eitaa logo
شاعرانه
28.3هزار دنبال‌کننده
3.5هزار عکس
714 ویدیو
57 فایل
🔹 تبلیغات ⬅️ کانون تبلیغاتی قاصدک @ghaasedak 🔴تبادل نظر و ارسال اثر https://eitaayar.ir/anonymous/G246.b53
مشاهده در ایتا
دانلود
شعر خوانی سیاسی-اجتماعی دکتر میثم مطیعی - بخش اول 🇮🇷 ۲۲ بهمن ماه ۱۴۰۲ 📍تهران، میدان آزادی روز ایران است، هنگام امید و شادی است روز اسلام است، جشن عزت و آزادی است شاد باش ایران من! چشم بد از تو دور باد چشم تو پر نور و جشن شادی‌ات پرشور باد ای سرود تو زده آتش به جان دشمنان شادباش و ایمن از زخم زبان این و آن از خطرها از گذرهای فراوان آمدیم دید دنیا بار دیگر ما به میدان آمدیم انقلاب آمد که جان‌ها را رهایی آورد آمد آری تا که انسان نوینی پرورد در شب دنیا، سر صبحیم، بشکوهیم ما پایدار و سربلندیم، ای جهان! کوهیم ما پیش ما دریای دشمن‌ها سرابی بیش نیست مرد میدان شهادت عافیت‌اندیش نیست قله نزدیک است از ماندن سخن گفتن خطاست می‌درخشد دم به دم نور سحر، خفتن خطاست انقلاب امروز گسترده است هر سوی زمین آفتاب روشن امید در مستضعفین از فلسطین تا یمن تا نیجریه شور شور اهتزاز پرچم حق است اینک با غرور از فلسطین گفتم آری، داغ هایی تازه شد دست‌خط سرخ غزه، ماجرایی تازه شد یا محمد دیده بگشا رنج انسان را ببین در نوار غزه شور عشق و ایمان را ببین دیده بگشا معجزِ طوفانِ الاقصی نگر باز هم معراج را در لیله‌الاسری نگر کودکانی را که تا عرش خدایی رفته‌اند از یمن تا قدس راهی کربلایی رفته‌اند در دل آوارها ایمان مردم دیدنی است بعد بمباران به لب‌هاشان تبسم دیدنی است چیست جز دیوانگی تدبیر دشمن در جواب نقشه‌هاشان شد در این طوفان همه نقش بر آب خیل خون‌آشام‌ها کردند از نو میل خون جمع شد در آن‌سوی «دیوار حائل» سیل خون قطره قطره رخنه خواهد کرد در دیوارشان تا به هم پیچد همین گرداب خون، طومارشان یک طرف «آل سعود» از پشت خنجر می‌زند یک طرف «بحرین» و «باکو» زخم دیگر می‌زند یک طرف دست «امارات» است آغشته به خون یک طرف «ترکیه» و «اردن» ز بخت واژگون من نگویم پای در میدان بنه ای اردوغان! سوخت جنگنده‌هاشان را نده ای اردوغان! طفل غزه اشک و آه و ناله می‌خواهد چه‌کار؟ ذره‌ای غیرت، جویی جرأت اگر داری بیار یوسف ما را برادرها به چاه انداختند «مصریان» هم دور او دیوار زندان ساختند این میان اما سپاه غیرتی برخاسته خنجر خود را به نام مرتضا آراسته می‌فشارد حلق اسرائیل را دست یمن روز و شب کابوس آمریکاست دریای عدن مرحبا رزم یمن، طوفان خنجرهای سرخ غرق شد ارابه فرعون در دریای سرخ گرچه ثابت شد که دارد امتحانش هم ضرر بازهم کشتی بیاور، لاشه‌ی کشتی ببر مرحبا غوغای حزب‌الله لبنان در نبرد مرحبا شور عراق و سوریه، مردان مرد سوره والشمس می‌خوانیم در خون شفق غزه پیروز است آری؛ إن وعدالله حق نیست از جنگنده و ناو کسی پروای ما ناز شست فوج تهرانی‌مقدم‌های ما دانش ما می‌زند پرچم بر اوج آسمان مانده‌اند انگشت‌ بر لب دشمنان و دوستان 📜 @sheraneh_eitaa
✍ شعر خوانی سیاسی-اجتماعی دکتر میثم مطیعی - بخش دوم 🇮🇷 ۲۲ بهمن ماه ۱۴۰۲ 📍تهران، میدان آزادی پر گشوده موشک «سیمرغ» سوی افتخار تا برقصد «هاتف» و «مهدا» و «کیهان» در مدار قفل‌ها را انقلاب از پای ایران باز کرد بی‌گمان انفاس روح‌الله این اعجاز کرد ملتی که می‌نهد در هر نفس گامی به پیش می‌شناسد قدر استقلال و آزادی خویش گرچه از تحریم‌ها تنگ است مردم دستشان باز هم ماندند پای کار، ناز شستشان گرچه مردم دیده‌اند از دست نااهلان عذاب مانده‌اند و باز می‌مانند پای انقلاب ما صفوف محکم عشقیم، عمّاریم ما از صف اول نشینان، پرسشی داریم ما: خون ما تضمین رای و حرمت فریاد ماست وعده های فصل تبلیغاتتان در یاد ماست رونق تولید و شوق کاردانی ها چه شد!؟ وعده ی پی در پی رفع گرانی ها چه شد!؟ این تلاطم، این تورم، حق مردم نیست نیست دَم به دَم این نیش کژدم حق مردم نیست نیست در تلاطم‌های شط فقر پیدامان کنید در سراشیبی خط فقر پیدامان کنید! پیش رویت آزمونی سخت و سنگین را ببین عبرت آموزند، دولت‌های پیشین را ببین هشت سال از عمرمان برجامشان بر باد داد سعی ناکام و خیال خامشان بر باد داد قطع می‌شد برق، می‌گفتند از تحریم‌هاست قطع می‌شد آب، می‌گفتند برجامم کجاست؟ قحط واکسن بود می‌گفتند اف ای تی اف دواست! بحث مسکن بود می‌گفتند دست کدخداست! در تعلل، کار این دولت مبادا بگذرد فرصت تاریخی خدمت، مبادا بگذرد این طرف یک‌عده با جان، سخت‌کوشی‌ می‌کنند آن طرف، برخی کماکان کم‌فروشی‌‌ می کنند وای بر آن‌کس که پشت منصب و میزش خزید کم‌فروشی‌ کرد و با مزدش جهنم را خرید زنده‌باد آن کس که محکم ایستاد و کار کرد از حصار خویش رد شد، وقف شد، ایثار کرد ای صف اول نشسته! آخرت را یاد کن چون ابوذر بر سر اصحاب زر فریاد کن چون علی در کارزار سهمگین امتحان نشتری بر نفس خود زن، وانگهی بر دیگران بشکن از طوفان غیرت، گردن گردنکشان نوش‌نوش مفسدان را زهر کن در کامشان رشوه در کام مدیران وای اگر شیرین شود از گلوی رانت‌خواران چای خوش پایین رود ای صف اول نشینان! شور ایرانی کجاست؟ کارها بسیار و فرصت کم، سلیمانی کجاست؟ حاج قاسم دردهایش، دردهای مردم است وای اگر مسئول ما با درد خود سردرگم است خون ما تضمین رای ماست! هان! جرات کنید خلق را از شرّ ایل کدخدا راحت کنید مردم این خطه را جز رخت خون، احرام نیست هیچ خطّ قرمزی جز عزت اسلام نیست لاله زار تازه‌‌ی گلزار کرمان را ببین معجزات جاری خون شهیدان را ببین شد مدال افتخار ملت مظلوم ما گوشوار قلبی آن دختر معصوم ما اهل این وادی به راه عشق، جان بر کف شدند پیش روی خصم، با هر لهجه ای، یک صف شدند خصم، صدها جبهه ی خونین گشود آن روزها کس جز این مردم، "صف اول" نبود آن روز ها هرکجا که جنگ و فتنه جار زد در شهر و دشت عمر این مردم سراسر در "صف اول" گذشت ای مدیران! حکمرانان! آی کرسی دارها! از "صف اول" توقع نیست جز ایثارها خون قاسم گفت با ما: جلوه، در گمنامی است رای ما مردم، فقط "جمهوری اسلامی" است خون قاسم گفت از ما تا خدا یک«یاعلی»ست گفت معیار سعادت، نسبت ما با ولی‌ست نسبت دلهای ما با آن حکیم راستین او که سکان دار این کشتی‌ست با صبر و یقین مردم ما مرد میدان‌اند روز انتخاب تا مبادا دست نااهلان بیفتد انقلاب برگه‌های رأی، رمز اقتدار ما شود قطره قطره جمع گردد وانگهی دریا شود ای که گفتی رأیتان هرگز ندارد هیچ سود اولین سودش همین که پولتان را کرد دود! گر ندارد هیچ سودی رأی ما در کارزار خرج کردی فی سبیل‌الله میلیون‌ها دلار؟ ناامیدان را بگو فردای ایران، روشن است راه با فانوسی از خون شهیدان، روشن است ای گرفتار ملامت های تردید آمده ای خبرهای دروغین را به تمجید آمده قدری ازبالا ببین, تاریخ را گاهی بخوان پیش رفتیم، انقلاب نور را کوچک مدان صبح نزدیک است آری، صبح زیبای ظهور سربرآور قله نزدیک است، بسم‌الله نور 📜 @sheraneh_eitaa
🌸🌸🌸🌸🌸🌸🌸🌸🌸🌸🌸🌸🌸🌸🌸 14روز تا عید چه روزها که بدون تو آفتاب نشد چه چشم‌ها که بدون تو غرق خواب نشد چه آسمان نجیبی نشست بر سرمان که با هجوم بدی‌هایمان خراب نشد تو از تمام عزیزانِ من عزیزتری که با تو سَرشدن از عمر من حساب نشد هوای مهر تو در جای جای دل پیچید چنانچه هیچ دلی غرق اضطراب نشد بدون روی تو، اندیشه‌هایمان سنگی‌ست کجاست آن دل سنگی که بی‌تو آب نشد خودت بیا و برای خودت دعاگو باش دعای منتظرانت که مستجاب نشد چنان به باور این کوچه عطر نرگس ریخت که بی‌حضور تو در شهر انقلاب نشد‌... 📜 @sheraneh_eitaa
چون عشق، رهگذر چون گل، به دست باد چون گل، میان برف از یاد می روی… من آنِ جاده.ام آن‌جا که هست: آنان که گامشان پیشی گرفته است ز گامم وآنان که روشناییِ رؤیاشان سرمشق خواب‌های من است و آن دیگران که با مدد خلق و خوی نیک منثور می‌کنند سخن را تا بگذرد ز مرز حکایت یا روشنی دهد به تغزل... 📜 @sheraneh_eitaa
یکی قطره باران ز ابری چکید خجل شد چو پهنای دریا بدید که جایی که دریاست من کیستم؟ گر او هست حقا که من نیستم چو خود را به چشم حقارت بدید صدف در کنارش به جان پرورید سپهرش به جایی رسانید کار که شد نامور لؤلؤ شاهوار بلندی از آن یافت کاو پست شد درِ نیستی کوفت تا هست شد تواضع کند هوشمند گزین نهد شاخ پر میوه سر بر زمین 📜 @sheraneh_eitaa
بدهم تکیه به تو شانه شدن را بلدی؟ گرمی ثانیه‌ای خانه شدن را بلدی؟ تو که ویرانه کننده است غمت می دانم خوردن غصّه و ویرانه شدن را بلدی؟ آنقدر سوخته قلبم که قلم می‌سوزد شمع گریان شده، پروانه شدن را بلدی؟ 📜 @sheraneh_eitaa
هر که هستی، هر چه هستم، من تو را عاشق ترم؛ ای که تابیدی چو مهتابی برایم قعر شب... | شبتون در پناه حق 🌙✨
ای که شیرین تری از قندو عسل صبحت بخیر ای که زیباتری از شعر و غزل صبحت بخیر |صبحتون بخیر و پر برکت ❄️☃️ 📜 @sheraneh_eita
ای شاه، بهار دشمنانت دی باد در دست تو بند زلف و جام می باد چشم عدو از خون جگر رنگین باد هر جا که روی تو نصرة اندر پی باد 📜 @sheraneh_eitaa
خاکی که به زیر پای هر نادانی‌ست کفّ صنمیّ و چهرهٔ جانانی‌ست هر خشت که بر کنگرهٔ ایوانی‌ست انگشت وزیر یا سر سلطانی‌ست 📜 @sheraneh_eitaa
🌸🌸🌸🌸🌸🌸🌸🌸🌸🌸🌸🌸🌸🌸 13روز تا عید یکی از همین روزها، ناگهان تو می‌آیی از نور، از آسمان تو می‌آیی و شب زمین می‌خورد و قد می‌کشد نور، در آسمان قفس با ظهور تو خط می‌خورد زمین می‌شود سهم آزادگان به سر می‌رسد فصل سرد سکوت ترک می‌خورد بغض فریادمان تو می‌آیی از فصل عدل علی به تقسیم لبخند، تقسیم نان تو از سمت طوفان شبی می‌رسی به دست تو تیغی عدالت نشان تو می‌آیی و با سرانگشت تو ورق می‌خورد سرنوشت جهان تو در باغ آدینه گل می‌کنی بهار عدالت، امام زمان! 📜 @sheraneh_eitaa
مرد هشیار در این عهد کم است ور کسی هست بدین متهم است زیرکان را ز در عالم و شاه وقت گرم است نه وقتِ کرم است هست پنهان ز سفیهان چو قدم هر کرا در ره حکمت قدم است و آنکه را هست ز حکمت رمقی خونش از بیم چو شاخِ بِقَم است و آن که بیناست برو از پی امن راهِ دربسته چو جذرِ اَصَم است از عم و خال شرف هر همه را پشت و دل، بر شبه نقشِ غم است هر کجا جاه، در آن جاه، چَه است هر کجا سیم، در آن سیم، سَم است هر کرا عزلت و خرسندی خوست گر چه اندر سَقَر اندر اِرَم است گوشه گشته‌ست بسان حکمت هر که جویندهٔ فضل و حِکَم است دست آن کز قلمِ ظلم تهی‌ست پای آنکس به حقیقت، قلم است رسته نزد همه کس فتنه‌گیاه هر کجا بوی تف و نامِ نم است همه شیران زمین در المند در هوا شیرِ عَلَم بی‌الم است! هر که را بینی پر باد از کبر آن نه از فربهی آن از ورم است از یکی درنگری تا به هزار همه را عشقِ دوام و دِرَم است پادشا را ز پی شهوت و آز رخ به سیمین‌بر و سیمِ ستم است اُمَرا را ز پی ظلم و فساد دل به زور و زر و خیل و حشم است سگ‌پرستان را چون دُمِّ سگان بهرِ نان، پشت دل و دین به خَم است فقها را غرض از خواندن فقه حیلهٔ بیع و ربا و سلم است علما را ز پی وعظ و خطاب جگر از بهر تعصب به دَم است صوفیان را ز پی راندنِ کام قبله‌شان شاهد و شمع و شکم است زاهدان را ز برای زِه و زِه «قل هوالله احد» دام و دم است حاجیان را ز گدایی و نفاق هوس و هوش به طبل و عَلَم است غازیان را ز پی غارت و سهم قوّت از اسب و سلاح و خدم است فاضلان را ز پی لاف فضول روی در رفع و جر و جزم و ضم است ادبا را ز پی کسب لجاج انده نصبِ لَن و جَزمِ لَم است متکلم را از راه خیال غم اثبات حدوث و قِدَم است چرخ‌پیمای ز بهر دو دروغ بستهٔ مِسطَر و شکل رَقَم است مرد طب را ز پی خلعت و نام همه اندیشهٔ بُرء و سقم است مرد دهقان ز پی کسب معاش از ستور و خر و خرمن خُرَم است خواجه معطی ز پی لاف و ریا تازه از مدحت و لرزان ز ذم است باز سایل را در هر دو جهان دوزخش «لا» و بهشتش «نَعَم» است طبع برنا بر یک ساعَته عیش عاشق شُربِ مِی و زیر و بم است کَهل را از قِبَل حرمت و نسل اندهِ نفقه و زادِ حَرَم است پیر نز بهر گناه، از پی جاه تا دم مرگ ندیم ندم است سعی ساعی به سوی سلطان، آن که فلان‌ جای فلان محتشم است چشم عامی به سوی عالِم از آن که فلان در جَدَلِ کیف و کم است قدِّ هر موی‌شکاف از پی ظلم همچو دندانهٔ شانه بهم است مرد ظالم شده خرسند بدین که بگویند: "فلان محترم است" همگان سُغبهٔ صیدند و حرام کو کسی کز پی حق در حرم است اینهمه مشغله و رسم و هوس طالبان ره حق را صنم است همه بد گشته و عذر همه این: "گر بدم من، نه فلان نیز هم است؟" اینهمه بیهده دانی که چراست؟ زان که بوالقاسمشان بوالحکم است جم از این قوم بجسته‌ست و کنون دیو با جامه و با جامِ جم است با چنین موجِ بلا همچو صدف آنکس آسوده که امروز اصم است پس تو گویی که: "بر آن بی‌طمعی از که همواره سنایی دُژَم است؟" چرخ را از پی رنج حکما از چنین یاوه‌درایان چه کم است؟ 📜 @sheraneh_eitaa
asjadi.gif
7.3K
عبدالعزیز پسر منصور مشهور به عَسجَدی مروزی شاعر ایرانی است که در اواخر سدهٔ چهارم و اوایل سدهٔ پنجم هجری می‌زیست. وی از شاعران دربار سلطان محمود غزنوی بود. گمان برده می‌شود که وی پس از مرگ سلطان محمود در دربار پسر وی سلطان مسعود غزنوی و همچنین پس از وی در دبار سلطان مودود غزنوی پسر سلطان مسعود نیز شاعری می‌کرد. وی در اشعار خود آنان را مدح نموده است. عسجدی از شاعرانی است که در فتح «سومنات» به دست سلطان محمود، قصیده‌ای در تهنیت ساخته که آن قصیده در کتاب‌های تراجم ضبط شده و مشهور است. وفات او در سال ۴۳۲ ه.ق ذکر نموده‌اند. از اشعار او جز چند قصیده و مقداری اشعار پراکنده چیزی باقی نمانده است. 📜 @sheraneh_eitaa
عسکری شکر بود تو گو بیا می شکرم ای نموده ترش روی ار جا بد این شوخی ترا از که آمختی نهادن شعرهائی شوخ چم گر برستی شاعران هرگز نبودی آشنا کشه بربندی گرفتی در گدائی سرسری از تبار خود که دیدی کشه ای بر بند دا هر زمان از نفغ تو ای زاده سگ بترکم تا شنیدم من که از من می نهی شعر و نوا پل بکوش اندر بکفت و آبله شد کابلیج از بسی غم‌ها ببسته عمر گل پا را بپا 📜 @sheraneh_eitaa
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
🎥 | صدبار اگر توبه شکستی باز آ، شاعر این رباعی را می‌شناسید؟ 📜 @sheraneh_eitaa
همه عالم فدای روی شما دلمان پر زده به گفتگوی شما از قدم های پاکتان ، عالم شد مُعطر ز عطر و بوی شما از وجودت مدینه غرق شعف بزم ما هم به گفتگوی شما شده دل مست باده ی نابت کام ما طالب سبوی شما از خدا بال و پر دوباره گرفت فطرس از یُمن آبروی شما همه دار و ندار ما هستی طینت ما گرفته خوی شما تا شدی لیلی ِ دلم آقا من چو مجنون به جستجوی شما تو شهنشاه کشور عشقی هر دو عالم گدای کوی شما هر زمان روضه ات بیاد آمد ذکر ما لعن بر عدوی شما 📜 @sheraneh_eitaa
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
امشب ازقافله ی نور خبردارم من از سواران سلحشور خبردارم من از نشاط وپری وحور خبردارم من از شکوه دل پُر شور خبردارم من شب زیبایی وروز طرب انگیز رسید ساقی میکده با ساغر لبریز رسید امشب از نور دل دل فاطمه صحبت دارم با شما صحبتی از جلوه ی عصمت دارم سخن از شادی گل های مسرت دارم خبر از آینه ی عشق ومحبت دارم غرق شیدایی وشورم اگراز شور حسین جبرئیلم که خبرمی دهم از نور حسین شهر یثرب ز رُخش نور علی نور بود رشک فردوس برین رشک دل طور بود خاطر اهل ولایت همه مسرور بود خانۀ فاطمه پُر ولوله و شور بود مرتضی شکر خدا کرده و رویش بوسد مصطفی گریه کنان زیر گلویش بوسد این گل سرخ که زیبنده ی زهرا وعلی ست لالۀ گلشن ارزنده ی زهرا وعلی ست این همان چشمه ی جوشندۀ زهرا وعلی ست این همان مهر درخشنده ی زهرا وعلی ست از فروغ رخ او تا که تکلم کردند بررُخش این دو گل یاس تبسّم کردند نور او منبع وسرچشمه ی خورشید بود روی او خوب تر از ماه شب عید بود مهراو آینه ی روشن توحید بود ادامه دار
حُب او روز جزا مایه ی امیّد بود هرکه شد ذره ی این مهر به خورشید رسد پیروش عاقبت الأمر به توحید رسد آی فطرس بخدا قبله ی حاجات رسید خیز از جا که کنون وقت ملاقات رسید بنگر لاله ای از گلشن سادات رسید نور سبزی زجمالش به سماوات رسید نور این مهر چراغ سحرت خواهد داد عطر این گل زوفا بال وپرت خواهد داد روی او آینه ی صبرو ثبات است بیا نفسش باعث احیاء حیات ست بیا در دوعالم همه را فلک نجات ست بیا بهر آزادی تو برگ وبرات است بیا کائنات از دم او زنده وجاوید شوند گمرهان با نگهش پیرو توحید شوند این همان است که دل در طلبش می کوشد کوثر عشق ز انگشت پیمبر نوشد به تنش جامه ی گلرنگ شهادت پوشد این همان است که خونش همه دم می جوشد دل جبریل «وفایی» زغم او خون است این حسین است که اسلام به او مدیون است 📜 @sheraneh_eitaa
عهد ما با لب شیرین دهنان بست خدا ما هــمه بنده و این قـــوم خداوندانند میلاد سرداران کربلا مبارک🌷🌱 📜 @sheraneh_eitaa
🌸🎉🌸🎉🌸🎉🌸🎉🌸🎉🌸🎉🌸 سالها قبل از ازل طرح تو را خالق کشید شک ندارم عشق بعد ازخلق تو آمد پدید در اَلستُ قصه ی قالو بلی من دیده ام کعبه از آدم جلوتر پیش پاهایت خمید عشق از آدم گذشت و بوسه بر پای تو زد آه غیر از تو کسی را لایق سجده ندید ابرهای عشق بارید آن زمانی که حسین قطره ای از اشک چشمان تو در عالم چکید از لب جام تو مستی شد در عالم سربه زیر بعد از آنی که شدی ساقی خدا مِی آفرید جای دانه سنگ گر بر من زنی کی می پرم؟ وای بر آن مرغ دل کز بام آغوشت پرید هر چه که بوی تو را دارد سر بازار عشق چشم بسته حضرت ایزد برای خود خرید تا بهشت آسمان گم شد نشانش در زمین عطری از شش گوشه ات در عالم خاکی وزید ذره ذره عالم امکان همه تسلیم توست من نمی دانم چرا خنجر گلویت را برید آب آنجا از خجالت مُرد که نوزاد تو از عطش سر نیزه های آتشین را میمکید آن یتیمی که نمک از دست حیدر خورده بود در دل گودال غم پیراهنت را می درید ای قریبی که به من نزدیک تر هستی ز خود نعمتی بالاتر از عشقت در عالم کس ندید 📜 @sheraneh_eitaa
مِهر تو به مُهر خاتم جم ندهم وصلت به دم مسیح مریم ندهم عشقت به هزار باغ خرم ندهم یکدم غم تو به هر دو عالم ندهم |شبتون بخیر و شادی 📜 @sheraneh_eitaa
🌹فطرس شدیم تا که در طلبش پر در آوریم 💚گهواره حسین امید همه پر شکسته هاست... | صبحتون بخیر و شادی💐🌸ولادت آقاجانمون امام حسین(علیه السلام) مبارک باد 📜 @sheraneh_eitaa
••• صد مُرده زنده می شود از ذکر یا حسین ارباب ما معلم عیـسی‌ بن مــریم اســت 📜 @sheraneh_eitaa
"ساقی به نور باده بر افروز جام ما" فطرس رسان به کرببلایش سلام ما امشب علی و فاطمه دلشاد گشته اند "مطرب بگو که کار جهان شد به کام ما" مست از حریم پاک حسینی شویم ما "ای بی خبر ز لذت شرب مدام ما" هرگز نمیرد آنکه بود نوکر حسین "ثبت است بر جریده ی عالم دوام ما" ای ماه آسمان برو جای دگر بتاب "کاید به جلوه سرو صنوبر خرام ما" ای باد اگر به کرببلا میروی کنون "زنهار عرضه ده بر جانان پیام ما" مستی ز شرب چای حسینی چه خوش بود "زانرو سپرده اند به مستی زمام ما" از مجلسش زیارت او کرده ام طلب "باشد که مرغ وصل کند قصد دام ما" طبق حدیث کل جهان وام دار اوست "هستند غرق نعمت حاجی قوام ما" (زائر) 📜 @sheraneh_eitaa