eitaa logo
شعر مذهبی شاعران الغوث
311 دنبال‌کننده
11 عکس
3 ویدیو
0 فایل
مشاهده در ایتا
دانلود
صدای زنگ قافله ،به گوش کربلا رسید به کربلا نورِ دلِ ، سیدةالنسا رسید ز تیر آه و گریه اش ،سینه ی عرش را شکافت همین که نام کربلا ، به دخت مرتضی رسید رکاب دارِ زینبین ، پناهِ طفلانِ حسین امیدِ آلِ فاطمه دستِ گره گشا رسید برای قاسم آن گلِ ، باغِ امام مجتبی ز سنگ نُقلِ شادی و زِ نیزه ها حنا رسید شنید تا که با حسین ،علیِ اصغر آمده حرمله بهر صیدِ این طوطی خوش صدا رسید به تیغ ظلمِ میزبان ،خون شده قلب میهمان که میهمان به سفره ی ،اسارت و عزا رسید اهل حریم مصطفی ،عائله های مرتضی دار و ندار مجتبی ، به وادیِ بلا رسید ــــــــــــــــــ به کام آل مصطفی ،آب روان ،روان نشد که آتشِ صوت عطش به قلبِ مصطفی رسید کسی جامه ی تنش، بهشت را بهشت بود آخر کار پیکرش به دست بوریا رسید سری که بود سایه ی سر تمام انبیا گذشت کرد از تن و به روی نیزه ها رسید مگر ز اموالِ پدر، ارث نمیبرد پسر؟ حسین جان عقیق تو به ساربان چرا رسید؟ پیکر اکبرِ جوان ،جمع نمیشد از زمین در آن شلوغیِ بدن ،عبا به دادِ ما رسید @sher_alghoth
من ندانم چه حساب است، بیا برگردیم که دلم در تب و تاب است؛ بیا برگردیم نام این دشت زد آتش به غم‌آباد دلم این چه خاک است؟ چه آب است؟ بیا برگردیم جلوه ی روی تو در مردمک چشم من است تا که این عکس به قاب است، بیا برگردیم نکند بی تو از این معرکه برگردم من هجر، سرگرم شتاب است، بیا برگردیم بین اینان که ز صخره دلشان سنگ‌تر است سنگ بر آینه، باب است؛ بیا برگردیم ما همه تشنه‌ی دیدار تو و طرح عطش نقشه‌اش نقش بر آب است؛ بیا یرگردیم دخترت چشم به من دارد و گوید: عمّه! تا عمو پا به رکاب است، بیا برگردیم ▫️به اقتفای دوستم آقا که بیتی جان‌سوز دارد: «طاقت تیر ندارد گلوی اصغر تو تا در آغوش رباب است، بیا برگردیم»  @sher_alghoth