#گزارش_اختصاصی
#اختصاصی
🔰نسبت زنان و ادبیات؛ دیروز، امروز، فردا؛
🖌دربارهی نسبت زن و ادبیات و سیر رو به رشد آن و فراز و نشیبهایش، تاریخ طولانی وجود دارد که که اگر به درستی شناخته نشود، در تحلیل نسبت به شرایط امروز ادبیات حوزهی زنان و آیندهی پیشرو نیز نمیتوان به قضاوت درستی دست یافت. واز قضا این اتفاق هم افتاده و گذشتهی ادبی ما به ویژه در حوزهی کنشگری زنان به دلایل مختلف درست قضاوت نمیشود.
🖌واقعیت این است که ما وقتی به تاریخ نگاه میکنیم میبینیم در همهی موضوعات ننوشتههای تاریخ بیشتر از نوشتههای تاریخ است. سکوت تاریخ بیشتر از گفتههای تاریخ است. این مساله در تاریخ ادبیات هم هست. هم در مورد زنان و هم در مورد مردان. خدا می داند چند برابر تعداد شاعرانی که امروز میشناسیم و اسم و آثارشان به دست ما رسیده است. شاعرانی بودهاند که در کوچه پس کوچههای تاریخ گم شده اند!
🔗به گزارش پایگاه خبری تحلیلی جهانبانو، صحبتهای دکتر فاطمه شکردست، عضو هیئت علمی دانشگاه پیام نور قم به مناسبت روز شعر و ادب فارسی را بخوانید.
📢جدیدترین اخبار زنان ایران و جهان در پایگاه خبری تحلیلی جهـــــ🌐ـــــــان بانـــو
| @jahanbanou_ir |
🖊📚"آن" (فرهنگ، هنر، ادبیات)
@shekardast
کمی سماع قلم ببینید شاید غمها و غصههای این روزها را بشورد ببرد...
که البته عمق فاجعه بیش از این حرفهاست، معدن طبس، غزه، لبنان، آمار بالای شهدا، نزدیک شدن به رویارویی تاریخی...
بدتر از همه "گلبه خودی"ها!(اگر خوشبین باشیم و نگوییم خیانت)...
ولی به تاریخ بگو: "ما ایستادهایم"
ما فقط فرزندان اسطورههای تاریخ نیستیم، ما خود اسطوره خواهیم شد.
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
هفته دفاع مقدس گرامی باد
🖊📚"آن" (فرهنگ، هنر، ادبیات)
@shekardast
بهار من کجایی؟
کجا عطر خود را پراکندهای؟
کجا گام برمیداری
و در کدام آسمان سرت را بلند میکنی
تا دلت را بگشایی؟
آه ای گل نخستین بهار من
کجا رفتهای؟
آیا هرگز به سوی من باز میگردی؟
و آیا نفسهای بیقرار ما بار دیگر
تا آسمان بالا خواهد رفت؟
آه ای بهار
بهار من
بگو آخر کجایی؟
#جبران_خلیل_جبران
🖊📚"آن" (فرهنگ، هنر، ادبیات)
@shekardast
آن*(فرهنگ، هنر، ادبیات)
کمی سماع قلم ببینید شاید غمها و غصههای این روزها را بشورد ببرد... که البته عمق فاجعه بیش از این حر
دل ما معدن درد است و نفس شعلهی آه...
.
بیگمان، دریا
شاعری شیدا و آشفتهست
با همین امواج کوتاه و بلندش
اولین نیمایی تاریخ را گفتهست
#میلاد_عرفانپور
🖊📚"آن" (فرهنگ، هنر، ادبیات)
@shekardast
این خط نادر ابراهیمی است! ظاهرا برنامه خودش را به خط خوش مینوشته و آن را در خانه نصب العین میکرده. بسیار جالب بود خصوصا بند آخرش:
« و به حد کشندهای بنویس...»
این یادداشت اکنون در موزهی نادر ابراهیمی قرار دارد.
#نادر_ابراهیمی
🖊📚"آن" (فرهنگ، هنر، ادبیات)
@shekardast
مرا چشمیست خون افشان.mp3
7.78M
مرا چشمیست خونافشان ز دست آن کمانابرو
جهان بس فتنه خواهد دید از آن چشم و از آن ابرو
غلام چشم آن ترکم که در خواب خوش مستی
نگارین گلشنش روی است و مشکین سایبان ابرو
هلالی شد تنم زین غم که با طغرای ابرویش
که باشد مه که بنماید ز طاق آسمان ابرو؟
رقیبان غافل و ما را از آن چشم و جبین هر دم
هزاران گونه پیغام است و حاجب در میانْ ابرو
روان گوشهگیران را جبینش طرفه گلزاریست
که بر طرف سمنزارش همیگردد چمان ابرو
دگر حور و پری را کس نگوید با چنین حسنی
که این را این چنین چشم است و آن را آن چنان ابرو
تو کافردل نمیبندی نقاب زلف و میترسم
که محرابم بگرداند خم آن دلستان ابرو
اگر چه مرغ زیرک بود حافظ در هواداری
به تیر غمزه صیدش کرد چشم آن کمانابرو
#حافظ
🖊📚"آن" (فرهنگ، هنر، ادبیات)
@shekardast
55.41M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
یک روایت زنانه!
جالب بود
🖊📚"آن" (فرهنگ، هنر، ادبیات)
@shekardast
کنار نام تو لنگر گرفت کشتی عشق
بیا که یاد تو آرامشی است طوفانی
#قیصر_امینپور
🖊📚"آن" (فرهنگ، هنر، ادبیات)
@shekardast
باور مکن که من دست از دامنت بدارم
شمشیر نگسلاند پیوند مهربانان
#سعدی
🖊📚"آن" (فرهنگ، هنر، ادبیات)
@shekardast
یا علی بگو
موسی عصا زدهست به دریا، بلند شو
صبرا! به پای خیز و شتیلا! بلند شو
ایران! غیور باش و فلسطین! صبور باش
طوفان شدهست، مسجدالاقصی! بلند شو
تا قدس را ز پنجۀ صهیون درآوری
مسجد! فرو نریز و کلیسا! بلند شو
ای غزّه! کوه باش که آتشفشان شوی
گیرم که اوفتادهای از پا، بلند شو
زانو نزن که سرو سراپا مقاوم است
ای ریشهٔ مقاومت! از جا بلند شو
لبنان! غرور شیعه تویی، یا علی بگو
ای اقتدا نموده به زهرا! بلند شو
هل من معینِ کیست که ما را صدا زدهست؟
لشکر کشیده شمر، عراقا! بلند شو
آب این طرف محاصره، آن سوی کودکان
فریاد میزنند که سقّا! بلند شو
ایران! یمن! عراق! مهیّای وصل باش
فصل ظهور آمده، دنیا! بلند شو
#محسن_ناصحی
#مقاومت_اسلامی
|#فلسطین
#لبنان
🖊📚"آن" (فرهنگ، هنر، ادبیات)
@shekardast
حکایت عابد و استخوان پوسیده
از بوستان سعدی
شنیدم که یک بار در حِلّهای*
سخن گفت با عابدی، کلّهای
که: من فَرّ فرماندهی داشتم
به سر بر، کلاهِ مِهی* داشتم
سپهرم، مدد کرد و نصرت، وِفاق*
گرفتم به بازوی دولت،* عراق
طمع کرده بودم که کرمان* خورم
که ناگه، بخوردند کرمان،*سرم
بکَن پنبهی غفلت از گوشِ هوش
که از مُردگان، پندت آید به گوش
لغات: 🌺🌺🌺
حلّه، کوی، محله.
مِهی: بزرگی.
وفاق: موافقت، سازگاری.
دولت: بخت، حکومت.
کرمان: در مصراع اول: شهر کرمان.
کرمان: در مصراع دوم: کِرمها.
کلیات سعدی، بوستان، باب اول در عدل و تدبیر و رای
#سعدی
🖊📚"آن" (فرهنگ، هنر، ادبیات)
@shekardast