شاعرانه
زاده نخستین روز مهر ۱۳۲۵ در زنجان. منزوی که از جمله شاعران غزلسرای معاصر کشورمان است، در سرودن شعر
💬 | #پیام_جدید
رفته بودیم جلسه شعرخوانی.آقایی شعر خوند و بعضیا نظرشونو گفتن.اکثر کسایی که نظر دادن به نظر میومد سواد آنچنانی ندارن و فقط ذوق و علاقه دارن. آقایی حدوداً چهل ساله هم نظر داد.. نظرم با ایشون مخالف بود.اعلام کردم و یه کم کل کل کردم که ایشون دیگه محلم نداد و چند بار ضمن اظهار نظر تأکید کردم که من به عنوان یه دانشجوی ادبیات...که یه دفه دوستم افسانه، سقلمه ای به پهلوم زد و گفت چی میگی هی دانشجوییتو به رخ می کشی. ایشون استاد منزوی همون شاعر مشهورن...
روحشون شاد. عین همه ی انسانهای بزرگ متواضع بودن🖤
#ارسالی_مخاطب #حسین_منزوی
📜 @sheraneh_eitaa
بعد از تو،من چگونه
این آتش نهفته به جان را
خاموش میکنم؟
این سینه سوز درد نهان را
بعد از تو،
من چگونه فراموش می کنم؟
#حمید_مصدق #شعر
📜 @sheraneh_eitaa
آن دشمنی كه بر جگرم نقش غم كشید
جان از تنم به حربۀ زهرِ ستم كشید
ابنُ الرضایم و ز رضا ارث برده ام
زهر جفا مرا به همان پیچ و خم كشید
در احتضارم و بدنم درد می كند
این سَمّ جان شكار ، توان از دلم كشید
وقتی كه دید، تشنگی ام قاتل من است
جان را اَجل ز سینۀ من لاجَرم كشید
عمرم شبیه مادر پهلو شكسته شد
نخل جوانی ام ثمر از عمرِ كم كشید
جز زهر كینه مایۀ آرامشم نشد
دریا ز موج خسته شد و چشمه نَم كشید
طاغوت، با سلالۀ زهرا چه ها نكرد
ما را برون ز خانه چو یك متّهم كشید
بالا گرفت كار جسارت به اهل بیت
كارم به سوی بزم شراب و ستم كشید
من وارث بلای خرابه نشینی ام
سوز دلم دوباره به درد و اَلَم كشید
ای كربلا! چو شاهدِ ویرانی ات شدم
گویی كه ابن سعد سنان بر تنم كشید
بهتر كه قبر مادر ما مخفیانه ماند
ورنه كدام حرمله دست از حرم كشید
این ظلم ها هدایت ما را عوض نكرد
شكر خدا، ولایت ما تا عجم كشید
نام علی و فاطمه جاوید مانده است
دشمن خیال كرد بر آنان قلم كشید
ما روی دوش، پرچم عصمت كشیده ایم
دردا، عدو علیه عدالت علَم كشید
دنیا كه خود به خود، قفسِ جانِ خسته بود
تبعید هم به گوشه ای از مَردمَم كشید
از آفتاب زندگی ام بهره كم گرفت
شرمنده ام كه سختی از آن اُمتّم كشید
افطار كردم و جگرم پاره پاره شد
جدّم رسید و وقت سحر در برم كشید
در آخرین نفس، پسرم چون بغل گشود
بُغضش گرفت و پارچه ای بر سرم كشید
#محمود_ژولیده #شهادت_امام_هادی #شعر
📜 @sheraneh_eitaa
✅ امام هادی علیه السلام:
🌟 بار خدایا! وعدهای را که به اهل بیت (ع) دادهای تحقّق بخش و زمین خود را با شمشیر قائم آنان پاک گردان
🌟 و به وسیله او، حدود تعطیل شده و احکام فرو نهاده و تغییر یافته ات را برپا دار
🌟 و به برکت وجود او، دلهای مرده را زنده ساز و خواستههای پراکنده را یک پارچه گردان
🌟 و زنگار ستم را از راه خود بزدای تا اینکه حقّ، با دست او، در زیباترین چهره اش آشکار شود
🌟 و در پرتو نور دولت او، باطل و باطل گرایان نابود شوند و چیزی از حقّ و حقیقت به واسطه ترس از هیچ انسانی، پوشیده نماند.
⬅️ «مصباح الزائر، صفحه ۴۸۰»
#شهادت_امام_هادی
📜 @sheraneh_eitaa
آقا؛ پدر بزرگ گُل آخرین تویی
یعنی برای خواندن او بهترین تویی
تا از قفس تمام جهان را رها کنی
باید خودت برای ظهورش دعا کنی
با یک دعای خود غم ما را مهار کن
با یک دعای خود دل ما را بهار کن
بیتو بهار قسمت مردم نمیشود
هادی اگر تویی که کسی گُم نمیشود
هادی شدی که بر همگان سر شویم ما
هادی شدی که از همه برتر شویم ما
هادی شدی که جَلدِ غم سامرا شویم
هادی شدی شما که کبوتر شویم ما
گمراه شد هر آنکه از این طایفه جداست
هادی شدی که پیرو حیدر شویم ما
هادی شدی که فاتح دلها شوی و بعد
از عاشقان فاتح خیبر شویم ما
هرکس غلام خان شما شد امیر شد
هادی شدی که خود همه دلبر شویم ما
هادی شدی که در همه کوچههای شهر
از بانیان روضه مادر شویم ما
زخم زبان زدن به تو جور است دائماً
وقتی که هم علی شدهای هم ابالحسن
آهای امامِ شاعرِ ما شاعران سلام
ای چارمین علی! گُل حیدر نشان سلام
ای نام دلبرانه تو ذکر ناب ما
یک قطره از غدیریه ات شد شراب ما
گفتم شراب و ذهن من انگار پَر کشید
هی جرعه جرعه روضه سر بسته سر کشید
دنیای شعر و شاعریام بیشراب باد
بزم شراب دفتر شعرم خراب باد
شعرم به سر رسید و به پای تو اشک ریخت
وقت گریز شد به کجا میتوان گریخت؟
دندان گرفتهام به جگر! روضهخوان بس است
تنها برای کشتن ما خیزران بس است
#محسن_کاویانی #شهادت_امام_هادی #شعر
📜 @sheraneh_eitaa
قلم به سمت شکوهت قدم قدم آمد
به سمت دفتر شعرم خود قلم آمد
دوباره حس سرودن گرفته ام آقا
و با اجازه ی دستت بگو... دلم آمد
هنوز مرقد تو سامرای عشاق است
بدون عشق مگر می شود حرم آمد؟
میان مسجد اعظم، گدای سامری ام
و جامعه، شب جمعه، چه با کرم آمد
حریم حرمت تو قابل شکستن نیست
و شأن نام تو در این زبان الکن نیست
همیشه چهره ی تو رنگی از تبسم داشت
بگو که سنگ ابوهاشمت تکلم داشت
چهار روز عزیزی که روزه مستحب است
جواب پیش تو بود و دلم تلاطم داشت
هر آن که چهره ی نورانی تو را می دید
درون چشمه ی قلبش غدیری از خم داشت
چقدر خواست تو را سرزنش کند امّا
همیشه این متوکل سرِ توهّم داشت
اسیر سلسله ی توست بغض زندان ها
به خاک پای تو مستند کلّ حیوان ها
شهادت تو "دوشنبه" است...ای دهم دلبر
دوشنبه قصه ی آتش، وفات پیغمبر
#علی_پورزمان #شهادت_امام_هادی #شعر
📜 @sheraneh_eitaa
تا بداند که شبِ ما به چه سان میگذرد
غمعشقش دِه و عشقش دِه و بسیارش دِه
#مولانا #شعر
| شبتون منور به نور خدا🌙✨
📜 @sheraneh_eitaa
صبح شد
باز دلم میل پریدن دارد
و تماشای تو هر صبح
چه دیدن دارد
#علی_فرزانه_موحد #شعر
| صبحتون بخیر❄️
📜 @sheraneh_eitaa
ناله ی هادی رسد، زِ سامرا در حرم
بیا به دادم برس، فاطمه ای مادرم
شد پسرت عاقبت، کُشته زهر جفا
سوختم از تشنگی، مثل گُلی پَرپَرم
#هادی_همتی #شهادت_امام_هادی #شعر
📜 @sheraneh_eitaa
ei می آید و طبع سخنم بی تاب است
اولین مشتری هر غزلم مهتاب است
ساعت کوکیِ دل، سکسکه دارد تا صبح
منم و دفتر و چشمی که لبالب خواب است
پلک بر هم بگذارم نفسم می گیرد
حرف دل با منِ در خواب: «مرا دریاب» است
طاقت آوردم و گفتم بنویسم او را
او که عکس حرمش در شب چشمم، قاب است
دهمین نور خدا، جلوه در این شب دارد
او که خورشید مُضلّین و اولی الالباب است
سامرا قبله ی عشاق جهان است و دلم
سال ها مشتری این حرم و سرداب است
خانه ای که نه فقط دلبری از ما کرده
مهبط جن و ملک بوده، پل نُوّاب است
هشتمین سالِ حیات تو امامت را چید
چون پدر بودی و عمر تو شرابی ناب است
متوکل تویی و شاه جهانی... هادی
تخت و تاج تو همین منبر و آن محراب است
ساده و خاکی و بی پرده سخن می گفتی
شیوه ی زندگی ات، آرزوی طلاب است
«جامعه»، فصل شکوفایی خَلق است و امام
که در آن صحبت از آیین و هزار آداب است
بر در خانه ی این قوم نرو بی حاجت!
روضه و سینه زنی، رخصت و دق الباب است
متوکل به کمی زهر توکل جست و
تو به زهرا؛ که در عالَم همه را اسباب است
#محمد_عابدی #شعر #شهادت_امام_هادی
📜 @sheraneh_eitaa
دوباره سایه غم بود روی باغ افتاد
و باز داغ بزرگی که روی داغ افتاد
کلاغ های سیاهی به شهر سر زده اند
پرندگان مهاجر دوباره پر زده اند
هجوم آتش و تکرار فتنه ای خونین
خمیده سرو بلندی نشسته روی زمین
دوباره ناله ی گلها و لاله ها پرپر
خروش اشک روان است و چشمهایی تر
سفیر زوزه ی بمبی که شهر را لرزاند
و مادری که برای پسر شهادت خواند
چه بغض ها که نکردیم و در گلو ماندند
چه وایه ها که شنیدیم و آرزو ماندند
ولی قسم به خدا انتقام می گیریم
قسم به خون شما انتقام می گیریم
به گوشواره ی قلبی که قلب ها خون کرد
به سرخی رگ خونی که شهر جیحون کرد
بگو همیشه که اینجا چنین نمی ماند
و پرچم شهدا بر زمین نمی ماند
گر از فراغ شما شد خرابه کاشانه
بهار می رسد آخر ز خون ریحانه
#نصرت_دهقان_بهابادی_«نگار» #ارسالی_مخاطب #شعر #کرمان
📜 @sheraneh_eitaa
زبانحال با امام زمان عج
شهادت امام هادی ع 🖤🏴
چو نوشید از جامِ زَهر جفا
زمین خورد با ناله جَدِّ شما
گُلی دست و پا زد به دور از وطن
غریبانه در غربت سامرا
امام نقی شد جگر پاره و
غمی شد فزون بر غم کربلا
علی مضطرب؛ فاطمه قد کمان
به روی سر و سینه زد مصطفی
زمین و سماء شد عزادار او
ملائک سیه پوش از این ماجرا
اماما به یادِ غم اهلبیت
دل من شده جایگاه عزا
به آل علی دل خُوشم تا اَبد
گهِ جان سپردن کنارم بیا
#هادی_همتی
#شهادت #امام_هادی_ع
کانال شعر، نوحه، آموزش،مداحی
عضوشوید 👇🏼
https://eitaa.com/joinchat/647823363C45a7e8dbd8