قصه ام را به خدا کاش نهان میکردم
قصه ام بدتر از آن شد که گمان می کردم
قصه ام بغض شد و ابر شد و باران شد
قصه یوسف شد و در چاه دلم پنهان شد
٫همه جا روشنیه نور خدای ازلی٫
قصه دارد خبر از خانه نشینی علی
فاطمه میرود انگار علی میمیرد
جان خود را وسط کوچه به کف میگیرد
آخر غصه به هر قصه در آییم ای کاش
در پی منتقم و منتظَر آییم ای کاش
#محمدمتین_روحی #شعر #فاطمیه #حضرت_فاطمه #ارسالی_مخاطب
📜 @sheraneh_eitaa
دل خیمه غم بر آتش تاب زده ست
خونابه ز دیدگان ره خواب زده ست
این تعبیه بین که دل برون آورده ست
وین رنگ نگر که دیده بر آب زده ست
#شعر #ظهیر_فاریابی
📜 @sheraneh_eitaa
jooya.gif
8.4K
میرزا دارا یا میرزا دارا بیک جویا تبریزی که اصل وی از تبریز است در کشمیر به دنیا آمد و در تبریز نشو و نما یافت و به سال ۱۱۱۰ یا ۱۱۱۸ه.ق درگذشت. در عهد عالمگیرشاه، مشهور و مورد احترام و اکرام وی وحاکمان کشمیر قرار گرفت.
جویا تبریزی از چهرههای نامدار در سبک هندی است. او از مهمترین شاگردان صائب تبریزی به شمار میآید. او خود در هند شاگردان زیادی را تربیت کرد که از آن جمله عبدالعلی طالع، عبدالعزیز قبول و ملا ساطع را میتوان نام برد.
#جویای_تبریزی #معرفی_شاعر
📜 @sheraneh_eitaa
در آتش کین خانه ی مولا می سوخت
از دودِ به پاخاسته دلها می سوخت
یک لحظه به خود آمده، دیدم به خدا
با محسن خود، فاطمه آنجا می سوخت
#فرهاد_کرمی #حضرت_فاطمه #فاطمیه #ارسالی_مخاطب #شعر
📜 @sheraneh_eitaa
خوبی تن ز فیض جان باشد
رونق خانه، میهمان باشد
قفل حیرت نهد نگه بر چشم
دزد این خانه پاسبان باشد
پیکرم را گداخت سوز درون
شمع راتب در استخوان باشد
هر که از خلق گوشه ای گیرد
خانه بر دوش چون کمان باشد
سینه شد پای تا سرم چو هدف
تا خدنگ ترا نشان باشد
می چکد خون ز چشم حیرانم
زخم نابسته خون چکان باشد
حسن، را تا ز ابرو و مژگان
تیر، پیوسته در کمان باشد
دل به پیکان او هماغوش است
همچو مغزی که توامان باشد
گرم رفتن بود ازان جان را
یکی از نامها روان باشد
تا خورد خون بکام خود، شب هجر
غنچه آسا دلم، دهان باشد
گر بود از غم تو چون سیماب
در تنم اضطراب جان باشد
ور نباشد ز پهلوی عشقت
درد هم بر دلم، گران باشد
ذکر هر کس حدیث عشق بود
شمع سان آتشین زبان باشد
قامت یار دلنشین من است
در دلم، جای راستان باشد
ان میان قصد طاقتم دارد
طاقتی کاش در میان باشد
چشم مخمور او در اول خط
فتنهٔ آخر الزمان باشد
شد شکسته خطش ز سایهٔ زلف
شاخ ن ورسته ناتوان باشد
بی تو خون چکیده از مژه ام
بادهٔ صاف ارغوان باشد
در حریم غمت کباب جگر
مزهٔ بزم بیدلان باشد
کار فرمای ابروت دم ناز
چشم مست تو دلستان باشد
بر دم تیغ ابروت انگشت
مژه را بهر امتحان باشد
ناله ام خلق را ز خویش برد
پیش آهنگ کاروان باشد
کف دریای اضطراب مرا
در بدن بی تو استخوان باشد
بی تکلف تن تو سیمین بر
خوشتر از صد هزار جان باشد
نو عروسیست مجلست کو را
پرتو شمع پرنیان باشد
کی بود کآن نگار سیمین تن
در برم تنگ تر ز جان باشد
بدنش را به جسم لاغر من
نسبت مغز و استخوان باشد
خودفروشی شعار اهل زمان
بهر رنگینی دکان باشد
غافل افتاده کاندرین سودا
سود سرمایهٔ زیان باشد
تنگ و تاریک از غبار ملال
سینه ام همچو سرمه دان باشد
چون دلم سرکند شکایت درد
همه تن غنچه سان زبان باشد
گشته عهدی که عاجز آزاری
بسکه آیین آسمان باشد
کاروان چون براه اندازد
مور را بیم رهزنان باشد
مینهم سر به درگهی که درو
آسمان فرش آستان باشد
می برم التجا به درگاهی
که مطاع پیمبران باشد
قرة العین مصطفی زهرا
که شفیع جهانیان باشد
در حمایت به خلق عرصهٔ حشر
مهربان تر ز مادران باشد
سایبان حریم منزلتش
آسمانی بر آسمان باشد
از چراغ وجود او دایم
روشن این تیره خاکدان باشد
در شفاعت به امت پدرش
بسکه دلسوز و مهربان باشد
سبزهٔ تربت مبارک او
سر به سر بوی مادران باشد
گرد نعلین زایر حرمش
نور چشم جهانیان باشد
فرق در عرش و کرسی قدرش
از زمین تا به آسمان باشد
پیکرم را ضعیف همچو کمان
پوستی گر بر استخوان باشد
تیر طعنم به جانب خصمش
تا بود جان به تن روان باشد
پدر نامدار توست آن کو
سبب خلقت جهان باشد
صاحب خانهٔ تو بعد رسول
بهترین جهانیان باشد
گرد راه دو نور دیدهٔ تو
قرة العین انس و جان باشد
دیگری در علو رتبهٔ جاه
چون تو حاشا که در جهان باشد
بر در مطبخ تو از انجم
آسمان ریزه چین خوان باشد
چون صدف در گلوی بدخواهت
قطرهٔ آب استخوان باشد
#شعر #جویای_تبریزی #حضرت_فاطمه
📜 @sheraneh_eitaa
5.74M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
🎥 | شعری بسیار زیبا در وصف حضرت زهرا(س)
📜 @sheraneh_eitaa
صحبت از دستی که رزق خلق را میداد شد
هر کجا شد حرف از بانو به نیکی یاد شد...
او که جای خود، گلوبندش اسیر آزاد کرد
حُر هم از یمن ادب بر نام او آزاد شد...
معنی نازک برای روضهاش آوردهام
وقت پروازش پرستویی اسیر باد شد
با پر زخمی دعاگوی شب همسایه بود
دست او روزیرسان خانۀ صیاد شد
این در آتش گرفته زود حاجت میدهد
این در آتش گرفته پنجرهفولاد شد
روضۀ مظلومه بعد از رفتنش مکشوفه شد
تا مصیبتخوان کوچه صورت مقداد شد...
بعد پیغمبر اگر چه با تبسم قهر بود
لحظهای با دیدن تابوت، زهرا شاد شد
اشکهایش گاه میگوید حسن، گاهی حسین
گریههای آخرش موقوفۀ اولاد شد
مریم آمد تا شریک گریۀ کوثر شود
روضۀ او کاف و هاء و یاء و عین و صاد شد
#محسن_حنیفی #شعر #حضرت_فاطمه #فاطمیه
📜 @sheraneh_eitaa
غم دوریِّ حرم برده قرارم چه کنم؟
رویِ تو ماه من است با شب تارم چه کنم؟
تو کس و کارِ دلِ مضطر و غمدیدهی من
بی تو و عشق تو من بی کس و کارم چه کنم؟
شرف و عزت من نوکری کوی شماست
گر نخواهی تو مرا پستم و خوارم چه کنم؟
جای من با تو هماناست به جنات نعیم
حُبِّ تو گَر نَبُوَد آتش نارم چه کنم؟
بر خزان دل من مثل بهاری آقا
بی تو پاییزم و بی باغ و بهارم چه کنم؟
<<از ازل ایل و تبارم همه عاشق بودند>>
<<سخت دلبستهی این ایل و تبارم چه کنم؟>>
#علی_گلچین_پور #شعر #امام_حسین
📜 @sheraneh_eitaa
6.2M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
🎥 | شعرخوانی آقای حمزه محمودی
◾️توان برای صبوری نداشت دیگر اشک
▪️گرفته دیدهی او را به غصه دیگر اش
📜 @sheraneh_eitaa
قرار بود که عمری قرار هم باشیم
که بیقرار هم و غمگسار هم باشیم
اگر زمین و زمان هم به هم بریزد باز
من و تو تا به ابد در مدار هم باشیم
کنون بیا که بگرییم بر غریبی هم
غریبه نیست، بیا سوگوار هم باشیم
در این دیار اگر خشکسالی آمده است
خوشا من و تو که ابر بهار هم باشیم
نگفتیام ز چه خون گریه میکند دیوار
مگر قرار نشد رازدار هم باشیم..
به دست خستۀ تو دست بستهام نرسید
نشد که مثل همیشه کنار هم باشیم
شکسته است دلم مثل پهلویت آری
شکستهایم که آیینهدار هم باشیم
#محمدمهدی_سیار #فاطمیه #حضرت_فاطمه #شعر
📜 @sheraneh_eitaa
شبِ غم دیده بستم، تا نبینم بی تو عالم را
چه باشد، گر گشایم چشم و این شب را سحر بینم؟
#هلالی_جغتایی #شعر
شبتون در پناه خق
📜 @sheraneh_eitaa
خورشيد
سرك می كشد و می داند
از دستِ تو چاى صبـح
خوردن دارد
|صبحتون بخیر و پر برکت 🌸🍃
#شهراد_ميدرى #شعر
📜 @sheraneh_eitaa