eitaa logo
آن*(فرهنگ، هنر، ادبیات)
531 دنبال‌کننده
2.2هزار عکس
670 ویدیو
65 فایل
"آن": یُدرک و لا یوصف: به گفت در نیاید! 🌸لطیفه‌ای است نهانی، که عشق از او خیزد (صفحه‌ای برای اهالی فرهنگ، هنر و ادبیات) فاطمه شکردست دکترای زبان و ادبیات فارسی هیئت‌علمی دانشگاه پیام‌نور هنرجوی فوق‌ممتاز خوشنویسی ارتباط با من @fadak_shekardast
مشاهده در ایتا
دانلود
غمگین نشوید هیچ با این اخبار خوشحال مبادا بشود استکبار خون شهدا همیشه جریان‌ساز است برخیزد از آن هزار ✍🏻 🖊📚"آن" (فرهنگ، هنر، ادبیات) @shekardast
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
زهی خجسته زمانی که یار بازآید به کام ِ غم‌زدگان غم‌گسار بازآید به پیش ِ خیل ِ خیال‌اش کشیدم ابلق ِ چشم بدان امید که آن شه‌سوار بازآید اگر نه در خم ِ چوگان ِ او روَد سَر ِ من زِ سر نگویم و سَر خود چه کار بازآید مقیم بر سر ِ راه‌اش نشسته‌ام چون گَرد بدان هوس که بدین ره‌گذار بازآید دلی که با سر ِ زلفین ِ او قراری داد گمان مبَر که بدان دل، قرار بازآید چه جورها که کشیدند بلبلان از دی به بویِ آن که دگر نوبهار بازآید زِ نقش‌بند ِ قضا هست امید ِ آن حافظ که هم‌چو سرو به دست‌ام نگار بازآید اللهم عجل لولیک الفرج🤲 🖊📚"آن" (فرهنگ، هنر، ادبیات) @shekardast
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
در میانهٔ میدان... با چفیه و جلیقه و قرآن شهید شد یعنی که در میانهٔ میدان شهید شد بیچاره آن‌کسی که به پیمان وفا نکرد خوشبخت آن‌که بر سر پیمان شهید شد تسبیح و عطر؛ قمقمهٔ آب پس کجاست؟ حدست درست، با لب عطشان شهید شد چند اسکناس، پول زیادی نمی‌شود اما کسی نگفت که ارزان شهید شد! آن‌کس که هم کتاب دعا، هم تفنگ را با هم به جبهه برد، مسلمان شهید شد بی‌عشق و بی‌حماسه و بی‌شوق و بی‌امید بی‌جنگ و بی‌مبارزه نتوان شهید شد من بی‌حسین ماندم و بَل‌هُم‌أضل شدم! او عاقبت‌به‌خیر شد، انسان شهید شد ✍🏻 🖊📚"آن" (فرهنگ، هنر، ادبیات) @shekardast
نویسنده، رمان‌نویس، مترجم! 🖊📚"آن" (فرهنگ، هنر، ادبیات) @shekardast
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
زیرِ شمشیرِ غـــمش رقص‌کُنان باید رفت کـ‌آن که شد کشتهٔ او نیک سرانجام افتاد @honare_kimiya‌ ‌ 🖊📚"آن" (فرهنگ، هنر، ادبیات) @shekardast
در نهضت عظیم دو بازویش من گریه‌ام گرفته که آخر... آخر چرا پرنده به دنیا نیامدم! "آن" (فرهنگ، هنر، ادبیات) @shekardast
🖊📚"آن" (فرهنگ، هنر، ادبیات) @shekardast
چایت را بنوش و نگران باران نباش از گندمزار من و تو مشتی کاه مانده است برای بادها... پ‌ن: پس از نیما یوشیج نیست! 🖊📚"آن" (فرهنگ، هنر، ادبیات) @shekardast
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
حکایتی از گلستان سعدی عابد و طعام عابدی را حکایت کنند که شبی دَه من طعام بخوردی و تا سحر، ختمی در نماز بکردی. صاحب‌دلی شنید و گفت: اگر نیم‌نانی بخوردی و بخُفتی،* بسیار ازین فاضل‌تر بودی. اندرون از طعام خالی دار تا درو نور معرفت بینی تُهی از حکمتی، به علت آن که پُری از طعام تا بینی *بخفتی: می‌خوابید. کلیات سعدی، گلستان، باب دوم: در اخلاق درویشان 🖊📚"آن" (فرهنگ، هنر، ادبیات) @shekardast
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
مثل کوهی سخت نامیرا و پابرجاست مرد مرد شب‌های جهاد و روز وانفساست مرد آتش آمد بر سر دار و ندارش مرگ ریخت مثل ققنوس از تباری آتشین برخاست مرد پیکرش هم بر زمین افتاده باشد باک نیست مرگ را هم دیده باشد، پرچمش بالاست مرد نام او یحیاست و هر روز یحیاتر شده حال با مُهر شهادت تا ابد یحیاست مرد گفت با دشمن که روزی داغدارت می‌کنم پس، نزد با دشمنش هم غیر حرف راست مرد کوچه‌های زخم‌دار غزه، اشک کودکان ناله‌های داغ‌دار مسجدالاقصاست مرد آری او پنهان شد اما در دل آوارگان در نگاه پر سؤال کودکان پیداست مرد با نگاه نافذش فتح‌المبین آورده است مرد معنا کردن اِنّا فَتَحناهاست مرد :: هر زمان قلبت صدایش کرد تا ساحل برو تا همیشه ایستاده بر لب دریاست مرد 🖊📚"آن" (فرهنگ، هنر، ادبیات) @shekardast
گر چه با تقدیر ناچار از مدارا کردنم عشق اگر حق است، این حق تا ابد برگردنم تا بپندارم که سهمی دارم از پروانگی پیله‌ای پیچیده از غم‌های عالم برتنم بر سر این سرو، آخر برف هم منت گذاشت دست زیر شانه‌ام مگذار! باید بشکنم من که عمری دل برای دوستان سوزانده‌ام حال باید دل بسوزاند برایم دشمنم گر چه از آغوش تو سهمی ندارم جز خیال بوی گیسوی تو را می‌جویم از پیراهنم عاشقی با گریه سر بر شانه یاری گذاشت از تو می‌پرسم بگو ای عشق! آیا این منم؟ 🖊📚"آن" (فرهنگ، هنر، ادبیات) @shekardast
⬛️⬛️⬛️🟧🟧🟧🟨🟨🟨 حسب الخواهش "خواهش" واژهٔ فارسی است و افزودن الف و لام عربی بر آن جایز نیست. حسب الفرمان "فرمان" واژهٔ فارسی است و افزودن الف و لام عربی بر آن جایز نیست. حسب الفرمایش "فرمایش" واژهٔ فارسی است و افزودن الف و لام عربی بر آن جایز نیست. حسب الفرموده "فرموده" واژهٔ فارسی است و افزودن الف و لام عربی بر آن جایز نیست. حسن خوبی این ترکیب بدون واو عطف دارای حشو است و به کار بردن آن جایز نیست. ▪️فرهنگ درست نویسی سخن، دکتر حسن انوری، انتشارات سخن، صص ١٢۵_١٢۶ 🖊📚"آن" (فرهنگ، هنر، ادبیات) @shekardast
  چند جایگزینِ فارسی ● کنگره            ⁩   ☜  گردهمایی، همایش ● کنفرانس                 سخنرانی، همایش ● کوپن                    کالا برگ ● کورس                  مسابقه ● کنتاکت                 برخورد ● کنوانسیون            پیمان ● کی‌برد                  صفحه‌کلید ● کسالت               ⁩   بیماری ● کرونومتر               زمان‌سنج ● کسبه                    فروشندگان ● کلاسه                   رده‌بندی ● کلوب                    باشگاه ● کمافی‌السابق          مانند گذشته ● کماکان                  مانند گذشته، همواره 🖊📚"آن" (فرهنگ، هنر، ادبیات) @shekardast
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
اگر سخن میان من و تو پایان یافت و راه‌های وصال قطع شدند و جدا و غریبه گشتیم از نو با من آشنا شو... 🖊📚"آن" (فرهنگ، هنر، ادبیات) @shekardast
. با من هزار تندی و تیزی نموده‌ای گفتم به هیچ‌کس که: فلان تندخوست؟ نه... 🖊📚"آن" (فرهنگ، هنر، ادبیات) @shekardast
. من اعتقاد دارم که یک بخش بسیار زیبا و دلنشین زندگی، رؤیاپردازی‌های مربوط به آینده است و غوطه خوردن در دریای مواج و خروشان آرزوها، فقط به یک شرط: به شرط آنکه ارتباط واقعیت با رؤیا و ارتباط عمل با اندیشه قطع نشود. بر بال‌های سپید و پهناور این خیال بلند‌پرواز نشستن و با آن به دور، دور، دورترین نقطه‌ها سفر کردن، چقدر شیرینِ شیرین است و چقدر خوب خستگی‌ها را از تن و روح آدمی می‌تکاند. _ بله… البته باز هم به همان شرط: به شرط آنکه در بازگشت، گیوه‌هایت را وَربکشی و بخواهی که به هر ترتیب که هست، یک قدم، فقط یک قدم، به سوی آن مقصد باورنکردنی، آن خیالِ بلورین، آن جعبه‌ٔ رنگ صدهزار رنگ و آن عطر پاشیده برداری. از هیچ سفری، دست خالی نباید بازگشت. 📚 از ابوالمشاغل | نوشته‌ی 🖊📚"آن" (فرهنگ، هنر، ادبیات) @shekardast
. تو پادشاهی و من مستمند دربارم مگر تو رحم کنی بر دو چشم خون‌بارم ‌ مرا اگر به جهنم بیفکنی ای دوست هنوز نعره برآرم که دوستت دارم... ‌ ردای عفو، برازندۀ بزرگی توست وگرنه من به عذاب تو هم سزاوارم ‌ امید من به خطاپوشی تو آنقدر است که در شمار نیاید گناه بسیارم ‌ تو را به فضل تو می‌خوانم و امیدم هست اگر به قدر تمام جهان خطاکارم ... ‌ 🖊📚"آن" (فرهنگ، هنر، ادبیات) @shekardast
. اگر سیم مفتولی باشد که بشود بازو را از بالای زخم بست... اگر چسب برقی باشد که بشود دور تکه‌های فراری از هم تفنگ پیچاند... اگر تسبیحی هم باشد برای ذکر و چوبی و رمقی برای پرت کردنش سمت دشمن... مرد، مهیای جنگیدن است؛ و تو مرد بودی یحیی... ماهبندان | محمدرضا شهبازی https://eitaa.com/joinchat/1672544327Ce9f226d35a 🖊📚"آن" (فرهنگ، هنر، ادبیات) @shekardast