eitaa logo
شقشقیات. احمدی شیرازی
299 دنبال‌کننده
22 عکس
4 ویدیو
0 فایل
امیدواریم که در اینجا بتوانیم به تحلیل متون دینی و ایجاد سوال برای پژوهشگران و طلاب بپردازیم. @M_AhmadiShirazi دو کانال دیگر مربوط به استاد: @osul_mozaffar @ahmadishirazihekmat
مشاهده در ایتا
دانلود
شقشقیه ۱ «شرح الاسم» اصطلاح «شرح الاسم» مشترک لفظی بين دو معناست: ۱. گاهی مراد از آن «تعریف لفظی» یعنی «تبدیل لفظ به لفظ» است که عموما در کتب فرهنگ لغت با آن سر و کار داریم. حاجی سبزواری می‌فرماید : «تعریف اسمی هو شرح الاسم» (شرح المنظومه، قسم المنطق، غوصٌ في المعرّفات) ۲.گاهی نیز مراد از آن «مای شارحه» است که قبل از هل بسیطه می‌آید. اصطلاح شرح الاسم در علوم مختلفی مثل منطق، فلسفه و حتی اصول و فقه مورد استفاده قرار گرفته است. لذا در هر مورد باید دید که مقصود متکلم از شرح الاسم کدام یک از این دو اصطلاح است تا دچار خلط مبحث و به تبع آن عدم فهم نشویم.
شقشقیه ۳ «مطلب ما، مطلب هل، مطلب لم» مرحوم حاجی سبزواری در منطق منظومه می‌فرمایند : «أس المطالب ثلاثة علم ***مطلب ما، مطلب هل، مطلب لم» یعنی اساس مطالب سه چیز است که باید دانسته شود : مطلب ما، مطلب هل و مطلب لم. حضرت علامه حسن زاده رحمه الله در توضیح این بخش می‌فرمایند : مطالبی که اساس علم هستند شش تاست (که بازگشت به همان سه مطلب در شعر حاجی می‌کند) : دو مطلب ما، یعنی مای شارحه و مای حقیقیه، دو مطلب هل، یعنی ها بسیطه و هل مرکبه، و دو مطلب لم، یعنی لم ثبوتی و لم اثباتی. سپس می‌فرمایند : همه‌ی علوم بر گرد این شش مطلب می‌چرخند. زیرا علوم عبارتند از : مبادی (تصوریه و تصدیقیه)، موضوعات و مسائل. مبادی تصوريه، مطالب مای حقیقیه هستند. مبادی تصدیقیه، مطالب هل هستند. موضوعات علوم، مطالب ما هستند. و مسائل علوم، مطالب هل مرکبه هستند. و در نهایت می‌فرمایند که هل بسیطه‌ی جمیع علوم بر عهده علم اعلی یعنی فلسفه می‌باشد‌. شرح منظومه علامه حسن زاده، ج ۱، ص ۱۹۰
شقشقیه ۱۳ «مشترک لفظی و معنوی ۳» در علم منطق، در چند مبحث از مشترک لفظی و معنوی صحبت می‌شود مثل مباحث الفاظ، مبحث تعریف، صناعت مبالغه و ... در این علم وقتی از مشترک لفظی و معنوی صحبت می‌شود، از همان اصطلاح ادبیاتی و اصولی بحث می‌شود نه از اصطلاح فلسفی که در آینده به آن خواهیم پرداخت. مثلاً حاجی سبزواری در بحث «معرف» می‌فرمایند که: لفظ تعریف کننده(معرف بکسر الراء المعجمة) باید از لحاظ صدق و مصداق با لفظ تعریف شونده(معرف بفتح الراء المعجمة) مساوی باشد و همچنین باید اجلی از او باشد، و در ادامه می‌فرمایند که: «فلا مجاز و القرینة اختفت... و شرکة اللفظ و ما تشابهت» یعنی تعریف کننده نباید مشترک لفظی باشد. در اینجا بحث بر سر الفاظ است و همان اصطلاح ادبی مدنظر است که در تعریف نباید لفظی که مشترک لفظی است بیاید. @sheqsheqiat