غم فراق عزیزان فزون ز حد شمار است
چگونه عرض کنم؟ بیشمار را چه نویسم؟
#فیض_کاشانی
"آن" (فرهنگ، هنر، ادبیات)
@shekardast
درون ما ز تو یکدم نمیشود خالی
کنون که شهر گرفتی روا مدار خراب
#سعدی
"آن" (فرهنگ، هنر، ادبیات)
@shekardast
ای صبا با تو چه گفتند که خاموش شدی
چه شرابی به تو دادند که مدهوش شدی
تو که آتشکده عشق و محبت بودی
چه بلا رفت که خاکستر خاموش شدی
به چه دستی زدی آن ساز شبانگاهی را
که خود از رقت آن بیخود و بیهوش شدی
تو به صد نغمه زبان بودی و دلها همه گوش
چه شنفتی که زبان بستی و خود گوش شدی
خلق را گر چه وفا نیست و لیکن گل من
نه گمان دار که رفتی و فراموش شدی
تا ابد خاطر ما خونی و رنگین از تست
تو هم آمیخته با خون سیاووش شدی
ناز می کرد به پیراهن نازک تن تو
نازنینا چه خبر شد که کفن پوش شدی
چنگی معبد گردون شوی ای رشک ملک
که به ناهید فلک همسر و همدوش شدی
شمع شبهای سیه بودی و لبخندزنان
با نسیم دم اسحار همآغوش شدی
شب مگر حور بهشتیت به بالین آمد
که تواش شیفته زلف و بناگوش شدی
باز در خواب شب دوش ترا می دیدم
وای بر من که توام خواب شب دوش شدی
ای مزاری که صبا خفته به زیر سنگت
به چه گنجینه اسرار که سرپوش شدی
ای سرشگ اینهمه لبریز شدن آن تو نیست
آتشی بود در این سینه که در جوش شدی
شهریارا به جگر نیش زند تشنگیم
که چرا دور از آن چشمه پرنوش شدی
#شهریار
"آن" (فرهنگ، هنر، ادبیات)
@shekardast
#بداههسرایی
#عکس
سلام و احترام
دوستان علاقمند به بداهه سرایی فردا گروه را باز میکنم و مشتاق دلنوشته ها و اشعار و داستانک های شما هستم.
#بداههسرایی
#بیت
به شیوۀ غزل اما سپید میآید
صدای جوشش شعری جدید میآید
مثل هر قصه که تأویل خودش را دارد
این غزل شیوه تحلیل خودش را دارد
عشق، متنی است که پرحاشیهتر از او نیست
گرچه هر قصه اباطیل خودش را دارد
عمر ما در شب یلدایی زلف تو گذشت
عشق ما و تو که تفصیل خودش را دارد
شب دریاچه اگر بستر آرامش قوست
برکه هم فوج حواصیل خودش را دارد
راه مطرحشدن و شهرهشدن بسیار است
هرکسی شیوهی تحمیل خودش را دارد
نفس ما سایه صفت، همره ما خواهد بود
مثل هابیل که قابیل خودش را دارد
آن چراغی که به خانهاست روا، روشن کن
مسجد شهر که قندیل خودش را دارد
هر دم آهنگ دگر میزند، انجیل و زبور
مصحف ماست که ترتیل خودش را دارد
ساحت وحی ز جولانگه ما بیرون است
ای بسا آیه که تأویل خودش را دارد
شعر، این گسترهی عرشی رازآلوده
آسمانی است که جبریل خودش را دارد
عالَمی گو، سپه ابرهه باشد، غم نیست
کعبه سجیل و ابابیل خودش را دارد
عید ما دلشدگان لحظهی دیدار شماست
سال ما، ساعت تحویل خودش را دارد
#محمدعلی_مجاهدی
"آن" (فرهنگ، هنر، ادبیات)
@shekardast