eitaa logo
بررسی روایات و احادیث
700 دنبال‌کننده
34 عکس
9 ویدیو
5 فایل
ارائه نظر تخصصی درباره سند ، متن و محتوای روایاتی که در فضای مجازی به عنوان حدیث معصومان (ع) منتشر می شود
مشاهده در ایتا
دانلود
آیا هر پرچمی قبل از قیام قائم عج طاغوت است؟.mp3
12.06M
آیا هر پرچمی که قبل از قیام قائم (عج) برافراشته شود، طاغوت است؟ آیا این حدیث شامل انقلاب امام خمینی می شود؟ آیا قیام زید و سادات زیدی مورد تأیید اهل بیت (ع) بوده است؟ بحث درباره حدیث " کل رایة ترفع قبل قیام القائم عج فصاحبها طاغوت ..." بخش اول 25 دقیقه صوت لطفا تا آخر بشنوید و منتظر بخشهای بعدی باشید عضویت کانالها در ایتا و تلگرام👇 @pasokhvoice @pasokhtext @shenakhtehadis عضویت در کانال واتساپ👇 https://chat.whatsapp.com/KXT1MbWtDTJ10clN97hAt2
به آنچه توقعش را نداری امیدوارتر باش چون ... @shenakhtehadis @shenakhtehadis
نکته کلی درباره روایات علایم ظهور و تمجید از انقلاب اسلامی -1.mp3
1.71M
آیا در احادیث معتبر پیشگویی در تمجید از انقلاب اسلامی یا بر ضد جمهوری اسلامی بیان شده است؟ بیان یک نکته یا ارزیابی کلی درباره روایات علایم ظهور و پیش بینی های موجود در روایات درباره آخرالزمان بخش اول از بحث روایات علایم ظهور 4.5 دقیقه صوت عضویت کانالها در ایتا و تلگرام👇 @pasokhvoice @pasokhtext @shenakhtehadis عضویت در کانال واتساپ👇 https://chat.whatsapp.com/KXT1MbWtDTJ10clN97hAt2
لیلة الرغائب - ویراست 2.mp3
2.23M
آیا اعمال لیلة الرغائب با سند معتبر از معصومان (ع) نقل شده است؟ اولویت با نافله های یومیه است یا نماز لیله الرغایب ؟ عضویت کانالها در ایتا و تلگرام👇 @pasokhvoice @pasokhtext @shenakhtehadis عضویت در کانال واتساپ👇 https://chat.whatsapp.com/KXT1MbWtDTJ10clN97hAt2
AudioCutter_4_5848470414505806675(3).mp3
743.9K
صوت حاوی نقد صریح آیت الله سید احمد مددی بر سند اعمال لیلة الرغائب و انتقاد از کتاب مرحوم میرزا جواد ملکی (ره) و مرحوم سید بن طاووس (ره). آیت الله سید احمد مددی از شاگردان برجسته آیت الله العظمی سیستانی و از استادان برجسته در علم رجال و ارزیابی سند احادیث در حوزه علمیه قم هستند. عضویت کانالها در ایتا و تلگرام👇 @pasokhvoice @pasokhtext @shenakhtehadis
فتوای آیت الله سیستانی درباره نماز لیلة الرغائب: مستحب بودنِ نماز لیلة الرغائب ثابت نشده ولی اگر به قصد رجاء (به امید ثواب) خوانده شود مانعی ندارد. عضویت کانالها در ایتا و تلگرام👇 @pasokhvoice @pasokhtext @shenakhtehadis
⁉️ *«لیلة الرغائب» سنّت یا بدعت؟!* چند سالی است به مدد تبلیغات، اعمال «لیلة الرغائب» و بجا آوردن آن میان مردم به‌ویژه نسل جوان، خیلی رایج شده؛ امّا این اعمال، سندیّت درستی ندارد که در این متن، مختصراً به آن می‌پردازیم؛ ظاهراً حدیث لیلة الرغائب از منابع اهل تسنن به منابع شیعی وارد شده و رجال سندی این حدیث از رجال ضعیف اهل تسنن می‌باشند. بحث لیلة الرغائب در میان عوامّ اهل سنّت رواج دارد؛ امّا حتی بسیاری از خود علمای اهل سنّت با آن مخالفت داشته و سند این روایت را بسیار ضعیف دانسته و عمل لیلة الرغائب را بدعتی ‌بزرگ شمرده‌اند. با بررسی سندی این روایت، می‌توان نتیجه گرفت که چنین حدیثی معتبر نیست و نمی‌توان مستحبّ‌ بودن اعمال لیلة الرغائب را اثبات کرد. جالب است که خود علامه مجلسی(ره) در کتاب «زاد المعاد» خویش که شبیه «مفاتیح الجنان» است، می‌نویسد: به دلیل(عدم اعتماد به سند) ما نماز مشهور لیلة الرغائب را در این رساله نیاوردیم، علاوه بر این(اشکال) که از راه عامّه(اهل تسنّن) هم نقل شده‌است! مشروعیّت این اعمال و نماز، وابسته به مبنای فقیه در «قاعدهٔ تسامح در ادلّهٔ سنن» است. در قاعده «تسامح در ادلّه سنن» با روایت ضعیف هم می‌توان، حکم مستحب یا مکروه را ثابت کرد. اگر مجتهدی (یا مقلّدی عن تقلیدٍ) این قاعده را قبول دارد، می‌تواند چنان نمازی را مستحبّ و مشروع بداند؛ ولی اگر این قاعده را اجتهاداً (و در مورد مقلّد، تقلیداً) قبول ندارد، به دلیل ضعف سند و اشکالات موجود در این روایت، چنان نمازی مستحبّ و مشروع نیست و ادای آن «به قصد ورود (نه رجاءً)» قطعاً حرام و بدعت است. امّا از آنجا که عموم مردم، قصد ورود و قصد رجاء را متوجّه نمی‌شوند و پس از فراگیرشدن تبلیغات رسانه‌ای، این اعمال را به گمان مستحب‌ بودن انجام می‌دهند، باید تا آنجا که می‌شود مردم را آگاه کرد تا مبادا بدعتی چون لیلة الرغائب وارد دین شود و سال‌ها بعد، رنگ سنّت به خود بگیرد! زیرا بدعت، چیز عجیب و غریبی نیست که با اصول منافات داشته باشد؛ بلکه بدعت یعنی داخل‌کردن چیزی در دین، که جزء دین نیست. پس حتی نماز و روزه خاصی که در دین نیست، اگر وارد دین شود، بدعت است. •┈┈••✾❀✾••┈┈• ❔ *چند پرسش و پاسخ:* 1⃣ دامن‌زدن به ردّ و طعن چنین مستحبّاتی، غیر از کوتاه‌کردن دست مؤمنان از مناجات و توسّل، ثمرهٔ عملی دیگری ندارد!! پاسخ: قرار نیست دست مؤمنان از دعا کوتاه شود؛ بلکه باید آگاه شوند و با تبلیغ درست دین، به‌جای دعاهای جعلی یا ضعیف‌السند، به سوی دعاها و اعمال معتبر تشویق شوند. آیا در جامعه ما، «صحیفه سجّادیّه» با آن دعاهای گرانقدر، مهجور نیست؟ 2⃣ چگونه هنگامی که برخی از علما این حدیث را نقل‌کرده‌اند، شما آن را ردّ می‌کنید؟! یعنی آن بزرگان، متوجّه ضعف و اشکالات آن نبوده‌اند؟! پاسخ: بزرگان و علمای شیعه به‌جای خویش محترم‌اند؛ امّا گاهی اشتباه‌های علمی نیز رخ می‌دهد که کتاب‌های علمی و تاریخ هر علم، گواهِ آن است. ما تابع دلیل هستیم (نحن أبناء الدلیل) و هر عالِم هر چند که موثّق باشد، باید سخنش به شیوهٔ علمی بررسی شود. 3⃣ مستحبّات را می‌توان بنا بر مبنای «تسامح در ادلّهٔ سنن» انجام داد و نیازی به «سند معتبر» نیست. این نماز هم ایراد و مشکلی جز در سند ندارد و بر طبق احادیث «من بلغ» اگر کسی انجام داد، مأجور است. پاسخ: اشکال شما مبنی بر قاعدهٔ «تسامح در ادلّه سنن» و اخبار «من بلغ» است که نمی‌تواند استحباب شرعی را ثابت کند و مورد پذیرش همهٔ فقهاء نیست. اخبار «من بلغ» نمی‌تواند استحباب نماز لیلة الرغائب را اثبات کند؛ حتّی به فرض اینکه بتواند، نماز لیلة الرغائب، دائر مدار میان بدعت و استحباب است و مقتضای احتیاط، ترک این نماز به قصد ورود است؛ زیرا در صورت انجام آن، احتمال حرمت و ارتکاب بدعت وجود دارد، به خلاف صورت ترک؛ زیرا ترک این نماز، حدّاکثر ترک عمل مستحبّ است؛ و ترک عمل مستحبّ، مانعی ندارد. و در پایان اینکه ما «عبادت مباح» نداریم! عبادت نیازمندِ «امر وجوبی یا استحبابی» است. مشکلِ گریبان‌گیر، زمانی درک خواهد شد که کار از کار گذشته‌ باشد و این مناسک «جزء دین» شمرده شود و این، چیزی جز بدعت نیست. ساده‌گیری در این امور و بزرگ‌نمایی اجتماعیِ هر عبادت و منسکی که استنادِ آن به دین، معلوم نیست و بیم آن می‌رود که در اذهان مردم، «جزء دین» شمرده شود، ضررش برای دین، بیش از «دین‌ستیزی و دین‌زدایی آشکار» است. •┈┈••✾❀✾••┈┈• 👌🏻 قابل ذکر است ماه رجب به خودی خود دارای فضیلت است و انسان هر عملی را در این ماه مبارک انجام دهد از آثار مضاعفی برخوردار است. از طرفی شب جمعه نیز دارای فضیلت است و به عبادت در این شب سفارش شده است. و تلفیق شب جمعه با ماه رجب، فضیلت شبهای جمعه ماه رجب را دو چندان می‌کند.
داستان شیر خوردن پیامبر (ص) از سینه ابوطالب !! آیا روایت زیر درباره شیر خوردن رسول الله (ص) از ابوطالب (ره) صحیح است؟ محمد بن يحيى عن سعد بن عبد الله عن إبراهيم بن محمد الثقفي عن علي بن المعلى عن أخيه محمد عن درست بن أبي منصور عن علي بن أبي حمزة عن أبي بصير عن أبي عبد الله عليه السلام قال: لمّا وُلِد النبي (ص) مَكَثَ أيّاماً لَيسَ لَهُ لَبَنٌ، فَألقاهُ أبو طالبٍ على ثَديِ نَفسِه، فأنزلَ اللهُ فيه لَبَناً فَرَضَعَ مِنهُ أيّاماً حتّى وَقَعَ أبو طالِبٍ على حليمةَ السَّعديَّةَ فَدَفَعَهُ إلَيها. 📚منبع: الكليني، الكافي(چاپ دارالکتب الاسلاميه)، ج ۱، ص ۴۴۸ ، باب مولد النبي(ص) ترجمه روایت: راوي نقل کرده که امام صادق (ع) فرمود: وقتی پیامبر (ص) به دنیا آمد چند روز بدون شیر به سر برد تا اینکه ابوطالب او را بر سینه خود افکند و خدا در سينه ابوطالب شیر نازل کرد که چند روز از آن شیر خورد تا اینکه ابو طالب، حلیمه سعدیه را یافت و کودک را (برای نگهداری) به او سپرد. پاسخ کوتاه: سند این روايت، صحیح یا معتبر نیست و متن آن نیز عجیب و مشکوک به نظر می آید و به طور کلی چنین ادعاهای عجیب و غریبی با یک سند ضعیف قابل اثبات نیست. ضمنا نشر اینگونه روایات، خواسته یا ناخواسته به تخریب وجهه اسلام و تشيع می انجامد. @shenakhtehadis @shenakhtehadis نقد مفصّل روایت: سند این روایت (یعنی زنجیره راویانی که این روایت را نقل کرده اند تا به کلینی رسیده) چنین است: «محمد بن یحیی» از «سعد بن عبدالله» از «إبراهیم بن محمد ثقفی» از «علی بن معلی» از برادرش «محمد بن المعلی» از «درست بن أبی منصور» از «علی بن أبی حمزه» از «ابوبصیر» از امام صادق (علیه السلام) در اینجا اگر از اول بشماریم نفر چهارم یعنی «علی بن المعلی» فردی مجهول الحال است زیرا نامی از او در کتب رجال شيعه نیست چه رسد به اینکه توثیق شده باشد(موثق نامیده شده باشد). در کتب حدیث نیز روایات بسیار اندکی از او نقل شده تا جایی که مجموع روایاتش در كتب اربعه و وسائل الشيعه با محاسبه مکررات، فقط 21 روایت است. این فرد از برادرش محمد بن المعلی نقل کرده که این برادر حتی از خود او نیز ناشناخته تر است زیرا نه تنها نامی از او در کتب رجال نیست بلکه در کتب اربعه و وسایل الشیعه نیز صرفا همین یک روایت عجیب از او نقل شده است و بس! بقیه رجال در این سلسله سند شناخته شده اند و اتهام جعل و تحریف در این مورد خاص به آنها نمی چسبد هرچند درباره انحراف مذهبی یا وثاقت برخی از آنها حرف و حديث هایی وجود دارد مثلا دو نفر از آنها به نامهای «درست بن ابی منصور» و «علی بن ابی حمزه»، پیرو مذهب واقفه هستند که قائل به مهدویت امام کاظم (ع) بودند و به شدت با امام رضا (ع) مخالفت می کردند(1) در هر حال باید گفت چنین سندی طبق مبانی علمای رجال شیعه، ضعيف نامیده می شود مگر آنکه بخواهیم همانند اخباری ها قائل به صحت تمام روایات کتاب "کافی کلینی" شویم. علامه مجلسي به ضعف سند این ماجرا تصریح کرده است(2) وانگهی اگر چنین حادثه عجیبی به عنوان معجزه یا کرامت مهمی برای ابوطالب، رخ داده بود قاعدتا علویان و شيعيان دارای انگیزه قوی برای نقل و ترویج آن بودند و باید در بین شیعیان و اصحاب ائمه (ع) به شهرت می رسید و در قالب روایات متعدد و با اسانید متنوع از ائمه (ع) که نوادگان ابوطالب (ره) هستند نقل می شد و به محدثان شیعه در قرنهای بعدی می رسید نه اینکه صرفا با یک سند ضعیف و از یک راوی ناشناس نقل شود. سؤالی که راوی این روایت باید به آن جواب بدهد اینست که اگر قرار بود مشکل تغذیه رسول الله (ص) برطرف شود نیازی به چنین معجزه عجیبی نبود زیرا خدا می توانست سینه مادر آن حضرت یعنی آمنه (ره) را پر از شیر کند یا اینکه حداکثر سینه فاطمه بنت اسد (مادر امير المؤمنين ع) پُرشیر شود ، اما اینکه یک مرد مثل ابوطالب به پیامبر (ص) شیر بدهد بسیار غیرعادی است!! ادامه در مطلب بعدی👇
ادامه بررسی روایت شیر خوردن پیامبر (ص) از سینه ابوطالب (ره) 👇 انگیزه جعل این روایت: اگر بنا را بر این بگذاریم که این روایت، نه تنها ضعیف بلکه جعلی است این پرسش مطرح می شود که انگیزه راوی از جعل چنین روایتی چه می تواند باشد؟ پاسخ اینست که شاید راویِ این روایت، یکی از غُلاة (غلوکنندگان و افراطی های شیعه) بوده و خواسته برای مخالفت با برخی از افراطیهای سُنّی که ایمانِ ابوطالب (ره) را انکار می کنند، فضیلتی برای آن جناب بسازد. حضرت ابوطالب (ره) افتخار پدری امیرالمومنین (ع) را دارد ولی جاعلِ روایتِ مورد بحث، افتخار مادری پیغمبر (ص) را به فضایل ایشان افزوده تا با اهل سنت مخالفت کرده باشد یا محبوبیتی در بین برخی از عوام شیعه کسب کند. معنای این روایت اینست که ابوطالب، مادر رضاعی رسول خدا (ص) است و امام علی (ع) برادر شیری ایشان به شمار می آید. احتمال دیگر اینست که هدف از جعل این روایت توهین به ابوطالب باشد زیرا شیر دادن را که یک صفت زنانه است به یک مرد نسبت می دهد. اساسا اگر خدا می خواست معجزه ای برای بیان فضیلت ابوطالب کند چرا باید او را به یک کار زنانه وادار کند که می توانست در جامعه مردسالار و زن ستیزِ عربی قبل از اسلام، بهانه ای برای تحقیر و تمسخرِ بزرگمرد بنی هاشم گردد. احتمال دیگر اینست که هدف از این جعل ، تخریب چهره اهل بیت (ع) و نشر خرافات به اسم آن بزرگواران و آلوده کردن احادیث شیعه به روایات مضحک و خنده دار باشد یعنی برخی از راویانِ دروغگو، در پوشش بیان معجزات و کرامات، مطالبی نامعقول و غیرمنطقی در لا به لای احاديث اهل بیت (ع) وارد می کردند تا مکتب تشیع را به مضحکه عام و خاص تبدیل کنند چنانکه در حدیث سلسلة الحمار چنین کردند و کلینی (ره) در آنجا هم متوجه خباثت راوی نشد. به طور کلی چنین روایتهای ضعیفی برای وهابی ها و دشمنان اسلام به منزله گنجینه ای گرانبها هستند زیرا بهترین ابزار برای تمسخر مسلمانان (به ویژه شیعیان) به شمار می آیند. پانوشت ها: (1) شیخ طوسی، رجال الطوسی، ص: 336 و رجال النجاشی، ص: 249 (2) محمدباقر مجلسی، مرآة العقول، ج 5، ص: 252 تاریخ آخرین ویرایش این یادداشت: 4 اسفند 1399 (ره) عضویت کانالها در ایتا و تلگرام👇 @pasokhvoice @pasokhtext @shenakhtehadis منبع: http://arabi-maleki.blogfa.com/post/539
کانال بررسی روایات👇 @shenakhtehadis در اسفندماه سال 1391 در یک جلسه قرآن بحثی پیش آمد که آیا صحیح است که امام علی ع وقتی نوزاد بودند (یعنی زمانی که هنوز قرآن بر پیامبر ص نازل نشده بود) در قنداقه قرآن تلاوت کرده اند؟ بنده عرض کردم مقامات اهل بیت(ع) در جای خود محفوظ است و وقوع معجزات و کرامات نیز اجمالا مورد قبول ماست ولی روایتی که حاوی موضوع تلاوت قرآن توسط امام علی ع در قنداقه است از نظر سند ضعیف و از نظر محتوا دچار اشکالات جدی است بلکه با قرآن تعارض دارد و با قاطعیت باید گفت که سند معتبري نداريم كه امام علی(ع) در قنداقه قرآن خوانده باشند. برخی از عزیزان در آن جلسه قرآن عرایض بنده را عجولانه و غیرعلمی پنداشتند بنابراین در چند یادداشت مفصل ادله ی خود را تقدیمشان کردم. ادله را در قالب 4 یادداشت و 2 پیوست تقدیم کردم که شامل بحثهای تفصیلی درباره رجال سند و محتوای روایت بعلاوه برخی از بحثهای مرتبط بود. قرار بود آن برادر عزیز مطالب بنده را به برخی از فضلای مورد اعتماد خودشان برسانند و جواب علمی به "شبهه افکنی" بنده بدهند!! اما با گذشت اینهمه سال، هنوز جوابی از این عزیز و فضلای مورد اعتماد ایشان نرسیده است. اکنون مجددا همان یادداشتها را در قالب یک فایل فشرده با فرمت rar برای عموم منتشر می کنم طبیعی است اگر استادان و فضلای حاضر در این محفل نقدی داشته باشند نیز در صورتی که به صورت خصوصی ارسال فرمایند موجب امتنان بنده است. بی تردید یکی از وظایف ما اینست که با خرافات و غلو مقابله کنیم تا چهره تابناک تشیع بر اثر روایات جعلی و مطالب ضعیف مخدوش نگردد. از خدا می خواهم نشر این یادداشتها در فضای مجازی مایه روسفیدی دنیا و آخرت نگارنده و خوانندگان و کسانی که در نشر آن می کوشند گردد. والله العالم بحقائق الأمور وهو الغفور الرحیم. بررسی تفصیلی متن و سند روایاتی که می گویند امام علی (ع) در زمان نوزادی و در قنداقه قرآن خوانده اند - در یک فایل پی دی اف 👇 https://eitaa.com/shenakhtehadis/287 https://eitaa.com/shenakhtehadis/287
نقد_روایت_قرآن_خواندن_امیرالمومنین.pdf
676K
بررسی سند و متن روایت " قرآن خواندن امام علی ع در قنداقه "👆 - فایل کامل با فرمت ( pdf ) - آخرین بازنگری 29 تیرماه عضویت کانالها در ایتا و تلگرام👇 @pasokhvoice @pasokhtext @shenakhtehadis
💢 اعتبار سنجی خطبه ۸۰ نهج البلاغه نویسنده: محمد قندهاری 📝 چکیده ارائه محمد قندهاری در جلسه آخر کارگاه تصویر زن در نهج البلاغه بخش ۱ از ۲ 🔹خطبه ۸۰ نهج‌البلاغة : "1️⃣ معاشر الناس، إن النساء نواقص الإيمان نواقص الحظوظ نواقص العقول، فأما نقصان إيمانهن فقعودهن عن الصلاة و الصيام في أيام حيضهن و أما نقصان عقولهن فشهادة امرأتين كشهادة الرجل الواحد و أما نقصان حظوظهن فمواريثهن على الأنصاف من مواريث الرجال. 2️⃣ فاتقوا شرار النساء و كونوا من خيارهن على حذر و لا تطيعوهن في المعروف حتى لا يطمعن في المنكر " قرائن متعددی نشان می‌دهد آنچه به صورت متن کوتاه بالا در خطبه ۸۰ نهج البلاغه آمده است، مبتنی بر یکی از نقل‌های نامه‌ای از امیرالمومنین علیه‌السلام است که آن حضرت وقتی بیرون کوفه (در قادسیه یا ذی قار) بوده‌اند، خطاب به شیعیان کوفه به رشته‌ی تحریر درآورده‌اند. در واقع مطابق نقل تواریخ، این نامه در سال ۳۸ هجری و پس از دریافت خبر شهادت محمد بن‌ابی‌بکر و سقوط مصر، در واکنش به ابهامات برخی شیعیان کوفه و در جهت جذب نیرو برای لشکر نوشته شد و آن حضرت در آن، وقایع پس از وفات پیامبر را به طور مختصر توضیح داده‌اند و در ضمن آن به وقایع جنگ جمل نیز اشاره کرده‌اند. سید رضی نقلی از این نامه را در اختیار داشته که آن را قطعه قطعه کرده و قطعات مختلف آن را در قالب چندین خطبه و نامه (از جمله ضمن خطبه ۸۰) آورده است. خوشبختانه این نامه به دلیل اهمیت فوق العاده‌ای که داشته از طرق مختلفی ثبت و روایت شده و به دست ما رسیده است. با دقت و مقایسه این نقل‌ها، مشخص می‌شود که این نامه دو تحریر دارد: نخست، یک تحریر مختصر که در کتب متقدمی چون الغارات و الامامةوالسیاسة نقل شده و دوم تحریر مفصلی که شامل همان تحریر مختصر به همراه توضیحات و حاشیه‌هایی است که در لابلای فقرات نسخه دیگر قرار گرفته و تنها در کتاب المسترشد طبری آملی و رسائل الائمه کلینی (با تفاوت‌هایی در نقل) به جا مانده است. بخش 1️⃣ خطبه ۸۰ تنها در تحریر مفصل این نامه، آمده است که بنا بر نقل این تحریر، حضرت به هنگام ذکر وقایع جمل و یادکرد عائشه، به نکوهش کلی زنان پرداخته‌اند. (در مورد بخش دوم در ادامه سخن خواهیم گفت) بر این اساس، برای داوری در مورد بخش 1️⃣ خطبه ۸۰، ناگزیر باید در مورد نسبت دو تحریر مختلف این نامه با یکدیگر پژوهش کرد. بدین ترتیب اعتبارسنجی خطبه در گروی پاسخ به این سوال است که آیا نسخه‌ی مفصل اصیل است و نسخه‌ی مختصر، خلاصه‌شده‌ی آن است؟ یا آن که نسخه مختصر اصیل است و نسخه مفصل در اثر افزوده شدن اضافاتی متاخر پدید آمده است؟ برای این داوری باید از روش‌های نقد تاریخی و نیز نقد متنی استفاده کرد. 🔹🔹🔹🔹 (۱) برخی پژوهشگران که روی این خطبه کار کرده‌اند (برای نمونه خانم ناهید طیبی و خانم اسمر جعفری در مقالاتی مستقل) نقل المسترشد را به عنوان منبع این خطبه معرفی کرده و برای نشان دادن عدم اعتبار این نقل، بیشتر بر روی ضعف سندی آن (به خاطر حضور شعبی در سند) تکیه کرده‌اند. جدا از آن که در این تحقیقات به عدم نقل بخش 2️⃣ خطبه ۸۰ در کتاب المسترشد توجهی نشده، به نظر می‌رسد پاسخ ارایه شده در مورد بخش1️⃣ نیز همچنان خالی از ابهام نیست. چه آن که ضعف سندی منابع تحریر بلند، گرچه برای عدم اعتماد به نامه یا خطبه، تا حد خوبی بسنده است، اما دلیل کافی برای جعلی بودن این تحریر به شمار نمی‌رود. (۲) در بخش دوم ارائه‌ام، تلاش کردم -شاید برای اولین بار- به این کاستی‌ها بپردازم. با بازنگری در فرآیند تدوین نهج‌البلاغة و توجه به بهره‌گیری سیدرضی از کتب متقدم خود، نشان دادم که سید رضی بخش قابل توجهی از نهج‌البلاغة را با بهره‌گیری از کتاب قبلی خود: خصائص‌الأئمه تدوین کرده است. از جمله دو بخش 1️⃣ و 2️⃣ خطبه ۸۰، دو حکمت مستقل پیاپی همین اثر بوده‌اند که به هنگام انتقال به نهج‌البلاغة، به طور سهوی در هم ادغام شده‌اند. (اشاره اشتباه به خطبه بودن این متن نیز در اثر همین جابجایی ایجاد شده است.) (۳) همچنین در ادامه‌ی ارائه‌ی خود، بر اساس شواهد متعدد متنی نشان دادم که منبع سید رضی برای ثبت بخش 1️⃣ خطبه در کتاب اول خود (خصائص الأئمه) نیز کتاب المسترشد نبوده و به احتمال بسیار زیاد، سید آن را از کتاب رسائل الأئمه شیخ کلینی نقل کرده است. خوشبختانه گزارشی از متن کامل تحریر مفصل نامه به نقل کتاب رسائل الائمه کلینی، به واسطه‌ی کتاب کشف المحجة ابن‌طاوس به دست ما رسیده است؛ لذا امروزه می‌توانیم متن منبع اصلی سیدرضی یعنی تحریر مفصل نامه را بدون اعمال تقطیعات سید رضی، ملاحظه کنیم و آن را مستقلا مورد بررسی قرار دهیم و در مورد اصالت بخش‌های اختلافاتی دو تحریر مختلف نامه‌ی مزبور داوری کنیم. منبع: کانال تلگرامی محمد قندهاری👇 @sulaym بقیه در بخش بعدی👇
💢 اعتبار سنجی خطبه 80 نهج البلاغه 📝 چکیده ارائه محمد قندهاری در جلسه آخر کارگاه تصویر زن در نهج البلاغه بخش ۲ از ۲ (ادامه از بخش اول) (۴) در بخش سوم ارائه‌، با دقت در فضای صدور نامه و متن آن نشان دادم که چرا تحریر مفصل از نامه را نمی‌توان از لحاظ تاریخی اصیل دانست. این نامه در شرایطی جنگی و به نیت جذب نیرو برای لشکر نوشته شده تا در کوی‌ و برزن کوفه خوانده شود و مردم با شنیدن آن به شرکت در مبارزه علیه تجاوزات و تعدی‌های شامیان و یا خوارج ترغیب شوند. اضافاتی که در تحریر مفصل نامه مشاهده می‌شود، از هدف این نامه بسیار دور است و به جای ترغیب، مخاطب را درگیر بحث‌های اعتقادی و تاریخی ریز جدلی کرده است. تحلیل متن این افزوده‌ها نیز حکایت از آن دارد که راویانی متأخر، با استفاده از منابع سنی و با نیات جدلی، مواردی ناهمگون را به اینجا و آنجای نامه افزوده‌اند و بدین وسیله، نامه را از هدف اصلی‌اش منحرف کرده‌اند. در ارائه‌ی خود، با ذکر مثال‌هایی نشان دادم که چگونه بخش‌های متفاوت تحریر بلند، یکپارچگی و همگنی متن نامه را بهم زده‌اند. تحریر کوتاه نامه، تنها به مروری کلی بر تاریخ خلافت و حقانیت امیرالمومنین علیه‌السلام اکتفا کرده است. اما در تحریر بلند، توضیحات و حاشیه‌هایی جدلی در میانه‌ی متن نامه افزوده شده و از افرادی فرعی و کم‌اهمیت نام برده شده و به سخنان افراد مختلف و اتفاقات جزئی تاریخی استناد شده است که بیشتر این مطالب را عینا می‌توان در دیگر منابع اهل سنت نیز مشاهده کرد. این افزوده‌ها منجر به آشفتگی و بهم‌ریختگی متن تحریر بلند نامه شده است. ⭕️ یکی از این افزوده‌های جزئی، فقره مورد نظر ماست. بر اساس آنچه گفته شد، به نظر می‌رسد راوی (سازنده) تحریر بلند نامه، مناسب دیده که در متن نامه پس از یادکرد عائشه‌ (در جریان جنگ جمل) به منظور قدح وی، اخباری در نکوهش کلٌی زنان را بیافزاید و در راستای همان سیاست جدلی، از متن روایتی معروف میان اهل سنت کمک گرفته است که حکایت از نقصان عقل و ایمان زنان دارد. (نمونه ای از نقل‌های سنی این حدیث از ابن عمر در صحیح مسلم) با تقطیع این بخش از نامه مفصل و ثبت آن به صورت مستقل در خصائص‌الأئمه و سپس انتقال آن به نهج‌البلاغة، متن بخش اول خطبه ۸۰ شکل گرفته است. (۵) گفتنی است نقل تحریر مختصر نامه، به دو کتاب الغارات و الامامةوالسیاسة منحصر نمی‌شود و در منابع متقدمی چون کتب ابومخنف (م. ۱۵۷ق)، العقد الفرید از ابن عبدربه (م. ۳۲۸ق) و کتب شیخ مفید (م. ۴۱۳ق) نیز می‌توان تحریرهای دیگری از آن یافت. در هیچ یک از این تحریرهای مختصر و قدیمی‌تر نامه، اثری از بحث نکوهش زنان وجود ندارد. در این میان، به خصوص نقل کتاب الجمل ابومخنف و نیز خطبه ۱۷۲ نهج البلاغة از همین نامه از اهمیت ویژه‌ای برخوردارند. کتاب الجمل ابومخنف از این جهت مهم است که نویسنده متقدم آن، به دنبال ثبت سخنان مرتبط با جنگ جمل بوده است. از آنجا که این بخش نکوهش زنان در تحریر بلند نامه، دقیقا در بخش مرتبط با جنگ جمل آمده است، انتظار می‌رفت که در نقل ابومخنف مشاهده شود. اما در نقل کتاب الجمل ابی‌مخنف عبارتی دال بر نکوهش زنان به چشم نمی‌خورد. اشتراک متنی قابل توجه خطبه ۱۷۲ نهج‌البلاغة با تحریر کوتاه نامه به نقل الغارات، نیز نشانگر دسترسی جداگانه سیدرضی به تحریر کوتاه نامه است. بخش جنگ جمل از نامه در نقل خطبه ۱۷۲ نیز کامل به نظر می‌رسد، اما باز خالی از نکوهش زنان است. بنابراین، اگر بخواهیم تنها از دریچه نهج‌البلاغة به این نامه نگاه کنیم، باز می‌بایست بین نقل‌هایی که سید رضی از تحریر کوتاه (خطبه ۱۷۲) و تحریر بلند نامه (خطبه ۸۰) آورده است، فقط یکی را انتخاب نماییم. به عبارت دیگر نمیتوان همزمان هر دو خطبه را سخن امیرالمومنین علیه السلام دانست. ✨ در نهایت می‌توان نتیجه گرفت که بخش اول خطبه ۸۰ نهج‌البلاغه در حقیقت قطعه‎ای از تحریر مفصل و تحریف‌شده از نامه است که توسط راویان متاخر و با بهره‌گیری از منابع سنی به تحریر متقدم نامه افزوده شده است. قابل توجه است که بخش دوم این خطبه نیز، در متقدم‌ترین منابع به عنوان سخن خلیفه دوم، عمر بن خطاب، ذکر شده که سازوکار انتساب آن به امیرالمومنین ع نیازمند پژوهش‌های مستقل است. 🔸 لازم به ذکر است تفصیل این بحث، با ذکر ارجاعات و دلایل تکمیلی، به زودی در قالب مقاله‌ای مستقل منتشر خواهد شد. منبع: کانال تلگرامی محمد قندهاری👇 @sulaym @sulaym عضویت در کانال بررسی روایات👇 @shenakhtehadis @shenakhtehadis
سوال: آیا روایت زیر صحیح است: امام صادق: «هر مسلمانی که کنیز دارد، می تواند کنیزش را در اختیار هر شخصی بگذارد و در عوضش پول بگیرد تا سنت الله را به جای آورده، خداوند از او راضی شود» منبع: تهذیب الاحکام(ترجمه آیت الله بروجردی)،جلد 7 ، صفحه ۲۴۲ پاسخ: به صفحه مورد نظر در کتاب تهذیب الاحکام مراجعه کردیم و همانطور که انتظار داشتیم دیدیم که متن احادیث، فرق داشت و تحریف شده بود. ضمنا آیت الله بروجردی کتاب تهذیب الاحکام را ترجمه نکرده اند ولی نویسندگان اینگونه مطالبِ فریبکارانه برای تخریب آقای بروجردی، نام او را نیز وارد کرده اند تا علاوه بر تخریب چهره امام صادق(علیه السلام) چهره مراجع خوشنام عصر حاضر را نیز خراب کنند. علاوه بر این، در هیچیک از روایات نیامده بود که در ازای تحلیل کنیز، پول بگیرد و در هیچ روایتی نیز نگفته بود که این سنت خداست. ضمنا حتی همان تحلیل (جایز و حلال کردن رابطه با کنیز خود برای فرد دیگر) نیز در صفحه بعد نهی شده بود یعنی گرچه حرام نباشد اما ناپسند و مکروه دانسته می شود: [الحديث 11] ... سَأَلْتُهُ عَنِ الرَّجُلِ يُحِلُّ فَرْجَ جَارِيَتِهِ؟ قَالَ: لَا أُحِبُّ ذَلِك‏. ترجمه: راوی میگوید: از امام (ع) پرسیدم آیا جایز است که انسان، رابطه با کنیزش را برای فرد دیگری مجاز و حلال کند؟ فرمود: این کار را نمی پسندم. منبع: تهذیت الاحکام، ج7، ص: 242 نکته دیگر اینست اگر بر فرض، کسی بخواهد رابطه بین کنیز خودش با فرد دیگری را حلال و مجاز کند بلافاصله آن کنیز بر خودش، حرام می شود زیرا یک زن هیچگاه به صورت همزمان نمی تواند همسرِ دو مرد باشد. همچنین اگر قبلا در عمل با آن کنیز رابطه داشته، برای حلال شدن رابطه دوم باید مدتی صبر شود که شبیه عدّه طلاق است و به آن «استبراء رحم» میگویند. درباره برده ها و احکام کنیزها بنده حدود ده تا وویس مهم(مجموعا حدود 100 دقیقه) در کانال پاسخهای صوتی در تلگرام و ایتا با آدرس « @pasokhvoice » منتشر کرده ام که هرکس واقعا جویای حقیقت است می‌تواند آنها را بشنود و مطالب ناگفته و مهمی در آن خواهید یافت. به طور کلی استناد به یکی دو تا حدیث که معلوم نیست راوی آنها کیست و شاید راویان در متنِ آن دستکاری کرده باشند، شیوه علمی نیست بلکه هر روایت را باید صرفا پس از سنجش با قرآن و بررسی سند و متن و قرائن دیگر، مورد استناد قرار داد و اینکه عده ای هر روایتی پیدا میکنند در ترجمه اش دستکاری میکنند و بعد میگویند حدیث امام صادق (ع) است، بر خلاف صداقت و بر خلاف شیوه علمی است. (ع) عضویت کانالها در ایتا و تلگرام👇 @pasokhvoice @pasokhtext @shenakhtehadis عضویت در کانال واتساپ👇 https://chat.whatsapp.com/KXT1MbWtDTJ10clN97hAt2
با سند صحیح از امام صادق (ع) نقل شده که فرمودند: إن بَلَغَکُم عن صاحبِ هذا الأمرِ غَیبةٌ فلا تُنکِروها ترجمه: اگر به شما خبر رسید که صاحب امر ِ (امامت)، (در یک دوره) غایب خواهد بود، آن را انکار نکنید. منبع: کلینی، الکافی(چاپ دارالکتب الاسلامیه)، ج 1، ص: 338 عضویت کانالها در ایتا و تلگرام👇 @pasokhvoice @pasokhtext @shenakhtehadis عضویت در کانال واتساپ👇 https://chat.whatsapp.com/KXT1MbWtDTJ10clN97hAt2
🔸نهج البلاغه منبعی فرهنگی نه فقهی🔸 ✍️نفیسه مرادی t.me/female_Interpretation 🔹نهج البلاغه مجموعه ای از خطبه‌ها، نامه‌ها و حکمت‌های منسوب به امام علی علیه السلام می‌باشد که توسط سید رضی جمع آوری شده است. با این که مجموعه ای از روایات است، اما هرگز در زمره منابع روایی شیعه جهت استخراج احکام فقهی قرار نگرفته است. هم به این دلیل که تمام محتوا مرسل است، یعنی بدون ذکر نام راویان نگاشته شده، هم به این علت که مقدار کمی از مسائل فقهی در آن بیان شده است. به قول آیت الله مکارم شیرازی «تنها بخش کوچکى از نهج البلاغه است که از احکام فرعیّه تعبّدیّه سخن مى گوید». 🔹هر چند نهج البلاغه در امور فقهی و احکام شرعی کاربرد ندارد، اما کتابی فرهنگ ساز است و محتوای آن می‌تواند بر فرهنگ جامعه اثرگذار باشد، به طوری‌ که نقش آفرینی فرهنگی نهج البلاغه بعد از انقلاب اسلامی پر رنگ‌تر نیز شده است. از این رو بزرگانی چون آیت الله مکارم‌شیرازی بر «قرار گرفتن نهج البلاغه در متن زندگی» تاکید دارند و چون پای مسائل فقهی در میان نیست، بررسی سندی را منتفی دانسته و بیان می‌کنند: «همان گونه که نوشته هاى فلاسفه بزرگ و علماى علوم مختلف و حتّى اشعار نغز شعراى نامى و مانند آن بدون نیاز به سلسله سند مقبول است، درباره محتواى نهج البلاغه نیز به همین دلیل و به طریق اولى مشکلى نداریم». 🔹با این حال ایشان بر این موضوع اذعان دارند که «اکثریت قریب به اتفاق مطالب نهج البلاغه مستدل و یا در خور استدلال هاى منطقى است و نیازى به سلسله اسناد به عنوان مباحث تعبدى وجود ندارد» و این یعنی اینکه برخی موارد وجود دارد که سلسله سندشان مخدوش است. 🔹شاید صرفا بررسی سندی روایاتی که در استنباط‌های فقهی کاربرد دارند، ضروری باشد، اما از آنجایی که جامعه برای اسلامی کردن خود، سعی می‌کند تا هر چه بیشتر عامل به روایات معصومین علیهم السلام باشد، یقینا روایاتی که با فرهنگ عمومی جامعه سر و کار دارند نیز باید از نظر صحت و سلامت مورد بررسی دقیق قرار گیرند، مانند روایات پیرامون زنان. 🔹از سوی دیگر اعتبار سنجی بخشی از محتوای نهج البلاغه به معنای طرد تمام محتوای آن نیست. چرا که وجود روایات ضعیف در منابع روایی متقدم و متاخر نیز باعث تضعیف جایگاه آن‌ها نشده است. 🔹از این رو اعتبارسنجی عباراتی با محتوای زنان در نهج البلاغه، علاوه بر اینکه جایگاه نهج البلاغه را تنزل نمی بخشد، بلکه در صورت اثبات عدم صحت برخی موارد، باعث برطرف شدن بسیاری از شبهات از دامن دین و امیرالمؤمنین علی علیه السلام نیز می‌شود. 🔹خطبه ٨٠ نهج البلاغه یکی از آن مواردی است که با آنکه کاربرد فقهی ندارد، اما در برخی تفاسیر به کار رفته است. به عنوان نمونه آیت الله طیب در تفسیر اطیب البیان از عبارات این خطبه برای اثبات ناقص العقلی زنان و برتری مردان بر ایشان استفاده نموده است. و این در حالی است که تفاسیر نیز خود فرهنگ سازند. 🔹در ٨ جلسه درس‌گفتار «تصویر زن در نهج البلاغه» با بررسی خطبه ٨٠ نهج البلاغه به صورتی علمی و روشمند نشان داده شده که این عبارات از امیرالمؤمنین علی علیه السلام نیست و یقینا اثبات عدم صحت خطبه ٨٠، هیچ خللی در جایگاه و اعتبار مضامین بلند نهج البلاغه ایجاد نخواهد کرد. @shenakhtehadis @shenakhtehadis
* در كَانَ لِي فِيمَا مَضَى أَخٌ فِي اللَّهِ وَكَانَ يُعْظِمُهُ فِي عَيْنِي صِغَرُ الدُّنْيَا فِي عَيْنِهِ وَكَانَ خَارِجاً مِنْ سُلْطَانِ بَطْنِهِ فَلا يَشْتَهِي مَا لا يَجِدُ وَلا يُكْثِرُ إِذَا وَجَدَ وَكَانَ أَكْثَرَ دَهْرِهِ صَامِتاً فَإِنْ قَالَ بَذَّ الْقَائِلِينَ وَنَقَعَ غَلِيلَ السَّائِلِينَ قسمت اول حکمت ۲۸۹ نهج البلاغه در گذشته برادرى الهى و دينى داشتم (كه وصفش چنين بود): آنچه او را در نظرم بزرگ جلوه مى داد كوچكى دنيا در نظر او بود. او از تحت حكومت شكم خارج بود ازاينرو آنچه نمى يافت اشتهايش را نداشت (و به دنبال آن نمى رفت و آنچه را مى يافت زياد مصرف نمى كرد. بيشتر اوقات زندگانى اش ساكت بود و (در عين حال) اگر سخنى مى گفت بر گويندگان چيره مى شد و عطش سؤال كنندگان را فرو مى نشاند. بخش دوم در دومين وصف مى فرمايد: «او از تحت حكومت شكم خارج بود ازاينرو آنچه نمى يافت اشتهايش را نداشت (و به دنبال او نمى رفت) و آنچه را مى يافت زياد مصرف نمى كرد»؛ (وَكَانَ خَارِجاً مِنْ سُلْطَانِ بَطْنِهِ فَلا يَشْتَهِي مَا لا يَجِدُ وَلا يُكْثِرُ إِذَا وَجَدَ). در حديثى كه در كتاب شريف كافى از رسول خدا صلی الله علیه وآله نقل شده مى خوانيم: «أَكْثَرُ مَا تَلِجُ بِهِ أُمَّتِي النَّارَ الاَْجْوَفَانِ الْبَطْنُ وَالْفَرْجُ؛ بيشترين چيزى كه امت من به وسيله آن وارد آتش دوزخ مى شوند دو چيز ميان تهى است: شكم و فرج». حديث ديگرى از همان حضرت و در همان كتاب آمده است: «ثَلاثٌ أَخَافُهُنَّ عَلَى أُمَّتِي مِنْ بَعْدِي الضَّلالَةُ بَعْدَ الْمَعْرِفَةِ وَمَضَلاَّتُ الْفِتَنِ وَشَهْوَةُ الْبَطْنِ وَالْفَرْجِ؛ سه چيز است كه بعد از خودم بر امتم از آن بيمناكم: گمراهى بعد از معرفت و آزمايش هاى گمراه كننده و شهوت شكم و شهوت جنسى». در حديث ديگرى نيز در همان باب از امام باقر علیه السلام آمده است كه فرمود: «هيچ عبادتى برتر از خويشتن دارى درمورد شكم و شهوت جنسى نيست»: (مَا مِنْ عِبَادَةٍ أَفْضَلَ مِنْ عِفَّةِ بَطْنٍ وَفَرْجٍ). @shenakhtehadis @shenakhtehadis
مقاله استاد جعفر شهیدی - 20120509085730-4048-1944.pdf
286K
مقاله ای برای اهل تحقیق: آیا واقعا عبد الله بن ابي السرح(برادر رضاعی عثمان) از کاتبان وحی بوده؟ آیا به راستی قرآن را تحریف می کرد؟ آیا علت مرتد شدنش به این مسایل مربوط بود؟ 10 صفحه متن پی دی اف از مجله یغما (شماره 11 - سال 1351ش) نگاهی انتقادی از دکتر سید جعفر شهیدی درباره برخی از روایات تاریخی درباره ارتداد ابن ابی سرح عضویت کانالها در ایتا و تلگرام👇 @pasokhvoice @pasokhtext @shenakhtehadis عضویت در کانال واتساپ👇 https://chat.whatsapp.com/KXT1MbWtDTJ10clN97hAt2
لینک مقاله ای دیگر که یکی از فضلا زحمتش را کشیده اند👇 به مناسبت نزدیک شدن روز ۱۹ فروردین سه نظر در باره انگشتر شرف شمس: الف. دعای امیر المومنین(ع) ب. از اخبار جعلی و ساختگی بهائیان ج. نه این و نه آن برای اطلاع بیشتر بنگرید:👇 http://hhmoghadam.andishvaran.ir/fa/ShowNote.html?ItemId=18505
پرسش: اخیرا مکررا در فضای مجازی نقل می شود که « در پایان معراج پیامبر ص هنگامی که می خواستند برگردند خداوند برای خداحافظی با ایشان ، عبارت یاعلی را فرموده و پیامبر ص نیز در جواب ، یاعلی گفته اند‌ بنابراین ما نیز باید این جمله را هنگام خداحافظی بگوییم». کسانی که این مطلب را نشر می دهند چند کتاب را نیز به عنوان منبع ذکر می کنند. آیا چنین روایتی در منابع معتبر وجود دارد یا خیر؟ پاسخ: این داستان کذب محض است و در هیچیک از منابع شناخته شده و قدیمی حدیث شیعه - حتی با سند ضعیف - نقل نشده است. کتابهایی که به عنوان منبع آن ذکر شده اند نیز همگی از کتابهای فارسی جدید هستند و هیچیک از آنها از منابع معتبر حدیث و تاریخ شیعه نیستند. کسانی که این مطالب را جعل می کنند یا جاهلند یا دروغگوهای حرفه ای هستند و از تولید این اکاذیب اهداف خطرناکی همچون بدنام کردن شیعه و سرگرم کردن شیعیان به جعلیات و خرافات دارند. در هر حال ما به هیچ وجه مجاز به نشر چنین مطالبی نیستیم زیرا مصداق «دروغ بستن به معصومان(ع)» ، نشر اکاذیب و تخریب وجهه تشیع است. اینگونه مطالب شبیه ساخته های علی اللهی ها یا نُصَیریه و برخی از صوفیه است و ربطی به مکتب تشیع و احادیث اهل بیت علیهم السلام ندارد. گفتنی است علی اللهی ها و نُصَیریه(علویهای سوریه و ترکیه) عقاید انحرافی همچون تناسخ و حلول دارند و امیرالمومنین(صلوات الله علیه) را تقریبا دارای الوهیت و خدایی می دانند. نُصیریها فرقه ای منحرف بودند که در زمان غیبت صغری از شیعه جدا شدند و به مخالفت با نواب اربعه(چهار نایب خاص) پرداختند. پیشوای آنان که محمد بن نُصَیر نمیری بصری نام دارد ادعای بابیت کرد و انحرافات اخلاقی شدیدی داشت تا جایی که توقیعی از جانب امام(ع) در لعن وی صادر شد. عضویت در کانالها در ایتا و تلگرام👇 @pasokhvoice @pasokhtext @shenakhtehadis لینک عضویت گروه در واتساپ👇 https://chat.whatsapp.com/KXT1MbWtDTJ10clN97hAt2
⚠️ کاستی‌های رایج برخی مقالات مرتبط با راویان متهم به غلو شاید 15 سال پیش تحقیق در مورد متهمان به غلو بدون استفاده از امکانات نرم‌افزاری برای مطالعه همه روایات راوی، و یا بدون توجه به دسترسی‌های جدید به منابع خاص غالیان عجیب نبود (هرچند همان موقع نرم‌افزارهایی بود، و هم آثاری چون الاعیاد، الهفت و کتاب المجموع نشر یافته بود.) ولی با دسترسی‌های گسترده امروز، قضاوت‌های خوشبینانه، بی‌توجه به قرائن نویافته غلوپژوهی سزاوار مقالات علمی در این زمینه نیست. نمونه‌ای از مقالات تازه نشر که هیچ از منابع غالیان نگفته‌اند: - «پذیرفتنی یا نپذیرفتنی بودن غلو صالح بن سهل»، موسوی، میرصفی، علوم حدیث ش98، 1399ش - «نقد و بررسی دیدگاه نجاشی درباره عبدالله بن قاسم حضرمی»، موسوی، نجفی، اعتبارسنجی، ش3، 1399ش - «شخصیتِ رجالی فزاری»، موحدی، حشمت پور، علوم حديث ش96، 1399ش مثلاً مقاله اول به اتکای روایتی از خود راوی با ژانری رایج در میان متهمان به غلو، مدعی شده که راوی از غلو توبه کرده، و سلامت روایاتش بدین جهت است؛ و یا مقاله دوم فراوانیِ روایاتِ راوی از امام صادق ع و روایات نکردنش از امام کاظم ع در منابع امامی را شاهد این گرفته که انحراف راوی متعلق به دوره امام کاظم بوده است، و لذا دیگر امامیه از او روایت نکرده‌اند. غافل از آن‌که این حالِ بسیاری از متهمان و غیر متهمان است که با وجود درک ائمه بعدی ع چندان روایتی از ایشان ندارند. و بلکه غالیانی مانند نصیریه هم روایاتی از بعد از امام کاظم ع نقل نکرده‌اند. و کمی قبل‌تر هم مقالات بسیاری با این کاستی مواجهند؛ مانند مقالات پرتعداد در مورد محمد بن سنان (مثلاً از آقایان ستوده، جباری و...). هرچند دربرابر کسانی فحص جامع‌تری داشته‌اند (مانند آقای حمید باقری). 🔺چند پیشنهاد در راستای ارتقای این دست از رجال‌پژوهی‌ها 1- سزاوار است محققان فحص خود را به منابع اصلی امامیه محدود نکنند. گزینش فقها و محدثان به‌نام امامی از اخبار راوی لزوماً نگاهی جامع در مورد راوی به دست نمی‌دهد. ضروری است اخبار راوی در منابع فرق دیگر (در اینجا خاصه غالیان) و منابع متساهل‌تر امامی نیز بررسی شود. 2- تلاش شود به جای نگاه اصولی به آرای رجالیان متقدم، در هر مورد به تفصیل از زمینه‌های تاریخی قضاوت‌ها بحث شود، و تحلیل‌های غیرمستند متأخرانی چون مجلسی اول، وحید بهبهانی و مامقانی که دسترسی‌های امروز را نداشتند، مسلم انگاشته نشود. 3- در بررسی روایات راوی هم به بررسی تطبیقی متون روایات راوی با دیگر راویان توجه شود، و نقد مضمونی هم ناظر به پیچیدگی‌های عقاید فرقه مورد نظر صورت گیرد. به عنوان نمونه، در مورد غالیان باید در نظر داشت صرف گستردگی روایات همسو با امامیه، غلو راوی را نفی نمی‌کند. به چند محور اشاره می‌کنیم: - استنادات غالیان به آیات و اخبار توحیدی بر الوهیت امیرالمؤمنین ع از مطالبی که وجودش در کتب نصیریان و غالیان گاهی ناهمسو با اعتقاد به الوهیت امیرالمؤمنین ع تلقی شده، روایات و خطب توحیدی کتب نصیریان است. البته چنین برداشت ابتدایی ظاهری از اخبار و خطب توحیدی و تلقی جمع‌ناپذیری آن با غلو غریب نمی‌نماید. اما با این همه، غالیان حتی برای همین اخبار و خطب مخالف با غلو نیز تفسیری کاملاً غالیانه به دست داده‌اند، و آن اعتقاد توحید امیر المؤمنین بالألوهية است. این در میان نصیریان بسیار رایج است. - توجه به اخبار ضد اباحی نزد غالیان اباحی برخی می‌پندارند که اباحی بودن برخی از سران غلو یا متهمان به غلو با عمل نسبی ایشان به برخی از مظاهر فقه و یا نقل برخی از مباحث فقهی قابل جمع نیست. در برابر باید گفت از اساس اباحی‌گری سران فرَق اباحی اسلامی عموماً به شکل اباحه کامل ظهور نداشته است. عالمان سلف هم در نسبت اباحه به این سران چنین ادعایی نداشته‌اند که غالیان در فضای عمومی اسلامی به فسق و فجور علنی و ترک واجبات می‌پرداخته‌اند. (نمونه: کشی، 539) باید دانست در کتب نصیری حقائق اسرار، الرسالة المصریة، دیوان خصیبی و… در عین اباحی‌گری و تجویز صریح شرب خمر، شطرنج، غنا و… دعوی زهد و تقوا و تأکید شدید بر تقیه در اباحه نیز مطرح می‌شود. اباحی‌گری جمعی از غالیان و صوفیان آن قدر شدید است که گاه اعتراض شدید برخی از هم‌مذهبان اهل اباحه را بر می‌انگیخته است، و برخی غالیان بر فرق اباحی‌تر خرده می‌گرفتند. - رد و لعن برخی از سران غلو گرچه برخی از متاخران امامی رد راوی بر برخی غلات را شاهد نادرستی اتهام غلو می‌گیرند. اما امروزه شواهد بسیاری در دست داریم که غالیان بیش از همه بر منازعات میان خود تاکید داشته، و از دیگر منازعان غالی و البته از امامیه بیش‌تر برائت جسته‌اند. چنان‌که مثلاً خصیبی فراوان سران اسحاقیه و مخمسه را لعن می‌کند. 🎁ده‌ها شاهد نکات اخیر را به تفصیل در کتاب در دست نشر نصیریه گرد آورده‌ام (اکبری، 1400، بخش3-2-2، 3-5-2، 3-6-3 تا 3-6-5). @Gholow
حدیث از امام حسن علیه السلام
ازدواج و طلاق های امام حسن ع - 1.mp3
5.23M
حقایق ناگفته درباره ازدواج و طلاق های امام حسن علیه السلام آیا امام حسن (ع) مطلاق یا طلّاق بودند و امیرالمؤمنین (ع) از همسر دادن به او نهی کردند؟ بخش اول - 9 دقیقه (ع) (ع) عضویت کانالها در ایتا و تلگرام👇 @pasokhvoice @pasokhtext @shenakhtehadis عضویت در کانال واتساپ👇 https://chat.whatsapp.com/JsgIpTf31whGSs80EWSDwh
ازدواج و طلاق های امام حسن ع - 2.mp3
3.16M
حقایق ناگفته درباره ازدواج و طلاق های امام حسن علیه السلام آیا امام حسن (ع) مطلاق یا طلّاق بودند و امیرالمؤمنین (ع) از همسر دادن به او نهی کردند؟ بخش دوم - 6 دقیقه منشأ روایات اغراق آمیز درباره آمار ازدواج و طلاقهای امام مجتبی (ع) چیست؟ انگیزه و نقش بنی عباس چه بوده است؟ (ع) (ع) عضویت کانالها در ایتا و تلگرام👇 @pasokhvoice @pasokhtext @shenakhtehadis عضویت در کانال واتساپ👇 https://chat.whatsapp.com/JsgIpTf31whGSs80EWSDwh
ازدواج های امام حسن ع و پیامبر ص - 3.mp3
4.19M
ناگفته ها درباره ازدواج های امام حسن علیه السلام + ازدواجهای حضرت محمد (ص) منشأ روایات اغراق آمیز درباره آمار ازدواج و طلاقهای امام مجتبی (ع) چیست؟ انگیزه و نقش بنی عباس چه بوده است؟ بخش سوم - 8 دقیقه آمارهای کتب تاریخی و روایی (مثلا درباره بنی قریظه) تا چه حد صحت دارند؟ تعداد همسران پیامبر (ص) چقدر بوده؟ ماجرای «زنان موهوبه»(ازدواجهای تشریفاتی و صوری) چه بوده است؟ آیا پیامبر اکرم (ص) هیچگاه صیغه (ازدواج موقت) کرده اند؟ ماجرای ازدواج رسول خدا (ص) با عایشه چه بوده است؟ آیا همه روایات کتاب کافی کلینی (ره) کاملا صحیح هستند؟ (ع) عضویت کانالها در ایتا و تلگرام👇 @pasokhvoice @pasokhtext @shenakhtehadis عضویت در کانال واتساپ👇 https://chat.whatsapp.com/JsgIpTf31whGSs80EWSDwh