eitaa logo
اشعار ناب آئینے
21.4هزار دنبال‌کننده
628 عکس
10 ویدیو
3 فایل
کـانـال🔹اشعـــــار نابــــــ آئیـــــنے🔹 محبوبتریــن ، بزرگتریــن ، بروزتریــن کانــال شعــر مذهبـی در تلگرام و ایتا زیر نظــر شاعــــــران بنام کشــــــوری ادمین ارسال شعر و تبلیغات: @ad_shereaeini کانال اشعارناب با همین آیدی در تلگرام فعال است
مشاهده در ایتا
دانلود
@shere_aeini علی استادِ مستان است؟ یا عشّاق؟ یا هر دو؟ علی زینت به منبر هاست؟ یا اوراق؟ یا هر دو؟ بنازم احتیاج و اشتیاقم را به درگاهش، دلم، محتاجِ ایوان است؟ یا مشتاق؟ یا هر دو؟ به مسکین میدهد انگشترش را در رکوعِ خویش، علی بحرِ کرامات است؟ یا اخلاق؟‌ یا هر دو؟ نمازم را به سمتِ کنجِ ایوانِ نجف خواندم که ابرویِ علی، محراب؟ یا طاق است؟ یا هر دو؟ نمیدانم! امینی، مستِ جام الغدیرش بود؟ و یا سرمستِ عشقش، جُرج جُرداق است؟ یا هر دو؟ شبِ معراج در عرشِ خدا، احمد به ایزد گفت: علی، شاهِ زمین بوده‌ست؟ یا آفاق؟ یا هر دو؟ خدا دانستنش جُرم است، اما من نمیدانم، علی روزی‌خورِ حقّ است؟ یا رزّاق؟ یا هر دو؟ 🔸شاعر : _______________ 🔹اشعار ناب آئینے🔹 @shere_aeini
@shere_aeini آنانکه در ولای تو تاخیر کرده اند دین را به ذکر و صومعه تعبیر کرده اند طوباترین درخت خداوند متعال! ما را یکی یکی ز تو تکثیر کرده اند نهر بهشت و کوثر و تسنیم و سلسبیل, خود را میان رود تو تطهیر کرده اند با مدعی بگو‌ که هزاران رسول ترک یک‌ لحظه با نگاه تو تغییر کرده اند تو؛ نقطه ی شروع صد و چارده غزل، یعنی ورای هرچه که تحریر کرده اند افسوس! ای تبلور انفاق و لطف و جود وصف تو را به نیزه و شمشیر کرده اند از ابتدای بحث، تمام مفسران هر آیه را به شان تو تفسیر کرده اند من کیستم... مراجع و علامه های دهر... بین تو و خدایی تو ، گیر کرده اند بحرالعلوم ها دل خود را ز هر طرف، سمت شما همیشه سرازیر کرده اند ای خوش بحال تازه جوانان که از قدیم خود را میان هیئت تو پیر کرده اند قربان مادر و پدرانی که از ازل ما را به سفره ی تو نمک‌گیر کرده اند کفرم مبارک است ، تو را دوست دارمت ما را به جرم عشق تو تکفیر کرده اند 🔸شاعر : _______________ 🔹اشعار ناب آئینے🔹 @shere_aeini
@shere_aeini هست این تقاضای روشن قبل از غدیر از محرم نوحه نگوید ادیبی، شعری نسازد فراهم وقتش می آید؛ نمایی غمنامه را رونمایی بگذار سربسته باشد در سینه قبل از محرم عشق خدا عشق آدم عشق زمین عشق افلاک در داستان غدیر و آن برکه باشد مجسم صبح می و مستی آمد، خم غدیر است در دست خم را غدیری بچرخان در کعبه همپای زمزم با این که هست آفتابی این جاده را کن چراغان وقتی نمانده قدم را در راه بگذار محکم کاری بکن که مسافر وقتی می آید نبیند در شاهراه ولایت یه نقطه ی گنک و مبهم دیدی؛ غدیری که داری از کربلا کم ندارد جایی ندارد؛ بگیری در عید این گونه ماتم بگذار علم بسته باشد تا چند روزی علمدار با بچه ها، هیاتی ها باشند در بزم باهم ساقی سرش گرم گرم جشن غدیر است حالا پیش از شما با عنایت بر جام ها می زند دم خم غدیری خداوند داده به این آفرینش ساقی می آید ببیند؛ چیزی ندارد زمان کم فردا نه، امروز برخیز خلعت بپوشان به گل ها بنواز چنگ و دف و نی در گوش گل ها منظم بوی محمد می آید با کاروان کن توقف دست علی را ببوس و با فاطمه باش محرم رزق محرم گرفته شاعر ز خم غدیرش دریا رسیده به دستش در زیر باران نم نم در نجف را نشانده در این غزلواره سید این جرعه از آبرو را دارد ز مولا مسلم سربسته این نکته ی ناب از آشنایی شنیدم "می گفت اگر بی غدیری هر روز داری محرم وقتی که عمار باشد جنس بشر جور جور است چشم بصیرت نیاز است چشم علی بین میثم" این است عیدی سید جز شعر چیزی ندارد از او شما می پذیرید این بیت از شعر کم کم باقیست "من کنت مولا"در کوه و در دشت و دریا ماندم چرا رفته بیرون، این حرف از گوش آدم 🔸شاعر : ___ 🔹اشعار ناب آئینے🔹 @shere_aeini
@shere_aeini رها کن جسم را یک‌لحظه و جان را تماشا کن در این حسرت‌سرا عقل پشیمان را تماشا کن جوانی رفت و پیری نیز کم‌کم می‌رسد از راه دمی از خود بیا بیرون و دوران را تماشا کن تفرج کن به باغ و بوستان و جنگل و صحرا هزاران شاخه‌ی گل در گلستان را تماشا کن به امیدی که شعر تازه و نابی بپردازی اگر لازم شود هفتاد دیوان را تماشا کن به مدح حیدر کرار بعد از آن زبان بگشا و لبخند رسول‌الله را هر آن تماشا کن علی اول، علی آخر، علی ظاهر ، علی باطن تجلی صفات حق در انسان را تماشا کن در اخلاص علی، حلم علی، راز و نیاز او صفا بنگر، فتوت بین و ایمان را تماشا کن به گوش جان و دل بشنو کلام‌الله ناطق را علی را بنگر و آیات قرآن را تماشا کن به نخلستان بیا و نیمه‌شب روح عبادت را برو در جنگ‌ها و شیر میدان را تماشا کن زمانی که علی تکبیره‌الاحرام می‌گوید تو در عرش خدا آیینه‌بندان را تماشا کن در آن انگشتری که در رکوع خود به سائل داد کمی دقت کن و ملک سلیمان را تماشا کن برو در خانه‌ی مردی که نان جو طعام اوست تمام مردم بر سفره مهمان را تماشا کن علی گندم نخورده در تمام عمر ای آدم! تجلّی "وفا بر عهد و پیمان" را تماشا کن اگر روزی حدیث میثم تمار را گفتی به روی دار سرهای پریشان را تماشا کن چو دیدی نعره‌ی"هل مِن مبارز؟"می‌زند در جنگ یلان ساکت و سر در گریبان را تماشا کن همین که ذوالفقارش را به عزم رزم بردارد فرار مرحب و عَمر هراسان را تماشا کن اگر روزی کف دست علی را بوسه می‌دادی جواب کامل هر راز پنهان را تماشا کن برای دیدن پیغمبران دلتنگ اگر بودی علی‌جان را، علی‌جان را، علی‌جان را تماشا کن علی را فارغ از هر دین و آیین دوست می‌دارند یهودی و مسیحی و مسلمان را تماشا کن یکی پرسید از پیغمبر خاتم؛ عبادت چیست؟ علی را دیده و فرمود؛ ایشان را تماشا کن کمی از ماجرای دشت ارژن را اگر خواندی هر آیینه کمال بهت سلمان را تماشا کن خدا مانند حیدر بود یا مولا شبیه رب؟ در اوصاف علی هر عقل حیران را تماشا کن اگر دلتنگ ایوان نجف بودی برو مشهد حریم قدسی شاه خراسان را تماشا کن از آن روزی که فرمودی تو را با مرگ می‌بینیم برای مرگ ما شوق دوچندان را تماشا کن 🔸شاعر : _______________ 🔹اشعار ناب آئینے🔹 @shere_aeini
@shere_aeini وصال حوری جنت نمیکند شادش کسی که صحن نجف شد قرار و میعادش خوش آن کسی که به هر نحو نسبتی دارد خوشا به حال پیمبر علیست دامادش خوشا به حال رگ و اصل و نسل ساداتی که میرسد به ولایت قطار اجدادش خوشا سعادت سلمان که نخل های علی ز بردگی زمین کرده است آزادش خوشا لیاقت شیعه که بین ظلمت قبر چراغ حب علی میرسد به امدادش خوشا به صفحه ی تقویم هجری و شمسی شکوه نام غدیر است بین رخدادش خوشا طنین صدای رسای مؤذنه ای که نام اشهد ان علیست فریادش علی کسیست که نامش دلیل زلزله هاست کسی که کعبه ترک خورد روز میلادش علی کسی که از آغاز تا خود محشر نزاده مادر گیتی شبیه و همزادش علی کسیست که فطرس پرش هوایی شد به دست حضرت مشکل گشای نوزادش به طول حب علی و به عرض عشق حسین اتاق کعبه چه وسعت گرفته ابعادش علی کسیست که هر دم پناه بی کس هاست علی کسیست که جانم فدای اولادش 🔸شاعر : _______________ 🔹اشعار ناب آئینے🔹 @shere_aeini
@shere_aeini خواست تا آینه را محو تماشا بکشد دست عشقی به سر و روی تولا بکشد یک مسیحا نفسی فوق مسیحا بکشد کعبه را هم به تکاپوی تمنّا بکشد بر دو چشمان بشر سُرمه ای از شبنم زد ((عشق پیدا شد و آتش به همه عالم زد)) عشق آئینه ی رخسار خداوند جلیست یا شرابیست که سرمستی آن لم یزلیست گاه تلخ است ولی تلخی آن هم عسلیست عشق تا بوده علی بوده وتا هست علیست باید عاشق شوی و تابع قانون باشی ((شرط اول قدم این است که مجنون باشی)) زندگی را بجز از حب علی نیست هدف داده شاهنشه لولاک به افلاک شرف منکر حب علی کرده فقط عمر تَلف حُب حیدر صدف و شیعه ی او دُرّ نجف من گدای نجفم ، نوکر مادر زادم ((چه کنم کار دگر یاد نداد استادم)) از ازل تا به ابد سر نهانیست علی آفرینش همه را باعث بانیست علی شخص ما فوق زمانی و مکانیست علی همه جا هست بگوئید کجا نیست علی مدح بابای بشر جور دگر باید گفت ((ها علیٌ بَشرٌ کَیْفَ بَشَرْ باید گفت)) یا علی ردّ تو تا عرش خدا در رصد است روئیت ماه رخت علت هر جزر و مد است زور بازوی تو هر لحظه نبی را مدد است خم ابروی تو خود قاتل صد عبدود است حک شده بر تن تیغ دو دمت حضرت شاه ((ذکر لا حول و لا قوه الا به الله)) چشمه فیض تو یک قطره ی آن زمزم شد کعبه بر خاک تو افتاد و گِلش مَحرم شد نام تو، توبه ی مقبول لب آدم شد با نفسهای تو، انفاس مسیحا دم شد نه فقط مثل تو هرگز بشری نیست، که نیست ((سرّ گیسوی تو در هر هیچ سری نیست که نیست)) محو حالات تو آیات نماز است علی بی قرار سحرت، صبح حجاز است علی یک شب از عمر تو منظومه راز است علی چه بگویم سر این رشته دراز است علی نه فقط من که دو عالم همه دیوانه توست ((هر کجا مینگرم جلوه مستانه توست)) نیمه ی راه غدیر آمد و تو راه شدی آخرین مقصد هر رهرو آگاه شدی کوری چشم حسودان تو فقط شاه شدی اَشهد و اَن علیً ولی الله شدی دو لب لال اذان با تو به فریاد آمد در نمازم خم ابروی تو در یاد آمد ای که نطقت همه آیات شریفه است بگو با سکوتی که بر این ظلم حریف است بگو با هر آنکس که به دنبال سقیفه است بگو با کسی که به تنش رخت خلیفه است بگو این گسل زلزله خیز است که ویرانگه توست ((ای مگس عرصه ی سیمرغ نه جولانگه توست)) تو فقط محرم اسراری و محروم تویی ریشه ی ظلم ز جا کندی و مظلوم تویی حکم قرآن خدا بودی و محکوم تویی جمع اضدادی و مجهول و معلوم تویی جامه ی صبر چرا جای زره می پوشی ((مهر بر لب زده خون میخوری و خاموشی)) همه دم در طلبت دیده ی من بارانیست تا ابد ذکر تو در سینه ی من طوفانیست از مقام تو سرودن نه به این آسانیست شعر میگویم و سر منشأ آن حیرانیست مثل گیسوی پریشان رها در بادم (( زلف بر باد نده تا ندهی بر بادم)) 🔸شاعر : _______________ 🔹اشعار ناب آئینے🔹 @shere_aeini
@shere_aeini حرفْ بسیار ، وقت امّا ضیق ما کجا و کجا‌ تو بحرِ عمیق؟! جز تحیّر نصیب او‌ نشود هر که در ذاتِ تو‌ کند تحقیق من چگونه تصوّرت بکنم که نگردد خدایی ات تصدیق؟! پیشِ ‌خال و خطِ تو شرمنده کوفی و ثلث و نسخ و نستعلیق همه در بند تو اسیر شده عارف و شیخ و زاهد و زندیق دشمنان تو‌ جُملگی کذّاب نیست جز تو ‌کسی دگر صدّیق هیچ شاهی نبوده غیر از تو با غلامش چنین رفیقِ شفیق بی تو حتی بهشت هم نرویم ما به حکم رفیق ثُمّ طریق لایق وصلِ تو‌ نیَم امّا مکن از جمعِ خود مرا تفریق 🔸شاعر : _______________ 🔹اشعار ناب آئینے🔹 @shere_aeini
@shere_aeini علی که رشته ی خلقت به دست قدرت اوست مقدرات جهان بسته بر نظارت اوست مقام او به تصور نمی رسد که خیال شکسته بال تر از اوج بی نهایت اوست علی که هرچه که خوبی است توأمان دارد علی که هر چه که پاکی است در طریقت اوست علی که حج و نماز و دعا و صبر و رضا ست علی که آینه ی کفر و دین مودت اوست علی که نقطه ی باء است باء بسم الله علی که شرط قبول عمل ولایت اوست غدیر فصل خطاب است بر کبیر و صغیر که حرف اول آخر فقط محبت اوست نهاده کیسه خرما به دوش در پی کیست؟! شهی که تکه ای از نان خشک قسمت اوست لباس وصله بر اندام هیچ شاهی نیست که همترازی با اهل فقر عادت اوست همان علی که به هنگامه ی رکوع نماز زکات چشمه جوشنده ی سخاوت اوست همان علی که برای نشاط طفل یتیم خمیده مرکب بازی بلند قامت اوست همان علی که علمدار فتح خیبر شد همان علی که ظفر وام دار رٱیت اوست همان که تیغ اگر خورد پای پس نکشید همان علی که احد جلوه ی اطاعت اوست چنانکه در تب و تاب نبرد ثابت کرد که ذوالفقار برازنده ی شجاعت اوست دلاوری که چنان او نزاده مادر دهر امیر مقتدری که کرم سجیت اوست همان علی که به خندق خلوص ضربت او نماد روشنی از قله ی عبادت اوست حماسه واژه ی گنگی است در نبرد علی به وقت جنگ زمین عرصه ی قیامت اوست همان علی که اگر فتح کرد یک تنه کرد همان که چشم فلک خیره بر رشادت اوست اگرچه خفته جهان بود خفت جای نبی که ترس واژه ی بی معنی هویت اوست به کهکشان علی هر ستاره خورشیدی است علی که نور تر از نور واقعیت اوست کمال هرچه کمال و جمال هرچه جمال چکیده از سر انگشت با کرامت اوست خدا که گنج نهان است رخ نموده در او علی تجلی انسانی حقیقت اوست حقیقتی که به خون غرقه گشت در شب قدر حقیقتی که به دلها غم شهادت اوست به فکر قاتل خود نیز بود و وا عجبا از آن امیر دلیری که عدل خصلت اوست زن یهودی و خلخال و آه تلخ علی دلیل تلخی این آه تلخ غیرت اوست نه از علی نتوان دید ظلم بر موری از آن علی که جهان در کف کفایت اوست عقیل عدل علی را چشیده است و زمان هنوز در عجب از جلوه ی عدالت اوست به غیر گوهر از آن لب نکرده بذل علی به گونه ای که بیان قاصر از فصاحت اوست علی که هر چه که گفتیم از فضایل او به قدر سایه ای از کاروان شوکت اوست به جز کلام خدا ,آیه های روشن وحی کدام جمله سزاوار وصف و مدحت اوست جهان ندیده چنان او امام مظلومی هر آنچه مانده ز اسلام رنج ومحنت اوست به شقشقیه قسم خار در میانه ی چشم چو استخوان به گلو باز گوی غربتت اوست چه غربتی که فقط چاه همدمش شده بود چه غربتی که فقط مرگ خواب راحت اوست به پشت در که رسید اشک شد به گونه چکید چو دید دختر یاسین پی حمایت اوست گرفته قاطبه کفر تازیانه به دست به خون کشیدن آیات وحی نیت اوست کسی نبود بگوید مزن حرامی پست که این کبوتر زخمی تمام عزت اوست علی شکست در آن صبر ناگزیر که دید تلاش دشمن غدار هتک حرمت اوست از این عریضه ی غم بار و تلخ می گذرم از این عریضه که مردن سزای صحبت اوست نباشد آنکه نبیند علی ولی خداست بمیرد آنکه به دل در پی عداوت اوست هزار شکر خدا را که شیعه ایم و هنوز هر آنچه لطف به ما می رسد به برکت اوست به نام نامی زهرا قصیده خاتمه یافت که نام فاطمه باب شروع رافت اوست 🔸شاعر : _______________ 🔹اشعار ناب آئینے🔹 @shere_aeini
@shere_aeini - على زمام امور خدا به كف دارد و جبرئيل از اين ماجرا شعف دارد فقط براى اميرى سرشته شد گل او خدا ز خلقت مولاى ما هدف دارد... اگر نگاه همه رو به كعبه شد خيره يقين بدان كه يك راز با نجف دارد نجف نمادى ز درياى بى كران خداست كه ريگ ريگ بيابان آن صدف دارد قسم به وسعت بی انتهای ایوانش كه خاك بارگهش بر جنان شرف دارد - همينكه گفت به معشوق خود بلى مولا سپس به ما همگى گفت يا على مولا... - 🔸شاعر : _______________ 🔹اشعار ناب آئینے🔹 @shere_aeini
@shere_aeini می دهم بر تو سلام ای حضرت بالا نشین السلام ای شمس عالم حضرت حبل المتین کار ما دست شما افتاده از اقبال خوش کار ما آسان نما ای جان جانان آفرین ای امام انبیا ای آبروی اولیا آیت الله العلی ای حضرت عین الیقین حضرت مشکل گشا ای تو به هر دردی دوا ای تفرج گاه تو معراج ختم المرسلین حضرت سر سلسله ای پادشاه قافله ای خداوند کرم ای قبله ی اهل زمین وحی بر افلاک شد از جانب پروردگار لافتی الاعلی لا سیف الا ذوالفقار در مدار چشم هایت ماه کامل می شود هرکه شد دیوانه ی عشق تو عاقل می شود حضرت جبریل در عرش معلای خدا می برد نام تو را تا کار مشکل می شود فاتح بدر و حنین ای قبله گاه عالمین کعبه هم کم کم به سمتت نیز مایل می شود وعده دادی وقت مرگم تو قدم رنجه کنی خاک قبر از اشک های شوق من گل می شود ما برای دیدنت خود را مهیا می کنیم عاقبت هرکس به دیدار تو نایل می شود عقل ما زایل شده خوردیم بر پست جنون زنده ایم با وعده ی انا الیه راجعون ای تمنای نگاهم بسته بر دستان تو جان به لب آمد ز دوری تو و‌ایوان تو وه چه شیرین است این بیت مطنطن یا علی جان حیدر جان زهرا،جان زهرا جان تو روز محشر جبرئیل با خلق می گوید به تو یا امیرالمومنین ای جان سنه قربان تو چرخش انگشت تو روزیِ عالم می دهد می خورد کل فلک از سفره و از نان تو ای بنازم ناز شستت را،به هنگام نبرد می شود حتی خداهم مات تو،حیران تو هر دری را باز کردی تا قیامت باز شد یا امیرالمومنین گفتیم و عشق آغاز شد میبرم این اشک هارا زیر ایوان نجف تا که بنویسند من را ابر باران نجف میرسد از عرش بر گوشم ندا وقت ورود سجده کن بر پیشگاه شاه شاهان نجف در روایات آمده کار فلک دست علیست مسند قدرت شده تخت سلیمان نجف روز میلاد تو عالم نیز مهمان خداست میدهد هرچه بخواهد او به مهمان نجف آخرش هم میشوم یک روز من حاجت روا آخرش هم می روم یک روز قربان نجف در بیان مختصر ایمان مطلق با علیست در تمام آسمان ها حک شده حق با علیست 🔸شاعر : _______________ 🔹اشعار ناب آئینے🔹 @shere_aeini
@shere_aeini آمد آن عید سعیدِ بی نظیر شد زمانِ دستبوسیِ امیر آمدم با تاجی از گل؛ سر به زیر در کنار برکۂ نابِ غدیر دستِ بیعت دادم و گفتم: بلي «لا أمیرالمؤمنین إلا علی(ع)» از خدا موسی زمین را قرض کرد نوح، خود را خاک پایش فرض کرد عاشقی را بی حد و بی مرز کرد حضرت آدم سلامی عرض کرد توبه کرد و گفت با صوتِ جلی: «لا أمیرالمؤمنین إلا علی(ع)» دست او را تا نبی(ص) بالا گرفت دین تکامل یافت و معنا گرفت مرتضی(ع) در قلب قران جا گرفت زیر پایش نورِ عالم پا گرفت هست در دست محمد(ص) مشعلی «لا أمیرالمؤمنین إلا علی(ع)» مرتضی(ع) شاهنشهِ دلخواه شد آیه نازل شد ولی الله شد دشمنش از عیدمان آگاه شد هر که شد بیعت شکن گمراه شد حفظ وحدت گرچه واجب شد ولی «لا أمیرالمؤمنین إلا علی(ع)» نام حیدر داده قیمت بر نگین بُرده دل از آسمانها و زمین آمد و با شعر من شد همنشین میرسد در لحظه های آخرین وقت جان دادن ندارم مُعضلی «لا أمیرالمؤمنین إلا علی(ع)» شد امام ِ اولِ عمارها عاشقش بودند خوش کردارها مُرد سلمان از نگاهش بارها گفت قنبر با تو گل شد خارها اصلِ قرانی و وحی مُنزَلی «لا أمیرالمؤمنین إلا علی(ع)» بی زره میرفت، با غیرت، اصیل پیش رویش عده ای پست ذلیل ضربه هایِ ذوالفقارش بی بدیل پشت سر فریاد میزد جبرئیل: نیست مثل تو در این میدان یلی لا أمیرالمؤمنین إلا علی(ع)! 🔸شاعر: __ 🔹اشعار ناب آئینے🔹 @shere_aeini
@shere_aeini سرّ توحید احمدی اینست: که علی را فقط خطاب کند عرصه‌ی جنگ هم که تنگ شود روی حیدر فقط حساب کند آی مرحب! برو کنار بایست، هدف انگار کندن در نیست شیر حق اینچنین که می‌غرّد آمده قلعه را خراب کند روح از این صحنه جان تازه گرفت، آمد از فاطمه اجازه گرفت تا که در عرش، عکسِ حیدر را درِ قلعه به دست ـ قاب کند می‌پری آن طرف سواره ولی عمرو! آن سوی خندق است علی جنگجویی ندیده‌ام چون تو سوی مرگش چنین شتاب کند تیغ بر عمرو، پهلوان حیدر آنچنان زد که حضرت داور ضربه‌ی روز خندقِ او را بهترین ضربه انتخاب کند همه دیدند امیر می‌آید زودتر از غدیر می‌آید کی شود یک امینی دیگر شرح این ضربه را کتاب کند؟ در میان عرب خبر پیچید در دلش هر مبارزی فهمید خاک خود را به باد خواهد داد رزم اگر با ابوتراب کند بیشتر بین عاشقانِ علی حرف سلمان و مالک است ولی رقص خرمافروش بر سرِ دار دل ما را همیشه آب کند بعد یک عمر ذکر یا حیدر مطمئنیم ساقی کوثر به دل کوزه‌گر می‌اندازد خاک ما را خم شراب کند قلب را در لحد که می‌بویند به رقیب و عتید می‌گویند میهمان علی‌ست بگذارید او بیاید خودش حساب کند شعرم از برق ذوالفقار رسید روشن و گرم و بی‌قرار رسید تا به ذره‌ نگاه یار رسید می‌رود کار آفتاب کند 🔸شاعر : ___ 🔹اشعار ناب آئینے🔹 @shere_aeini
@shere_aeini من نیستم از باده یِ این بادیه خشنود کو آتشِ جامی که که کُنَد دردِ مرا دود . از شیخ بپرهیز که یک عمْر عمل کرد برعکسِ همان چیز که خود یکسره فرمود . دلخسته ام از خرقه ی موسایی فرعون دلخسته ام از ژستِ خَلیلانه ی نَمرود . دلخسته ام از شهرِ ریا! شهرِ تظاهُر ای شهرِ پُر از رنگ و پر از حاشیه بدرود . باید بروَم شهرِ نجف جایِ من آنجاست ما را ببَر ای عشق به سَرمنزلِ مقصود . ای کاش به گیسوی ضریحَش بزنم چنگ تا چند بسوزیم و بسازیم چُنان عود . گویَند علی می زده صد وصله به کفشَش ای کاش دلِ خسته ی من کفشِ علی بود . گفتند علی کیست؟ همان کعبه ی سیار گفتند علی کیست؟ همان قبله ی موجود . آن کوه تر از کوه تر از کوه تر از کوه آن رودتر از رودتر از رودتر از رود . آن مرد که مبهوتِ جمالش شده یوسُف آن مرد که مبهوتِ صدایش شده داوود . یک دانه ی انگورِ ضریحَش به لَبَم خورد دیگر پس از آن این لبِ وامانده نیاسود . هرچند که نوشیدم ازاین جام کمی دیر با هیچ شرابی نشدم مَست چنین زود . قرآن و نماز و حرم و‌ روزه وحج هم جز عشقِ علی هیچ به عُشاق نَیَفزود . پس ای ترکِ کعبه بگو کیست ، بگو کیست در خانه ی معبود به جز حضرتِ معبود؟! . از باده ی باد است لَبَش تر لبِ دریا هو میکشد از عشق علی مَست و کف آلود . ما نیز ببینیم همه روی علی را بر کعبه اگر تکیه زَنَد حضرت موعود... 🔸شاعر : ___ 🔹اشعار ناب آئینے🔹 @shere_aeini
@shere_aeini با غیر بگو : ثواب در دست علیست دنیاست سراب و آب در دست علیست چرخاندن ذوالفقار در جای خودش چرخاندن آفتاب در دست علیست 🔸شاعر: ______ 🔹اشعار ناب آئینے🔹 @shere_aeini
جهت دسترسی به اشعار جدید و قدیم ولادت امام هادی علیه السلام و ایام غدیر روی هشتگ مورد نظر بزنید
@shere_aeini دل از توصیف زلفت مو به مو ریخت هی ابرو کج مکن می از سبو ریخت به غیر از باده نابت ز هر می دهان را باز کردم آبرو ریخت میان اهل دنیا بغض خوردم نجف را دیدم و بغض از گلو ریخت جنون مستمع بود از لبانش علی گفت و صدو ده بار هو ریخت عرق کردی و از روی جبینت برای عاشقان آب وضو ریخت علی دستش به کم هرگز نیامد سبو شد لب به لب از زیر و رو ریخت از این مستی به هوشیاری رسیدم بنام باده ی نابی که او ریخت میان معرکه با گوشه چشمی همه دیدند کرک‌ و پر عدو ریخت علی فریاد زد هل من مبارز که جوشن از تن هر جنگجو ریخت درآورد آنچنان در را که گفتند علی جان صبر کن قلعه فرو ریخت 🔸شاعر : ___ 🔹اشعار ناب آئینے🔹 @shere_aeini
@shere_aeini اگر روزی شوم قربانی اش ، عیدم چنین باشد گمانم حرف من هم ، خواهش روح الامین باشد فقط مختصِّ آدم نه ، ولایت دارد آقا بر هر آنچه در سماوات و هر آنچه در زمین باشد من از هر کس که با مولای من قهر است ، بیزارم یقین دارم یقین دارم ، که اصل دین همین باشد علی را نفس خود خواند ست ، زیبای جهان احمد رکاب آفرینش را چه کس جز او نگین باشد؟ امانت دار احمد کیست غیر از همسر زهرا بر آنکس که ملقب بر امین بوده امین باشد به اذعان امامان در امیرالمومنینی هم امام اولین است و امامِ آخرین باشد شبیه نوح و خضر و شیث و ابراهیم می خواهم به وقت حزن ، امدادم امیرالمومنین باشد دوباره قطره ای از بحر آوردم ، زر آوردم که شعرم در کتاب مدح مولا ، نقطه چین باشد 🔸شاعر : ___ 🔹اشعار ناب آئینے🔹 @shere_aeini
@shere_aeini خطاب آمده "بلّغ" : "علی ولی الله" که در غدیر شود حق چو آفتاب عیان به برکت علی "اکملتُ دینَکُم" آمد که با ولایت او کامل است این بنیان خلافت است فقط لایق علی آری "لَقَد تَقَمَّصَها" دیگری که وای بر آن کسی که شیعه او نیست ، غرق میگردد علیست کشتی نوح و علیست کشتی بان به جز غلامِ جوانش که بود پیرِ طریق؟! به غیر پیرغلامش که راست بختِ جوان؟! هر آنچه گفته نبی در حق علی وحی است مُطَهّر است نبی از خطا و از هذیان بدون حب علی راه بدتر از چاه است به کعبه نه که رسد آخرش به ترکستان اگر که تیغ به رویم کشند می مانم نمیشوم ز مسیر روگردان نجف به سایه ایوان نشستم و دیدم به عرش میرسد انسان فقط از این ایوان به حشر گر که شفاعت کند گناه مرا ثواب میخورد آن روز غبطه بر عصیان 🔸شاعر : ======================== 🔹اشعار ناب آئینے🔹 @shere_aeini
@shere_aeini از طیف های مختلفی عاشق تو اند شاعر، پزشک، قاضی و نانوا، جوان و پیر انگار با تمامی شان حرف می زنی انگار با تمامی شان همدلی امیر از قشرهای مختلفی از تو گفته اند مداح ها، اهالی منبر، محدثان استادهای فلسفه و منطق و کلام از خطبه های ناب تو گفتند هر زمان  از قوم های مختلفی عاشق تو اند هندو، بلوچ و کرد، کلیمی و ارمنی باهر زبان به نام تو سوگند می خورند   انگار با تمامی شان حرف می زنی در واژه واژه ی کلمات قصار عشق  عطر خدا و لحن تو احساس می شود  نام تو بر زبان درختان که می رود  گیسوی باغ غرق گل یاس می شود در پاسخ نگاه گرفتار خستگان حتی سر نماز و دعا، پاسخت بلی ست راز تو چیست؟گنج گرامی، که سالهاست  تنها کلید زنده دلان ذکر یاعلی ست 🔸شاعر : ======================== 🔹اشعار ناب آئینے🔹 @shere_aeini
@shere_aeini حاجی به دور هشت رسید اعتراف کرد می‌گفت جای کعبه علی را طواف کرد دیوارِ مستجار دهان باز کرد و گفت ما را خدا به خاطر حیدر مَطاف کرد بیت‌الحرام، قبله شد از خاکساری‌اش وقتی که زیر پای علی اعتکاف کرد از ذوقِ مدح او قلمم غرق لکنت است مثل کسی که کوهِ طلا اکتشاف کرد شیری که ذوالفقارِ دَمش قاتل‌ُالقوی‌ست شمشیر را به روی ضعیفان غلاف کرد خورشیدِ عصر، حمله به سوی غروب کرد شرمنده‌ی علی شد و ترک مصاف کرد هر کس که بی علی‌ همه عمرش نماز خواند بی‌دین‌تر از کسی‌ست که عمری خلاف کرد ابلیس، سامری شد و گاوِ سقیفه را در غیبت نبی، علَمِ اختلاف کرد لعنت به آن‌که راه چنین مستقیم را با ردّ پای خویش پر از انحراف کرد 🔸شاعر : ======================== 🔹اشعار ناب آئینے🔹 @shere_aeini
@shere_aeini یک عده می گویند رب، یک عده انسانش یک قوم عبدش خوانده و یک قوم سبحانش از کعبه می دانم که آدم در نمی آید حیدر خدائی می کند با دین و ایمانش مولا به دور فاطمه مست طواف است و زهرا میان عرش ، پیچیده علی جانش احمد شب معراج با حیدر سخن می گفت هر جا خدا را دیده بود از قبل و الآنش هر شب دم میخانهء او مست می کردم یک شب سپرد ارباب، دستم را به سلمانش خرما فروشی هم‌ برای دوستش کرده میثم نرفت امروز ... او رفته به دکانش شوق نجف دارم ولی آلوده دامانم امشب قرار غسل دارم زیر بارانش حیف است ذکری غیر یا الله و یا حیدر وقتی که می آیم حرم در زیر ایوانش جانم به قربان علی و چار فرزندش جانم به قربان ضریح و چار گُلدانش حیدر به روی شانه اش انداخت مَشْکَش را عباس اما مشک را دارد به دندانش آن سمت عمو در پشت نخلی گیر افتاده این سمت، گفتند العطش لب های طفلانش بر حرمله لعنت که از نزدیک تیر انداخت برحرمله لعنت که مسموم است پیکانش بر روی سرنیزه سر عباس می چرخید وقتی که زینب در حرم میسوخت دامانش 🔸شاعر : ======================== 🔹اشعار ناب آئینے🔹 @shere_aeini
@shere_aeini ماجرا چیست چه روزیست چه آیا امروز ؟! مگر آخر ، چه خبر هست ، خدایا امروز ؟! چه قدر شوق و شکوه و هیجان می بینم این چه شوریست که در جان جهان می بینم من شب قدر هم این شور نمی‌دیدم نه این همه نور ، به منشور ، نمی دیدم نه من خودم نیز ، نمیدانم‌ و غرق طربم شاه بیت ِ شب این واقعه را در عجبم نخلها موی‌پریشان شده و می رقصند ابرها یکسره باران شده و می رقصند بادها در دل صحرا ، به اذان افتادند رودها مست چرا ، در جَرَیان افتادند ایستاد از سر بهتش ، به تماشا دریا کوه ها آمده بودند ، میان ِ صحرا ماجرایی وسط معرکه ، طوفان کرده ماه‌وخورشیدوفلک را همه حیران کرده.... ظهر محشر شده باشد ، به گمانم ، آری آنچنان هست ، که در ذهن نمی پنداری قافله قافله ی عشق ولی در راهند همه مشتاق نسیم سر زلف ماهند دشت‌ها از نفس عطر علی پر شده است نان ِ بت های سقیفه همه آجر شده است چه نشستید بیایید ، که هی در بزنیم سر به خمخانه‌ی شاهانه‌ی حیدر بزنیم ها علی بشر ، کیف بشر ، " یا حیدر" ربه فیه ِ تجلی ، و ظهر ،" یا حیدر " آیه آیه به زمین نور ، فقط می بارد جبرئیل آمده ، انگار که حرفی دارد ...! آی ، اکملت لکم ، دین شما شد ، بالغ یا رسول الله ، بسم الله ، بَلِّـغ _ بَلّـِغ چه قدر صورت خورشید ِعلی ماه شده _ اسدالله که حالا ، ولی الله شده _ مرحبا سال دهم ، وه که چه سال ِ ماهی این همه سال گذشته ست ولی در راهی ما هم آن سال همان فاصله ایجاد شدیم از شراب ِ خُم ِ این میکده آباد شدیم چه امیری چه دلیری چه مسیریست غدیر واژه در واژه نشسته ، به مراعات نظیر یک‌نفر هست ولی ، این‌همه شاعر دارد چقدر نام علی ، لـذت ِ وافـر دارد ماجرا را ، همه حجاج ، گزارش کردند کاتبان ، با قلم ِ عشق ، نگارش کردند که از آن پس تب عشقش به جهان غالب شد _ ولی الله ، علی ِ بن ِ ابی طالب شد _ سوره ی ِ شاهد ِ اسرار علی ، مائده است راه جز راه علی ، عاطل و بی فایده است مُتغن و مستند و مستدل و معلوم است طالع ِ منکر این واقعه بی‌شک شوم است 🔸شاعر : ======================== 🔹اشعار ناب آئینے🔹 @shere_aeini
@shere_aeini کیست این معنی اشراق ازل کیست این لطف خدا عزوجل کیست این صوم و صلوة و صلوات کیست این حی علی خیر العمل کیست او همهمه‌ی دِیر و کنشت کیست  او زمزمه‌ی تاج محل کیست او تیغِ اُحُد تیر حُنین فاتحِ خیبر و صفین و جمل هرچه در عین علی فکر کنی می‌رسی باز به جای اول عقل یا عشق چه پاسخ دارند به سؤالی که بود لاینحَل که بشر می شود اینگه مگر* ها عَلی بَشرٌ کیفَ بَشَر عشق باید به جگرها برسد تا که از یار خبرها برسد دل که عاشق بشود شوقِ جنون اثرش زود به سرها برسد سنگ هم باشی اگر آب شوی از دمِ عشق اثرها برسد خطبه‌ی روز غدیر ارث خداست از پدرها به پسرها برسد چقدر نام علی می چسبد از نجف بارِ شکرها برسد وقت مدحش شده و جامه‌دَران شعر از بین هنرها برسد که بشر می شود اینگونه مگر ها عَلی بَشرٌ کیفَ بَشَر بر جهاز شتران بالا رفت نه که از کُون و مکان بالا رفت دست در دست علی پیشِ همه حضرت جانِ جهان بالا رفت چشم حجاج یکی را می‌دید در دو تن یک دل و جان بالا رفت از ملک تا به فلک  نادِ علی از کران تا به کران بالا رفت وَهَنیألک و بَخٕ بَخٕ از لبِ پیر و جوان بالا رفت در حدیث است که هنگام غدیر بانگ جبریل چنان بالا رفت که بشر می شود اینگونه مگر ها عَلی بَشرٌ کیفَ بَشَر شب معراج به بالا که رسید نوبت سوره‌ی اِسرا که رسید رفت بر پشت بُراقی تا اوج از ثرا تا به ثریا که رسید یک شمایل همه جا دید فقط یک نفر بود به هرجا که رسید خویش را دید در آئینه‌ی خویش این معما به کجاها که رسید یک صدا بود فقط در گوشش چشم وقتی به تماشا که رسید همه جا حرف علی بود علی گفت در پیش خدا ، تا که رسید که بشر می شود اینگونه مگر ها عَلی بَشرٌ کیفَ بَشَر لشکر کفر پشیمان می‌شد هرچه صف بود پریشان می‌شد بانگ حق بود که ماشاالله لحظه‌هایی که به میدان می‌شد جمع می‌کرد همه سرها را ذوالفقاری که به جولان می‌شد وقت می‌داد اگر ضربِ علی عَمرووَد نیز مسلمان می‌شد عمر و عاص است به اوحق بدهید به خودش دست به دامان می‌شد آنقدر جذبه‌ی مولا می‌دید ملک‌الموت رجز خوان می‌شد که بشر می شود اینگونه مگر ها عَلی بَشرٌ کیفَ بَشَر عقل مبهوت از آن جاه و جلال چشم کور است و زبان الکن و لال درکِ او بیشتر از حد خلیل فهم او دورتر از صید خیال کیست او مغبض هر صُلبِ حرام کیست او معنی هر نان حلال م‌ی‌شود عینِ علی آید‌؟ خیر مثل او نیز؟ نه با فرض محال ما شرابیم از انگور ضریح ما گدائیم  گدایِ سرِ سال از ازل روح قُدُس درگیر است تا ابد هست چنین غرق سوال که بشر می شود اینگونه مگر ها عَلی بَشرٌ کیفَ بَشَر به شکوهِ جبروتش سوگند  به کلامش به سکوتش سوگند به رکوعش که گدا فیض گرفت به نماز و به قنوتش سوگند پدر خاک به خاک نجفش به بلندی هبوطش سوگند به همان تکه‌ی نان خشکش به همین برکت قوتش سوگند به عرقهای جبینش در کار به نسیم ملکوتش سوگند به همان مُصحف نوری که نوشت به کتابش به خطوطش سوگند که بشر می شود اینگو نه مگر ها عَلی بَشرٌ کیفَ بَشَر آنکه در شرح مقامش قرآن آنکه از فرط ظهور است نهان خلوتی داشت خدا با او که بود از چشمِ دو عالم پنهان جای آدم اگر او را می‌دید سجده می‌کرد به پایش شیطان تیغ او بود برای اسلام شانه‌اش بود برای طفلان از مناجات ، علی را بی جان  دید سلمان دلِ یک نخلستان رفت این واقعه با فاطمه گفت  پاسخش داد چنین بی‌بی جان : که بشر می‌شود اینگونه مگر ها عَلی بَشرٌ کیفَ بَشَر چه خیالیست که دشمن داریم ما که این نام مُطَنطن داریم خط سرخ من و تو نامِ علی‌است پای او یک رگِ گردن داریم حرزِ زهراست برای این خاک شُکر از فاطمه جوشن داریم خاک ما از نجف ، آباد شده باز هم حسرت رفتن داریم اربعین آرزوی ماست ببین شعله‌ایم و همه خرمن داریم باید او مدح خودش را گوید به علی دست به دامن داریم که بشر می‌شود اینگونه مگر ها عَلی بَشرٌ کیفَ بَشَر... 🔸شاعر : ======================== 🔹اشعار ناب آئینے🔹 @shere_aeini
@shere_aeini کیست این معنی اشراق ازل کیست این لطف خدا عزوجل کیست این صوم و صلوة و صلوات کیست این حی علی خیر العمل کیست او همهمه‌ی دِیر و کنشت کیست  او زمزمه‌ی تاج محل کیست او تیغِ اُحُد تیر حُنین فاتحِ خیبر و صفین و جمل هرچه در عین علی فکر کنی می‌رسی باز به جای اول عقل یا عشق چه پاسخ دارند به سؤالی که بود لاینحَل که بشر می شود اینگه مگر* ها عَلی بَشرٌ کیفَ بَشَر عشق باید به جگرها برسد تا که از یار خبرها برسد دل که عاشق بشود شوقِ جنون اثرش زود به سرها برسد سنگ هم باشی اگر آب شوی از دمِ عشق اثرها برسد خطبه‌ی روز غدیر ارث خداست از پدرها به پسرها برسد چقدر نام علی می چسبد از نجف بارِ شکرها برسد وقت مدحش شده و جامه‌دَران شعر از بین هنرها برسد که بشر می شود اینگونه مگر ها عَلی بَشرٌ کیفَ بَشَر بر جهاز شتران بالا رفت نه که از کُون و مکان بالا رفت دست در دست علی پیشِ همه حضرت جانِ جهان بالا رفت چشم حجاج یکی را می‌دید در دو تن یک دل و جان بالا رفت از ملک تا به فلک  نادِ علی از کران تا به کران بالا رفت وَهَنیألک و بَخٕ بَخٕ از لبِ پیر و جوان بالا رفت در حدیث است که هنگام غدیر بانگ جبریل چنان بالا رفت که بشر می شود اینگونه مگر ها عَلی بَشرٌ کیفَ بَشَر شب معراج به بالا که رسید نوبت سوره‌ی اِسرا که رسید رفت بر پشت بُراقی تا اوج از ثرا تا به ثریا که رسید یک شمایل همه جا دید فقط یک نفر بود به هرجا که رسید خویش را دید در آئینه‌ی خویش این معما به کجاها که رسید یک صدا بود فقط در گوشش چشم وقتی به تماشا که رسید همه جا حرف علی بود علی گفت در پیش خدا ، تا که رسید که بشر می شود اینگونه مگر ها عَلی بَشرٌ کیفَ بَشَر لشکر کفر پشیمان می‌شد هرچه صف بود پریشان می‌شد بانگ حق بود که ماشاالله لحظه‌هایی که به میدان می‌شد جمع می‌کرد همه سرها را ذوالفقاری که به جولان می‌شد وقت می‌داد اگر ضربِ علی عَمرووَد نیز مسلمان می‌شد عمر و عاص است به اوحق بدهید به خودش دست به دامان می‌شد آنقدر جذبه‌ی مولا می‌دید ملک‌الموت رجز خوان می‌شد که بشر می شود اینگونه مگر ها عَلی بَشرٌ کیفَ بَشَر عقل مبهوت از آن جاه و جلال چشم کور است و زبان الکن و لال درکِ او بیشتر از حد خلیل فهم او دورتر از صید خیال کیست او مغبض هر صُلبِ حرام کیست او معنی هر نان حلال م‌ی‌شود عینِ علی آید‌؟ خیر مثل او نیز؟ نه با فرض محال ما شرابیم از انگور ضریح ما گدائیم  گدایِ سرِ سال از ازل روح قُدُس درگیر است تا ابد هست چنین غرق سوال که بشر می شود اینگونه مگر ها عَلی بَشرٌ کیفَ بَشَر به شکوهِ جبروتش سوگند  به کلامش به سکوتش سوگند به رکوعش که گدا فیض گرفت به نماز و به قنوتش سوگند پدر خاک به خاک نجفش به بلندی هبوطش سوگند به همان تکه‌ی نان خشکش به همین برکت قوتش سوگند به عرقهای جبینش در کار به نسیم ملکوتش سوگند به همان مُصحف نوری که نوشت به کتابش به خطوطش سوگند که بشر می شود اینگو نه مگر ها عَلی بَشرٌ کیفَ بَشَر آنکه در شرح مقامش قرآن آنکه از فرط ظهور است نهان خلوتی داشت خدا با او که بود از چشمِ دو عالم پنهان جای آدم اگر او را می‌دید سجده می‌کرد به پایش شیطان تیغ او بود برای اسلام شانه‌اش بود برای طفلان از مناجات ، علی را بی جان  دید سلمان دلِ یک نخلستان رفت این واقعه با فاطمه گفت  پاسخش داد چنین بی‌بی جان : که بشر می‌شود اینگونه مگر ها عَلی بَشرٌ کیفَ بَشَر چه خیالیست که دشمن داریم ما که این نام مُطَنطن داریم خط سرخ من و تو نامِ علی‌است پای او یک رگِ گردن داریم حرزِ زهراست برای این خاک شُکر از فاطمه جوشن داریم خاک ما از نجف ، آباد شده باز هم حسرت رفتن داریم اربعین آرزوی ماست ببین شعله‌ایم و همه خرمن داریم باید او مدح خودش را گوید به علی دست به دامن داریم که بشر می‌شود اینگونه مگر ها عَلی بَشرٌ کیفَ بَشَر... 🔸شاعر : ======================== 🔹اشعار ناب آئینے🔹 @shere_aeini
از علی گویان دنیا باش در روز حساب نام حیدر بر خلائق حکمرانی می کند سفره داری کن برای حضرت شاه نجف همسرش زهرا قیامت میزبانی می کند 🔹اشعار ناب آئینے🔹 @shere_aeini