18.69M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
یا علی نام تو بردم نه همی ماند و نه غمی به ابی انت و امی
#شهریار
🖊📚"آن" (فرهنگ، هنر، ادبیات)
@shekardast
15.82M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
#سیدحمیدرضا_برقعی
#اطلاعات_ادبی
برای سرودن #شعر_آیینی و #شعر_ولایی توصیف و خیالپردازی و مضمونپردازی کافی نیست.(دقت کنید! شرط "لازم" هست شرط "کافی" نیست، هر شعری اول باید شاعرانگی داشته باشد بقیهی مفاهیم و مضامین روی این "شاعرانگی" سوار میشوند.) شاعر آیینی باید تاریخ بداند، تاریخ بخواند، به ویژه تاریخ اسلام و تشیّع و تاریخ ایران حتی.
این مطالعات باید مستمر و پیوسته باشد، درونی شود و موقع سرودن، بدون قصد قبلی احضار شود.
یعنی قرار نیست شاعر، تاریخ را به نظم درآورد!!
یا مضمون فلان دعا را به نظم درآورد... اینها شعر نیست.
ولی وقتی درونی شد، ذهن شاعر را تسخیر کرد، در کنار آموخته هایش از صور خیال و صنایع شعری نشست، آن وقت خروجی حُلّهی* در هم تنیدهایست از شعر و تاریخ و معرفت و ....
و شعر بالا یک نمونه درخشان از این درهمتنیدگیست.
برخی شعر آقای برقعی را در زمرهی شعر عامهپسند جای میدهند. ممکن است از نظر زبانی، آنچنان دستورمند و طبق زبان معیار باشد که جملات به راحتی فهمیده شود ولی از جهت مضمون و تلمیحات روایی و تاریخی میتوانیم این اشعار را نوعی شعر فرافرم بدانیم. ( یکی از ویژگی های شعر فرافرم این است که از جهت مضامین، مخاطبی با اطلاعات خاص مثل فلسفه و تاریخ و سینما و ... میطلبد در اینجا مخاطب این شعر لازم است اطلاعات ادبی و تاریخی و روایی داشته باشد. )
البته بقیه اشعار ایشان در حوزهی ادب(تصویرسازی) نیز ارزش ادبی قابل تامل و واکاوی دارد.
*حُلّه : پارچه ابریشم
🖊📚"آن" (فرهنگ، هنر، ادبیات)
@shekardast
سخت زیبا میروی یک بارگی
در تو حیران میشود نظارگی
این چنین رخ با پری باید نمود
تا بیاموزد پری رخسارگی
هر که را پیش تو پای از جای رفت
زیر بارش برنخیزد بارگی
چشمهای نیم خوابت سال و ماه
همچو من مستند بی میخوارگی
خستگانت را شکیبایی نماند
یا دوا کن یا بکش یک بارگی
دوست تا خواهی به جای ما نکوست
در حسودان اوفتاد آوارگی
سعدیا تسلیم فرمان شو که نیست
چاره عاشق به جز بیچارگی
#سعدی
🖊📚"آن" (فرهنگ، هنر، ادبیات)
@shekardast
یک نیم رخت الست منکم ببعید
یک نیم دگر اِنَّ عذابی لشدید
بر گرد رخت نبشته یحی و یمیت
من مات من العشق فقد مات شهید
#ابوسعید_ابوالخیر
🖊📚"آن" (فرهنگ، هنر، ادبیات)
@shekardast
رفتی ای جان و ندانیم که جای تو کجاست
مرغ شبخوان کجایی و نوای تو کجاست
آن چه بیگانگی و این چه غریبیست که نیست
آشنایی که بپرسیم سرای تو کجاست
چه شد آن مهر و وفایی که من آموختمت
عهد ما با تو نه این بود، وفای تو کجاست
مردم دیدهی صاحب نظران جای تو بود
اینک ای جان نگران باش که جای تو کجاست
چه پریشانم ازین فکر پریشان شب و روز
که شب و روز کجایی و کجای تو کجاست
هنر خویش به دنیا نفروشی زنهار
گوهری در همه عالم به بهای تو کجاست
چه کنی بندگی دولت دنیا؟ ای کاش
به خود آیی و ببینی که خدای تو کجاست
گرچه مشاطهی حسنت به صد آیین آراست
صنما آینهی عیب نمای تو کجاست
زیر سرپنجهی گرگیم و جگرها خون است
ای شبان دل ما نالهی نای تو کجاست
کوه ازین قصهی پر غصه به فریاد آمد
آه و آه از دل سنگ تو، صدای تو کجاست
دل ز غم های گلوگیر گره در گره است
سایه آن زمزمهی گریه گشای تو کجاست
#هوشنگ_ابتهاج
🖊📚"آن" (فرهنگ، هنر، ادبیات)
@shekardast
میخرامد غزلی تازه در اندیشه ما
شاید آهوی تو رد میشود از بیشه ما
دانه سرخ اناریم و نگه داشتهاند
دل چون سنگ تو را در دل چون شیشه ما
اگر از کشته خود نام و نشان میپرسی
عاشقی شیوه ما بود و جنون پیشه ما
سرنوشت توهم ای عشق! فراموشی بود
حک نمیکرد اگر نام تو را تیشه ما
ما دو سرویم، در آغوش هم افتاده به خاک
چشم بگشا که گره خورده به هم ریشه ما
#فاضل_نظری
🖊📚"آن" (فرهنگ، هنر، ادبیات)
@shekardast