eitaa logo
شقشقیات. احمدی شیرازی
311 دنبال‌کننده
13 عکس
2 ویدیو
0 فایل
این کانال مربوط به استاد مصطفی #احمدی_شیرازی از اساتید سطوح عالی حوزه است در اینجا تحلیل متون دینی و ایجاد سوال برای پژوهشگران و طلاب می‌پردازیم. @M_AhmadiShirazi دو کانال دیگر مربوط به استاد: @osul_mozaffar @ahmadishirazihekmat
مشاهده در ایتا
دانلود
شقشقیة صاحب جواهر در مبحث «وجوب نفسی یا غیری داشتن وضو» مباحث مفصلی را مطرح می‌نمایند. یکی از مبانی ایشان که در اینجا ذکر شده و در جاهای مختلفی از علم کاربرد خواهد داشت این است که ایشان «داشتن فایده ای غیر از تعلیق را سادّ (مسدود کننده) باب حجیت مفهوم شرط» می‌دانند. این بحث را در کتب اصول با عنوان شرایط مفهوم شرط، و انحصاری بودن علیت بین شرط و جزا می‌توان مشاهده کرد. @sheqsheqiat
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
إِنَّا لِلَّهِ وَإِنَّا إِلَیْهِ رَاجِعُونَ مِّنَ ٱلۡمُؤۡمِنِينَ رِجَالࣱ صَدَقُواْ مَا عَٰهَدُواْ ٱللَّهَ عَلَيۡهِۖ فَمِنۡهُم مَّن قَضَىٰ نَحۡبَهُۥ وَمِنۡهُم مَّن يَنتَظِرُۖ وَمَا بَدَّلُواْ تَبۡدِيلࣰا
کلام استاد: «دستور قرآن برای بعد از پیروزی: استغفار_کنید!» ⏪حضرت استاد آیت الله حائری شیرازی رضوان الله تعالی علیه: ▫️ قرآن می‌گوید: «إِذَا جَاءَ نَصْرُ اللَّهِ وَالْفَتْحُ * وَرَأَيْتَ النَّاسَ يَدْخُلُونَ فِي دِينِ اللَّهِ أَفْوَاجًا * فَسَبِّحْ بِحَمْدِ رَبِّكَ وَاسْتَغْفِرْهُ ...». وقتی نصر و فتح، پشت سر هم آمد و دیدی که مردم فوج فوج در دین خدا وارد می‌شوند، «فَسَبِّحْ بِحَمْدِ رَبِّكَ وَاسْتَغْفِرْهُ إِنَّهُ كَانَ تَوَّابًا»، تسبیح کن، حمد خدا کن، استغفار کن. ▫️ پیروزی چه تناسبی دارد با استغفار؟ یعنی خدا نکند این امت فکر کنند که بازو و توان آنها بود که پیروزی آورد؛ حول و قوۀ آنها بود، فکر و برنامه‌ریزی آنها بود. نه! باید بگویند: «استغفر الله ربی و اتوب الیه». باید بگویند که همۀ اینها بود: «فَسَبِّحْ بِحَمْدِ رَبِّكَ». ▫️ امام هم وقتی رزمندگان ما در عملیات بیت‌المقدس و فتح‌المبین پیروزی‌هایی بدست آوردند فرمود: «مبادا پیدا کنید که این غرور، مایۀ می‌شود». خداوند به بنی‌اسرائیل می‌گوید: «به اینکه فرزند پیغمبرید و از بین شما پیغمبران زیادی آمده‌اند تفاخر نکنید. و می‌بینید که یهود به خاطر این تفاخر، با اینکه فرزندان انبیاء هستند، خداوند شدند. فرمود: «ضُرِبَتْ عَلَيْهِمُ الذِّلَّةُ وَالْمَسْكَنَةُ وَبَاءُوا بِغَضَب»: «ذلت و مسکنت بر آنها بارید و به غضب خدا مبتلا شدند؛ چون نعمت‌هایی که من به آنها داده بودم را به حساب خوبی خودشان گذاشتند نه به حساب لطف من. ▫️ یاد کنیم نعمت‌های خدا را. قبلاً کجا بودیم و الآن کجا هستیم؟ ما در سابق دوست شماره یک اسرائیل بودیم؛ اما الآن .. @sheqsheqiat
اللّهم إنّی استمد منک و فررت من نفسی الیک یا الله خذ بیدی و لا تکلنی علی نفسی طرفة عین أبدا ان شاءالله از امروز مطالبی در کانال قرار داده خواهد شد، دوستان عزیز در حق این حقیر سراپا تقصیر دعا بفرمایند.
یکی از مباحثی که توسط فقیه باید مورد بحث قرار گیرد، بحث از جبران ضعف سند به وسیله شهرت است. سوال دومی که در این بحث مورد دقت قرار می‌گیرد و البته منوط به پاسخ مثبت نسبت به سوال اول است، این است که اگر این روایت، از طرق عامه وارد شده باشد هم همین حکم را دارد؟ یعنی اگر روایت عامی باشد هم شهرت جابر ضعف آن است؟ به عبارت دیگر آیا این در حکم بین روایاتی که در کتب اصحاب نقل شده است و روایاتی که از طریق عامه نقل شده و در کتب ایشان ذکر شده است، فرقی نیست؟ جناب صاحب جواهر رحمة الله و رضوان الله تعالی علیه در جلد دوم کتاب جواهر صفحه ۴۳ ذیل بحث استنجاء در این باره می‌فرمایند که ظاهر اصحاب این است که به اخبار عامه التفاتی نمی‌شود، حتی در صورتی که جابری برای آن بتوان یافت، یعنی در واقع شهرت و اجماع و عمل اصحاب جابر واقعی برای ضعف روایات عامه به حساب نمی‌آیند: لکنّ الظّاهر من ملاحظة کلامه أنّها من طرق العامّة، فلا ینفع انجبارها بالشّهرة؛ إذ ظاهر الأصحاب عدم الإلتفات إلی أخبار العامّة و إن انجبرت. @sheqsheqiat
گاهی طلاب مبتدی در علم اصول گمان می‌کنند که بحث اقل و اکثر ارتباطی فقط یک مصداق دارد که آن هم اقلیة و اکثریة در اجزاء است اما حضرت آیت الله العظمی فاضل لنکرانی رحمه‌الله در کتاب سیری کامل در اصول فقه که تقریرات درس خارج اصول ایشان است در جلد دوازدهم صفحات ۳۳۱ تا ۳۳۴، در مبحث اقل و اکثر ارتباطی می‌فرمایند که اقل و اکثر ارتباطی چهار مصداق دارد: مصداق اول اقل و اکثر ارتباطی مساله‌ی اجزاء است. مثلا امر مامور بهی دائر باشد بین اینکه نه جزء باشد یا ده جزء. مصداق دومش مساله‌ی شرایط است. مثلا شک داریم که نماز پنج شرط دارد یا شش شرط، این هم یکی از مصادیق همین بحث است. مصداق سومش مساله‌ی جنس و نوع است. مثلا نمی‌دانیم که اطعام حیوان واجب است یا اطعام حیوان ناطق. البته به شرطی که نوع به همین شکل بیان شود، نه اینکه به نوع گفته شود انسان. مصداق چهارمش این است که امر دائر مدار بین عنوان طبیعی و عنوان حصه‌ی طبیعی باشد. آیت الله العظمی @sheqsheqiat
«مسابقه‌ی مورچه‌ها» یکی از خطرناک‌ترین اتفاقاتی که در راه رسیدن به هدف برای هر رهرو و هر سالکی ممکن است اتفاق بیفتند این است که دچار مغالطه‌ی «مسابقه‌ی مورچه‌ها» بشود. اما منظور از مغاطه‌ی چیست؟ اما اولا بگوییم که مسابقه مورچه‌ها چیست تا بعدا منظورمان را بیان کنیم، گاهی در برخی کشورها دیده می‌شود که برخی افراد مسابقه‌هایی را ترتیب می‌دهند و در آن حیوانات کوچکی را در محیطی می‌گذارند و هر حیوان و هر حشره‌ای که زودتر به خط پایان برسد، برنده مسابقه خواهد شد. حال منظور بنده از این مغالطه با چنین اصطلاحی این است که گاهی شخص یا یک مجموعه در حال پیمودن مسیر، هدف را و وضع مطلوب را فراموش می‌کند و به برتر بودن از بعضی از اطرافیان که آنها هم در این راه هستند اکتفا می‌کند، یعنی مشکل از اینجا شروع می‌شود که شخص به صرف برتر بودن از اطرافیان خود بسنده می‌کند و همین مقدار را ملاک برتری و حسن انجام وظایف می‌داند، در حالی که برای رسیدن به شرایط مطلوب بسیار عقب مانده است. او صرفاً مورچه‌ی برتر را کافی می‌داند در حالی که باید در این مسیر اسبی چالاک باشد. مخصوصا بسیاری از طلاب و اساتید و دانشجویان و دانش‌آموزان و همچنین بسیاری از مراکز علمی و آموزشی دچار چنین مغالطه‌ای می‌شوند. نتیجه این بحث این است که ما هیچ وقت نباید خود را با دیگران مقایسه کنیم بلکه همیشه خود را با شرایط مطلوب بسنجیم. @sheqsheqiat
محل اجرای یکی از قواعدی که بسیار در علم اصول و علم فقه با آن سر و کار داریم و از آن استفاده می‌کنیم این است که «الإشتغال الیقینیّ یستدعی الفراغ الیقینیّ». مرحوم صاحب جواهر رحمه الله تعالی در مورد اجرای این قاعده در جلد سوم صفحه ۳۵ برای صلاة قضا می‌فرمایند که «أنّه (الشغل الیقینیّ) لا یتأتّی بالنسبة للقضاء». حال سوال این است که وجه بیان ایشان چیست و چرا اصل احتیاط، قضا را در برنمی‌گیرد؟ پاسخ در پست بعدی ان شاءالله شما هم میتوانید در ارسال جواب مشارکت داشته باشید👇 @M_AhmadiShirazi @sheqsheqiat
برای شفای پدر عزیزم محتاج دعای شما خوبان هستم
شقشقیة یکی از مباحث بسیار نافع در علم اصول و علم فقه، این است که اصل اولی در اوامر آیا تعبدیة است یا توصلیة؟ صاحب جواهر می‌فرمایند که اصل اولی در اوامر تعبدیة است و دلیل بر آن را اولا آیه شریفه «و ما أمروا إلّا لیعبدوا الله مخلصین له الدین» ذکر می‌کنند. ایشان در ادامه به بحث نیٌت در عمل برای غسل میت می‌پردازند که آنها هم می‌تواند دلیل بر اصالة العبادة باشد، اگر این ادله را هم بپذیریم باید گفت که ایشان دلیل دوم را هم «توقف صدق الإمتثال علیها» می‌دانند. دلیل سومی که ایشان ذکر می‌کنند این است که ادله‌ای که بر اعتبار نیت در هر عملی دلالت دارند، عام هستند و موارد مشکوک را هم در برمی‌گیرد. دلیل چهارم این که در اخبار آمده است: «لا عمل بدون النیّة». و دلیل پنجم اینکه احتیاط هم اقتضای تعبدی بودن و اعتبار نیت در عمل را دارد. جواهر الکلام ج ۴ ص ۱۳۳ @sheqsheqiat
امروز سالروز رحلت حضرت استاد، عالم کم نظیر و حکیم الهی حضرت آیت‌الله حائری شیرازی(ره) هست. جرعه‌ای بنوشیم 👇 تفریح، مستحب نیست؛بالاتر از مستحب است. بعضی‌ها که می‌گویند: حرام است! بعضی‌ها نه حرام، بلکه مکروه می‌دانند. بعضی‌ها حرام نمی‌دانند، مکروه هم نمی‌دانند؛ می‌گویند: مباح است. بعضی‌ها می‌گویند: بالاتر از مباح است، مستحب است. من می‌خواهم بگویم که هیچ کدام از این چهارتا نیست؛ فریضه است، واجب است، فوتش خطرناک است، فوتش، فوت دنیا و آخرت است؛ یعنی دنیا می‌خواهید در تفریح است، آخرت می‌خواهید در تفریح است. اینکه در روایت می‌فرماید «وَ سَاعَةٌ يُخَلِّي بَيْنَ نَفْسِهِ وَ لَذَّاتِهَا فِي غَيْرِ مُحَرَّمٍ فَإِنَّهَا عَوْنٌ عَلَى تِلْكَ السَّاعَتَيْنِ» یعنی اگر تفریح رفت، نه دنیا دارید و نه آخرت. کسانی که تفریح ندارند، نه دنیا دارند و نه آخرت؛ چرا ندارند؟ علتش این است که تعادل و نشاط ندارند، خستگی دارند. آدم در خستگی نه می‌تواند مقاومت بکند که دنیا را از دست ندهد و نه می‌تواند مقاومت بکند که آخرت را از دست ندهد. وقتی شما خسته شدید، دنیا از دستت می‌رود و بعد هم آخرت از دستت می‌رود. وقتی که خسته هستید، دنبال کار نمی‌روید، دنبال تلاش نمی‌روید، دنبال اینکه احتیاجات دنیایی‌تان را تأمین کنید، نمی‌روید و این احتیاجات می‌ماند؛ می‌خواهید احتیاجات را رفع کنید، اما روحیه ندارید. من احساس می‌کنم که در جامعه ما به نشاط و تفریح کم اهمیت می‌دهند، به سلامت بدن کم اهمیت می‌دهند. کتاب راه رشد، جلد۳، صفحه ١٣۵ و چقدر دلتنگ شما هستم @sheqsheqiat