eitaa logo
آن*(فرهنگ، هنر، ادبیات)
454 دنبال‌کننده
1.7هزار عکس
477 ویدیو
51 فایل
"آن": یُدرک و لا یوصف: به گفت در نیاید! 🌸لطیفه‌ای است نهانی، که عشق از او خیزد (صفحه‌ای برای اهالی فرهنگ، هنر و ادبیات) فاطمه شکردست دکترای زبان و ادبیات فارسی هیئت‌علمی دانشگاه پیام‌نور هنرجوی فوق‌ممتاز خوشنویسی ارتباط با من @fadak_shekardast
مشاهده در ایتا
دانلود
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
لطفا در ایتا مطلب را دنبال کنید
مشاهده در پیام رسان ایتا
به مناسبت دوم اردیبهشت، ولادت قیصر در سال ۱۳۳۸)💐💐⚘⚘⚘⚘ عهد آدم من از عهد آدم، تو را دوست دارم از آغاز عالم، تو را دوست دارم چه شبها من و آسمان تا دمِ صبح سرودیم نم‌نم: تو را دوست دارم نه خطی، نه خالی، نه خواب و خیالی! من ای حسّ مبهم، تو را دوست دارم سلامی صمیمی‌تر از غم ندیدم به اندازه‌ی غم، تو را دوست دارم بیا تا صدا از دل سنگ خیزد بگوییم با هم: تو را دوست دارم جهان، یک دهان شد هماواز با ما: تو را دوست دارم، تو را دوست دارم گلها همه آفتابگردانند، قیصر امین‌پور 🖊📚"آن" (فرهنگ، هنر، ادبیات) @shekardast
🔴 بصیرت مثال‌زدنی یک عرب و توئیت بی‌نظیر او _ ایران روسیه را از دست غرب نجات داد _ بوسنی و هرزگوین را از دست صرب‌ها نجات داد _ عراق را از دست داعش نجات داد _ لبنان را از دست صهیونیست‌ها نجات داد _ سوریه را از جنگ داخلی و تجزیه نجات داد _ ونزوئلا را از محاصره آمریکا نجات داد _ یمن را یک بار برای همیشه از دست عربستان و غرب نجات داد _ قطر را زمانی که می‌خواست سرنگون شود از دست عربستان نجات داد _ زمانی که کشورهای حوزه خلیج فارس ابزار خود را به داخل ترکیه منتقل کردند، اردوغان را از یک کودتا نجات داد 👈و غزه را از دست رژیم صهیونیستی نجات خواهد داد ایران همچنان تنها کشور جهان است که در مقابل استکبار می ایستد و از همه مستضعفان حمایت می کند 🖊📚"آن" (فرهنگ، هنر، ادبیات) @shekardast
بر سرت ریخت بارانِ موشک، گنبدِ آهنینت کجا بود؟ خاکِ جعلی، خریدارِ غاصب، راستی سرزمینت کجا بود؟ گفته بودی که من این‌چنینم، گفته بودی که من آن‌چنانم، قدرتِ آن‌چنانت کجا رفت؟ خفّتِ این‌چنینت کجا بود؟ بازیِ تو عروسک‌کُشی بود، افتخارِ تو کودک‌کُشی بود، در تو بویی از انسانیت نیست، ننگِ انسان، تو دینت کجا بود؟ سر بُریدی همه کودکان را، به اسیری گرفتی زنان را پیر‌ کردی هزاران جوان را، اشکِ شرمِ جبینت کجا بود؟ زنده هستی ولی جان نداری، یک نفر مردِ میدان نداری، به توانِ خود ایمان نداری، مردِ سنگرنشینت کجا بود؟ جمع کن طبلِ تووخالی‌ات را، ادعاهای پوشالی‌ات را حرف‌هایت سراسر دروغ است، وعده راستینت کجا بود؟ کیفرت بعد از این با سپاه است، بعد از این، روزگارت سیاه است؛ حمله آن شبِ ما گواه است، اسفل‌السافلینت کجا بود ... محمد محمودآبادی 🖊📚"آن" (فرهنگ، هنر، ادبیات) @shekardast
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
۳ اردیبهشت بزرگداشت شیخ بهایی و روز معمار گرامی باد 🌹🌹🌹 شیخ بهایی عامِلی بهاء الدین محمد بن حسین بن عبدالصمد عاملی، متخلص به بهایی، از عالمان و شاعران معروف قرن دهم و یازدهم هجری است. پدرش شیخ عزالدین، از عالمان دینی جبل عامل لبنان بود و در شهر بعلبک سکونت داشت و از آن جا در زمان شاه طهماسب صفوی، با خاندان خود به ایران مهاجرت کرد. پسرش بهاء الدین محمد، در سال ۹۵۳ در بعلبک ولادت یافت و در خردسالی به همراه پدر و خاندانش به ایران آمد و در محضر پدر و عالمان دیگر تربیت یافت و در ادب عربی و فارسی و دانشهای دینی و بعضی از دانشهای عقلی، به ویژه ریاضی مهارتی حاصل کرد و به همراه پدر، چند گاه در اصفهان، قزوین، مشهد و هرات گذراند. او با عالمان مشهوری مانند میر محمدباقر داماد معاشرت داشت و به تألیف کتابها و تربیت شاگردان خود سرگرم بود تا در هشتاد و اند سالگی درگذشت و در مشهد مدفون گردید. از شاگردان معروف او، می‌توان محمدتقی مجلسی، محسن فیض کاشانی و محمدباقر سبزواری را نام برد. از تألیفات اوست: فوائد الصمدیه، جامع عباسی، کشکول که مجموعه‌ای است از مطالب گوناگون، حبل‌المتین و ... . بهایی به عربی و فارسی شعر می‌سرود و کلیات شعر فارسی او چاپ شده است و شامل منظومه‌های نان و حلوا، سوانح الحجاز، شیر و شکر، نان و پنیر، غزلها و اشعار دیگر او و کتاب موش و گربه به نثر است. یکی از علت‌های رواج شعر بهایی، چاشنی تند عرفانی آنهاست: ساقیا، بده جامی، زان شراب روحانی تا دمی برآسایم، زین حجاب جسمانی دین و دل به یک دیدن، باختیم و خرسندیم در قمار عشق ای دل، کی بُوَد پشیمانی؟... ما سیه‌گلیمان را جز بلا نمی‌شاید بر دل بهایی نِه، هر بلا که بتوانی ☘☘☘ تا نیست نگردی، رهِ هستت ندهند این مرتبه با همت پستت ندهند چون شمع، قرار سوختن تا ندهی سررشته‌ی روشنی به دستت ندهند با تلخیص از تاریخ ادبیات در ایران، دکتر صفا 🖊📚"آن" (فرهنگ، هنر، ادبیات) @shekardast
لطفا در ایتا مطلب را دنبال کنید
مشاهده در پیام رسان ایتا
تا کی به تمنای وصال تو یگانه اشکم شود از هر مژه چون سیل روانه خواهد به سر آید شب هجران تو یا نه؟ ای تیر غمت را دل عشاق نشانه جمعی به تو مشغول و تو غایب ز میانه رفتم به در صومعهٔ عابد و زاهد دیدم همه را پیش رخت راکع و ساجد در میکده رهبانم و در صومعه عابد گه معتکف دیرم و گه ساکن مسجد یعنی که تو را می‌طلبم خانه به خانه روزی که برفتند حریفان پی هر کار زاهد سوی مسجد شد و من جانب خمار من یار طلب کردم و او جلوه‌گه یار حاجی به ره کعبه و من طالب دیدار او خانه همی‌جوید و من صاحب خانه هر در که زنم صاحب آن خانه تویی تو هرجا که روم پرتو کاشانه تویی تو در میکده و دیر که جانانه تویی تو مقصود من از کعبه و بتخانه تویی تو مقصود تویی کعبه و بتخانه بهانه بلبل به چمن زان گل رخسار نشان دید پروانه در آتش شد و اسرار عیان دید عارف صفت روی تو در پیر و جوان دید یعنی همه جا عکس رخ یار توان دید دیوانه نیم من که روم خانه به خانه عاقل به قوانین خرد راه تو پوید دیوانه برون از همه آیین تو جوید تا غنچهٔ بشکفتهٔ این باغ که بوید هرکس به زبانی صفت حمد تو گوید بلبل به غزل‌خوانی و قمری به ترانه بیچاره بهائی که دلش زار غم توست هرچند که عاصی است ز خیل خدم توست امید وی از عاطفت دم به دم توست تقصیر «خیالی» به امید کرم توست یعنی که گنه را به از این نیست بهانه 🖊📚"آن" (فرهنگ، هنر، ادبیات) @shekardast
قالب:مخمس(مسمط)
لطفا در ایتا مطلب را دنبال کنید
مشاهده در پیام رسان ایتا
ساقیا! بده جامی، زان شراب روحانی تا دمی برآسایم زین حجاب جسمانی بهر امتحان ای دوست، گر طلب کنی جان را آنچنان برافشانم، کز طلب خجل مانی بی‌وفا نگار من، می‌کند به کار من خنده‌های زیر لب، عشوه‌های پنهانی دین و دل به یک دیدن، باختیم و خرسندیم در قمار عشق ای دل، کی بود پشیمانی؟ ما ز دوست غیر از دوست، مقصدی نمی‌خواهیم حور و جنت ای زاهد! بر تو باد ارزانی رسم و عادت رندیست، از رسوم بگذشتن آستین این ژنده، می‌کند گریبانی زاهدی به میخانه، سرخ رو ز می دیدم گفتمش: مبارک باد بر تو این مسلمانی زلف و کاکل او را چون به یاد می‌آرم می‌نهم پریشانی بر سر پریشانی خانهٔ دل ما را از کرم عمارت کن! پیش از آنکه این خانه رو نهد به ویرانی ما سیه گلیمان را جز بلا نمی‌شاید بر دل بهائی نه هر بلا که بتوانی 🖊📚"آن" (فرهنگ، هنر، ادبیات) @shekardast
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
🎥 حل مشکل آب زاینده‌رود از شاهکارهای شیخ بهایی 🔹 به مناسبت سالروز بزرگداشت حکیم و شیخ‌الاسلامِ عصر صفوی، 🖊📚"آن" (فرهنگ، هنر، ادبیات) @shekardast
تا نیست نگردی، رهِ هستت ندهند این مرتبه با همتِ پستت ندهند چون شمع قرار سوختن گر ندهی سررشتۀ روشنی به دستت ندهند 🖊📚"آن" (فرهنگ، هنر، ادبیات) @shekardast
لزوم نظارت بر قیمت کتاب‌های چاپ جدید در نمایشگاه کتاب تهران 🔹جمعی از مخاطبان خبرگزاری فارس با ثبت پویشی در سامانه «فارس‌من» تقاضای رسیدگی و نظارت بر قیمت کتاب‌های چاپ جدید در نمایشگاه کتاب تهران را عنوان کردند. 🔸ثبت‌کننده پویش، نوشت: دولت و وزارت ارشاد در آستانه برگزاری نمایشگاه کتاب تهران، تدبیری برای مقابله با گرانی بهای کتاب‌های چاپ جدید بیندیشند. شما هم می‌توانید از این پویش حمایت کنید @my_Farsnews
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
محبت بی محبت مگذران عمر عزیز خویش را در بهاران، عندلیب و در خزان، پروانه باش مشاعره‌ی جدید 🖊📚"آن" (فرهنگ، هنر، ادبیات) @shekardast
پرده‌پوشی 🌼🌼🌼 بر عیب تو چون پرده بپوشید خداوند ظلم است اگر پرده‌ی مردم بدرانی مشاعره‌ی جدید 🖊📚"آن" (فرهنگ، هنر، ادبیات) @shekardast
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
🖊📚"آن" (فرهنگ، هنر، ادبیات) @shekardast
سخنی از بوستان سعدی اَلا گر طلبکار اهل دلی ز خدمت مکن یک زمان، غافلی خورش دِه به گنجشک و کبک و حَمام که یک روزت افتد همایی به دام چو هر گوشه، تیرِ نیاز افکنی امید است ناگه که صیدی زنی دُری هم بر آید ز چندین صدف ز صد چوبه، آید یکی بر هدف لغات: خورش: خوردنی، غذا حَمام: کبوتر دُر: مروارید چوبه: تیر کلیات سعدی، بوستان، باب دوم در احسان 🖊📚"آن" (فرهنگ، هنر، ادبیات) @shekardast
حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
توجه عجیب رهبر انقلاب به کتاب و اهمیت کتابخوانی 🖊📚"آن" (فرهنگ، هنر، ادبیات) @shekardast
حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
📹 کتابهای رُمان را یک قِران کرایه می‌کردم و هر شبی، یک جلد می‌خواندم! و می‌رفتم می‌گفتم جلد بعدی را بده. چندبار این تکرار شد، مغازه‌دار لجش گرفت...! ✓ حکایت شیرین رهبری از سرعت رمان‌خواندن‌های دوران جوانی‌شان 🖊📚"آن" (فرهنگ، هنر، ادبیات) @shekardast