیم؟ 🖊📚"آن" (فرهنگ، هنر، ادبیات) @shekardast
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
🔸️شور خون‌خواهی پریشان در پریشان در پریشان است حال ما شبیه زلف خون‌افشان شام مسجدالأقصی دل ما زیر آوار است در شب‌های بمباران خدایا طاقت ما رفت از کف، لا تُحَمِّلنا... خبرها تلخ و غمگین، سرخ و خونین، داغ‌ها سنگین تپش‌های دل ما دم به دم اَلغَوث و أدرِکنا ببین خون می‌چکد از آیه والتین والزیتون ببین خون می‌چکد از سطر سطر سورۀ إسرا دوباره هق هق نوزادها و روضۀ اصغر دوباره خندۀ کودک‌کشان ظهر عاشورا به دیده گریه داریم و به ابروها گره، آری نه دارد حزن ما پایان، نه دارد خشم ما پروا ز گریه چشم ما پر شد، خشاب خشم ما پر شد ز خون سیراب خواهد گشت تیغ انتقام ما همین خشم و همین غم، مژدۀ آزادی قدس است می‌آید لشکر ما، کانَ وَعد اللهِ مفعولا مگر آرام می‌گیریم؟ ما و شور خون‌خواهی اگر کشتند در آغوشمان امروز مهمان را شهیدی تازه آمد یا حسین بن علی اینک تو بر این کشتۀ دور از وطن آغوش خود بگشا 🖊📚"آن" (فرهنگ، هنر، ادبیات) @shekardast